شناسهٔ خبر: 23002037 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: بی‌بی‌سی فارسی | لینک خبر

چرا ایران نگران اتحاد عربستان و اسرائیل است؟

حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، طی سخنانی خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ۱۰ دسامبر اعلام کرد که تهران صرفا زمانی آماده از سرگیری روابط دیپلماتیک با ریاض خواهد بود که عربستان از یک سو بمباران یمن را متوقف کرده و از سوی دیگر به تلاش‌ها برای برقراری روابط نزدیک با اسرائیل خاتمه دهد.

صاحب‌خبر -
بی بی سی

حسن روحانی، رئیس جمهور ایران، طی سخنانی خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی در ۱۰ دسامبر اعلام کرد که تهران صرفا زمانی آماده از سرگیری روابط دیپلماتیک با ریاض خواهد بود که عربستان از یک سو بمباران یمن را متوقف کرده و از سوی دیگر به تلاش‌ها برای برقراری روابط نزدیک با اسرائیل خاتمه دهد.

به گفته آقای روحانی، عربستان "سر تعظیم در برابر اسرائیل فرود آورده" و "برای رابطه با صهیونیسم التماس می‌کند" اما باید "از این حالت رکوع خارج شود، مستقیم بایستد و اتکایش به ملت خودش و دیگر ملت‌های منطقه باشد". او در ادامه افزود که:"ما دو تا قطع از عربستان می‌خواهیم. قطع دوستی غلط با صهیونیسم و قطع بمباران غیر انسانی یمن. ما دیگر با عربستان مشکلی نداریم، می‌توانیم روابط‌مان را برقرار کنیم، و می‌توانیم روابط خود را داشته باشیم".

Image caption اتحاد ریاض و تل‌آویو و همکاری‌های سیاسی و اطلاعاتی این دو، که قدرتمندترین رقبای جمهوری اسلامی و متحدان امریکا در منطقه به شمار می‌روند، بی‌شک پیامدهای قابل توجهی برای ایران در پی خواهد داشت

مقامات ایران پیشتر بارها از عربستان به خاطر مداخله نظامی در یمن انتقاد کرده و خواستار پایان دادن به آن شده بودند، اما این شاید نخستین باری ا‌ست که یک مقام رسمی عالی‌رتبه چنین آشکارا از تریبون عمومی خواستار تغییر سیاست خارجی سعودی در قبال اسرائیل می‌شود. در عین حال، شایان توجه است که عربستان پس از حمله معترضان ایرانی به سفارت آن کشور در تهران و کنسول‌گری سعودی در مشهد روابط دیپلماتیک خود را با جمهوری اسلامی در اوایل ژانویه ۲۰۱۶ قطع کرد و دیگر کشورهای عربی را به اتخاذ اقدام مشابه فراخواند.

اکنون با گذشت تقریبا دو سال از قطع روابط ریاض با تهران، این پرسش پیش می‌آید که چرا مقامات جمهوری اسلامی نگران نزدیکی عربستان و اسرائیل هستند؟ چرا رئیس جمهور ایران برقراری مجدد روابط دوجانبه را مشروط بر قطع همکاری‌ سعودی‌ها با اسرائیل کرده است؟ به بیان دیگر، پیامدهای زیان‌بار نزدیکی عربستان سعودی به اسرائیل برای جمهوری اسلامی چیست؟

در ادامه مقاله، می‌کوشیم با نگاهی به تلاش‌های عربستان و اسرائیل در راستای تقویت روابط، از جمله همکاری‌های اطلاعاتی و امنیتی، به پرسش‌های فوق پاسخ دهیم.

همکاری‌های عربستان و اسرائیل

عربستان مانند بسیاری از کشورهای عرب خاورمیانه روابط رسمی دیپلماتیک با اسرائیل ندارد که در شرایط حاضر دلیل اصلی آن را باید در مخالفت افکار عمومی جهان عرب و هزینه بالای سیاسی چنین روابطی جستجو کرد. تا چند سال اخیر، رسانه‌های سعودی حتی از بردن نام "کشور" اسرائیل به طور مستقیم امتناع ورزیده و در مواردی همانند ایران از اصطلاح "موجودیت صهیونیستی" برای اشاره به آن استفاده می‌کردند. در زمینه تجاری و اقتصادی نیز روابط گسترده ای میان عربستان و اسرائیل وجود ندارد، و برای نمونه هواپیماهای خطوط هوایی اسرائیل برای پرواز به کشورهای آسیایی اجازه عبور از حریم هوایی سعودی را ندارند و باید آن را دور بزنند.

بیشتر بخوانید:

با این حال، طی چند سال اخیر و به ویژه در پی توافق هسته‌ای ایران با قدرت‌های جهانی موسوم به برجام - که هم اسرائیل و هم عربستان سعودی از مخالفان سرسخت آن بودند - همکاری‌های سیاسی، اطلاعاتی و امنیتی میان این دو افزایش یافته است، همکاری‌هایی که هدف عمده آنها مقابله با ظهور ایران به عنوان قدرتی منطقه‌ای و گسترش نفوذش در خاورمیانه در دوران پسابرجام است. به گفته یک مقام آمریکایی، دیدارهای پشت پرده مقامات اسرائیلی و سعودی "دست کم پنج سال" است که در جریان است.

در مصاحبه‌ای "بی‌سابقه" با روزنامه سعودی "ایلاف" در ١٦ نوامبر، رئیس ستاد ارتش اسرائیل ژنرال گادی آیزنکوت جمهوری اسلامی را "بزرگترین تهدید منطقه" خواند و اعلام کرد کشور متبوعش آماده همکاری با کشورهای عربی "معتدل" مانند عربستان سعودی برای مقابله با تهران است. به گفته او، اسرائیل به طور روزافزون مورد پذیرش کشورهای عرب در منطقه قرار می‌گیرد و "ما آماده‌ایم اطلاعات لازم را با اعراب معتدل به اشتراک بگذاریم" چرا که "منافع مشترک بسیاری میان ما و عربستان سعودی وجود دارد". آیزنکوت همچنین تاکید کرد که با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا، "فرصتی پیش آمده تا یک ائتلاف بین‌المللی جدید در منطقه تشکیل دهیم. ما باید یک برنامه استراتژیک بزرگ و جامع برای خنثی کردن تهدید ایران طرح‌ریزی کنیم". مصاحبه آیزنکوت با ایلاف در واقع نخستین باری بود که یک فرمانده کل ارتش اسرائیل با روزنامه‌ای سعودی که به زبان عربی منتشر می‌شود مصاحبه می‌کرد.

صرفا چند روز پیش از این مصاحبه و باز برای نخستین بار عربستان و اسرائیل از طرح قطع‌نامه‌ای علیه سوریه در شورای حقوق بشر سازمان ملل حمایت کردند. تقریبا همزمان، وزیر ارتباطات اسرائیل ایوب کارا از مفتی اعظم سعودی عبدالعزیز الشیخ دعوت کرد که از اسرائیل دیدار کند.

در مقابل، سعودی‌ها نیز گام‌هایی را برای نزدیک‌تر شدن به اسرائیل برداشته‌اند. در تابستان ۲۰۱۶، یعنی چندین ماه پیش از آغاز ریاست جمهوری دونالد ترامپ در آمریکا، عربستان هیاتی غیررسمی را به ریاست ژنرال بازنشسته انور اشکی برای گفتگو درباره طرح صلح عربی به تل آویو فرستاد. این هیات در طول سفر با "مدیرکل وزارت خارجه" اسرائیل دور گلد و "مسئول هماهنگی فعالیت‌های دولت در اراضی" اشغالی ژنرال یوآو موردخای و شماری از نمایندگان کنست، پارلمان اسرائیل، دیدار کرد.

چنین اقداماتی از سوی عربستان اما پس از روی کار آمدن ترامپ شدت و حدت بیشتری یافته است. برای نمونه، در اوایل نوامبر ۲۰۱۷، ولیعهد عربستان محمد بن سلمان، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین محمود عباس را به ریاض فرا خواند تا او را به پذیرش طرح صلح جرد کوشنر، داماد ترامپ و فرستاده ویژه او در خاورمیانه، ترغیب کند. وزیر خارجه فلسطین ریاض المالکی، وزیر امور داخلی حسین الشیخ و مدیر اطلاعات تشکیلات خودگردان مجید فرج از جمله مقامات عالی‌رتبه‌ای بودند که محمود عباس را در این سفر همراهی می‌کردند.

به گزارش نیویورک‌تایمز، یکی از محورهای مهم طرح کوشنر همكاری نزدیک میان عربستان و اسرائیل است، از جمله استفاده آزادانه هواپیماهای خطوط هوایی اسرائیل از حریم هوایی سعودی و صدور ویزا برای تاجران اسرائیلی جهت سفر و تجارت در عربستان. طرح ترامپ-کوشنر برای صلح اسرائیل-فلسطین همچنین از تشکیلات خودگردان می‌خواهد تا در ازای دریافت حمایت گسترده از عربستان و امارات، روابط عادی با اسرائیل برقرار کند. با توجه به اهمیت بالای همکاری محمود عباس برای تحقق موفقیت‌آمیز طرح مذکور، گفته می‌شود محمد بن سلمان او را برای پذیرش طرح تحت فشار گذاشته است. در این میان، نباید فراموش کرد که تشکیلات خودگردان برای ادامه کارکرد عادی به حمایت‌های مالی ایالات متحده و عربستان وابسته است.

حق نشر عکس AFP
Image caption عربستان صرفا یک بازیگر تنها و منزوی در خاورمیانه نیست بلکه رهبر بلوک سنی محسوب می‌شود و روابطی نزدیک و عمدتا از جایگاه برتر با دیگر کشورهای عربی و همسایگان ایران مانند بحرین، کویت، و امارات دارد

پیامدهای محور سعودی-اسرائیلی برای ایران

اتحاد ریاض و تل‌آویو و همکاری‌های سیاسی و اطلاعاتی این دو، که قدرتمندترین رقبای جمهوری اسلامی و متحدان آمریکا در منطقه به شمار می‌روند، بی‌شک پیامدهای قابل توجهی برای ایران در پی خواهد داشت.

نخست آنکه عربستان صرفا یک بازیگر تنها و منزوی در خاورمیانه نیست بلکه رهبر بلوک سنی محسوب می‌شود و روابطی نزدیک و عمدتا از جایگاه برتر با دیگر کشورهای عربی و همسایگان ایران مانند بحرین، کویت، و امارات دارد. این بدان معناست که بهبود روابط اسرائیل و عربستان به احتمال زیاد محدود به مناسبات دوجانبه نخواهد ماند و دیگر کشورهای دنباله‌رو سعودی در منطقه نیز به تدریج به سمت همکاری با اسرائیل و عادی‌سازی روابط حرکت خواهند کرد.

برای نمونه، در اقدامی بی‌سابقه، هیاتی ۲۵ نفره متعلق به گروه غیردولتی "این بحرین است" در ۱۱ دسامبر از اسرائیل دیدار کرد. بعید به نظر می‌رسد چنین سفر مناقشه‌برانگیزی که برخی از رهبران سنی و شیعه بحرین نیز در آن حضور داشتند و پس از به رسمیت شناختن اسرائیل از سوی ترامپ انجام شد بدون هماهنگی با منامه صورت گرفته باشد.

به گفته دنیل شپیرو، سفیر سابق اسرائیل در آمریکا، "هماهنگی‌های پشت پرده و بی‌سروصدای بسیاری" میان اسرائیل و کشورهای عربی از جمله عربستان وجود دارد که عمدتا شامل همکاری‌های "امنیتی و اطلاعاتی" می‌شود، اما دلیل علنی نشدن این همکاری‌ها عدم محبوبیت اسرائیل در نزد افکار عمومی جهان عرب است.

با توجه به اینکه نبود روابط میان اعراب و اسرائیل همواره به عنوان سدی طبیعی برای محافظت از منافع جمهوری اسلامی در مقابل فشارهای تل آویو عمل کرده، سرایت اتحاد نوظهور اسرائیلی-سعودی به دیگر کشورهای عربی می‌تواند این حایل محافظ یا "میانگیر" را از بین برده و ایران را در برابر فعالیت‌های اطلاعاتی و امنیتی رقیب آسیب‌پذیرتر سازد.

یکی از عرصه‌های کلیدی جنگ اطلاعاتی میان ایران و اسرائیل در سال‌های اخیر حوزه مبادلات بانکی‌ بوده است که شامل تلاش‌های تهران برای کمک مالی به گروه‌های شبه‌نظامی مورد حمایتش در منطقه و نیز دور زدن تحریم‌های بین‌الملی از طریق شرکت‌های صوری مستقر در کشورهای عربی و آفریقایی می‌شود. فعالیت‌هایی از این دست در صورت نفوذ عمیق‌تر امنیتی-اطلاعاتی اسرائیل در کشورهای منطقه - به واسطه گشایش کنسولگری یا مرکز مشابه دیگر - بیش از پیش برای دستگاه‌های حکومتی ایران دشوار، پرهزینه و مخاطره‌‌‌آمیز خواهد بود. جالب آنکه مخالفت سرسختانه ایران با تشکیل کشور کردستان در همسایگی‌اش تا حد زیادی ناشی از روابط نزدیک کردستان عراق با اسرائیل بود.

در نهایت، جا افتادن اسرائیل در افکار عمومی منطقه به عنوان شریک سیاسی کشورهای عربی همچنین می‌تواند باعث مشروعیت‌بخشی به سیاست‌های اسرائیل شده و ایدئولوژی ضداسرائیلی جمهوری اسلامی را تضعیف کند، ایدئولوژی‌ای که مقامات ایران آن را یکی از اهرم‌های مهم دیپلماسی عمومی و ابزاری برای تسخیر "قلوب و اذهان" مسلمانان منطقه می‌دانند.

در همین راستا، نمی‌توان انکار کرد که عادی‌سازی ارتباط با اسرائیل و خارج شدن آن از حالت تابو ممکن است به انزوای نسبی ایران در منطقه و حتی در جامعه بین‌المللی شدت ببخشد.