به گزارش نصرنيوز ،22 نسل بعد از مولانا، اتفاقی با کسی آشنا شدم که از خون حضرت پیر است. پیشترها در مورد خاندان چلبی شنیده بودم. اما «چتین دمیرهان» نوادهی دختری مولانا جلال الدین بلخی، در گوشهای از استانبول برای خودش رستوران کوچکی زده و با آداب خانوادگیاش زندگی سادهای به دور از جنجال در پیش گرفته است.
از جد بزرگش با نام حضرت یاد میکند؛ احترام ویژهاش به آداب خاندان در تمام سکناتش جاری است. «چتین دمیرهان» با حوصله از پنجره فضای مجازی سوالاتم را پاسخ داد:
در مورد نوادگان حضرت مولانا توضیح میدهید؟
نوادگان حضرت مولانا به دو دسته تقسیم میشوند. نوادگان دختری و پسری که به آنها اناث و ذکور میگویند. نسل مادر من از چلبیهای مونث است.
و شما چندمین نسل بعد از مولانا هستید؟
من بیست و دومین نواده مولانا هستم اما نوادگان بیست و سومی هم هستند.
از نسل مولانا بودن چه مزیتهایی برای شما دارد؟
این یک لطف است و مثل همه الطاف خدا باید شایسته آن رفتار کرد. دیدن این لطف به مثابه حق طبیعی کوته فکری است. تا زمانی که شایسته این خاندان زندگی نکنی، هیچ مزیت یا تفاوتی با دیگران ندارد.
در دوران کودکی چطور؟ آیا از نسل مولانا بودن تاثیری در کودکیتان داشت؟
کم و بیش. افراد دور و برم در سبک زندگیام خیلی نقش داشتند و هنوز هم دارند. از لحظهای که متوجه این موضوع شدم به روش زندگیام بیش از پیش دقت کردم.
همه نوادگان مولانا مثل شما نسبت به منش زندگی حضرت مولانا علاقمند و حساس هستند؟
خیلی دوست داشتم به این سوال جواب مثبت میدادم، اما متاسفانه نه. اغلب فکر میکنند این لطفی که بهشان شده یک حق است. برخی این لطف را برای نمایش و سهمخواهی استفاده میکنند و برخی برای دوری از این فضا کاملا در حاشیه زندگی میکنند. برخی هم با قدرت سیاست این نمایش را پیش میبرند.
یعنی بین افراد خانواده اختلاف وجود دارد؟
بله. در مورد «چلبی مقامی» خانوادهای در قونیه پیدا شده که هیچ ربطی به چلبی مقامی کنونی یعنی «فاروق همدم چلبی» ندارند.
منظورتان خانم «اسین چلبی» است؟
بله. این خانم کارهایی میکند که در هیچ دورهای سابقه نداشته.
مثلا؟
ببینید مقام چلبی فقط مختص نوادگان ذکور خاندان چلبی است. چلبی زن اصلا معنا ندارد. اسین چلبی با پیش کشیدن «فاروق همدم چلبی» میخواهد خود را چلبی جا بزند. بیشتر کارهایش با سیاست است. «دستار شریف» که برای ما بسیار ارزشمند است را به هر کسی هدیه میدهد. از طرفی هیچ اطلاعاتی در مورد مولویت ندارد.
یعنی از نسل مولانا نیست؟
از آن نسل هست اما هیچ اطلاعات عمیقی در مورد حضرت پیر ندارد؛ صرفا یکی از نوادگان است.حضرت مولانا در شعرهایش زن و مرد را جدا از هم نمیبیند اما در این مورد چیزی که مورد سو استفاده قرار میگیرد مولویت است و آداب آن.
ویژگیهای این آداب را کمی شرح میدهید؟
مولویت به عنوان یک طریق با قوانین خود پابرجاست و در راس آن باید با اصول طریقت پیش رفت. چلبی بزرگ یا چلبی مقامی حرف آخر را میزند. زنان مهم هستند، اما در کارهای طریقت در پلان عقب قرار میگیرند. علاوه بر این برای طریقت، مقام چلبی باید اطلاعات کافی در مورد شریعت و حضرت پیر داشته باشد. یعنی فقط از نسل مولانا بودن کافی نیست.
«چلبی مقامی» دقیقا چیست؟
در دوره گذشته، بزرگترین فرزند چلبیهای مذکر، چلبی مقامی بوده. بعدها که تکه و زاویه بسته شد هم این مقام ادامه پیدا کرد.
کمی هم در مورد «سفره صوفی» بگویید چیزی که در رستوران خود به آن اهمیت دادهاید؟
سفره صوفی رسمی است که رو به زوال گذاشته و من سعی کردم دوباره آن را احیا کنم. در تکه صوفی، مطبخ شریف جایگاه مهمی دارد؛ آموزش از مطبخ آغاز میشود. یعنی در تکه شریف نه تنها غذا که روح انسان پخته میشود.
مثل مطبخ شریف که در مقبره مولانا در قونیه است؟
بله. غذا هم تن و هم روح را تغذیه میکند. آداب تغذیه در واقع متد تربیت روح است. دوست داشتم این فرهنگ را ادامه دهم. در رستوران ما غذا آداب پخت و ارائه خاصی دارد. برخی روزها هم جلسات مثنوی خوانی داریم.
و «لقمه جمعه».
بله. اولین جمعه هر ماه به کودکان فقیر غذا میدهیم. برخی دوستان هم در هزینه این کار شریک شدهاند.
در پروفایل صفحه اجتماعیتان نام خود را «جلالالدین تبریزی» نوشتهاید. این موضوع ارتباطی با شمس تبریزی دارد؟
بله.این عمدی بوده. با این کار میخواستم عاشق و معشوقی را که در ظاهر عالم از یکدیگر جدا شدهاند، به هم برسانم. از طرفی هم به عقیده من در مورد شمس تبریزی اجحاف زیادی شده و این را مربوط به اتفاقات اخیر ترکیه میدانم.
منظورتان از اتفاقات اخیر ترکیه چیست؟
تلاش برای کوچک نشان دادن تاثیر شمس تبریزی. به نظرم شخصیت و منش و نام او باعث چنین اتفاقی شده.
در حالی که در ایران مقام شمس همیشه ارزشمند شمرده میشود.
چه خوب. این تلاش در ترکیه از حدود سال 2000 شروع شد و هنوز هم ادامه دارد. عدهای برای نشان دادن مولانایی دور از دین تلاش میکنند و عدهای دیگر نیز برای نشان دادن مولانایی سنی مذهب افراطی.
دلیلش چیست؟
به دلیل ملاحظات سیاسی چنین تلاشی صورت می گیرد.
برگردیم به خود شما. 22 نسل بعد، هنوز همان سنت اخلاقی و فرهنگ در شما ادامه دارد. دلیل این چیست؟
این سنتی است که صدها سال است ادامه داشته. اما امروزه نمایندگان خانواده هم تحت تاثیر ملاحظات سیاسی هستند. هر اتفاقی که در ترکیه بیفتد، علاقه و لطف به این خاندان همیشه بوده. بهویژه نسبت به اهل تصوف.
نه فقط در ترکیه، شاید در تمام دنیا
البته
به عقیده ما ایرانیان، مولانا اهل ایران بوده و تنها در قونیه به خاک سپرده شده. نظرتان دراین مورد چیست؟
به نظر افغانها هم مولانا افغانی بود. این حس مالکیت چیز بدی نیست. مولانا فرد بزرگی است که از شرق تا غرب همه در صدد داشتن او هستند. البته به نظرم این تلاشها به دور از مفهومی است که خود حضرت پیر میخواست به آن برسد. او میخواست فراتر از مرزهای جغرافیایی و نژادی شناخته شود.
و در این مورد موفق هم شد
بله. علیرغم وجود انسانهای کوتهبین و آلوده سیاست.
میدانیم که مولانا شخصیتی جهانی است و از این روست که سالهاست اندیشه او ادامه دارد. خیلیها مولانا را فراتر از دین و مذهب، یک اندیشه انسانی میدانند.
این هم یک نوع نگاه است. اما امروزه نگاهی که در دنیا رواج پیدا کرده تمام ویژگیهای حضرت پیر را نادیده گرفته و در پی ساخت مولانایی "اومانیست" است. حضرت پیر جواب این را با «من بندهی قرآنم» میدهد.
بیشتر اشعار مولانا به زبان فارسی است. شما فارسی هم بلدید؟
میتوانم مثنوی شریف را بخوانم اما فارسی مدرن را خیلی سخت متوجه میشوم. هرچند در خواندن متون نوشتاری مشکلی ندارم.
فارسی را برای خواندن مثنوی یاد گرفتید؟
بهتر است بگویم از روی مثنوی فارسی یاد گرفتم. ولی در مورد فارسی مدرن هنوز در حال تمرین هستم. در خانهام مثنویهای منتشر شده در دورههای مختلف وجود دارد. در میان آنها فارسی و عثمانی هم هست که با تطبیق آنها کم کم با فارسی آشنا شدم.
سیده پری ناز سهرابی
انتهاي پيام/