شناسهٔ خبر: 22986411 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

انتخابات جدید کمیته ملی المپیک

دولت و باز هم «مدیریت ورزش»

دخالت یا مدیریت؟ انگار این دو واژه تفاوتی با هم ندارند وقتی ورزش به حیاط‌خلوت مدیران بازنشسته یا خارج از دور تبدیل می‌شود. در چنین شرایطی است که شاهد اتفاقات عجیب و غریب و تصمیمات سوال برانگیز خواهیم بود؛ تصمیماتی که شما هم شاهدش هستید.

صاحب‌خبر -

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، این سال‌ها بخش عمده تلاش رسانه‌ها و کسانی که دل در گرو موفقیت ورزش دارند این بود که از نقش ملاحظات و بده‌بستان‌های سیاسی در تصمیمات ورزشی کاسته شود. هرچند ورزش، در همه جای دنیا تماما برکنار از این ملاحظات نیست، اما داستان در ایران عمیق‌تر است. ورزش، تاثیرگذاری آن و البته گردش مالی‌اش برای دولت‌ها در ایران جذاب است و نمی‌خواهند به راحتی از دستش بدهند و استقلالش را به رسمیت بشناسند. احتمالا یکی از مهم‌ترین عرصه‌های دخالت دولت در ورزش، انتخابات کمیته ملی المپیک است.

حالا و در آستانه انتخابات کمیته ملی المپیک در 25 دی‌ماه، تحرکات آغاز شده است. روز دوشنبه و در جلسه هیات اجرایی کمیته ملی المپیک پنج نفر به‌عنوان خبره ورزشی مطرح شدند. اهمیت این انتخاب این است که این پنج نفر می‌توانند وارد مجمع بشوند، حق رای دارند و مهم‌تر اینکه می‌توانند خود را کاندیدا کنند. اما این پنج نفر: طاهره طاهریان، عاطفه اسلامیان، محمود مشحون، علی کفاشیان و رضا صالحی‌امیری هستند. جالب اینجاست که دونفر از این افراد یعنی علی کفاشیان و محمود مشحون بازنشسته هستند و قانونا مشکل دارند. خانم عاطفه اسلامیان هم استعفا داد. معلوم نیست چه سازوکاری برای حضور این دو طراحی شده است.

مهم‌ترین نکته این انتخاب اما حضور صالحی‌امیری است. کسی که غیر از سه ماه سرپرستی وزارت ورزش سابقه چندانی در ورزش ندارد و یک بار هم از مجلس برای این پست رای عدم اعتماد گرفته است. با این انتخاب سناریوی درنظرگرفته شده برای انتخابات مشخص شد. احتمالا صالحی‌امیری گزینه نهایی برای ریاست کمیته ملی المپیک است. از آن طرف باید دید کیومرث هاشمی، توان مقابله و ایستادگی برای حفظ صندلی‌اش را دارد یا مصالحه می‌کند و به نقشی پایین‌تر راضی می‌شود.

خیلی‌ها استدلال می‌کنند که حضورِ افراد سیاسیِ نزدیک به قدرت به حال ورزش سودمند است، چراکه می‌توانند جریان منابع مالی را به سمت ورزش سرازیر کنند. تا زمانی‌که این استدلال حاکم باشد، استدلالی که علی کفاشیان و افرادی نظیر او طرفدارش هستند، ورزش نمی‌تواند مسیر درست را پیش بگیرد. نه به این معنا که فقط افراد باسابقه ورزشی باید حاضر باشند. مساله بر سر «مدیریت ورزش» است و داشتن علم و تخصص در آن. چیزی که در ایران گویا بهایی ندارد. دولت‌ها، از همه جناح، می‌خواهند سیطره‌شان را بر ورزش و موهبت‌های آن حفظ کنند. غافل از آنکه خطر همیشه در کمین است و اگر دخالت دولت در ورزش ثابت شود، تعلیق و محرومیت هم پشت بند آن خواهد آمد. 

دخالت یا مدیریت؟ انگار این دو واژه تفاوتی با هم ندارند وقتی ورزش به حیاط‌خلوت مدیران بازنشسته یا خارج از دور تبدیل می‌شود. در چنین شرایطی است که شاهد اتفاقات عجیب و غریب و تصمیمات سوال برانگیز خواهیم بود؛ تصمیماتی که شما هم شاهدش هستید.