شناسهٔ خبر: 22981069 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

عربستان سعودی؛ آل صعود یا آل سقوط؟

تهران- ایرنا- روزنامه اعتماد در گزارشی‌، نوشت: منطقه پرآشوب خاورمیانه هنوز از توفان داعش به سلامت عبور نکرده که بحرانی دیگر آن را به لرزه درآورده است.اما این‌بار نه توسط گروهک‌ها یا سازمان‌هایی مانند القاعده یا طالبان و داعش؛ بلکه یکی از مهم‌ترین کشورهای منطقه برای خود و منطقه خاورمیانه دردسرسازی می‌کند.

صاحب‌خبر -

در ادامه این گزارش آمده است: عربستان سعودی، کشوری که مهم‌ترین اماکن مذهبی مسلمانان در آن واقع است و خود را‌ ام‌القرای جهان اسلام می‌داند، برخلاف رسم پادشاهان گذشته که جانب احتیاط را هیچگاه رها نکرده‌اند، در عهد ملک سلمان سنت دیرینه را کنار گذاشته و هر روز تحولی تازه در درون آن یا در بعد خارجی به نمایش می‌گذارد. بعد از آنکه برخلاف رسم ولایتعهدی پیشین که توسط ملک عبدالعزیز بنا شده بود، نه‌تنها ولیعهدی به بزرگ‌ترین فرزند ذکور خاندان سلطنت نرسید؛ بلکه ولیعهد جوان، تمام قدرت را به پشتوانه پدر، در چنگ داشته و روز به روز بر گستره آن می‌افزاید. از سوی دیگر عربستان به وضوح به زورآزمایی با رقیب منطقه‌ای خود یعنی ایران می‌پردازد. اما عربستان سعودی تا کجا تاب این دگردیسی‌های داخلی و خارجی را دارد؟

آیا آنگونه که محمد بن سلمان می‌پندارد در افق ٢٠٣٠ با کشور پیشرفته بدون اتکا به نفت و با اسلامی میانه‌رو و قدرت اول خاورمیانه و جهان اسلام روبه‌رو خواهیم بود یا آنکه این تحولات غیرمنتظره منجر به بروز بحران داخلی در خود عربستان سعودی خواهد شد؟ پاسخ به این سوال در گرو تبیین نقشه سیاسی عربستان و خاورمیانه است.

**تحولات داخلی
هنوز تعجب همگان از برکناری بن نایف از ولایتعهدی ملک سلمان که بر اساس رسم دربار سلطنتی سعودی محق بر ولایتعهدی بود، تمام نشده بود که ملک سلمان با ایجاد مقامی تازه به نام ولی ولیعهد، پسر ٣٢ ساله خود محمد بن سلمان را در آن مقام تازه قرار داد و بعد از حدود یک سال به مقام ولیعهدی رساند. علاوه بر این، مقام وزارت دفاع را نیز در اختیار او گذاشت که منجر به آغاز جنگ یمن شد. ولیعهد جوان بر اساس رویای ٢٠٣٠ خود عملا اداره کشور را بر عهده دارد و عربستان را به سمت سکولاریسم سوق می‌دهد.

او چندین سفر به ایالات متحده امریکا کرده و علاوه بر اینکه موجب سفر پر سر و صدای دولاند ترامپ به عربستان و انعقاد قراردادهای عظیم نظامی شد، توانست متحدی پرنفوذ را در کاخ سفید به دست آورد و او کسی نیست جز کوشنر، داماد رییس جهمور امریکا که بر کاخ سفید نفوذ گسترده‌ای دارد. این متحد امریکایی را باید در کنار نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی قرار داد که به عنوان متحدی در منطقه، به نفع محمد بن سلمان نقش بازی می‌کند. در این مدت بن سلمان علاوه بر به دست آورده حمایت کاخ سفید، توانسته شاهزاده‌های رقیب را کنار گذاشته و قدرت خود را تحکیم کند.

درهای کشور را به روی سرمایه‌های خارجی بگشاید. اجازه انتشار سهام بزرگ‌ترین شرکت نفتی دنیا را در بورس وال‌استریت بگیرد. به زنان اجازه حضور در ورزشگاه یا رانندگی دهد و چهره‌ای معتدل از خود در جامعه جهانی نشان دهد که خواهان مبارزه با افراط‌گرایی است. امانوئل ماکرون رییس‌جمهور فرانسه و ترزا می، ‌نخست‌وزیر بریتانیا در سفر به عربستان و تاکید بر هم‌پیمانی با او ابایی ندارند و ملک سلمان خود برای به دست آوردن بازار نفتی چین به آن کشور سفر کرده است. علاوه بر این با خرید دو جزیره از مصر که موقعیت استراتژیک بر ورودی اسراییل بر دریای سرخ دارد، ‌سعی در حفظ منافع خود در سیاست‌های اسراییل دارد.
اما در کنار این تحولات مشکلات بزرگی نیز در مقابل او وجود دارد.

اول از همه شاهزادگان رقیب بالاخص جنبس شاهزادگان آزاد به رهبری ولید بن طلال، ثروتمندترین مرد عرب یا بندر بن سلطان سفیر ٢٠ ساله عربستان در ایالات متحده و رییس پیشین سرویس امنیتی عربستان که هردو اکنون به همراه دیگر شاهزادگان رقیب در حبسند. هرچند که بن سلمان به بهانه مبارزه با فساد و با دستگیری ناگهانی همه شاهزادگانی که به نوعی برای سلطنت او خطرناک محسوب می‌شدند، سعی در رفع این مشکل کرد، اما به واقع آن را حل نکرد و تنها عمق اختلاف دربار سلطنتی را نمایان ساخت.

سلطنتی که خود در ابتدا نیازمند تایید قبیله خود است، اکنون کسی از قبیله را در کنار خود ندارد. از طرف دیگر شاخه دوم دربار سلطنتی که ملک عبدالله بن عبدالعزیر از این شاخه بود و پسری قدرتمند به نام متعب بن عبدالله از خود به جای گذاشته که چندین سال متمادی رییس گارد عربستان، مهم‌ترین رکن نظامی بوده و اخیرا همراه با موج دستگیری‌ها، به علت حادثه فرودگاه ریاض برکنار و دستگیر شد. دوم تفکر غالب وهابی و سلفی‌گری در جامعه عربستان که اسلام میانه را بر نمی‌تابد. پخش موسیقی ام‌کلثوم مشهورترین خواننده زن عرب از تلویزیون سعودی، برای ولیعهد جوان گران تمام شده و او را ناچار به دستگیری و حبس دو تن از مهم‌ترین روحانیون عربستان کرد.

اصولا آل‌سعود به واسطه هم پیمانی با وهابیون به قدرت رسیده‌اند و مشروعیت خود را توجیه می‌کردند. این امتزاج چنان تفکیک‌ناپذیر گذشته که جداکردن آن از تفکر وهابی‌گری، اگر نگوییم غیرممکن، بسیار سخت شده و با مقاومت اجتماعی روبه‌رو خواهد شد. دوران طولانی تفکر وهابی سبب فرار روشنفکران جامعه عربستان به خارج از کشور شده و بن سلمان در مقام رهبر اصلاحات اجتماعی عربستان تنهاست. سوم کسری بودجه٢٠٠ میلیارد دلاری عربستان است که سعی کرده با باجگیری از شاهزادگان ثروتمند سعودی و همچنین فروش آرامکو آن را جبران کند که خریدهای سنگین تسلیحاتی آن را بعید کرده است.

**یمن
یمن برای عربستان بحرانی خود ساخته است. عربستان نه تنها بعد از علی عبدالله صالح عملا یمن را از دست داد، بلکه متحد پیشین خود را به دامان حوثی‌ها راند و به ازای او بر مهره‌ای ناکارآمد به‌نام عبد ربه منصور هادی سرمایه‌گذاری کرد. عربستان زمانی به فکر جبران اشتباه خود افتاد که صنعا سقوط کرده و برای به دست آوردن حیاط خلوت پیشین به ناچار، جنگی را شروع کرد که پایانی بر آن نیست و هر روز شکلی تازه مانند آنچه در فرودگاه ریاض اتفاق افتاد، به خود می‌گیرد.

حوثی‌های یمن شیعه بوده و خود را به ایران نزدیک می‌بینند. این موضوع در کنار اینکه استان‌های نفت‌خیز شرقی عربستان شیعه نشین بوده و اکثرا در فقر مطلق هستند، برای ریاض بسیار دردسرآفرین خواهد بود. عربستان از لحاظ استراتژیک باید مساله یمن را به سود خود حل کند، اما چگونه؟ نه دولتی مستقر است که به میدان رزم ‌آید و نه اقتصادی وجود دارد که بتوان آن را از پا در آورد. بمباران مردم نیز تنها به تنفر بین‌المللی از ریاض می‌انجامد. نشانه‌های آن در ممنوعیت فروش سلاح به عربستان از سوی اتحادیه اروپایی و سخنرانی‌های پیاپی دبیرکل سازمان ملل دیده می‌شود. ظلم در یمن به حدی رسیده که حتی صدای اعتراض ترامپ را هم درآورده است.

**سوریه
ورود عربستان به سوریه از همین بعد بود. ایجاد و حمایت بی‌دریغ از جبهه النصره و ارسال سلاح برای وهابیون به امید کاهش نفوذ ایران در شام، تنها نتیجه برعکس داشت. اگر تا قبل از تحولات شامات، حمایت و حضور سیاسی ایران در عراق و سوریه مشهود بود، اینک به عیان، ایران در این کشورها نفوذ و حضور نظامی دارد و هیچ کشوری هم نمی‌تواند آن را محکوم کند. ایران در شام ثابت کرد که برای مبارزه با داعش جدی است و در این راه روسیه را نیز با خود هم آواز کرد. اشتباه دیگر ریاض در حملات تهران بود. آنچه منجر به قدرت‌نمایی موشکی ایران در خاورمیانه شده و اینکه در موقع ضرور ایران از استفاده از توان موشکی خود ابایی ندارد. داستان دولت عراق و شام به پایان خود رسید و عربستان سعودی نه‌تنها نفوذ ایران را در منطقه نکاست؛ بلکه به آن مشروعیت بخشید.

**قطر و ترکیه
عربستان برای نشان دادن قدرت منطقه‌ای خود بر شبه‌جزیره حجاز، اقدام به ائتلاف و تحریم قطر کرد. اما برخلاف انتظار، متحد دیرین به دامن ایران غلطید. ایران نیز با سیاستی احتیاط‌آمیز از پذیرش عجولانه این بازمانده که ممکن بود به واکنش غیرمنتظره‌ای ختم شود، عملا کشور کوچک و ثروتمند را در آغوش کشید. سفارت قطر در ایران دوباره گشایش یافت و روابط اقتصادی که عموما به نفع ایران است، آغاز شد. نتیجه آنکه شورای همکاری خلیج فارس که اصولا مواضع ضد ایرانی داشت عملا فروپاشیده است. از طرف دیگر ترکیه برخلاف انتظار عربستان، در این مناقشه و در مناقشه کردستان، سیاست خود را به ایران نزدیک‌تر کرد. ترکیه خود ادعای رهبری جهان اسلام را دارد و در این رابطه با عربستان رقابت می‌کند، آنچه که در مورد قضیه مسلمانان راخین به وضوح دیده شد.

**لبنان
استعفای سعد حریری با صورتی اصلاح نکرده و خسته، خوانش کلمه به کلمه از متن با نگارشی غیر‌لبنانی از تلویزیون العربیه، در کشوری دیگر، تعجب همگان حتی متحدان سعد حریری را دربرداشت. میشل عون پذیرش استعفا را به بازگشت نخست‌وزیر منوط کرده بود. سید حسن نصر‌الله اعلام کرده که نخست‌وزیر لبنان در بند عربستان است. احظار کاردار عربستان به دفتر ریاست‌جمهوری لبنان منجر به ضرب‌الاجل ٧روزه میشل عون برای بازگشت نخست‌وزیر شده است. ولید جنبلاط، رهبر دروزی‌های لبنان از متحدان سعد حریری غیر از شگفتی واکنش دیگری ندارد. حریری با فشار بین‌المللی از عربستان به فرانسه و سپس به مصر رفته و با ورود به لبنان استعفای خود را معلق کرده است.

شنیده‌ها حاکی از آن است که دو پسر و ثروت خانوادگی سعد حریری در عربستان به گروگان گرفته شده است. اما برخورد حکیمانه سید حسن با سعد حریری در جایی که گفت« چه ظالم باشی و چه مظلوم از تو حمایت می‌کنیم» ورق را برگرداند و سبب شد حریری استعفای خود را پس بگیرد. به نظر می‌رسد آنچه عربستان در شامات به دنبال آن بود، یعنی به دست آوردن گروگانی جهت معاوضه با یمن، نقش بر آب شد. لبنان آرامش و یکپارچگی خود را حفظ کرد و تنها سید حسن در چشم لبنانیان سنی عزیزتر شد.

عربستان سعودی و رهبر جوانش در آن واحد در دو جبهه داخلی و خارجی می‌جنگد، بدون آنکه ضرورتی برای این همه تنش وجود داشته باشد. بازی که عربستان به آن وارد شده به مانند رولت روسی است. یا همه‌چیز یا هیچ چیز. میانه‌ای برای آن متصور نیست. رهبر جوان عربستان سعودی یا بسیار توانمند و زیرک است یا دیوانه‌یی بیش نیست.

او به سرعت در حال از دست دادن سرمایه‌های سیاسی خود در جهان عرب و در غرب است. به زودی تحقیقات کنگره ایالات متحده با شهادت فلین بر علیه کوشنر، قوی‌ترین متحد او در ایالات متحده آغاز خواهد شد. اما ایران عاقل‌تر از آن است که به رویارویی مستقیم با نوخاسته قدرت برخیزد. همیشه برای ایران کارت‌هایی برای بازی وجود دارد که قطعا هیچ کدام آنها جنگ مستقیم در خاورمیانه نخواهد بود.

*منبع: روزنامه اعتماد؛ 1396،9،22
**گروه اطلاع رسانی**2059**2002** انتشاردهنده: فاطمه قنادقرصی

انتهای پیام /*