مجید سلیمی بروجنی
داستان زلزله و آسیبهای آن به مردمان ایران زمین، تاریخی پرماجرا و قدیمی دارد. نگاهی به گذشته به ما نشان خواهد داد که متاسفانه در گذشته ایرانیان همواره در انتخاب محل سکونتگاه اشتباه کردهاند. آنها به دلیل اینکه مهمترین عنصر یک سکونتگاه یعنی آب را تامین کنند، ناخواسته در پای دامنه کوهها و درهها که منابع خوب آبی را داشتند، محل اقامت خود را انتخاب میکردند، شوربختانه اکثر این محلها گسله بوده و آنها همواره با پدیده زمین لرزه دست به گریبان بودهاند. با نگاهی به منابع معتبر موجود در مییابیم اکثر سکونتگاههای فلات ایران در گذشته بارها تخریب شدهاند. متاسفانه باگذشت چند صد سال و پیشرفت علوم مهندسی ما شاهد تکرار این اشتباه در انتخاب سکونتگاه هستیم. از سوی دیگر برخورد جامعه ایران با خرابیهای ناشی از زمین لرزه در طول تاریخ کهن آن نیز نشان از نوعی همپوشانی پدیده زلزله با سیاست دارد. در حقیقت برخورد ایرانیان با آسیبهای زلزله شاهد کمحافظگی تاریخی است که بارها و بارها در رفتارهای سیاسی آنان مشاهده شده است.
از شروع تکانهای یک زمین لرزه تا پایان آن شاید چند ثانیه بیشتر طول نکشد، اما آثار آن تا دهها و شاید صدها سال باقی خواهد ماند. زلزله به عنوان یک سانحه طبیعی وابسته به عمق، شدت و نوع آن میتواند فجایعی عظیم به بار آورد. قربانیهای انسانی، تخریب محل زندگی و زیر و رو شدن زیرساختها در کنار فشارهای روحی و جسمی وارد شده به آسیب دیدهها، قابلیت تبدیل شدن به یک بحران را دارد. بدون شک مناطق کمتر توسعه یافته بیش از مناطق توسعه یافته در معرض خطر و آسیب هستند. حتی زلزله میتواند منتج به تغییر روش در زندگی و اقتصاد منطقه شود. خرابیهای بجا مانده از زلزله تنها ساختمانها، مدرسهها و بیمارستانهای ویران نیستند، در هر زلزله نهادهای اقتصادی و کسب و کار منطقه نیز به شدت آسیب میبیند. خبر وقوع زلزله 3/7 ریشتری کرمانشاه دقایقی پس از وقوع در شبکههای اجتماعی منتشر شد. زلزله اخیر کرمانشاه به هفت شهرستان و بیش از هزار و نهصد روستا خسارت وارد کرده است. استان کرمانشاه با 18 درصد بیکاری دارای رتبه دوم کشوری میباشد. بدون شک توسعه اقتصادی این استان پس از زلزله اخیر شرایط دشوارتری را پیشرو خواهد داشت. معمولا آسیبهای فیزیکی زلزله از نظر جغرافیایی غیرمترکز است و گستره وسیعی را به خود درگیر میکند. همچنین آسیبهای وارده برای همه یکسان نیست و اثر تخریب کامل منزل و از دست رفتن تمامی دارایی یک خانوار تا تخریب جزئی منزل و جراحتهای سطحی متغیر است. برآوردهای اولیه از تخریب صددرصدی 12 هزار واحد مسکونی در زلزله کرمانشاه حکایت میکند. اگر متوسط زیربنای هر واحد را یکصد متر مربع و هزینه ساخت هر متر مربع را حداقل 700 هزار تومان در نظر بگیریم، بازسازی این واحدها حداقل به 800 میلیارد تومان نقدینگی نیاز دارد. اما با اضافه کردن خسارتهای مربوط به ساختمانهای دولتی، زیرساختها وتاسیسات زیربنایی این رقم به احتمال زیاد به مرز 3 هزار میلیارد تومان خواهد رسید. دولت و نهادهای دولتی اگر چه در مدیریت بحران ضعفهای زیادی داشتند، اما پرداخت تسهیلات برای بازسازی مناطق زلزلهزده را به سرعت از روز دوشنبه 29 آبان آغاز کردند. هیات وزیران ابتدا استمهال دو ساله بازپرداخت وام گیرندگان این مناطق را ابلاغ کرد و سپس با تعیین هفت بانک عامل پرداخت تسهیلات مسکن، خرید لوازم خانگی و ضروری را از هفته اول آغاز کرد. براساس گفتههای مدیرعامل بانک مسکن قرار است به واحدهای روستایی تخریب شده هر واحد تا 25 میلیون تومان و با پرداخت 15 ساله و سود 4 درصد پرداخت شود. واکنش مردم به امدادرسانی در زلزله کرمانشاه نشانههای روشنی از کاهش اعتماد به دولت را به نمایش گذاشت. این بار علل افزایش مشارکت مردم در کارهای اجتماعی نشانه مثبتی از حمایت مردم از دولت نداشت. تجربه نشان داده که مساله تامین مالی در هنگام بلایای طبیعی باید در سه افق زمانی مختلف صورت پذیرد. افق اول تامین نیازهای کوتاه مدت افراد حادثه دیده است مانند تامین آب، غذا، نان، پتو و چادر. در مرحله دوم نیازها وارد یک فاز جدید میشود و بایستی افراد را اسکان موقت داد و این خود هزینههای خاص خود را دارد. اما در گام سوم و نهایی نیاز به منابع مالی کافی جهت ساخت و ساز دوباره خانههایشان میباشد. نظام مدیریت بحران دولت بایستی مشخص کند که در هر مرحله، مردم به چه چیزهایی نیاز دارند و اقدام به فراهم نمودن مقدمات آن کند. بایستی مشخص کند که تا به کجا کمکهای مردمی مورد نیاز است و کجای ماجرا، باید دولت و نهادهای مربوطه به صورت جدی ورود کنند. اینکه دولت کاملا کنار برود یا بتواند از این ظرفیتها در راستای اهداف خود استفاده کند، به ابتکار عمل و هوشمندی خودش باز میگردد. دولت ممکن است خودش نتواند همه منابع مالی لازم – چه منابع کوتاه مدت و چه بلند مدت – را تامین کند. اما میتواند دیگران را هدایت کند که این منابع کجا و چگونه هزینه شوند. حادثه یعنی هزینه یکباره و هیچکس چه دولت و چه خود مردم نمیتوانند این هزینه یکباره را تحمل کنند. مکانیسم اصلی برای تامین مالی خسارات در دنیا بیمهها هستند. پس قدم اول برای حل این بحرانها، توسعه صنعت بیمه میباشد. موضوع اصلی در این مواقع زنده کردن اقتصاد شهر و روستاهاست. اگر دولت بتواند اقتصاد یک شهر را زنده نگه دارد، جمعیت آن حتی اگر در کوتاه مدت هم رفته باشد در بلند مدت به شهر باز میگردد. دولت باید روش زندگی مردم را باور کند و حمایت از مردم آسیبدیده باید با توجه به فرهنگ آنها باشد. در مجموع میتوان گفت که دولت باید زیرساختها را تامین کند، برنامهای کلان برای ساخت وساز جدید در نظر بگیرد، نقشه راه تامین کند و مقاومسازی و استفاده بهینه از انرژی را دنبال کند، اما کار اجرایی را باید به خود بخش خصوصی و مردم بسپارد.