صاحبخبر - به نظر می رسد دستانی در کار است تا طبقه متوسط جامعه بیش از پیش عذاب و رنج بکشد.ماجرای درخواست دولت از مجلس برای سه برابر شدن عوارض خروج از کشور نیز در این راستاست.دهک بالای جامعه در قید و بند دویست و سیصد هزارتومان نیست و برای آنها تفاوتی نمی کند عوارض 75 هزار تومان باشد یا 750 هزارتومان.این ها برای سفر تجاری - توریستی خود به اروپا چند ده میلیون خرج می کنند و چند صد هزار تومان برای شان توفیری ندارد.دهک های پایین جامعه هم که به دلایل عدیده متاسفانه قادر نیستند برای تفریح از کشور خارج شوند.آنان خیلی هنر نمایند با یک پراید قسطی و هزینه ای ناچیز به گوشه ای دنج و خوش آب و هوا در کشور می روند.این قشر شریف از جامعه برای آنکه هزینه خود را به حداقل ممکن برساند.
حتی تمام آذوقه سفر و اسکان را بار خودرو خود می کند تا هزینه زیادی متحمل نشوند.البته ناگفته پیداست که دهک های دیگری هم حضور دارند که به مراتب وضعیت ناخوشایند تری دارند و درآمد های شان کفاف همین مسافرت را هم نمی دهد و غالبا ترجیح می دهند قید تفریح را بزنند تا بتوانند تا پایان ماه هم اجاره مسکن را بپردازند و هم شکم اهالی منزل را پر کنند.البته بدتر از این هم داریم که در این مقال نمی گنجد.در میان این دو طبقه که ذکر شد می ماند طبقه متوسط.به عقیده جامعه شناسان این طبقه به دلایل متعدد طبقه مهمی است و به نوعی کنشگر جامعه تلقی می گردد.حال بگذریم از اینکه در دولت 8ساله اصولگرایان این طبقه دچار بحران شد بطوریکه ناظران از این طبقه با عنوان «طبقه بحران زده» یاد می نمودند ومی کنند.یکی از دلایل رخ دادن این موضوع سیاست یارانه ای بود که در قبال آن شکاف میان فقیر و غنی آنقدر شدت گرفت که دیگر طبقه متوسطی وجود نداشت و یا اگر هم بود دیگر دغدغه های مشترکی با طبقه پایین جامعه داشت. با این حال این طبقه نحیف شده کماکان حضور دارد و اتفاقا در رویداد ها نیز موثر است.نوک پیکان لایحه ای که دولتمردان روحانی در مورد عوارض خروج از کشور نوشته اند دقیقا همین طبقه را هدف قرار داده است.این بخش از جامعه به دلیل شرایط مالی خود گهگداری می تواند توسط تورهای ارزان قیمت به برخی کشورهای منطقه برود که عملا اگر تصمیم دولت اجرایی گردد این امکان سلب می گردد.این یعنی یک موج نارضایتی. این درحالیست که در تحولات سیاسی جاری نیروهای تحولخواه از جمله اصلاح طلبان به شدت به این طبقه نیاز دارند.در انتخابات اخیر که جناح چپ توانست پیروزی کسب کند صرفا به مدد به حرکت درآمدن و مشارکت این طبقه بود.حال عجیب است که عده ای در دولت نشسته اند و می خواهند با دست کردن در جیب این طبقه کسری ها و هزینه های خود را پوشش دهند.اگر مجلس محترم در این زمینه تجدیدنظری نکند و لایحه دولت را نشکند عواقب خوبی در پی نخواهد داشت.متاسفانه همچنان مدیران و مسئولان پرهزینه ما هر کجا عرصه برایشان تنگ می شود دست به دامان گرانی می شوند.یعنی به نظر راه کار دیگری را بلد نیستند ویا به خود زحمتی نمی دهند!∎