در عصر روز 15 آذر ترامپ در سخنانی ضمن آنکه قدس را پایتخت رژیم صهیونیستی اعلام کرد، دستور تلاش برای انتقال سفارت به قدس را هم صادر نمود. البته باید توجه داشت ترامپ انتقال سفارت را برای یک بازه شش ماهه دیگر هم تعلیق کرد تا شرایط این کار فراهم شود. در روزهای اخیر مسئله فلسطین پس از مدتها نه به مسئله نخست جهان اسلام، بلکه به موضوع اول موضعگیری و تبادل بحث کشورهای غیر اسلامی و مجامع بینالمللی تبدیل شد.
با آنکه بر اساس قطعنامه مشهور تقسیم فلسطین که به موجودیت «اسرائیل» هم مشهور است، مجموعه بیتالمقدس را یک منطقه بینالمللی اعلام کرده بود اما رژیم صهیونیستی شهر قدس را به اشغال خود در آورد. رژیم صهیونیستی در سال 1980 در میانه آتش انتفاضه نخست ، طی تصویب قانونی در کنگره شهر قدس را یک شهر واحد و پایتخت ابدی خود اعلام کرد. اتفاقی که با واکنش شدید دیگر کشورها همراه شد.رژیم صهیونیستی از آن زمان بر روی کاغذ ، قدس را پایتخت خود مینامید، اما در عمل تلآویو محل استقرار نهادهای حاکمیتی و سفارتخانه دیگر کشورها در سرزمینهای اشغالی بوده است.
تصمیم ترامپ؛ مرگ فلسفه تشکیلات خودگردان
تصمیم اخیر ترامپ با مخالفت تمام کشورهای اسلامی و حتی غیر اسلامی همراه شد. این تصمیم صراحتاً با قطعنامههای متعدد شورای امنیت سازمان ملل متحد از جمله قطعنامه مشهور تقسیم فلسطین، قطعنامه ٢٤٢ و قطعنامه ٣٣٨ که قدس را اشغالی میداند، مغایرت داشت؛ اما اجرا شدن این تصمیم و حمایت تلآویو از به رسمیت شناختن قدس به پایتختی رژیم و دستور آمادهسازی شرایط انتقال سفارت آمریکا به قدس، یک پیامد بسیار مهم دیگری هم با خود به همراه داشت، مغایرت با سازش اسلو بود. اسماعیل هنیه در سخنرانی خود ساعاتی پس از تصمیم ترامپ، در سخنانی تاکید کرد: « ما توافق اسلو را به صورت کامل کنار میگذاریم، تصمیم ترامپ گور توافق اسلو را برای همیشه کند... هر انتفاضهای که آغاز شود مرتبط با قدس است و همواره همینگونه خواهد بود و هیچ توافقی به اسم قرن وجود ندارد... از تشکیلات خودگردان میخواهیم به همکاری امنیتی با اشغالگران پایان دهد و دست مقاومت در کرانه باختری را باز بگذارد.»
همانگونه که میدانیم بر اساس اسلو رژیم صهیونیستی از برخی مناطق کرانه باختری و کل نوار غزه متعهد به عقب نشینی شد و در مقابل تشکیلات خودگردان را به نمایندگی فلسطین به رسمیت بشناسد تا طی پروسهای ضمن شکلگیری دولت فلسطینی، گفتگو حول سرنوشت آوارگان و وضعیت شهر قدس انجام شود. با گذشت نزدیک 25 سال ، نه تنها خروج از کرانه باختری انجام نشد، بلکه دولت فلسطینی هم ایجاد نگردید. لذا تعیین وضعیت قدس (آن هم تمام قدس) به پایتختی رژیم صهیونیستی ، آخرین تیر خلاص به حتی طرح های سازشی شبیه به اسلو و تشکیلات خودگردان و راه حل سیاسی محمود عباس مبنی بر مذاکرات بوده است.
اجرای طرح سنای آمریکا، پایان پایبندی آمریکا به قطعنامهها و میانجیگری
ترامپ بارها در زمان تبلیغات انتخاباتی از انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به شهر قدس سخن گفت. سخنانی که برای مردم آمریکا چندان تازه هم نبود. کنگره آمریکا در سال 1995 با تصویب طرحی ضمن آنکه کل قدس را پایتخت رژیم صهیونیستی نامید، دولت این کشور را موظف نمود سفارت خود را به این شهر منتقل نماید. قطعنامه سنا در پنجاهمین سالگرد اشغال بیتالمقدس از سوی ارتش رژیم صهیونیستی در ژوئن 1967، در راستای اعلام حمایت همهجانبه از رژیم صهیونیستی به رای گذاشته شد و با 90 رای از صد عضو کنگره به تصویب رسید
سخن گفتن از عملی کردن این اقدام پیش از این از سوی اوباما و کلینتون دیگر رئیسجمهوران آمریکا مطرح شده بود؛ اما یکی از اختیارات رئیسجمهوری تعلیق قوانین برای بازههای 6 ماهه با تبصره مغایر بودن آن منافع آمریکا است. از سال 1995 تاکنون قانون به رسمیت شناختن قدس به پاتختی و انتقال سفارت به آن از سوی رئیس جمهوران بارها تعلیق شده بود؛ اما در عصر روز 15 آذر ترامپ در سخنانی ضمن آنکه قدس را پایتخت رژیم اعلام نمود، دستور تلاش برای انتقال سفارت به قدس را هم صادر کرد. البته باید توجه داشت ترامپ انتقال سفارت را برای یک بازه شش ماهه دیگر هم تعلیق کرد تا شرایط این کار فراهم شود.
این طرح که نقش جردکوشنر داماد صهیونیسم ترامپ در آن بسیار پررنگ است، حتی به عقیده سرسخت ترین طرفداران مذاکرات به اصطلاح صلح نیز اصلیترین تلاش آمریکا یعنی میانجیگری در مسئله فلسطین و ارائه طرح برای پیش برد مذاکرات میان تشکیلات خودگردان و تلآویو را کاملاً نابود خواهد کرد.
پیامدهای انتقال سفارت به قدس غربی با همراهی برخی کشورهای عربی
به نظر میرسد انتقال سفارت مسئلهای بسیار حساسی است که در عمل پیچیدگیهای خاصی وجود دارد. لذا برای انتقال آن سناریوهایی را میتوان متصور شد. اکنون آمریکا 3 کنسولگری در قسمت شرقی، غربی و مرکزی قدس دارد. به نظر میرسد ترامپ اگر بخواهد به وعده خود عمل نماید، یکی از این کنسولگریها را به سفارت تبدیل خواهد کرد. به نظر میرسد یکی از سناریوهای خطرناک، انتقال سفارت آمریکا به قدس غربی است. زمزمه هایی که در خصوص انتقال پایتخت به قدس غربی به گوش می رسد هم راستا با طرحی است که رسانه ها از محمد بن سلمان منتشر کرده اند.
انتقال سفارت به قدس غربی؛ تهدیدی که باید جدی گرفت
ساختار سیاسی رژیم صهیونیستی و طرح کنگره آمریکا تقسیمبندی شرقی و غربی را قبول ندارد، انتقال سفارت آمریکا به هر کجای قدس شریف، به معنی انتقال سفارت به محدوده اشغالی از نظر سازمان ملل و به رسمیت شناختن کل قدس (از دید صهیونیستها: اورشلیم) به پایتختی رژیم صهیونیستی است. لذا این اقدام کاملاً برخلاف قطعنامههاست و قطعاً واکنشها و تبعات شدیدی برای رژیم به همراه خواهد داشت.
به رسمیت شناختن قدس غربی به پایتختی رژیم صهیونیستی ولو با شرط تشکیل دولت فلسطینی، اقدامی خطرناک است که میتواند طرحی از سوی لابی صهیونیستی در آمریکا به منظور گام نخست برای اشغال رسمی کل قدس شریف باشد. لذا دور از ذهن نیست که ترامپ در یک اقدام تاکتیکی با عقب نشینی تنها به پایتختی قدس غربی بسته نماید و سفارت خود را در این منطقه احداث نماید.
جمعبندی
به رسمیت شناختن قدس غربی به پایتختی رژیم صهیونیستی در هیچ قطعنامه یا طرحی نیامده است و این مسئله را میتوان ابتکار خطرناک سیاسی لابی اسرائیل دانست. این نگرانی وجود دارد که ممکن است آمریکا در یک عقب نشینی تاکتیکی قدس غربی را به پایتختی رژیم صهیونیستی به رسمیت بشناسد و برخی کشورهای عربی هم در اقدامی سازش گونه با این مسئله تلاش کنند مسئله فلسطین را با رژیم صهیونیستی حل کنند. همزمان شدن اقدام ترامپ با تلاش بسیار عربستان و برخی دیگر کشورهای عربی در عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی مسئلهای بسیار نگران کننده است.
جهان اسلام و مقاومت فلسطین باید هوشیار باشد که هرگونه عقب نشینی در مسئله قدس یا قدس غربی، آغاز یک معاملهای تلخ توأم با خیانت سازشگران و کشورهای عربی و اروپایی برای حل کردن مشروعیت رژیم صهیونیستی برای همیشه خواهد بود.
انتهای متن/
∎