شناسهٔ خبر: 22954790 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه شرق | لینک خبر

نگاهي به يادداشت‌هاي زندان گرامشي

رشته پنهان فرهنگ

صاحب‌خبر -

برداشتن مرز بين فرهنگ و سياست يكي از خطوط اصلي «یادداشت‌های زندان» و فلسفه سياسي آنتونيو گرامشي در قرن بيستم است. یادداشت‌های زندان مجموعه‌مقالاتی بود که گرامشی طی یازده سال زندانش تحت رژیم فاشیستی ایتالیا نوشت و در آنها ايده‌های مختلفی را از افراد متعدد گرفت، نه‌فقط از متفکران مارکسیست بلکه از متفکرانی همچون نیکولو ماکیاولی، ویلفردو پارتو، جورج سورل و بندیتو کروچه.
دفترهاي زندان طیف وسیعی از موضوعات را دربر می‌گیرد، از جمله تاریخ ایتالیا و ناسیونالیسم، انقلاب فرانسه، فاشیسم، فوردیسم، جامعه مدنی، مذهب، فرهنگ والا و فرهنگ عامه.
یادداشت‌ها در دهه ١٩٣٠ به‌طور مخفی از زندان خارج شدند و تا دهه ١٩٥٠ منتشر نشدند، بعد از آن نخستین‌بار در دهه ١٩٧٠ به انگلیسی ترجمه شدند. به‌تازگي انتشارات آگاه بخش عمده‌اي از دفترهاي زندان را با عنوان «برگزيده‌اي از نوشته‌هاي فرهنگي گرامشي» با ويراستاري ديويد فورگاكس و جفري نول- اسميت منتشر كرده كه مترجمان آن احمد شايگان، محمود متحد، حسن مرتضوي، اكبر معصوم‌بيگي و فيروزه مهاجر هستند. گرامشي در اين يادداشت‌هاي متنوع، فرهنگ را به‌عنوان حد واسط بین جهان هنر و مطالعه از یک‌سو و جامعه و سیاست از سوی دیگر تحليل می‌کند.
رويكرد او تاريخي است و مي‌كوشد توليد ادبي را به فرايند تاريخي مربوط كند كه آن را توليد كرده و در آن سهيم بوده است. اين رويكرد همچنين سياسي است تا حدي كه در سراسر تاملاتش درباره ادبيات حضور دارد. فرهنگ رشته پنهان مسئله سياسي ناگفته‌اي است كه به آشكارترين شكل در يادداشت‌هايش درباره روزنامه‌نگاري در دفترهای زندان مطرح مي‌شود.
گرامشي در تمام اين زمينه‌ها با شيوه‌هايي بديع و كم‌نظير پايه‌هاي قدرت اقتصادي و سياسي را از خلال فرهنگ نقد مي‌كند.
او در نامه‌اي كه نخستين‌بار از طرح دفترها صحبت كرد به چهار موضوع پرداخت كه سه مورد از آنها جهت‌گيري ادبي و فرهنگي دارند: زبان‌شناسي تطبيقي، پيراندلو و سليقه تئاتري مردم ايتاليا و داستان‌هاي دنباله‌دار و سليقه ادبي عامه. در بازنويسي‌هاي بعدي تقريبا همين موضوعات باقي ماند. ازاين‌رو، بسياري بر اين باورند كه تمركز گرامشي بر عناوين فرهنگي در دوران زندان ناشي از احساس انزوا از زندگي سياسي و تمايل به كار مداوم بر چيزهايي است كه ذهنش را از مسائل دردناك و ناتواني‌اش بر تاثيرگذاري بر فرآيند سياسي منحرف مي‌كرد. همچنين اين موضوع مطرح شده كه شايد او تاوان كنارگذاشتن مطالعات انسان‌گرايانه‌اش را به نفع روزنامه‌نگاري و مبارزه سياسي در جواني مي‌پرداخت.
بااين‌حال، بسياري از شارحان آراي گرامشي تاكيد دارند با اين نگاه نمي‌توان انسجام برخورد گرامشي را در سراسر دفترها و نيز جايگاه نگاه ماركسيستي‌اش را در انديشه‌هاي او توضيح داد.
گرامشي همواره يكي از مخالفان جدي ايده «ادبيات براي هميشه و سياست براي يك لحظه» است. بااين‌همه در یادداشت‌ها دست‌كم يك مفهوم نظري تلويحي از فرهنگ وجود دارد كه مي‌تواند ملاحظات پراكنده گرامشي را درباره قلمرويي وسيع نشان دهد: از رويه او در نزديك‌شدن به نه‌تنها ادبيات و هنر بلكه به موضوعات ديگري مانند فلسفه، علم اقتصاد و حتي سياست.
هرچند در تمام اين موارد علاقه او بيش از آنكه به خود موضوع باشد به جايگاهي است كه آن موضوع در حيطه كردارهاي اجتماعي اشغال مي‌كند. نوشته‌هاي گرامشي در دفترها بيشتر شبيه يك شبكه است. اگرچه انسجام دارند اما اين انسجام خطي نيست؛ اين انسجام از طريق شاخه‌شاخه‌شدن‌هاي متعدد، با استدلال‌هايي كه دور خود مي‌پيچد و از جوانب و نه رشته‌وار، به هم دوباره پيوند مي‌خورد ايجاد مي‌شود.
در‌نتيجه، با یادداشت‌های زندان آن نوع قرائت بي‌ابهامي كه از نوشته‌هاي سنت ماركسيستي انتظار داريم كمتر برآورده مي‌شوند.
آنها مستلزم نوع متفاوتي از توجه تعليقي هستند، ‌قرائتي آزاد تا با گشودگي نوشته‌ها همخوان شود. بااين‌همه، دفترها به هيچ معنايي غيرسياسي نيستند؛ موضوع فقط اين است كه انگيزش سياسي و فايده سياسي آنها، به‌واسطه نبود بستري سياسي كه شسته‌رفته تعريف شده باشد تا خواننده بتواند آشكارا حضور آنها را ببيند، با‌واسطه است.