شناسهٔ خبر: 22939005 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دانشجو | لینک خبر

نیویورک‌تایمز: خبط‌های عربستان موجب برتری مضاعف ایران می‌شود

نیویورک تایمز نوشت: عربستان نمی‌داند چگونه با ایران مقابله کند. عربستان برای مقابله با ایران، سیاست و میدان اشتباهی را برگزیده که به جای عقب برگرداندن ایران به روشی حساب شده، موجب برتری ایران می‌شود.

صاحب‌خبر -
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه نیویورک‌تایمز با انتشار این تحلیل، درباره سیاست مغشوش و «بی‌نتیجه عربستان» نوشت: جاه‌طلبی‌های ظالمانه محمد بن سلمان ولیعهد عربستان که در داخل عربستان در قالب سخت‌گیری بر تجار و اعضای خانواده سلطنتی نمودی کامل یافته، به موجب ضرورت مهار نفوذ ایران، در امتداد خاورمیانه نیز گسترده شده است.
اما اکنون سیاست خارجی و امنیتی عربستان سعودی فرامحرک شده است. به جای این که ایران به روشی حساب شده به عقب رانده و حمایت گسترده‌ای برای این اقدام جلب شود، رویکردی که دراین‌باره اتخاذ شده، بی‌حساب و کتاب، مغشوش و بی‌نتیجه بوده و ایران همچنان یک گام فراتر است.
مداخله عربستان سعودی در یمن از طریق نیروهای حکومتی‌ای که علیه شورشیان حوثی می‌جنگند، با گذشت بیش از دو سال و نیم، پرهزینه و بی‌نتیجه بوده است. این جنگ می‌تواند جنبش حوثی‌ها را به حزب‌الله دیگری که این‌بار به مرزهای عربستان نزدیک‌تر است، تبدیل کند؛ نتیجه‌ای که ریاض بیش از هرچیز به دنبال پرهیز از آن بود. ریسک اخیر عربستان، یعنی اجبار سعدالحریری نخست‌وزیر لبنان به استعفا و حصر خانگی احتمالی وی، که زمانی یکی از متحدان محبوب ریاض بود، حیرت بسیاری را در لبنان و دیگر کشور‌ها برانگیخته است. این اقدام نیز احتمالا نتیجه معکوس خواهد داد. چنین کاری کمک به ایران و حزب‌الله است که اگرچه برای دهه‌ها کشور لبنان را تضعیف کرده، رقیبان را ترور و این کشور را به جنگ‌های خارجی و صدور نیرو به دیگر بخش‌های منطقه وادار کرده‌اند، اما اکنون به‌طور فریبکارانه‌ای در جایگاه مبادیان قانون قرار خواهند گرفت.
در مقابل، این عربستان‌سعودی بود که از موسسات این کشور حمایت و با سیاستمداران با سابقه‌ای، چون سعد الحریری همکاری می‌کرد. این که ریاض در زمان حاضر چه برنامه‌ای برای لبنان دارد، روشن نیست. در واقع اگر هدف عربستان مقابله با ایران بوده، این کشور میدان اشتباهی را برگزیده است.
لبنان و یمن از کشورهای همسایه عربستان هستند که جنگ در آن‌ها پیچیده و پرهزینه، نتایج مبهم و دستاورد‌ها اندک هستند. توازن قدرت در خاورمیانه در عراق و سوریه تعیین می‌شود، اما هزینه جنگ در این دو کشور بالاتر بوده و ریسک چنین جنگی نیز به مراتب بالاتر است.
افزون بر این، در هر دوی این کشورها، ایران دست بالاتر را دارد.
ریاض در سال ۲۰۱۱ استدلال کرد که حمایت از شورشیان سوری می‌تواند نفوذ ایران را در عراق جبران کند. چنین چیزی تاکنون محقق نشده است.
جنبش تضعیف شده شورشیان سوری قابل احیا نیست، ایالات متحده آمریکا اساسا دست از مداخله در جنگ داخلی سوریه برداشته و آینده این کشور در مسکو، آنکارا و تهران رقم زده می‌شود.
ریاض به تجربه آموخته است که متحدان منطقه‌ای که با هزینه گزاف به دست آمده‌اند، الزاما منافع سیاسی و نظامی مورد انتظار را به ارمغان نخواهند آورد.
عربستان سعودی با میلیارد‌ها دلار حکومت عبدالفتاح السیسی را در مصر سراپا نگه داشت، اما آقای السیسی اکنون به دنبال از سرگیری روابط خود با بشار اسد رئیس‌جمهوری سوریه است و فشار عربستان برای بالا بردن تنش‌ها با ایران را رد می‌کند. السیسی همچنین درخواست ریاض را مبنی بر فرستادن نیرو به یمن برای مبارزه با حوثی‌ها رد کرده است.
اینک ریاض و واشنگتن به طرز غیرقابل انکاری دیدگاه مشابهی در مورد ایران دارند، اما این به معنای برخورداری از یک راهبرد یکسان دراین‌باره نیست.
در واقع به نظر می‌رسد ترامپ، کوشنر و شاهزاده سلمان و توافق دو‌جانبه و ترجیحات خود به‌عنوان رئیس‌جمهور و شاهزاده یک مملکت را با کشورداری اشتباه گرفته‌اند. ایران شبکه‌ها، تخصص، تجربه و صبر راهبردی برای پیروزی در جنگ‌های نیابتی را با هزینه کم دراختیار دارد. اما این امر در مورد عربستان صدق نمی‌کند و به همین دلیل است که تلاش این کشور برای شکست دادن ایران در این بازی، خطرناک و پرهزینه است. ایران برگ برنده دیگری نیز دارد. این کشور نشان داده است که در روزهای بد یا خوب در کنار متحدانش باقی می‌ماند. اما عربستان سعودی از چنین ثباتی برخوردار نیست؛ کافی است از شورشیان سوری، رهبران قبیله‌ای در عراق و سیاستمداران لبنانی دراین‌باره بپرسید.