چکیده
بنا بر قول مشهور، هر علمی نیاز به موضوع دارد و بحث از موضوع یک علم، برای تعین و تشخص آن علم، امری ضروری است. از اینرو، موضوعات علم در خود آن علم مورد بررسی قرار نمیگیرند و این مهم بر عهده فلسفه آن علم است. اما علم بودن عرفان بهدلیل آنکه از مقوله کشف و شهود است، همیشه معرکه آرای اهل نظر بوده است و عرفا هم برای اینکه علم بودن آن را ثابت کنند، در برخی از کتب عرفان نظری، به بحث درباره موضوع و مبادی و مسائل این علم پرداختند. از جمله منظمترین و تحلیلیترین کتابی که در آن موضوع علم عرفان مورد مداقه قرار گرفته است، میتوان از مفتاحالغیب صدرالدین قونوی نام برد. از نظر قونوی موضوع علم عرفان، حق تعالی است و اسماء ذات، مبادی آن ـالبته بر اساس اصول مشهود عرفاـ اسماء صفات و افعال از مسائل علم عرفانند. اما از نظر امام خمینی اساساً علوم، به شهادت تدوین تاریخیشان، نیاز به بیان موضوع ندارند و تمایز آن ها هم به سنخیت ذاتیشان برمیگردد و لذا موضوع علم عرفان نیز از نظر امام، چون ذات حق تعالی است، شخصی و جزئی است، نه حقیقی و کلی.
کلیدواژه ها: علم عرفان؛ مبادی عرفان؛ اسماء ذات؛ امام خمینی؛ قونوی؛ فناری
نویسندگان:
غلامرضا حسین پور: دکترای عرفان اسلامی پژوهشکده امام خمینی و انقلاب اسلامی
محمد سعیدی مهر: گروه فلسفه دانشگاه تربیت مدرس
دو فصلنامه پژوهشهای معرفت شناختی - دوره 5، شماره 11، بهار و تابستان 1395.
∎