شناسهٔ خبر: 22937031 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

«فرهیختگان» از مناسبات این روزهای روحانی و حامیانش گزارش می‌دهد

یار کمکی در حاشیه

زاویه گرفتن جهانگیری از کابینه و عملکرد روحانی حالا دو محور اصلی انتقاداتی است که در ماه‌های گذشته دولت دوازدهم را حسابی به خود درگیر ساخته. باید ماند و دید که روحانی به این انتقادات و انتظارات فائق می‌آید یا کار به جایی می‌رسد که طلاق عاطفی کنونی جای خود را به یک طلاق رسمی و علنی می‌دهد.

صاحب‌خبر -

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، تعبیر طلاق عاطفی عمدتا به شرایطی خاص اطلاق می‌شود. عالم سیاست در ایران کاری کرده که گویا باید این واژه را برای وضعیت این روز‌های برخی دولتمردان و حامیان شان از حوزه روانشناسی به عاریه گرفت. هرچند شاید به مذاق برخی چندان خوش نیاید ولی به هر حال این روز‌ها و با توجه به فراگیری رسانه‌ها و تکثر فراوان موجود در فضای سیاسی، بعضی واقعیات را نمی‌توان در پستو و دور از نگاه‌ها، نگه داشت. واقعیاتی که بسیاری از حامیان رئیس‌جمهور را به این نقطه رسانده که آرام آرام باید راهی متفاوت از او درپیش گیرند.

 استعفا بده

صادق زیباکلام در همین رابطه چندی پیش با اشاره به انبوه وعده‌های بر زمین مانده و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و... به جهانگیری توصیه کرده بود جا خالی داده و زیربار عواقب همراهی با روحانی نرود. به اعتقاد زیباکلام شراکت با دولت روحانی برای کسی که می‌خواهد بعدها نامزد ریاست‌جمهوری شود یک سرمایه‌گذاری سودده و پرمنفعت نیست و عدم‌موفقیت دولت دامن همه ازجمله معاون اول را هم خواهد گرفت. بر مبنای همین نگاه، حامی سابق رئیس‌جمهور که روزی در فیلم تبلیغاتی او حاضر شد و اقشار مختلف مردم را به رأی دادن به روحانی دعوت می‌کرد، تاکید می‌کند: «عقل سلیم و منفعت شخصی و سیاسی آقای معاون اول حکم می‌کند که او کناره بگیرد و شریک در ضرر و زیان‌های سیاسی دولت دوم آقای روحانی نشود.»

موضوعی که البته از نگاه طیفی دیگر از حامیان، قدری رادیکال به نظر می‌رسد. علی تاجرنیا از این دسته است. او طرح چنین موضوعی را در شرایط فعلی زودهنگام ارزیابی می‌کند و اعتقاد دارد این اقدام گذشته از اشتباه بودن، در بین افکار عمومی هم توجیهی ندارد و مردم را به اصلاح‌طلبان بی‌اعتماد می‌کند؛ چراکه به‌ هرحال اصلاح‌طلبان تمام‌قد از روحانی حمایت کرده‌اند و نمی‌توانند خود را از دولت جدا کنند. به اعتقاد تاجرنیا کناره‌گیری جهانگیری، روحانی را بیشتر به سمت اصولگرایان می‌کشاند. واهمه‌ای که بعد از دیدار روحانی با اعضای جامعه روحانیت و نیز ابراز تمایل وی به ادامه حضور در جلسات آینده تشکل ریش‌سفیدهای جریان رقیب از همیشه جدی‌تر هم شده است.

 روزهای ناخوش در پاستور

«مردم عزیز یادتان می‌آید...؟» را مردم هنوز یادشان هست. اما دنیای سیاست است دیگر. پایش که بیفتد یارکمکی را هم به حاشیه می‌راند. به هر ترتیب یارکمکی دیروز حالا ظاهرا روزهای ناخوشی را در پاستور سپری می‌کند. هرچند که برخی «عصای دست» بخوانندش و حرف و حدیث‌ها در این خصوص را از بیخ و بن منکر شوند. خود واعظی البته پیش‌تر سعی کرده بود شایعات را انکار کند. او رابطه جهانگیری و دولت را صمیمانه خوانده و هرگونه اختلافی را در این زمینه منکر شده بود. برخی از حامیان رسانه‌ای دولت هم همین رویکرد را پیش گرفتند و هر چه را بوده و هست ساخته و پرداخته ذهن منتقدان دولت دانستند.

 وقتی کار از حرف‌های درگوشی می‌گذرد

شایعه استعفای جهانگیری در اعتراض به چینش کابینه و اقدامات نهاوندیان و واعظی، عزلت‌نشینی آقای معاون و سکوت وی در روزهای بعد، همگی به آنچه هست دامن می‌زنند. در چنین شرایطی علی‌رغم همه تلاش‌ها، زمزمه‌های اختلاف حالا قدری رسا‌تر به گوش می‌رسد و این‌طور که به نظر می‌رسد کار از زمزمه‌های درگوشی گذشته است. همین هفته گذشته بود که علی شکوری‌راد در دانشگاه شهید بهشتی صراحتا گفت: «آقای واعظی جلوی ارتباط ما را به دفتر رئیس‌جمهور بسته و می‌خواهد جهانگیری را محدود کند.» او البته با این وجود معتقد است در مجموع شرایط اصلاح‌طلبان از سال 92 بهتر شده و روبه بهبود است. به همین خاطر نسخه اعتماد در عین اتحاد را تجویز می‌کند. از منظر او نباید از روحانی انتظار عملکرد یک فرد اصلاح‌طلب را داشت. کمااینکه اگر انتظارات از روحانی به اندازه یک فرد اصلاح‌طلب بالا رود، ممکن است پاسخ درخور نگیرد و منشأ اختلاف شود. شکوری‌راد حتی پا را فراتر گذاشته و تاکید می‌کند که باید قدم‌ها را با واقعیت‌های موجود همراه کرد و اصلاح‌طلبان باید رشد صعودی سطح انتظارات از حسن روحانی را مهار کنند.

 دانشگاه، کانون اعتراضات به روحانی

نارضایتی اصلاح‌طلبان از کاندیدای مورد حمایت‌شان در دو انتخابات ریاست‌جمهوری اخیر، در ماه‌های بعد از انتخابات اردیبهشت 96 و با روشن شدن ترکیب کابینه روزبه‌روز شدت گرفت و به‌طور مشخص با تثبیت مهره‌هایی چون عبدالرضا رحمانی‌فضلی و اضافه شدن چهره‌هایی چون عباس صالحی و منصور غلامی به اوج رسید. چهره‌هایی که وجه شباهت‌شان بیش از هرچیز نزدیکی به رئیس مجلس بود. نارضایتی‌ای که به نظر می‌رسد در نتیجه آن، بیش از هر چیز، یاس و دلسردی را در بدنه دانشگاهی حامی رئیس‌جمهور جایگزین امید کرده. بازخورد‌های دانشجویی در برنامه‌های هفته دانشجو این گزاره را تایید می‌کند. دانشجویان به واسطه روحیه مطالبه‌گری خود حالا بیش از دیگر اقشار جامعه از وضع کنونی شاکی‌اند و اعتراض‌شان را در یک هفته گذشته با صدایی رسا فریاد زده‌اند.

ولی برخی همچنان اصرار دارند با تأویل و تفسیر رفتارهای روحانی، عملکرد او را توجیه کرده و بدنه اجتماعی این جریان را به درک شرایط و اقتضائات آن توصیه کنند. در همین رابطه بهزاد نبوی برای ایجاد تعادل در توقعات شکل‌گرفته، اساسا عهد‌شکنی روحانی را بلاموضوع می‌داند و می‌گوید: «ما ائتلافی نداشتیم که روحانی بخواهد نسبت به مفادش عهد‌شکنی کرده باشد.»

 از طلاق عاطفی تا طلاق علنی

این نگاه البته منتقدانی هم دارد. منتقدانی که اعتقاد دارند با توجیهاتی از این‌دست که «در شرایط حساس کنونی نباید سطح توقعات را از روحانی بالا برد»، بر وظایف مبرم قانونی و تکالیف سیاسی وی سرپوش می‌گذارند. ابراهیم اصغرزاده نتیجه این توجیه‌گری در میان بدنه اصلاحات و حامیان دولت را ایجاد نوعی کرختی و بی‌تفاوتی می‌داند و معتقد است برخی اقدامات رئیس‌جمهور ازجمله نوع چینش کابینه، عزل و نصب استانداران جدید، کاهش مضامین اصلاح‌طلبانه در مواضع رسمی روحانی و... بسیاری را از رایی که به او داده‌اند مردد ساخته است. به هر ترتیب زاویه گرفتن جهانگیری از کابینه و عملکرد روحانی حالا دو محور اصلی انتقاداتی است که در ماه‌های گذشته دولت دوازدهم را حسابی به خود درگیر ساخته. باید ماند و دید که روحانی به این انتقادات و انتظارات فائق می‌آید یا کار به جایی می‌رسد که طلاق عاطفی کنونی جای خود را به یک طلاق رسمی و علنی می‌دهد.