به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، حسین شیخالاسلام در یادداشت روزنامه حمایت نوشت:
انتفاضه از منظر
لغتشناسی به معنای لرزش،
جنبش و حرکتی است که با نیرو و سرعت همراه باشد و تا پیش از انتفاضه مردم مظلوم فلسطین در سال ۱۹۸۷ میلادی، این واژه تنها در فرهنگهای لغت و در محافل زبانشناسی یافت میشد، ولی قیام مردم فلسطین علیه خونریزی
صهیونیستهای جنایتکار باعث شد که انتفاضه به بخش مهم و لاینفکی از ادبیات سیاسی جهان تبدیلشده و با سرنوشت و
تاریخ فلسطین گره بخورد.
آنچه این روزها در سراسر فلسطین روی میدهد، از جایجای قدس و نوار غزه گرفته تا کرانه باختری، اگر نگوییم بینظیر است، قطعاً کمنظیر و کمسابقه است. مهمترین شاخصه متمایزکننده انتفاضه چهارم با خیزشهای مردمی پیشین در سرزمینهای اشغالی و بهخصوص در مقایسه با انتفاضه سوم (انتفاضه چاقو) که از دو سال قبل آغازشده بود، آن است که انتفاضه چهارم دارای برد و عمق راهبردی در «جهان» و «کشورهای اسلامی» است.
اهمیت قدس برای فلسطینیها به حدی زیاد است که سه انتفاضه قبلی همگی برای دفاع از این مکان مقدس آغاز شد و اسرائیل به دلیل حساسیت بالای مسجدالاقصی برای جهان اسلام جرأت نداشت که ایده یهودیسازی را بهطور علنی و بیپرده بیان کند، اما با حماقت اخیر ترامپ، تمام فلسطین اشغالی در آستانه انفجار قرارگرفته است.
از طرفی قدس، ارزش و جایگاهی فراتر از فلسطین دارد و بهبیاندیگر، اهمیت آرمان فلسطین، برگرفته از تقدس مسجدالاقصی است؛ چراکه دفاع از مظلوم و ازجمله مردم فلسطین، وظیفهای بر دوش همه مسلمانان است، ولی دفاع از مسجدالاقصی و قطع ید یهودیان صهیونیست از دستاندازی به این مکان شریف، ریشه درآیات قرآن دارد. در سوره مبارکه اسراء به داستان عروج نبی مکرم اسلام (ص) از مسجدالاقصی اشارهشده و مطالعه ماجرای این سفر ملکوتی از مبدأ این مکان مقدس، نشان میدهد که قبله اول مسلمانان، خصوصیتی ویژه دارد که دیگر مکانهای اسلامی از آن برخوردار نیستند. افزون بر این، به برکت این مکان مقدس، پیرامون مسجدالاقصی نیز تبرک شده و لذا حفاظت از این مکان نورانی، رسالتی خاص را برای مسلمانان سراسر جهان رقم میزند.
همین امر موجب شده که یک بسیج مردمی گسترده بدون وابستگی بر یک تشکیلات سیاسی و جهادی خاص، شکل بگیرد و ازآنجاکه این خیزش، با مخالفتهای جهانی و خشم مسلمان جهان عجین شده، بیتردید با انتفاضههای گذشته از جهت شکل و محتوا تفاوتهای عمدهای دارد که به برخی از آنها اشاره میشود.
۱. انتفاضههای اول تا سوم، رژیم صهیونیستی را بهخصوص پس از سال ۲۰۰۸ در شرایطی قرار داد که دید بسیاری از مردم دنیا را نسبت به فلسطین تغییر داد. تا پیش از سال ۲۰۰۸، عموم مردم دنیا تصور میکردند که اسرائیل، مظلوم و فلسطین، ظالم است، ولی مشاهده صحنههای دلخراش توحش صهیونیستها در خلال جنگهای ۲۲ و ۵۱ روزه، چشمان خوابآلود دنیا را به روی حقایق باز کرد. سفاهت آمریکاییها در نادیده گرفتن حق فلسطینیها در سرزمین آبا و اجدادیشان نیز طبیعتاً موجب میشود که مردم دنیا و برخی کشورهای غافل بهاصطلاح مسلمان، این حق را به مردم فلسطین بدهند که با چنگ و دندان از حقوق خود دفاع کنند و موج جدیدی از خیزش و قیام مردمی را کلید بزنند.
ضمن اینکه وضعیت داخلی اسرائیل به علت انزوا و سوء مدیریت به شرایط بحرانی نزدیک شده و مشکلات عدیده سیاسی و نظامی بیسابقهای برای این رژیم ایجاد کرده است که به تضعیف بیشتر تلآویو منتهی شده و آمادگی پوشالی صهیونیستها را برای مقابله با سونامی خشم انقلابی مردم فلسطین بهشدت کاهش داده است.
۲. در انتفاضههای قبلی، نقش حکومت خودگردان فلسطین بسیار مخرب بود، ولی اینبار مجبور به همراهی با موج مخالفتهاست. سرویسهای امنیتی «محمود عباس»، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، تمایل او برای هماهنگی امنیتی با اسرائیل برای حفظ اشغالگری، ادامه شهرکسازی و یهودیسازی قدس، درست در مقابل سیاست رهبران مقاومت و مقابله با هر نوع تلاش برای اعتراض و قیام مردمی قرار داشت؛ درحالیکه اکنون میبینیم وی نسبت به رویکرد جدید آمریکا واکنش نشان داده و تهدید کرده که مذاکرات بهاصطلاح صلح را تعلیق خواهد کرد. سازشکارانی همچون «صائب عریقات» نیز ترامپ را تحتفشار قرار دادهاند که از تصمیمش صرفنظر کند.
همین همراهی ظاهری، ثمره گل به خودی آمریکا و صهیونیستها و مقدمهای برای کلید خوردن انتفاضه چهارم، نهتنها در نوار غزه بلکه در کرانه باختری است که اکنون تحت حاکمیت حکومت خودگردان قرار دارد. لازم به یادآوری است که صهیونیستها بهشدت از قیام مردم کرانه باختری وحشت دارند و اظهارات اخیر محمود عباس و نزدیکانش – بااینکه در سرسپردگی آنها به اشغالگران شکی نیست – از بیثباتی وضعیت در این نقطه حساس از فلسطین حکایت دارد.
در هیچیک از انتفاضههای گذشته مشاهده نشده که حکومت خودگردان در مقابل آمریکا موضع بگیرد، بلکه برعکس، نقش زندانبانی رژیم صهیونیستی را ایفا کرده است. این نکته نیز مخفی نماند که بحث تعیین قدس شریف بهعنوان پایتخت رژیم اشغالگر قدس، به اطلاع محمود عباس و برخی دستنشاندههای آنان در منطقه رسیده بود و اینکه رئیس تشکیلات خودگردان، بهظاهر عقبگرد کرده را نمیتوان خارج از وحشت وی از واکنشهای مردمی تفسیر کرد. ۳. مروری بر سابقه آمریکا درغرب آسیا نشان میدهد که این کشور بهعنوان حامی درجهیک رژیم کودککش اسرائیل تابهحال در شرایطی اینچنین فضاحتبار و وخیم قرار نداشته است.
شکست
تروریستهای اجارهای در عراق و سوریه، ناکامی کاخ سفید در تجزیه منطقه و ناکام ماندن بلوای پادوهای سعودی آمریکا در لبنان و یمن و ... همه و همه کمر واشنگتن را زیر بار این تحولات شکسته و آمریکا دیگر توانی برای ایفای نقش اول برای کنترل حوادث ندارد. اگر آمریکا توانست بخشی از کشورهای اسلامی و غرب را در مقابل دولت سوریه و حمایت از تکفیریها متقاعد کند، این اتفاق با مقدمات و روشنگریهایی که درباره مظلومیت فلسطینیها افتاده و نیز اشتباه راهبردی ترامپ در خصوص به
رسمیت شناختن قدس شریف بهعنوان پایتخت صهیونیستها، دیگر تکرار نخواهد شد و آمریکا پس از چشیدن ضرب شست مقاومت درغرب آسیا، اساساً در جایگاهی نیست که بتواند از همپیمان
استراتژیک خود دفاع کند؛ لذا
انتفاضه چهارم، یک گام بسیار بلند در پیروزی
آرمان قدس محسوب میشود و میتواند معادلات نظام سلطه در خصوص منطقه را بهطورکلی دچار تغییر و تحول کند. اما وجه تشابه میان انتفاضه چهارم با سه انتفاضه گذشته، تصمیم جدی فلسطینیهای ساکن قدس، کرانه باختری، باریکه غزه و اراضی اشغالی سال ۱۹۴۸ برای منتقل شدن به وضعیت انتفاضه فراگیر و مقاومت با وسایل ابتدائی و به شکل خودجوش است. از سوی دیگر، توطئهای که آمریکا درباره انتفاضه اول با واسطهگری در پیمان اسلو بکار بست، احتمالاً در این ماجرا با ترفند مذاکرات جدید، تکرار خواهد شد، ولی نکته اینجاست که صهیونیستها اینبار برای پایاندادن به
اشغال کرانه باختری، متوقف کردن شهرکسازیها، آزادی اسراء و یا حل مشکلات نوار غزه پای میز مذاکره نخواهند آمد، بلکه برای چانهزنی درباره یهودیسازی قدس شرقی از یکسو و چنگ و دندان نشان دادن در صورت مخالفت آنها از سوی دیگر، دم از توافق جدید خواهند زد.
بنابراین، انتفاضه چهارم، ورای موضوعات اساسی مانند هتک حرمت و تهدیدات علیه مسجدالاقصی است و آنچه باعث میشود «خشم قدسی» مسلمانان گسترش یابد، توطئهای همهجانبه برای به فراموشی سپردن اولویت اصلی جهان اسلام است که یقیناً با بیداری و وحدت مسلمانان، راه بهجایی نخواهد برد و با شکست روبهرو خواهد شد.
انتهای پیام/
خبرگزاری میزان: انتشار مطالب و اخبار تحلیلی سایر رسانههای داخلی و خارجی لزوماً به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفاً جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای منتشر میشود.
نظر شما