شناسهٔ خبر: 22913570 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

گفت وگو با بیژن شکرریز، کارگردان و استاد دانشگاه

شبکه مستند، جزء فقیرترین شبکه‌های تلویزیونی است/ در سینمای مستند دوربین در خدمت سوژه است تا سوپراستار

شکرریز مستند ساز و کارگردان معاصر کشور در گفت و گو با "فرهیختگان" یکی از فقیرترین شبکه‌‌‌‌های تلویزیون را شبکه مستند دانسته و افزود: شرایط در تلویزیون به شکلی است که گاه برای سریالی مثل «معمای شاه» که هشت درصد بیننده دارد و فقط ویترین بازیگران مطرح است، رقم بالایی از بودجه در نظر گرفته می‌شود، ولی اگر مستند‌سازی بخواهد برای تلویزیون یک اثر مستند تهیه کند با اما‌و‌اگرهای زیادی مواجه می‌‌شود.

صاحب‌خبر -

بیژن شکرریز یکی از کارگردانان معاصر است. او که بیشتر در حوزه سینمای مستند فعالیت می‌کند تا امروز به ساخت آثاری از این رهگذر پرداخته است. شکرریز پس از پایان تحصیل در مقطع لیسانس در دانشگاه هنرهای دراماتیک تهران، ‌برای ادامه تحصیل به آلمان رفت و در دانشگاه هنر کلن فوق‌لیسانس سینما گرفت. ‌این کارگردان بعد از گذراندن دوره تحصیل خود در مقطع دکتری در رشته فلسفه هنر و گذراندن دوره عالی عکاسی انستیتو هنرهای تجسمی دوسلدورف در سال ۱۳۸۰ به تهران بازگشت. وی از سال ۱۳۶۳ تا امروز به‌عنوان مدرس عکاسی در دانشگاه هنر و معماری، ‌دانشگاه الزهرا، ‌معاونت آموزشی و پژوهشی دانشگاه هنر و سایر واحدهای هنرستانی و دانشگاهی تدریس کرده است.

او همچنین در کارنامه خود ساختن مستندهایی مثل مجموعه تلویزیونی «آواز زندگان»، مجموعه مستند «دیدار» در چهره‌های فرهنگ و ادب و هنر، مستند «زندگی استاد جلال‌الدین همایی»، مجموعه مستندی با عنوان «حیات عقل»، فیلم سینمایی «مسیرعشق»، مجموعه مستند داستانی «قصه‌های من و بابام، قصه‌های من و مامانم»، «نقال پیر»و... را ثبت کرده است.

دریافت سه جایزه کارگردانی برای مستند، دو جایزه برای عکاسی سینما و تقدیر در زمینه عکاسی جنگ نیز از دیگر افتخارات این فیلمساز است. با او درباره جایگاه سینمای مستند به گفت‌وگو نشسته‌ایم.

برخی براین باورند که اگرچه در سال‌‌های گذشته، سینمای مستند به آن شکلی که باید از جایگاه تثبیت‌شده‌‌ای برخوردار نبوده، ولی امروز می‌‌بینیم این حیطه به جهش‌‌های مطلوبی دست یافته و حتی چند‌سالی است در جشنواره فیلم فجر برگزار می‌‌شود. شما به‌عنوان یک مستندساز این اتفاق را چطور ارزیابی می‌کنید؟

سینمای مستند دارای تعریف مشخصی است. من نام سینمای مستند را گذاشته‌ام سینمای حقیقت، سینمای بدون واسطه بازیگر و رنگ و لعاب‌های سینمای داستانی. درواقع زمانی که با سینمای مستند مواجه می‌شویم به‌نوعی با تلخی و شیرینی‌های زندگی روبه‌رو هستیم. مثل زندگی یک رفتگر، ویران شدن ساختمان پلاسکو و... . اگر بخواهم به پیشینه سینمای مستند اشاره کنم باید بگویم پایه‌گذار این سینما پیش از انقلاب، وزارت فرهنگ و هنر سابق و تلویزیون ملی ایران و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فعلی بوده است. بعد از پیروزی انقلاب، سینمای مستند توانست به یمن حضور شخصیت‌هایی چون شهید مرتضی آوینی جانی تازه یابد. به‌‌‌ویژه اینکه سینمای مستند در بطن هشت سال دفاع مقدس، رنگ‌وبوی تازه‌‌ای به خود گرفت.

شهید آوینی نمونه خوبی دراین زمینه به شمار می‌‌رود. او و برخی دیگر از مستند‌‌‌سازان در آن دهه، توانسته‌اند به‌ مدد آثاری که ارائه کرده‌اند، وقایع تلخ جنگ را به‌درستی ثبت کنند که خوشبختانه این آثار در حال‌‌‌‌حاضر در آرشیوهای ما نیز موجود است. به تدریج بعد از پایان جنگ تحمیلی، دیگر مستندسازان و علاقه‌مندان به این حوزه چون خسرو سینایی، ‌فرهاد ورهام، خود من و... به سمت سینمای مستند روی آورده‌اند. ‌به این ترتیب سینمای مستند پس از جنگ توانست از رونق بیشتری برخوردار شود. اما در سال‌های اخیر، نگاه‌های تازه‌ای از سوی نسل جوان باعث شد حوزه سینمای مستند بیش از پیش مورد توجه واقع شود. هرچند به نظر می‌رسد سینمای مستند هنوز هم به آن شکلی که باید شناخته نشده است. درحالی که در تمام کشورهای صاحب سینما، به سینمای مستند به اندازه سینمای داستانی اهمیت داده می‌شود.

شاید یکی از دلایلی که سینمای مستند در ایران به آن شکلی که باید مورد توجه واقع نشده، این باشد که همواره زیر سایه سینمای داستانی قرار داشته است.

دقیقا همین‌ طوراست، به‌خصوص تهیه‌کنندگان خصوصی تمایلی به سرمایه‌گذاری روی فیلم‌های مستند ندارند. درحالی که می‌بینیم همین گروه از تهیه‌کنندگان به سادگی حاضر می‌شوند روی برخی از فیلم‌های داستانی که فیلمنامه منسجم و خوبی هم ندارد، سرمایه‌گذاری کنند، چراکه می‌دانند فلان فیلم به صرف داشتن بازیگر چهره می‌فروشد و برایشان با بازگشت سرمایه توام است. خوشبختانه در سال‌های اخیر، سازمان سینمایی بخشی را به نام مرکز سینمای تجربی مستند به وجود آورده است و با تزریق سرمی به این سینما تلاش کرده آن را تقویت کند.

علاوه‌براین، تلویزیون هم در سال‌‌های اخیر با راه‌‌اندازی شبکه مستند توانسته تا‌حدودی به این حیطه بها دهد، اما آیا دراین زمینه موفق بوده است؟

پیش از آنکه به ر‌اه‌اندازی کانال مستند بپردازد، گروه‌‌‌‌‌های مستند در تلویزیون به‌ وجود آمد. بعدها در زمان عزت‌‌‌ا... ضرغامی شبکه مستند تولید شد که من هم جزء شورای آن بودم، ولی حقیقت این است که شبکه مستند یکی از فقیرترین شبکه‌‌‌‌های تلویزیون به شمار می‌‌‌رود.

ازچه نظر؟

شرایط در تلویزیون به شکلی است که گاه برای سریالی مثل «معمای شاه» که هشت درصد بیننده دارد و فقط ویترین بازیگران مطرح است، رقم بالایی از بودجه در نظر گرفته می‌شود، ولی اگر مستند‌سازی بخواهد برای تلویزیون یک اثر مستند تهیه کند با اما‌و‌اگرهای زیادی مواجه می‌‌شود، بنابراین به سینمای مستند بها داده نمی‌‌‌‌‌شود. با این‌‌‌‌حال من به سینمای مستند، عنوان سینمای شریف و نجیب را می‌‌‌‌‌دهم؛ چون در سینمای مستند، دوربین در اختیار سوژه است و دیگر ما شاهد ادا و اصول‌‌‌های بازیگران مرد و دماغ‌‌‌‌ها و گونه‌‌‌های عمل کرده بازیگران زن نیستیم. آنچه ما در سینمای مستند با آن طرفیم، حقیقت است. البته همان‌طور که اشاره کردم در سال‌‌های اخیر، سینمای مستند جایگاه مطلوب‌‌‌‌‌تری پیدا کرده و با راه‌‌‌‌‌اندازی جشنواره مستند حقیقت متوجه این موضوع شده‌‌اند. پس می‌‌توان برای سینمای مستند هم یک جشنواره حرفه‌‌‌‌ای و مستقل راه‌‌‌‌اندازی کرد. ضمن اینکه سینمای مستند امروز تولیدات خوبی دارد و جوانانی دراین عرصه فعالیت می‌‌‌‌کنند که تحصیل‌کرده این حوزه هستند و به‌‌‌‌مدد نگاه‌‌‌‌های نو به ارائه کارهای فاخر می‌‌‌‌پردازند. حالا مدت‌‌‌‌هاست که جشنواره سینمای مستند از دیگر جشنواره‌های سینمایی جدا شده و با لوگوی تازه‌ای فعالیت مستقل خود را شروع کرده است. جای خوشحالی است که سینمای مستند اخیرا توانسته در مجامع بین‌‌‌المللی هم حرف‌‌‌های خوبی برای گفتن داشته باشد که به نظرم اتفاق خوشایندی است.

به نظر شما ضرورت دارد سینماگران برای ساخت آثار مستند به سمت چه مضامینی بروند، یا درباره خود شما این مساله چطور بوده است؟

به‌‌‌‌شخصه از زمانی که در عرصه مستند فعالیت خود را شروع کرده‌ام به ژانر اجتماعی، خاصه آسیب‌‌‌های اجتماعی گرایش زیادی داشته‌‌ام. اگرچه حوزه تلخی است، ولی جای کار بسیار دارد. باید بپذیریم تلخی هم جزئی از جامعه به شمار می‌‌رود. من در سال‌‌های اخیر مستندهایی ساخته‌ام و به برخی اقشار جامعه پرداخته‌‌‌‌ام، مثل زندگی یک گورکن، یا مرده‌شوی یا معدنچیان. درعین‌‌‌‌حال پرتره کار کردن در فضای سینمای مستند را هم دوست دارم و در حال‌حاضر مشغول ساخت مستندهایی با این مضمون هستم. چه‌‌بسا ساخت زندگی دکتر دینانی را در دست دارم، یا همین‌طور کامران فانی و... . خوشبختانه وزارت ارشاد و کتابخانه ملی هم در مسیر ساخت مستندهایی ازاین دست ما را یاری کرده‌‌‌اند.

به نظر شما سیاستگذاران فرهنگی توانسته‌‌اند به حمایت از سینمای مستند بپردازند؟

اگر بگویم این حمایت از سوی متولیان فرهنگی صد‌در‌صد اتفاق افتاده دروغ گفته‌‌ام، ولی به‌طور کلی شرایط در حوزه سینمای مستند به‌گونه‌ای شده که می‌‌‌‌بینیم 70 درصد این حمایت و توجه شکل گرفته است. به‌ویژه از زمانی که سید‌‌‌عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی شده است، می‌‌بینیم تعاملات دراین زمینه از سوی ایشان و معاونان او بیشتر شده است.

آزاده صالحی روزنامه نگار