فيلمي با نام «3بيلبورد خارج از ابينگ، ميزوري» كه در بخش رقابت اصلي هفتادوچهارمين جشنواره بينالمللي ونيز روي پرده رفت و جايزه اصلي جشنواره بينالمللي تورنتو2017 را كه «انتخاب مردم» عنوان دارد، به خود اختصاص داد.
مارتين مكدونا (متولد 26مارس 1970) نمايشنامهنويس، فيلمنامهنويس و كارگردان، در لندن از والديني ايرلندي متولد و بزرگ شد. او كه تابعيت هر دو كشور را دارد، در ايرلند بهعنوان يكي از برجستهترين نمايشنامهنويسان در قيد حيات شناخته ميشود. با وجود اين جالب است كه ميگويد تئاتر شخصا او را راضي نميكند و مهمترين منابع الهامش از سينما هستند. او از مارتين اسكورسيزي، ديويد لينچ، ترنس ماليك و كوئنتين تارانتينو بهعنوان فيلمسازان بزرگي نام برده كه از آنها تأثير گرفته است. مكدونا از سال2004 با فيلم كوتاه «شش تيرانداز» وارد عرصه فيلمسازي شد و 4سال بعد نخستين فيلمش را با عنوان در بروژ ساخت كه به عنوان فيلم افتتاحيه جشنواره ساندنس2008 به نمايش درآمد و ابتدا بهخاطر ديالوگها و طنز سياهش به فيلمي «كالت» بدل شد اما خيلي زود در بروژ از وضعيت يك اثر كالت خارج شد و حسابي در كانون توجه قرار گرفت و جايزه بهترين بازيگر اصلي مرد گلدنگلوب را براي كالين فرل و جايزه بفتاي بهترين فيلمنامه اوريجينال را براي مكدونا به ارمغان آورد (گليسن هم مثل فرل نامزد جايزه بازيگري گلدنگلوب شد و مكدونا نامزدي اسكار بهترين فيلمنامه را هم تجربه كرد). او با دومين فيلمش به نام «هفت رواني» (2012 ـ با بازيهاي كالين فرل، سم راكول، وودي هارلسن و...) به جشنواره بينالمللي تورنتوي2012 رفت و حالا با سومين كمدي سياه جنايي كارنامهاش برگشته است تا يك بار ديگر همه نگاهها را به سينماي خاص خودش معطوف كند.
3بيلبورد... كه جز ونيز و تورنتو، در جشنوارههاي سنسباستين، بيافآي لندن و زوريخ هم روي پرده رفته بود، از دهم نوامبر (19آبان) به صورت محدود روي پرده سينماها رفت. اين فيلم در هفته اول با نمايش در 4سالن به فروش افتتاحيهاي بيش از 322هزار دلار دست يافت كه آن را به چهارمين فيلم برتر اكران محدود 2017 بدل كرد. 3بيلبورد... در هفته دوم با 53سينما حدود يك ميليون و 100هزار دلار و در هفته سوم با 614سينما تقريبا 4ميليون و 400هزار دلار فروخت و به ترتيب در رتبههاي نهم و دهم جدول فروش جاي گرفت. اين فيلم كه با بودجهاي 12ميليوني توليد شده، تا امروز حدود 10ميليون و 500هزار دلار فروخته است.
3بيلبورد... يكي از تحسينشدهترين فيلمهاي سال2017 از نگاه منتقدان غربي است و امتيازهاي ميانگين يكسان آن در سايتهاي «متاكريتيك» و «راتنتوميتوز» بهخوبي مؤيد اين موضوع است (به ترتيب 87 از 100بر اساس 47نقد و 87 از 100بر اساس 197نقد.)
در متاكريتيك 14منتقد به فيلم، امتياز كامل دادهاند كه از ميان آنها، ريچارد روپر در «شيكاگو سانتايمز» اين تجربه متفاوت سينمايي را چنين توصيف كرده است: «دنبالكردن مسير روايي اين فيلم، كمي شبيه به رانندگي در يك جاده ناآشنا در منطقهاي زيبا اما ناپذيرا و خطرآلود در تاريكي نيمهشب است؛ جادهاي كه هم مناظر و چشماندازهاي شگفتانگيز خودش را دارد و هم بايد فرمان خودرو را محكم بچسبيد؛ چون هر آن ممكن است پيچ يا سرازيرياي خودش را به شما تحميل كند».
فرانسيس مكدورمند در پذيرفتن پيشنهاد بازي در اين نقش، ترديد داشته اما در نهايت شوهرش جوئل كوئن او را متقاعد كرده است وقتي اين فيلمنامه به دستم رسيد، 58ساله بودم... من به اين موضوع فكر ميكردم كه زني از اين طبقه اجتماعي/ اقتصادي تا 38سالگي صبر نميكند كه نخستين فرزندش به دنيا بيايد؛ پس براي مدتي در اين باره بحث ميكرديم اما دستآخر شوهرم گفت: «فقط ساكت شو و اين نقش را بازي كن»! (ناگفته نماند كه مارتين مكدونا از ابتدا اين نقش و فيلمنامه را با تصور مكدورمند در قالب نقش اصلي نوشته است.)
سازندگان و عوامل توليد، در زمان فيلمبرداري صحنههاي خارجي در لوكيشنهاي عمومي از مردم محلي استقبال كردند؛ از اين رو، هر روز گروهي براي تماشاي چگونگي آمادهسازي و فيلمبرداري صحنههاي مختلف جمع ميشدند كه تعدادشان تا 100نفر هم ميرسيد. در وقتهاي استراحت، بازيگران سراغ مردم ميرفتند و با آنها عكس ميگرفتند يا امضا ميدادند. وودي هارلسن اغلب يكي از پايههاي ثابت اين كار بود و حتي در يك وقفه طولاني، در فروشگاه محصولات مرتبط با موسيقي در كنار دكور قرارگاه پليس، براي حاضران، قطعهاي را به طور بداهه با گيتار نواخت.
∎
نظر شما