گروه اجتماعی آناج: آب یکی از ارکان اصلی حیات بشری است به طوریکه حیات بدون آن برای موجودات زنده به هیچ وجه قابل تصور نیست و امروزه با توجه به خشک سالی در نقاط مختلف دنیا همه کشورها به نوعی با بحران آب روبرو هستند.
کشور ما ایران نیز با اقلیم عمدتا گرم و خشکی که دارد با این بحران مواجه است و با توجه به میزان منابع آب و سرانهٔ مصرف، ایران از جمله کشورهایی است که در گروه کشورهای مواجه با کمبود فیزیکی آب قرار دارد؛ این گروه شامل کشورهای است که در سال ۲۰۲۵ با کمبود فیزیکی آب مواجه هستند و بدان معنا است که حتی با بالاترین راندمان و بهرهوری ممکن در مصرف آب، برای تأمین نیازهایشان آب کافی در اختیار نخواهند داشت.
بحران آب در ایران تحت تأثیر سه عاملِ عمده است: رشد جمعیت، کشاورزی ناموثر، مدیریت بد و نبود برنامهریزی
جمعیت ایران در قرن نوزدهم میلادی زیر ۱۰ میلیون نفر تخمین زده میشود در حالی که در سال 1979 جمعیت ایران به 35 میلیون نفر و در دو دهه بعد از آن جمعیت ایران به دو برابر یعنی 70 میلیون نفر افزایش پیدا میکند. جمعیت بیشتر به غذای بیشتری نیاز دارد و به همین دلیل تولید محصولات کشاورزی به شدّت افزایش یافته و آبهای زیرزمینی و روان به سرعت مصرف شدند.
با این حال مصرف خانگی مردم از آبهای زیرزمینی تنها هفت تا هشت درصد است که رقم بالایی محسوب نمیشود، با توجه به این که بیشتر مصرف آب ایران در بخش کشاورزی است و مصرف خانگی سهم کمی در استفاده از آب دارد، صرفه جویی مردم ایران تأثیر زیادی بر بحران کمبود آب کشور ندارد.
خانهها تنها 7 درصد آب موجود در کل کشور را استفاده میکنند و اگر بیست درصد صرفه جویی در مصرف آنها محقق شود صرفاً ۱٫۵ درصد آب کشور نجات پیدا میکند ولی صرفه جویی در مصرف غذایی میتواند تأثیر زیادی بر مصرف آب در بخش کشاورزی بگذارد.
کشاورزی ناموثر
در حالی که تنها 12 درصد از مساحت ایران زیر کشت رفته، حدود 93 درصد از مصرف آب ایران در بخش کشاورزی صورت گرفته است، این در حالیست که تنها ده درصد تولید ناخالص ملی کشور از راه کشاورزی به دست میآید و 17 درصد نیروی کار کشور در این بخش مشغول هستند.
با توجه به اینکه بیش از یک دهه است که سیستمهای نوین آبیاری به کشور وارد شده اما برخی از کشاورزان برای آبیاری زمینهای خود با حفر چاههای غیر مجاز و برداشت بیش از حد از این چاههای آبی کشور را به سوی بحران سوق میدهند. اگر چنانچه کشاورزان کشتهای خود را با سیستمهای نوین و آبیاری قطرهای انجام دهند، میتوان گفت تا حدودی از بحران آب جلوگیری میشود.
مدیریت نادرست و عدم برنامهریزی
سازمان محیط زیست سرعت استفاده از منابع آب زیرزمینی در ایران را در قیاس با استاندارد جهانی سه برابر بیشتر تخمین میزند. این برداشت بیرویه عامل خشکیدن 297 دشت از 600 دشت ایران میباشد، همچنین بخاطر عدم رسیدگی به شبکهٔ انتقال آب 35 میلیارد مترمکعب آب در مسیر انتقال هدر میرود.
مطابق گزارش شرکت آب و فاضلاب، دانشکده محیط زیست دانشگاه تهران تا تاریخ شهریور ماه سال نود چهار 40 درصد از شبکه آب کشور فرسوده اعلام شد، 13 درصد از کل هدر رفتن آب ایران تا این تاریخ به موجب همین فرسودگی بوده است.
تغییر اقلیم عامل بحران آب در ایران/ استفاده نادرست از منابع تجدید پذیر شونده در ایران
مدیرکل مدیریت بحران استان آذربایجانشرقی در گفتوگو با آناج، در خصوص علتهای بحران آب و مدیریت آن ابراز داشت: بحران آب تنها مختص استان ما نمیشود بلکه مسئله کشوری است که میتوان گفت تغییر اقلیم رخ داده است؛ محصولات کشاورزی را به محصولات پرآب اختصاص دادهایم، میزان تولیدات کشاورزی به نسبت نیاز جامعه بیشتر شده است، برای آبیاری کشاورزان چاههای غیر مجازی زده شده و مردمی هستیم که بیشتر اسراف میکنیم.
خلیل ساعی با بیان اینکه مصارف خانگی در آن حد نیست که موجب بحران آب شود، خاطرنشان ساخت: ما هنوز نمیدانیم نعمت آب که در اختیار ماست روزی تمام میشود، مسئله بحران آب جهانی است و کشورهایی که مناطق خشک و نیمه خشک قرار گرفتند روز به روز به لحاظ استفادههای بیرویه در بخشهای مختلف به طرف بحران میروند.
وی در رابطه با باروری ابرها برای بارش باران بیان کرد: با گزارشی که از سازمان هواشناسی دریافت کردیم روش باروری ابرها آن چنان موثر نیست که بتواند مشکل ما را حل کند.
این مقام مسئول خاطرنشان ساخت: استان ما به نسبت تعدادی از استانها میزان مصرف مناسبی دارد، نرم جهانی استفاده از منابع آب تجدید پذیر شونده 20درصد است که در استان ما چیزی در حدود 72 درصد ، متوسط کشوری نزدیک به 75درصد است و در خراسان رضوی 132درصد این باعث میشود بحران جدی آب در کل کشور رخ دهد.
ساعی در پایان در ارتباط با برنامه ریزیهای صورت گرفته در خصوص بحران آب گفت: فرهنگ سازی لازم باید صورت بگیرد، در بخش کشاورزی محصولات خود را به محصولات کم آب تغییر دهند،استفاده از روشها و فنآوری نوین، استفاده از روشهای آبیاری قطرهای که مورد حمایت دولت است؛ دولت در خصوص افرادی که از فناوری های نوین آبیاری استفاده کنند حدود 85 درصد کمک بلاعوض به این افراد میکند.
بیتوجهی مطلق به این بحران در برنامه توسعه
در تابستان 94، برنامه توسعه ششم کشور که توسط دولت وقت تدوین و در مجلس شورای اسلامی به تصویب رسید به بحران کمبود آب اشارهای نشده بود، ایران از نظر غالب شاخصهای ناپایداری محیطی در صدر لیست جهانی قرار دارد.
حتی برخی مقامات دولتی هم اذعان داشتند که به موجب بحران خشکسالی و فرونشست زمین و اتلاف منابع آب زیرزمینی، تا ده سال آینده احتمال تعطیلی مطلق کشاورزی در کشور وجود دارد. اما علاوه براینکه در برنامه ششم توسعه هیچ توجهی به این مسائل دیده نشد، مواردی نیز وجود دارد که به نظر میرسد یا در شرایط خلاء مطلق علمی نوشته شده یا در ضدیت با وضعیت فعلی ایران میباشد.
برای نمونه در بند 20 از دولت خواسته شده زمینه افزایش جمعیت روستاها و مهاجرت به این مناطق را ایجاد کند، اما با وجود وضعیت بدخیم منابع آب امکان توسعه فرصتهای شغلی در شرایط خشکسالی وجود ندارد در مثالی دیگر و در بند پنجاه اشاره شده که تا پایان برنامه ششم باید شمار گردشگران ورودی به جمهوری اسلامی به پنج برابر تعداد فعلی افزایش یابد.
بر اساس این ابلاغیه شمار آنها باید به 25 میلیون نفر برسد، متوسط مصرف آب توسط گردشگران به طور معمول سه برابر شهروندان ساکن هر منطقه است اما آب کافی برای سیراب نمودن این جمعیت از گردشگران که بسیاری از آنها هم قرار است در فصل گرما به ایران بیایند وجود ندارد.
در کشور ما بیش از آن که ما با بحران آب رو به رو باشیم با بحران سوء مدیریت و مقابله با این بحران روبه رو هستیم اگر مدیریتی بود چاههای زیر زمینی، غناتها و حتی دریاچه ارومیه با خشکی مواجه نمیشد و تا زمانی که عدهای با بحران آب سیاسی بازی کنند نه تنها مشکل حل نخواهد شد بلکه روز به روز بر بحران آب افزوده میشود.