تنها چند دقیقه پس از اعلام تصمیم ترامپ مبنی بر به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت اسرائیل، واکنشهای جهانی آغاز شد. علاوه بر کشورهای عربی و اسلامی، بسیاری از کشورهای اروپایی و حتی دبیر کل سازمان ملل نیز مخالفت جدی خود را با این تصمیم اعلام کرد. هرچند تا اجرایی شدن تصمیم شش ماه زمان باقی است، اما اجرای آن میتواند بر ناآرامیبیشتر خاورمیانه بیفزاید، چنانچه تنها با گذشت حدود 24 ساعت بار دیگر درگیری فلسطینیها با اسرائیلیها آغاز شده و تلفاتی را بر جای گذاشته است.
اما سوال جدی که در این میان مطرح میشود این است که هدف ترامپ از اتخاذ چنین تصمیمیچیست و چرا بار دیگر خود را در مقابل سیل مخالفت جهانیان قرار میدهد؟ از سوی دیگر آیا این تصمیم بی هیچ امیدی به لغو اجرا خواهد شد؟ ایران به عنوان یکی از حامیان همیشگی فلسطین چه رویکردی را باید در این زمینه داشته باشد؟
در این خصوص پایگاه خبری جماران با دکتر سید محمد صدر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و مشاور ارشد وزیر امور خارجه گفت و گویی را انجام داده است:
آقای صدر! تصمیم ترامپ برای اعلام بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی در زمانی رخ داد که اختلافات حادّی در کشورهای خاورمیانه به وجود آمده است؛ با توجه به مشکلات مذکور آیا این اتفاق ممکن است اتحادی را میان دولتهای اسلامیبه وجود آورد یا خیر؟ و سوال دیگر اینکه وزن دولتهای مختلف در مواجهه با مساله قدس چه میزان خواهد بود؟
قبل از پاسخ به این سوال در ابتدا نکته ای را در خصوص تصمیم ترامپ یادآور شوم. ترامپ با این تصمیم در واقع ماهیت واقعی آمریکا را نسبت به قضیه اسرائیل و فلسطین نشان میدهد. حمایت از اسرائیل اصطلاحا موضوعی bipartisanshi (فوق حزبی یا وابسته به دو حزب) است. به این معنا که هم حزب جمهوری خواه و هم حزب دموکرات به صورت جدی منافع اسرائیل را دنبال میکنند و در این زمینه هیچ فرصتی را از دست نمیدهند.
حتی به طور مثال در زمان ریاست جمهوری اوباما نیز، هنگامیکه با مسئله برجام مخالفت صورت میگرفت، اوباما میگفت برجام به نفع اسرائیل است، چرا که خطر ایران برای تهدید اتمیاسرائیل را کاهش میدهد. بنابراین به طور کلی برجام به نفع اسرائیل است و باید از آن حمایت شود. این نکته را از این جهت میگویم که بدانید حمایت آمریکا از اسرائیل برای دولت آمریکا مسئلهای جدی است.
منتهی ترامپ چون به لحاظ روانشناختی نیز تعادل لازم را ندارد این ماهیت را نشان میدهد و این تصمیم را گرفته است که فلسطین را به معنای واقعی نابود کند. اگر این اقدام صورت گیرد، حتی قرارداد صلح اسلو که قرار بود طبق آن سرزمینهای 1967 در اختیار فلسطینیها قرار گیرد، کنار گذاشته میشود. اگر قدس را از فلسطین بگیرند، دیگر فلسطین مفهومیندارد. در واقع ترامپ در حال حاضر میخواهد به خواسته اصلی تندروهای اسرائیل که نتانیاهو در راس آنهاست، جامه عمل بپوشاند. این خواسته هم آن است که اصلا نباید فلسطینی وجود داشته باشد.
این تصمیم حتی به قطعنامههای سازمان ملل نیز توجهی ندارد چرا که طبق آن قطعنامهها، زمینها باید میان فلسطین و اسرائیل تقسیم شود، اما این کار نیز دیگر صورت نخواهد گرفت.
بنابر این اگر کشورهای عربی حساسیت این مسئله را درک کنند و بفهمند که این کار مقدمه از بین بردن دولت فلسطین است، عکس العملی جدی نشان داده خواهد شد. اما مسأله اینجاست که این کشورها حساسیت را تا چه میزان درک میکنند. به نظر من هرچند حساسیت قابل درک است اما عکسالعمل آنها به میزان وابستگی و همکاریها با آمریکا بستگی دارد.
قدر مسلم اگر ترامپ که به لحاظ روانی هم خیلی متعادل نیست، احساس میکرد که کشورها عربی به طور جدی و گسترده واکنش نشان میدادند، چنین عملی را انجام نمیداد، چنانچه الان در اخبار دیدم که مقام اسرائیلی گفته است که ترامپ سابقا با برخی از مقامات کشورهای عربی هماهنگیهایی را صورت داده است؛ البته میدانم که این خبر تا چه حد صحیح است.
همانگونه که عرض کردم، ترامپ مرحله به مرحله کشورهای عربی و اسلامیرا به عقب میراند و به طرفی میرود که دیگر هدف تشکیل کشور مستقل فلسطین، به فراموشی سپرده شود.
با این اوصاف چه راهی برای مردم فلسطین باقی میماند؟ گفته میشود هیچ راهی جز مقابله مسلحانه ندارند و حتی محمود عباس هم اعلام کرده است در این صورت مذاکرات به بن بست کامل میرسد. در این شرایط مردم فلسطین باید چه کنند؟ آن هم در شرایطی که قطعنامه 1967 هم زیر پا گذاشته میشود.
مهمترین اتفاق ممکن این است که باید در سرزمینهای فلسطین اتحادی جدی به وجود آید. یعنی الان زمانی است که محمود عباس باید با تمام گروههای فلسطینی اعم از حماس، جهاد اسلامی و سایر گروههایی که در گذشته بر سر قضیه اسلو اختلاف داشتهاند، وحدت کند.
در ابتدا باید وحدت داخلی فلسطینی به وجود آید و بعد از آن سعی کنند که کشورهای عربی و اسلامیرا با خود هماهنگ کنند. در آن صورت است که میتوانند وارد کارهای جدیتر بینالمللی شوند. از همه مهمتر چون کشورهای اروپایی مثل انگلیس، فرانسه، آلمان و حتی خانم موگرینی نیز به این تصمیم واکنش نشان داده و آن را رد کردهاند، احتمال موفقیت بیشتر است.
با توجه به این قضایا باید هر دو بال مبارزه، یعنی مبارزه سیاسی و بینالمللی را دنبال کنند و اگر نتیجه نداد باید قضیه مقاومت را هم جدی بگیرند.
اختلافات حادی که در منطقه ایجاد شده است تا چه حد تاثیرگذار خواهد بود؟ آیا منجر به این خواهد شد که برخی کشورهای اسلامیو به ویژه عربی همچنان در خدمت اسرائیل عمل کنند؟
تاکنون در سیاست برخی کشورهای عربی ناپختگیهایی وجود داشت و بر آن مبنا موجب میشد که سیاستهای غلطی اتخاذ شود. رویکرد مثبت کشورهای عربی به ترامپ و آمریکا موجب شده بود امیدوار شوند که میتوانند با حمایت وی مشکلات منطقه را حل کنند.
اما همانگونه که گفتم این قضیه ماهیت ترامپ و آمریکا را نشان داد. این مسئله باید موجب شود بر سر عقل آیند و به جای اعتماد به دولتی که صد در صد حامیاسرائیل است، سرنوشت منطقه را به تصمیم مردم بسپارند. همانگونه که ایران نیز بارها تاکید کرده است مشکلات منطقه باید به دست مردم منطقه حل شود، مشکل فلسطین هم باید به دست مردم فسلطین و منطقه حل شود.
جمهوری اسلامی ایران از این فضای منفی وسیعی که در جهان نسبت به این تصمیم ترامپ شکل گرفته است، چه استفادهای میتواند بکند؟
قطعا استفاده خواهد شد. اجلاس سران کشورهای اسلامیکه قرار است در استانبول برگزار شود و میتوان از ظرفیت آن استفاده کرد، یکی از این ظرفیتهاست. بعد از آن هم فرستادن هیئتها و تعامل با کشورهای عربی و حتی اروپایی میتواند موثر باشد. حتی کشورهایی مثل چین و روسیه و اروپا همه با این تصمیم مخالفت کردهاند. زمینه بینالمللی الان کاملا فراهم است و حتی فکر میکنم در مورد این تصمیم خاص بخشی از دیپلماتها، شخصیتهای سیاسی آمریکا و حتی بخشی از دموکراتها نیز مخالف هستند که میتواند تاثیرگذار باشد.
همین که گفته میشود بناست این تصمیم شش ماه دیگر اجرایی شود به این معناست که میخواهند عکسالعمل کشورهای عربی اسلامیرا ببینند، اگر عکسالعمل قاطعی باشد، احتمال لغو تصمیم وجود دارد.
اما ترامپ طی یک مراسم رسمیاین دستور را صادر کرد و به گونهای سخن گفته است که بعید است از تصمیم خود برگردد.
این بستگی به واکنش کشورهای عربی و اسلامیدارد. به طور مثال اگر همه این کشورها سفرای خود را از آمریکا فراخوانند یا با این کشور قطع رابطه کنند و از این نوع برخوردها داشته باشند میتوان امیدوار بود. همچنین اگر امتیازهای مالی بسیار جدی که به ترامپ داده شده است، لغو شود، حتما میتواند اثرگذار باشد و تصمیم را برگردانند.
نقش منطقهای و جهانی جمهوری اسلامی ایران در این قضیه چه خواهد بود؟
همانگونه که گفتم لابی، گفتوگو و بحث با کشورهای مسلمان باید در دستور کار جمهوری اسلامی ایران قرار گیرد و نیز تاکید بر این موضوع که اگر در این مرحله کشورها عکسالعمل لازم را نشان ندهند، آن زمان است که دیگر تشکیل کشور مستقل فلسطین به فراموشی سپرده خواهد شد، میتواند موثر باشد.
تصمیم ترامپ نابودی فلسطین است
صاحبخبر -