به گزارش خبرنگار ما، چندي قبل به مأموران پليس پايتخت خبر رسيد كه مردي در حادثه آدمربايي در حوالي بهشتزهرا به شدت زخمي و به بيمارستان منتقل شده است. با اعلام اين خبر بلافاصله تيمي از مأموران پليس براي تحقيقات راهي بيمارستان شدند. مرد ميانسال كه از ناحيه قفسه سينه و دست با اصابت چاقو زخمي شده بود به مأموران گفت: شغل من مسافركشي است. ساعتي قبل در حوالي خزانه سهپسر جوان را به صورت دربستي سوار خودروي سواريام كردم. قرار شد آنها را به يكي از خيابانهاي جنوبغربي تهران ببرم. هنوز مسافت زيادي را طي نكرده بودم كه به آنها مشكوك شدم و تصميم داشتم به بهانهاي سهپسر جوان را از خودروام پياده كنم كه يكي از آنها چاقويي زير گلويم گذاشت و تهديد كرد به طرف بهشتزهرا مسيرم را تغيير بدهم.
از ترس دست و پايم ميلرزيد و مجبور شدم به خواسته آنها عمل كنم. آنها مرا به بيابانهاي اطراف بهشت زهرا بردند و آنجا با دستمالي آنقدر گلويم را فشار دادند كه نيمه هوش شدم و بعد هم دو ضربه چاقو به قفسه سينه و دستم زدند. در حالي كه خونين بودم دست و پايم را با طناب بستند و مرا از خودرو به بيرون انداختند و در ادامه هم با خودروام از محل گريختند. وي ادامه داد: پس از اين به سختي طناب دست و پايم را باز كردم و از راننده عبوري درخواست كمك كردم و او هم با اورژانس تماس گرفت و مرا به بيمارستان منتقل كردند.
كشف تلفن همراه متهمان در محل حادثه
با طرح اين شكايت تيمي از مأموران پليس به دستور بازپرس دادسراي امور جنايي وارد عمل شدند. مأموران در نخستين گام براي پيدا كردن سرنخي از آدمربايان خشن محل حادثه را مورد بررسي قرار دادند و موفق شدند تلفن همراه يكي از متهمان را به نام بهمن در آن محل كشف كنند. بدين ترتيب بهمن به عنوان مظنون حادثه تحت تعقيب كارآگاهان پليس آگاهي قرار گرفت تا اينكه چند روز بعد از حادثه بازداشت شد. متهم ابتدا منكر جرم خود شد، اما وقتي با دلايل و مدارك روبهرو شد به آدمربايي با همدستي دو نفر از دوستانش به نامهاي پيمان و شهباز اعتراف كرد.
وي گفت: روز حادثه من و پيمان از شهرستان به تهران آمديم تا به دوست مشتركمان شهباز در اسبابكشي خانهاش كمك كنيم. سه نفري از ميدان خزانه خودروي شاكي را به صورت دربستي كرايه كرديم. از آنجايي كه پولي براي كرايه نداشتيم تصميم گرفتيم راننده را برباييم و خودرو و پولهايش را سرقت كنيم. به همين دليل من چاقويي روي گردن راننده گذاشتم و او را مجبور كردم به طرف بهشتزهرا حركت كند. وقتي به منطقه خلوتي رسيديم با دستمالي سعي كرديم او را خفه كنيم، اما راننده خفه نشد كه با چاقو ضربهاي به قفسه سينهاش زدم. راننده را خونين از خودرو به پايين انداختيم و من دست پاي او را با طناب بستم كه همان لحظه تلفن همراهم از جيبم روي زمين افتاده بود و من متوجه نشده بودم. راننده سعي ميكرد دست و پايش را باز كند كه با چاقو ضربه ديگري به دستش زدم و از محل گريختيم.
وي ادامه داد: من و پيمان از اين سرقت فقط 100هزارتومان پول و تلفن همراه شاكي گيرمان آمد و خودرو سرقتي را هم شهباز با خودش برد.
پس از اعتراف متهم، مأموران شهباز و پيمان را بازداشت كردند. شهباز در بازجوييها گفت: آن روز حال خوبي نداشتيم و به خاطر بيپولي خودروي شاكي را سرقت كرديم. پس از سرقت تصميم گرفتم خودرو را بفروشم، اما موفق نشدم و در نهايت پس از چند روز تفريح خودرو را در حوالي يكي از شهرهاي اطراف تهران رها كردم. بررسيهاي مأموران نشان داد خودرو شاكي مدتي بعد از حادثه كشف شده است. تحقيقات از متهمان ادامه دارد.