حجت الاسلام اکبر رضایی استاد حوزه علمیه همدان، در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن (ایکنا) از همدان، اظهار کرد: امام ششم ما شیعیان جعفر صادق(ع) در 17 ربیع الاول سال 83 هجری در مدینه متولد شدند، نام مادر ایشان ام فروه و کنیه ابوعبدالله است،حضرت در عمر 65 ساله خود 34 سال عهده دار امامت بودند و در 25 شوال سال 148 هجری به دست منصور دوانیقی مسموم شدند و به شهادت رسیدند که در قبرستان بقیع به خاک سپرده شده اند، این حضرت دارای 7 پسر و 3 دختر بودند.
جایگاه علمی امام جعفر صادق(ع)
رضایی دهقان بیان کرد: امام ششم که او را جوینده علم و راستگوی حقیقت ها نامیده اند در دوران حکومت ظالمانه خلفای عباسی زندگی میکرد این حکومت در ظاهر خود را حامی اهل بیت رسول الله (ص) معرفی میکرد بنابراین امام(ع) از این فرصت نهایت استفاده را کرد و به نشر احکام و حقایق اسلام پرداخت، به اندازه ای که حوزه درس حضرت 4 هزار دانشجو و طالب علم داشت. به همین جهت اکثر اخبار و احادیث شیعه از آن حضرت نقل شده است و ایشان را رئیس مذهب تشیع میدانند.
وی با بیان اینکه در زمان امام صادق(ع) اندیشههای مادی ریشه کرده بود عنوان کرد: در برابر این اندیشه های گمراه کننده سرسختانه ایستاده بود و به ایرادهای منطقی و منحرف کننده آنان پاسخ میداد و هرگونه اشکالی را که به آئین پیامبر(ص) میگرفتند با منطقی قوی و بیانی شیوا و با مهربانی آنان را قانع میکرد.
این استاد حوزه ادامه داد: پیشوی ششم شیعیان سخن هرکس را هرچه که بود با منتهای خونسردی و ادب گوش فرا میداد و سپس با بیانی وسیع و منطقی عمیق به آنان پاسخ میداد.
وی با اشاره به سعه صدر امام(ع) در پاسخ دادن به شبهات یادآور شد: این شیوهی امام برای ما حجت است که در مقابل شبهات ایجاد شده در زمان حاضر همانند ایشان رفتار کنیم، متاسفانه گاهی در مباحث علمی و منطقی از کوره در میرویم اما باید دانست کسی که یقین به گفتههایش دارد و حق با اوست خدا نیز با اوست و نباید برای اثبات ادعایش عصبانی شود.
دهقان خاطرنشان کرد: از هواداران مکتب دهریون هر شخصی که با امام(ع) به بحث و فحص میپرداخت در پایان بدون تردید به شکست خود و پیروزی حق اعتراف میکرد. در آن دوران مکتب مادیگری در استدلال خود سخنانی گزنده و واژههایی زشت و نفرت آور بر زبان میآوردند اما پیشوای ما با آنان مدارا میکرده و به نرمی با آنها سخن میگفتند و چنان در تنظیم منطق خود مهارت داشت که سرانجام حریف مباحثه شیفتهی کلام و منطق او میگشت.
وی با اشاره به یک داستان بیان کرد: روزی ابوشاکر از پیشوایان مکتب مادیگری به امام(ع) گفت: پدران تو مردمی دانشمند و با فکرهای درخشان، ماعقیده داریم که جهان ازلی است و آغاز ندارد،قدیم است و شما که جهان را حادث می شمارید چه منطق معقولی دارید؟
امام تخم مرغی را برداشت و فرمود « اي ديصاني، چنان که ميبيني اين تخم مرغ، بسته است و پوستهي غليظي بر روي آن قرار گرفته و زير اين پوستهي غليظ و محکم، پوستهي رقيق و نازکي قرار دارد و درون پوستهي رقيق، دو مايع روان نقره اي و طلايي وجود دارد؛ که هيچ کدام داخل ديگري نميشوند و همان گونه که ميداني نه کسي از آن خارج شده که خبر از سلامت آن بدهد و نه کسي در آن داخل شده که خبر از فساد آن بدهد. و معلوم نيست آيا براي پيدايش جوجه نر آفريده شده و يا براي پيدايش جوجه ماده. از اين تخم مرغ انواع طاووسها (و جوجههاي گوناگون ديگر) بيرون ميآيد؛ آيا فکر نميکني که براي اين آفرينش مدبري لازم است؟ این تخم مرغ و آنچه در این جهان مشاهده می کنید اجزایی هستند که در مقام کل وجود عالم را تشکیل می دهند و ابوشاکر ديصاني چيزي نگفت و سر به زير انداخت و پس از اندکي تأمل در مورد این سخنان امام(ع) که در حد درک او بیان کرده بود قانع شد و احساس عجز در مقابل ایشان کرد و به مقام علمی پیامبر و اهل بیت علیها سلام پی برد.
رهتوشههایی از امام صادق(ع)
رضایی دهقان با اشاره به نکته ای در باب تربیت صحیح از امام (ع) اذعان کرد: امام میفرماید «پدران خود را گرامی دارید تا فرزندان شما به شما احترام کنند، از ناموس مردم چشم بپوشید تا دیگران از ناموس شما چشم بپوشند.» (بحارالانوار جلد 2 صفحه242)
وی با اشاره به حدیثی دیگر از امام(ع) گفت: ایشان می فرماید « هرکه دو روز از عمرش مثل هم باشد مغبون شده است.» (مُغنیه المرید صفحه 129)