گزارش «فرهیختگان» از انتشار یک ویدئوی پرسر و صدا
2030 آپاراتی
صاحبخبر - کارنامهای ضعیف و پر از ایراد که هرکدام از آنها میتوانست عامل احضار و انهدام شخص یا شبکهای دیگر باشد، رزومه سایت آپارات، بزرگترین صفحه اشتراک فیلم و کلیپ در فضای مجازی در دسترس مردم ایران است. در دسترس نبودن یوتیوب و سایر شبکههای اشتراک فیلم و کلیپ در فضای مجازی مجالی را فراهم کرد که رسانه داخلی آپارات دم و دستگاهی برای خود فراهم کند و در این حوزه یکهتاز ایران باشد. اما این موضوع به همراه مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نوعی قدرت و مشروعیت کاذب را عاید آپاراتیها کرده است که با چاشنی سهلاندیشی و غرض سوء به موضوعات و اهداف کلان ملی در مسیری خلاف آنها گام بردارند و به نشر و اشاعه محتوایی غیر از آن چه رسالت یک رسانه ایرانی و اسلامی است، بپردازند. فیلمی در حمایت از منافقین، برنامههای بیمحتوا و اغلب کم مخاطب همچون « تی وی گرام» و طرح موضوعات و تحقیق و تبلیغ مقولات وارداتی و ناسازگار با فرهنگ ایرانی و اسلامی مثل «وان نایت استند» گوشهای از فعالیتهای این صفحه اینترنتی و شبکه گسترده اشتراکگذاری فیلم و کلیپ در فضای مجازی است که ذیل بیتوجهی و عدمنظارت صحیح و کارآمد وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بهعنوان متولی اصلی برخورد با محتوای نامناسب در حال فعالیت جدی است. آپارات اخیرا در یک کلیپ چند دقیقهای به میان مردم رفته و از آنها در ارتباط با پدیدهای جدید به اسم « وان نایت استند» سوال میپرسد و نظرخواهی میکند. مصاحبه گیرنده وقتی با بیاطلاعی مردم مواجه میشود کمی بیشتر در ارتباط با این موضوع توضیح میدهد و ذیل توضیحات پدیده پارتنریابی نیز مطرح میشود. او میگوید که شما یک شب تصمیم میگیرید به خیابان بروید و یک نفر را ندیده و نشناخته بهعنوان پارتنر خود انتخاب میکنید و آن شب را با آن شخص میگذرانید. حد و مرز رابطه و اتفاقاتی که در آن رخ میدهد نیز به انتخاب طرفین است. بعد از این توضیحات که با لحنی نرم و روحیهای مثبت بیان میشود، مصاحبه شوندگان به بیان نظرات دیگری میپردازند و درصورتی که تا چند لحظه پیش اظهار بیاطلاعی میکردند با یک توضیح مختصر مخاطب و مدافع «وان نایت استند» میشوند. البته در این بین یکی از مخاطبان خطاب به مصاحبه گیرنده میگوید: «ما خودمون خواهر و مادر داریم و این کار، کار غلطی است.» اما با این حال الباقی مخاطبان نظر مثبتی به اجرای این اتفاق در کشور داشتند و خواهان تجربه آن بودند، تجربهای که مثل چشیدن طعم یک غذای جذاب ولی بدمزه مقطعی نخواهد بود و آثار ثانویه بسیاری برای فرد و جامعه به همراه خواهد داشت. فرهنگهای یکشبه و مقطعی محکوم به فنا عبدالصمد خرمشاهی، وکیل پایه یک دادگستری و عضو کانون وکلا مرکز در گفتوگو با «فرهیختگان» در ارتباط با پخش و نشر چنین محتواهایی توسط شبکههای مجازی و اینترنتی گفت: «فرهنگ پدیدهای است که برای تثبیت و ترویج نیازمند زمان بسیاری است تا طی گذشت همین زمان معایب و اشکالات آن نشان داده شود و جامعه در جهت اصلاح آن اقداماتی را صورت دهد. با این تفسیر پس رسانهها و سایر عناصر انتشار اخبار و موضوعات گوناگون در جامعه نمیتوانند مبدعین و مبلغین فرهنگ در جامعه باشند حتی اگر در حال انجام چنین فعالیتی باشند و چنین سودایی در سر بپرورانند. فرهنگهای یکشبه و مقطعی محکوم به فنا هستند و رسانهها نیز باید در برابر چنین موضوعاتی رسالت اصلی خود را حفظ و از ترویج و انتشار آنها بپرهیزند.» وی با اشاره به مصادیق آسیبهای اجتماعی و تعلق این واژه به برخی اعمال ادامه داد: «هر آنچه در جامعه بر خلاف عرف، اخلاق و قانون باشد از مصادیق آسیبهای اجتماعی برشمرده میشود، حال میخواهد یک تخلف کوچک رانندگی باشد، قتل نفس باشد یا انتشار یک مضمون خلاف عرف و قانون باشد. به هرحال آسیب اجتماعی است و در جامعه اثر سوء میگذارد و باید مسئولان قضایی در برابر آن بایستند.» خرمشاهی با اشاره به تعریف جرم در قانون مجازات اسلامی، افزود: «جرم به فعل یا ترک فعلی گفته میشود که مجازات داشته باشد که با همین تعریف میتوان به سراغ عمل این سایت و شبکه مجازی رفت و فعلی را که آنها مرتکب شدند را تحلیل کرد.» بنا بر گزارههای قانونی اگر بتوان در جامعه مصادیقی یافت یعنی افراد و اشخاص و گروههایی را مشاهده کرد که با تاثیرپذیری و تشویق و ترویج و تحریف این سایت و محتوای منتشر شده از آن اقدام به عملی کردهاند که هیچ توجیه و منشا قانونی و عرفی ندارد صفت ترویج فحشا و محتوای غیرقانونی و اخلاقی را میتوان به آن نسبت داد و از طریق مجاری قانونی با آن برخورد کرد.» به صورت کلی و از لحاظ قانونی شخص حقیقی یا حقوقی که بخواهد از طریق تحریک، تحریف و تشویق شخص یا گروه یا جامعهای را به انجام امری ترغیب کند که نتیجه آن منتهی به فساد میشود، مجرم شناخته شده و با آن برخورد صورت میگیرد. عضو کانون وکلای مرکز در ارتباط با وظایف مراجع قانونی ناظر بر فعالیت این نوع صفحات مجازی و بهطور کلی رسانهها خاطرنشان کرد: «رسانهها رسالتی را برعهده دارند که براساس آن باید درجهت انتشار اخبار و محتوای سازگار با قوانین و عرف جامعه مبادرت کنند و هرگونه تخلف و تعدی از این قوانین باید با برخورد مقامات قضایی و در راس آنها طرح شکایت از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همراه شود.» تولیدکنندگان و منتشرکنندگان دقت داشته باشند مصطفی اقلیما، رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران نیز با انتقاد از تولید این برنامه و کلیپ و همچنین انتشار وسیع آن، گفت: «آن چیزی که تولیدکننده این کلیپ درصدد معرفی و تهیه گزارش در ارتباط با آن بوده است با آن چیزی که به اجرا درآمده و خروجی حاصل شده، زمین تا آسمان متفاوت است. از نظر من این برنامه و کلیپ توسط افراد و اندیشههایی تولید شده است که هیچ درک و شناخت صحیحی از وضعیت موجود در سایر فرهنگهایی که این پدیده در آنها رواج دارد و فرهنگ ایرانی که در تقابل صریح با آن است نداشتهاند.» وی با اشاره به آسیبهایی که انتشار این دست محتواها در فضای جامعه ایجاد میکند، افزود: «این نوع کلیپها، برنامهها و موضوعات هرچقدر آسیبزا در حال حاضر برای طبقه کم سن و سال جامعه که هنوز گزارههای فرهنگ ایرانی در آنها تثبیت نشده است میتواند مشکلساز باشد؛ یعنی یک دختر و پسر کمسن و سال یک شب را تا صبح باهم بگذرانند و توجیه و استنادشان همین فیلم و کلیپ باشد و از این منظر باید در تهیه و تولید و توزیع محتوایی که مخاطبان آن دامنه گستردهای از جامعه را شامل میشود دقت و نظارت بیشتری مدنظر باشد.» رئیس انجمن علمی مددکاران اجتماعی ایران در پایان با اشاره دوباره به مباحث فرهنگی و خصوصا فرهنگ ایرانی ادامه داد: «انتظار و تفکر عبثی است که با انتشار چنین فیلمی از فردا منتظر باشیم که «وان نایت استند» در ایران رواج پیدا کند و دختران و پسران دست یکدیگر را بگیرند و به طرفی بروند. فرهنگ ایرانی فرهنگ با قدرت و مقاومی است و از همین جهت نمیتوان انتظار داشت با چنین تزریقات نصفهونیمهای دچار تغییر و تحول خاصی شود اما باید با آن مقابله کرد و تولیدکنندگان و منتشرکنندگان نیز دقت داشته باشند که هرنوع فرهنگ خاص جامعه مخصوص خودش است و نمیتواند در همه جا کاربرد داشته و با استقبال مواجه شود.» با جمعبندی نظرات حقوقی و جامعه شناختی ابتدا باید به فکر و عقیده سازنده چنین برنامهای خرده گرفت که بدون هیچ عقبه فکری صحیح و اطلاعات کاملی سعی در تولید برنامهای جذاب داشته اما برعکس ارزشهای تثبیت شده ایرانی را نشانه گرفته است. در وهله دوم نیز باید به نهادهای نظارتی خرده گرفت که چگونه میشود فضایی با عقبهای لکهدار مجاز به ادامه فعالیت با همان مشی غیرمنطقی قبلی باشد و جامعه و فرهنگ اجتماعی را دچار تشویش کند. اگر وابستگی به جریان یا تفکر خاصی وجود دارد که درصدد نشر و جااندازی نوع خاصی از فرهنگ در جامعه ایرانی و اسلامی است، این وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است که باید به سرعت و با قاطعیت با آن برخورد کند.∎