زهرا عبديخان*
از آنجايي كه امروزه پديده نگهداري از حيوانات خانگي در فضاي منازل شهري رو به گسترش است، لازم است به برخي از مسائل مربوط به آن توجه ويژه شود و ميتوان از جهات مختلف به اين مسئله پرداخت. بيشك ما مسلمانان اعتقاداتي را در اين زمينه داريم و با عنايت به قوانيني كه جامعه ما در اين زمينه مدون كرده است و ما عمل به آن را بر خود لازم ميدانيم، بعد انساني اين مسئله را بايد مد نظر قرار داد و اينكه تا چه حد عمل به اين قوانين در جامعه ما لازم و ضروري است بايد مورد توجه قرار گيرد.
همه ما ميدانيم استفاده از حيوانات در مشاغل و زمينههاي مختلف ميتواند فوايد زيادي به ويژه در زندگي روستايي داشته باشد و استفاده از اين حيوانات بهخصوص سگها در بسياري از موارد كاربردي و مؤثر است. اما نكته مهم و قابل توجه اين است كه با توجه به دستوراتي كه در دين مبين اسلام بر ما وارد شده و شرايط و حدودي را براي ما در نظر گرفته است بايد نكاتي را در اين زمينه مد نظر قرار داد.
دين مبين اسلام با توجه به الگوي ايراني- اسلامي حاكم بر زندگي ما براي استفاده از اين حيوانات موازيني را وضع كرده است و با توجه به اينكه نگهداري سگ در منزل از نظر بهداشتي و حتي پاكي و نجاست چالشهاي جدي را به دنبال دارد، به نظر ميرسد استفادهكنندگان از حيوانات خانگي به مرور زمان با بيتوجهي به موازين و قوانين، چالشهاي بيشتري را به وجود آوردهاند. به عنوان مثال در تمام بوستانهاي شهري استفاده از حيوانات و گرداندن آنها ممنوع است اما همچنان مشاهده ميشود كه هر كسي همانگونه كه دوست دارد رفتار ميكند و همين امر يكي از موارد عدم توجه به قانون است.
همچنين اين عدم توجه به اعمال قانون از سوي برخي از افراد كه در محيطهاي شهري ساكن هستند به وفور قابل مشاهده است و حتي بعضاً مشاهده ميشود نگهداري اين حيوانات در محيط آپارتمان صورت ميگيرد و همين امر ناملايمات و آسيبهاي بيشتري را به دنبال داشته است.
امروزه برخي با ادعاي روشنفكري دم از آن ميزنند كه مدافع حقوق حيوانات هستند و بايد به حقوق حيوانات احترام گذاشت اما آنها به اين نكته توجه كافي ندارند كه روايات و دستورات متعددي در دين اسلام در اين زمينه وجود دارد. در كجاى دين مبين اسلام آمده كه احترام به حيوانات، اسير كردن آنها در چهارديوارى آپارتمان، دفاع از حقوق آنهاست يا اينكه بايد با يك حيوان مانند انسان رفتار شود؟! همچنين در كجاى دين ما ذكر شده است آنقدر اين حيوان آزاد را آزار دهيد و به گونهاي شرطىسازى كنيد تا آداب توالت رفتن را بياموزد يا آنها را حمام كنيد، به آنها لباس بپوشانيد، آنقدر آنها شكنجه كنيد تا بتوانيد از آنها يك تصوير بگيريد و آن را در فيسبوك يا اينستاگرام خود به معرض نمايش قرار داده و به دنبال جمع كردن لايك و فالوور باشيد.
مشكل تنها به اينجا ختم نميشود و برخي در آزار دادن اين حيوانات تا جايي پيش ميروند كه به خودشان اجازه ميدهند اعمال جراحي زيبايي را روي حيوانات زبانبسته انجام دهند و جسم يك موجود زنده را اين چنين بيازارند و نام روشنفكر و مدافع حقوق حيوانات را بر خود بگذارند.
واكاوي اين مسئله از بعد روانشناختي نيز حائز اهميت است. عزت نفس انسانها به دنبال قابليتهايي كه در درون آنها نهفته است، رشد مييابد، پس چه بهتر كه اين قابليت در جهت حركت به سوي كمال شكل گيرد تا به آنجا كه نيازي به دستاندازي به اينگونه موارد احساس نشود.
تقليد از برخي فرهنگها و تبليغاتي كه به گونهاي از طريق برخي از رسانهها ترويج ميشود منجر به اين امر شده كه انسانها نه تنها به دنبال كسب عزت نفس از اين راه هستند، بلكه روابط بين فردي آنها مخدوش شده و به جاي برقراري روابط صالح با همنوعان و پيوند با معبود خود، به نوعي گرفتار تبليغات سوء شدهاند كه نه تنها ذهن و روح آنها را نشانه رفته بلكه خانوادهها را به سوي فرهنگ جديدي سوق داده است تا جايي كه منجر به ايجاد سبك زندگي جديدي شده كه نامأنوس با فرهنگ ايراني و اسلامي است و تا بدان جا پيش رفته كه حتي معضل جديدي در برخي از خانوادهها در زمينه فرزنددار شدن ايجاد كرده و عواطف انساني را به سمت نگهداري و رسيدگي از حيوانات كشانده است.
البته اصل احترام به حيوانات دور از انتظار نيست، اما چگونگي استفاده از آنها خود موضوعي جدي است. اغلب كساني كه به ظاهرمدافع حقوق حيوانات هستند غافل از اين نكتهاند كه چه آسيبهايي را به جامعه بشري و همچنين به حيوانات وارد ميكنند و به فرهنگ غلطي كه امروزه در بين برخي از جوانان رواج يافته و ادعاي روشنفكري به نوعي از آنجا نشئت ميگيرد بيش از پيش دامن ميزنند و بر اساس اين تفكر، هرگونه عملي كه با موازين شرعي و اسلامي منافات داشته باشد به نوعي ميتواند مشوق آنها در زمينه افزايش عزت نفس و به نمايش گذاشتن خودشان در فضاهاي گوناگون و دريافت توجه و تحسين باشد. آنان به نوعي به دنبال هويت گمشده خود هستند، غافل از اينكه با اين عمل بيش از پيش باعث آزار حيوانات شده و نه تنها روح تشنه خود را سيراب نكرده بلكه به طور روزافزون در نگراني خود از آينده و كاهش اعتماد به نفس و تزلزل هويت خود، گام برميدارند.
از آنجايي كه انسانيت ما حكم ميكند به دنبال ارتقاي ابعاد معنوي وجودي خود باشيم تا بتوانيم آن را تا حد اعلا ارتقا دهيم، پس جاي تعجب دارد كه ما انسانها ارزش، منزلت، شأن و عزت نفس خود را تا اين حد تنزل داده و به دنبال جنبههاي حيواني و نفساني باشيم. در حالي كه انسان اين قابليت را دارد كه بتواند جنبههاي وجودي خود را ارتقا داده و با كمال مطلق ارتباط يافته و در جهت رشد خود به سمت معبود گام بردارد. بنابراين لازم است با پرهيز از مشغلههاي اينچنيني و پرداختن به اصالت خود كه همان روح خدايي است و در وجود هر كس به وديعه نهاده شده، در جهت رشد ابعاد معنوي وجود خود گام برداريم.
بنابراين به نظر ميرسد كه ادامه چنين روندي ميتواند آسيبهاي جدي را در جامعه ما ايجاد كرده و روند دوقطبي شدن آن را به دنبال داشته باشد. در اين زمينه نه تنها خانوادهها بلكه آموزش و پرورش و همچنين رسانهها ميتوانند نقش مؤثري در آموزش افراد جامعه و هدايت آنها به سمت استفاده از الگوهاي ايراني- اسلامي و ايجاد سبك زندگي بهتر، در جهت بهبود روابط و سوق دادن جوانان به سمت و سوي ابعاد انساني و ارتقاي سطح عزت نفس آنها ايفا كنند. همچنين بحث قانونمداري و آموزش افراد جامعه در زمينه رعايت قوانين اجتماعي و رعايت حقوق ديگران از عواملي است كه بايد به آن توجه ويژه كرد. در اين زمينه علماي مذهبي و همچنين جامعهشناسان و روانشناسان ميتوانند نقش مؤثرتري را ايفا كنند و در جهت آموزش و روشنگري كودكان، نوجوانان و جوانان ما در زمينه سبك زندگي اسلامي- ايراني و در نهايت ارتقاي سطح ذهني و رواني آنها گام بردارند.
*روانشناس
∎
از آنجايي كه امروزه پديده نگهداري از حيوانات خانگي در فضاي منازل شهري رو به گسترش است، لازم است به برخي از مسائل مربوط به آن توجه ويژه شود و ميتوان از جهات مختلف به اين مسئله پرداخت. بيشك ما مسلمانان اعتقاداتي را در اين زمينه داريم و با عنايت به قوانيني كه جامعه ما در اين زمينه مدون كرده است و ما عمل به آن را بر خود لازم ميدانيم، بعد انساني اين مسئله را بايد مد نظر قرار داد و اينكه تا چه حد عمل به اين قوانين در جامعه ما لازم و ضروري است بايد مورد توجه قرار گيرد.
همه ما ميدانيم استفاده از حيوانات در مشاغل و زمينههاي مختلف ميتواند فوايد زيادي به ويژه در زندگي روستايي داشته باشد و استفاده از اين حيوانات بهخصوص سگها در بسياري از موارد كاربردي و مؤثر است. اما نكته مهم و قابل توجه اين است كه با توجه به دستوراتي كه در دين مبين اسلام بر ما وارد شده و شرايط و حدودي را براي ما در نظر گرفته است بايد نكاتي را در اين زمينه مد نظر قرار داد.
دين مبين اسلام با توجه به الگوي ايراني- اسلامي حاكم بر زندگي ما براي استفاده از اين حيوانات موازيني را وضع كرده است و با توجه به اينكه نگهداري سگ در منزل از نظر بهداشتي و حتي پاكي و نجاست چالشهاي جدي را به دنبال دارد، به نظر ميرسد استفادهكنندگان از حيوانات خانگي به مرور زمان با بيتوجهي به موازين و قوانين، چالشهاي بيشتري را به وجود آوردهاند. به عنوان مثال در تمام بوستانهاي شهري استفاده از حيوانات و گرداندن آنها ممنوع است اما همچنان مشاهده ميشود كه هر كسي همانگونه كه دوست دارد رفتار ميكند و همين امر يكي از موارد عدم توجه به قانون است.
همچنين اين عدم توجه به اعمال قانون از سوي برخي از افراد كه در محيطهاي شهري ساكن هستند به وفور قابل مشاهده است و حتي بعضاً مشاهده ميشود نگهداري اين حيوانات در محيط آپارتمان صورت ميگيرد و همين امر ناملايمات و آسيبهاي بيشتري را به دنبال داشته است.
امروزه برخي با ادعاي روشنفكري دم از آن ميزنند كه مدافع حقوق حيوانات هستند و بايد به حقوق حيوانات احترام گذاشت اما آنها به اين نكته توجه كافي ندارند كه روايات و دستورات متعددي در دين اسلام در اين زمينه وجود دارد. در كجاى دين مبين اسلام آمده كه احترام به حيوانات، اسير كردن آنها در چهارديوارى آپارتمان، دفاع از حقوق آنهاست يا اينكه بايد با يك حيوان مانند انسان رفتار شود؟! همچنين در كجاى دين ما ذكر شده است آنقدر اين حيوان آزاد را آزار دهيد و به گونهاي شرطىسازى كنيد تا آداب توالت رفتن را بياموزد يا آنها را حمام كنيد، به آنها لباس بپوشانيد، آنقدر آنها شكنجه كنيد تا بتوانيد از آنها يك تصوير بگيريد و آن را در فيسبوك يا اينستاگرام خود به معرض نمايش قرار داده و به دنبال جمع كردن لايك و فالوور باشيد.
مشكل تنها به اينجا ختم نميشود و برخي در آزار دادن اين حيوانات تا جايي پيش ميروند كه به خودشان اجازه ميدهند اعمال جراحي زيبايي را روي حيوانات زبانبسته انجام دهند و جسم يك موجود زنده را اين چنين بيازارند و نام روشنفكر و مدافع حقوق حيوانات را بر خود بگذارند.
واكاوي اين مسئله از بعد روانشناختي نيز حائز اهميت است. عزت نفس انسانها به دنبال قابليتهايي كه در درون آنها نهفته است، رشد مييابد، پس چه بهتر كه اين قابليت در جهت حركت به سوي كمال شكل گيرد تا به آنجا كه نيازي به دستاندازي به اينگونه موارد احساس نشود.
تقليد از برخي فرهنگها و تبليغاتي كه به گونهاي از طريق برخي از رسانهها ترويج ميشود منجر به اين امر شده كه انسانها نه تنها به دنبال كسب عزت نفس از اين راه هستند، بلكه روابط بين فردي آنها مخدوش شده و به جاي برقراري روابط صالح با همنوعان و پيوند با معبود خود، به نوعي گرفتار تبليغات سوء شدهاند كه نه تنها ذهن و روح آنها را نشانه رفته بلكه خانوادهها را به سوي فرهنگ جديدي سوق داده است تا جايي كه منجر به ايجاد سبك زندگي جديدي شده كه نامأنوس با فرهنگ ايراني و اسلامي است و تا بدان جا پيش رفته كه حتي معضل جديدي در برخي از خانوادهها در زمينه فرزنددار شدن ايجاد كرده و عواطف انساني را به سمت نگهداري و رسيدگي از حيوانات كشانده است.
البته اصل احترام به حيوانات دور از انتظار نيست، اما چگونگي استفاده از آنها خود موضوعي جدي است. اغلب كساني كه به ظاهرمدافع حقوق حيوانات هستند غافل از اين نكتهاند كه چه آسيبهايي را به جامعه بشري و همچنين به حيوانات وارد ميكنند و به فرهنگ غلطي كه امروزه در بين برخي از جوانان رواج يافته و ادعاي روشنفكري به نوعي از آنجا نشئت ميگيرد بيش از پيش دامن ميزنند و بر اساس اين تفكر، هرگونه عملي كه با موازين شرعي و اسلامي منافات داشته باشد به نوعي ميتواند مشوق آنها در زمينه افزايش عزت نفس و به نمايش گذاشتن خودشان در فضاهاي گوناگون و دريافت توجه و تحسين باشد. آنان به نوعي به دنبال هويت گمشده خود هستند، غافل از اينكه با اين عمل بيش از پيش باعث آزار حيوانات شده و نه تنها روح تشنه خود را سيراب نكرده بلكه به طور روزافزون در نگراني خود از آينده و كاهش اعتماد به نفس و تزلزل هويت خود، گام برميدارند.
از آنجايي كه انسانيت ما حكم ميكند به دنبال ارتقاي ابعاد معنوي وجودي خود باشيم تا بتوانيم آن را تا حد اعلا ارتقا دهيم، پس جاي تعجب دارد كه ما انسانها ارزش، منزلت، شأن و عزت نفس خود را تا اين حد تنزل داده و به دنبال جنبههاي حيواني و نفساني باشيم. در حالي كه انسان اين قابليت را دارد كه بتواند جنبههاي وجودي خود را ارتقا داده و با كمال مطلق ارتباط يافته و در جهت رشد خود به سمت معبود گام بردارد. بنابراين لازم است با پرهيز از مشغلههاي اينچنيني و پرداختن به اصالت خود كه همان روح خدايي است و در وجود هر كس به وديعه نهاده شده، در جهت رشد ابعاد معنوي وجود خود گام برداريم.
بنابراين به نظر ميرسد كه ادامه چنين روندي ميتواند آسيبهاي جدي را در جامعه ما ايجاد كرده و روند دوقطبي شدن آن را به دنبال داشته باشد. در اين زمينه نه تنها خانوادهها بلكه آموزش و پرورش و همچنين رسانهها ميتوانند نقش مؤثري در آموزش افراد جامعه و هدايت آنها به سمت استفاده از الگوهاي ايراني- اسلامي و ايجاد سبك زندگي بهتر، در جهت بهبود روابط و سوق دادن جوانان به سمت و سوي ابعاد انساني و ارتقاي سطح عزت نفس آنها ايفا كنند. همچنين بحث قانونمداري و آموزش افراد جامعه در زمينه رعايت قوانين اجتماعي و رعايت حقوق ديگران از عواملي است كه بايد به آن توجه ويژه كرد. در اين زمينه علماي مذهبي و همچنين جامعهشناسان و روانشناسان ميتوانند نقش مؤثرتري را ايفا كنند و در جهت آموزش و روشنگري كودكان، نوجوانان و جوانان ما در زمينه سبك زندگي اسلامي- ايراني و در نهايت ارتقاي سطح ذهني و رواني آنها گام بردارند.
*روانشناس