به گزارش خبرنگار سینمایی خبرگزاری فارس، برنامه تلویزیونی «رویای خاک» با موضوع چهار دهه سینمای ایران در حوزه سینمای دفاع مقدس، روی آنتن شبکه آموزش رفت. در این برنامه «علیرضا تابش» مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی، به ارائه نقطهنظرات خود پیرامون این موضوع پرداخت.
«منوچهر اکبرلو» در ابتدای این برنامه به زندگینامه مدیرعامل فارابی اشاره کرد و اظهار داشت: مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی متولد 53 اردکان یزد، دانش آموخته مدیریت رسانه و هم اکنون مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی و عضو شورای سیاستگذاری جشنواره فیلم فجر امسال است. او همچنین سوابقی چون عضو هیأت امنای انجمن سینمای جوانان ایران و موزه سینمای ایران را در کارنامه دارد و در دهه هشتاد مشاور وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مدیرکل حوزه وزارتی و روابط عمومی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بین سالهای 92 تا 93 مشاور رئیس سازمان میراث فرهنگی بوده است. این تجربهها کفایت میکند که به عنوان یک صاحبنظر در عرصه سینمای ایران و مشخصا سینمای مقاومت، در آستانه 40 سالگی انقلاب اسلامی با دیدگاههای او آشنا شویم.
* سینمای ایران در این چهار دهه، پیشرو و اثرگذاری بوده است
در ادامه علیرضا تابش در پاسخ به پرسش اکبرلو، گفت: وقتی جنگ شروع شددر شهر اردکان دانش آموز سال اول ابتدایی بودم و اخبار جنگ را با وحشت و ترس کودکانه دنبال میکردم. او درباره تصویر خود از سینمای ایران پس از چهار دهه و این که دیدگاه خیلیها این است که سینما از جامعه و در حوزه جنگ و انقلاب عقب است و نتوانسته سهم خودش را آنگونه که باید و شاید ادا کند، گفت: واقعیت این است که قضاوت علاقمندان به سینمای ایران در خارج از کشور که آثار سینمای ایران برایشان مهم است، اینگونه نیست. ما کنار ظرفیتی به نام سینمای ایران هستیم و به راحتی نقد و دیدگاههایمان را میگوییم. ولی حقیقتش این است که سینمای پس از انقلاب ذاتاً یک میراث ملی برای ما و یک اندوخته ارزشمند برای ایران است و چه خوب است که پس از گذشت چهار دهه از پیشرفت انقلاب اسلامی و گذشت 4 دهه از پیروزی انقلاب، کارنامه سینما را در حوزههای فرهنگی، اجتماعی، مقاومت و حتی سوژههای استراتژیک مرور کنیم. به نظر من سینمای ایران در این چهار دهه، سینمای پیشرو و اثرگذاری بوده و تا آنجایی که موفق شده مخاطب داخلی و خارجی خودش را جذب کند، جریان ساز بوده است. البته من هر 4 دهه را میگویم و اعتقاد دارم سینمای ملی یکی از دستاوردهای مهم انقلاب اسلامی است و تصویر ایران پس از جنگ و انقلاب را نزد افکار عمومی جهانی دگرگون کرد. در دورهای که ایران هراسی و اسلام هراسی به شدت توسط رسانههای صهیونیستی و غربی رواج داشت، این فیلمسازان بخش خصوصی ایران بودند که با حمایتهای دولتی و حمایت سایر نهادهای دیگر موفق شدند بخشی از زندگی مردم ایران را که سرشار از زیبایی، رنج و شکوه مقاومت و آرمان خواهی بود، روایت کنند.
تابش در ادامه گفت: آن دوران طلایی سینمایی ایران، به جهانیان کمک بسیار شایانی کرد که ایران را جور دیگری ببینند و فقط با بحثهای مرتبط با جنگ نشناسند. چند وقت پیش با یک پژوهشگر فرانسوی خانم «انییس دوویکتور» گفتوگو میکردم، ایشان پژوهشگر آثار شهید آوینی، فیلمها و مستندهای ایشان هستند و دو جلد کتاب درباره سینمای انقلاب و دفاع مقدس نوشتهاند. خانم انییس در این پژوهش سینمای ایران را با کشورهای دیگری که صاحب سینما و درگیر جنگ بودند، مقایسه میکند. معمولا وقتی کشوری درگیر جنگ میشود، بخش فرهنگ و به خصوص بخش گرانتر آن یعنی سینما، هم به لحاظ تولید، پخش، توزیع و اکران تعطیل میشود. او در پژوهش خود ذیل بررسی آثار شهید آوینی و سینمای دفاع مقدس میگوید ملت ایران ملت شگفت انگیزی هستند همانطور که فرزندانشان را راهی جبههها میکنند و خودشان در شهرها مقاومت میکنند و در پشت جبههها به کمک رزمندگان میروند، فیلمسازهایشان در شرایطی که جنگ است فیلم میسازند، فیلمهایشان را در شرایط جنگی به جشنوارههای جهانی میفرستند و فیلمهایشان را در همان شرایط اکران میکنند و مهمتر از همه، رویدادی سینمایی مثل جشنواره فجر دارند. در بمباران شهری و بحرانهایی که در دوره هشت ساله جنگ بر مردم ایران گذشت، مردم همیشه کنار سینما بودند و سینما هم کنار مردم بود.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی اظهار داشت: به عقیده من سینما جزیی از هویت ملی ما ایرانیان شده، عمر سینما در کشور ما بیش از صد سال است. خیلی جالب است به طور مثال جشنواره کن فرانسه که هفتاد سال از عمر آن میگذرد، در دو سالی که کشور درگیر جنگ جهانی بوده، این جشنواره به دلیل مشکلات ناشی از جنگ، دو سال تعطیل میشود. اما سینمای ایران در دوران دفاع مقدس هم تولید و اکران داشته و هم حضور بینالمللی داشته و اینها بیانگر ارزشهای هنرمندان ایران است که چطور کنار مردم و ارزشهای کشورشان ایستادند و تولید و رونق فرهنگی را کلید زدند و نگذاشتند که بحث فرهنگی هیچوقت خاموش شود.
* سینما میراث فرهنگی و بصری یک کشور است
تابش در ادامه در پاسخ به پرسش اکبرلو درباره این که چرا برخی از مدیران فرهنگی -معمولاً خارج از حوزه سینما- نگاه مثبتبین ندارند، گفت: روزگاری که ما در آن زندگی میکنیم دنیای تسلط رسانهها است و من قدرت اثرگذاری و ارزشهای سینما را به جز جنبههای هنری آن، در چارچوب یک رسانه میبینم، حتی به اهمیت سینما در چارچوب امنیت ملی مینگرم. به قول فیلمساز ارزشمند دفاع مقدس آقای احمدرضا درویش که میگفتند وقتی مردم پشت در سالنهای سینما برای تماشای فیلم صف میبندند، این صف و انتظار برای دیدن فیلم، نمادی از امنیت ملی است، یعنی ما کشوری صاحب فرهنگ هستیم، و اینقدر کشورمان امن است که گاهی مردم یک کیلومتر برای دیدن یک فیلم سینمایی صف و انتظار میکشند. در این باره باید معیارهای فکری و ذهنی خودمان را اول مشخص کنیم و خدمتی را که سینما به لحاظ رسانهای، فرهنگی در بیان گفتمان انقلاب اسلامی طی 4 دهه گذشته داشته است، منصفانه بیان کنیم.
این مدیر سینمایی افزود: وقتی که فیلمهای ایرانی در جشنوارههای مختلف جهانی هر روز جوایز معتبری کسب میکنند و از ایران با افتخار در این جشنوارهها نام برده میشود، اینها خدمات مهم سینمای ایران در دوره و زمانهای است که جنگ بین قدرتها، یک جنگ رسانهای است. به نظر من رسانه سینما و هنرمندان سینما در این زمینه کارنامه موفقی داشتهاند و توانستند پیام مردم و انقلاب اسلامی را به سهم خود خوب منتقل کنند.
در ادامه تابش گفت: معتقد هستم برای تقویت هنر متهعد، نهادهایی مثل بنیاد سینمایی فارابی، حوزه هنری، انجمن سینمای دفاع مقدس و انقلاب اسلامی و صدا و سیما باید نهادهای حامی باشند. در تولید یک اثر هنری حرف اصلی را در واقعیت هنر خلاقه یک هنرمند میزند، هر چقدر هم با ایده و سوژهای به سراغ هنرمند برویم، هنرمند متعهد است که باید آن را بپروراند و روی آن ایده کار کند، و نهایتا با همیاری یک گروه هنری که اجزای مختلف یک فیلم سینمایی را تشکیل میدهند، این اثر تولید شود. اگر اصل را بر حرفهایگرایی و شایستهسالاری و استانداردگرایی در تولید سینمایی قرار دهیم محصول آن یک فیلم سینمایی جذاب و اثرگذار خواهد شد که حتی اگر مدت زمانی از تولید آن بگذرد، این فیلم با زمان و تاریخ پیش میرود و در طول زمان به عنوان یک فیلم خاطرهانگیز تکرار میشود و مخاطبان خودش را پیدا میکند و جزئی از میراث فرهنگی سینمای یک کشور و میراث بصری یک کشور محسوب میشود. بنابراین من اصالت را به خود هنرمندان میدهم و نقش نهادهای حمایتی را در همراهی با هنرمندان مهم میدانم.
او در ادامه اظهار داشت: البته ضروری است که نگاه آسیب شناسانه داشته باشیم، توفیقات کشورهای صاحب سینما را ارزیابی کنیم، درباره این موضوعات گفتوگو کنیم در فضای گفتوگوی فرهنگی به سوژهها و موضوعات جدیدتری برسیم، اینها در ادامه راه بسیار مهم است و مجموع این رویکردها یک مدیریت هوشمندانه و پیشرو و خلاقانهتری را برای تولید آثار هنری به خصوص در عرصه سینمای مقاومت و دفاع مقدس رقم میزند.
*معضل جدی سینما در پیوند با صنعتی شدن، در نمایش و اکران است
اکبرلو در بخش دیگری از این برنامه، به معضلات سینمای دفاع مقدس اشاره کرد و مدیرعامل فارابی در پاسخ گفت: بخش عمدهای از آسیبها، به نوع نگاه مدیران وقت به این مقولات، عدم تداوم مدیریت در بخش فرهنگ و کوتاه بودن دوره مدیریت برمیگردد و همچنین منقطع شدن سیاستهای فرهنگی در هر دوره را در پی دارد. به گمان من تعدادی از فیلمهایی که گاه آسیب میبینند چه در جریان اکران و چه در جریان ساخت، ناشی از عدم گفتوگو و همفکری میان مدیریت فرهنگی و هنرمندان است. تجربه ثابت کرده است که هر وقت همگرایی و همدلی بیشتر بوده، سینما کمتر در این جهات آسیب دیده است. اکران هم در ایران مقوله متفاوتی است. بیشترین شاخصهای بالای سینما در بخش تولید است، هم در تولید فیلم مستند، کوتاه و داستانی سینمای انیمیشن، و وضع تولید سینمای در ایران در قیاس با کشورهای دیگر خیلی خوب است. ولی برخی از آن فیلمها مجال و فرصت دیده شدن پیدا نمیکنند. مشکل جدی سینمای ایران کمبود سالنهای سینمایی است و فرصت کمی که فیلمها برای دیده شدن در سینماها پیدا میکنند. در چهار دهه گذشته برای اصلاح دیدگاهی که اول نسبت به سینما بود، تلاشهایی شده است، اینکه سینما یک بخش فرهنگی اثرگذار و سودمند است و مردم به دیدن آثار داخلی تشویق شوند، فراموش نکنیم که در پایان رژیم شاهنشاهی سینماهای ایران در تسخیر آثار هالیوود و فیلمهای خارجی بود. پس از انقلاب اسلامی سینمای ما مصرف کننده محصولات فیلمسازان داخلی شد و نمایش فیلمهای خارجی در سینماها متوقف شد. طی دهه گذشته با اقبالی که بخش خصوصی به ساخت و ساز سینما در شهرهای مختلف داشته است، امیدواریم در قالب «طرح جامع سینما» که تدوین شده و یک چشمانداز ده ساله دارد با کمک شهرداریها، استانداریها، بخش خصوصی و حمایتهایی که نهادهای سینمایی از جمله سازمان سینمایی خواهند داشت سالنهای سینما هم در قالب پردیسهای سینمایی و هم سینماهای تک سالنه در شهرهای مختلف ساخته شود و فیلمسازان خوب ایرانی که فیلمهای ارزشمندشان ساخته میشود، فرصت بهتری برای اکران آثارشان پیدا کنند.
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی در بخش دیگر از برنامه «بوی خاک» اظهار داشت: معضل جدی سینمای ما در پیوند با صنعتی شدن سینما در مقوله نمایش و اکران است و باید در زمینه سالنسازی یک نهضت سالن سازی ایجاد شود که خوشبختانه این برنامهریزیها در دولت، مجلس و نهادهایی مثل شوراهای شهر و شهرداریها در حال انجام است تا بخش خصوصی بتواند با حمایت دولت سالنهای بیشتری را در سراسر کشور ایجاد کند و ظرفیت نمایشی افزایش یابد.
* یکی از آفات سینمای ایران معضل «سود در تولید» است
اکبرلو در ادامه به معضل سود در تولید اشاره کرد و گفت: با توجه به سیاستهای مدیریتی مختلف. یک چیزی که تلخ است اما در سینمای ایران گفته میشود که سینمای دفاع مقدس هم زیرمجموعه اش قرار میگیرد، میگویند که سود در تولید است، و بعد از اینکه تولید شد (که ما حدود 100 تولید سالیانه داریم)، ولی خیلی از اینها اکران نمیشود و پشت آنها سرمایهگذارهای دولتی و نهادهای مختلف وجود دارد، ظاهرا همه انگیزه شان را از دست دادند و عوامل پولشان را گرفتند. به نظر میرسد این آسیب مهمی است که شامل فیلمهای دفاع مقدس میشود و در واقع هدف اصلی که دیده شدن توسط مردم است اساسا اتفاق نمیافتد. فیلمهای این حوزه از جمله فیلمهای دفاع مقدس بهتر است از زیر چتر حمایتی نهادهای دولتی بیرون بیاید و در بخش خصوصی فقط تولید شوند...
تابش در این بخش خطاب به اکبرلو گفت: در خصوص دیدگاه شما درباره «سود در تولید» در برابر «سود در اکران» موافق هستم. یکی از آفتهای تولید در سینمای کشور ما همین نگاهی است که مطرح شد. سینما یک منظومه و یک زنجیره به هم پیوسته است. نمیشود فیلمی را سفارش گرفت و تولید کرد و بعد که فصل اکران میرسد، فیلم را رها کرد و تلاشی برای نمایش فیلم نکرد. برخی از فیلمهای که با کمک نهادهای حمایتی ساخته میشوند فرقی نمیکند سوژهاش دفاع مقدس باشد یا اجتماعی باشد، برخی در اکران موفق هستند برخی ناموفق هستند، این موضوع به اراده پخش کننده و تهیه کننده فیلم بستگی دارد که چه تلاشی برای بهتر اکران شدن فیلم کنند. فضاهای تبلیغاتی که میتواند برای فیلم ایجاد شود اهمیت دارد، چه در تلویزیون چه در تبلیغات شهری، روزنامهها، رسانههای اجتماعی و جلسات نقد و نظری که برای فیلم میتوان گذاشت، همه اینها اهمیت دارد.
نمایش و پخش فیلم برنامهریزی خاصی دارد که سینماگران و پخش کنندگان ما نباید و نمیتوانند از آن غفلت کنند. نهادهای حمایتی باید بخشی از حمایتهای خود را به فصل اکران فیلم منتقل کنند، یعنی درصدی از حمایتهایشان را موکول کنند به وقتی که فیلم میخواهد اکران شود و هزینههایی را به آن فصل اختصاص بدهند.
او افزود: تفکر «سود در تولید» را آفت جدی سینمای ایران میدانم و باید با زنجیرهای از اقدامات حرفهای هم در تولید و هم در توزیع و پخش و اکران و هم در فرصتهای نمایشی پس از اکران، در تلویزیون و در نمایش خانگی، بر شمار مخاطبان سینما افزوده شود. سینمای ایران باید به سمت حرفهایگرایی و صنعتی شدن حرکت کند، که بخشی از آن برمیگردد به افزایش سالنهای سینما، ایجاد کمپانیهای تهیه و تولید و توزیع فیلم که ساخت تولیدات سینمایی در این کمپانیها برنامهریزی شود. آرام آرام در قالب «طرح جامع سینما» میتوان بخشی از مشکلات سینما را برطرف کرد و با کمک و همراهی بخش خصوصی سینمای ایران توانمندتر خواهد شد.
* سینما باید به سمت الگوها و شیوههای نوین سرمایهگذاری برود
مدیرعامل فارابی در ادامه اظهار داشت: هم پلن تهیه کنندگان و تولید کنندگان باید دقیق باشد و هم تأمین سرمایه مهم است. سینما از سرمایه گذاری ناکارآمد رنج میبرد، طی مطالعاتی که داشتیم و برنامهریزیهای که در ماههای آتی داریم به مقوله تامین سرمایه در سینما با تعامل و درنگ بیشتری به این موضوع میپردازیم. بخشی از برنامههایمان را اعلام کردیم. در سینمای ما سالانه بین 100 تا 120 فیلم در سینمای حرفهای تولید میشود، در بخش سینمای مستند و کوتاه که تولید خیلی بیشتر است و این صد فیلم سینمایی حرفهای به هرحال برای تامین سرمایهشان یا از نهادها یا از بخش خصوصی باید تامین سرمایه شوند.
این مدیر سینمایی متذکر شد: باید به سمت الگوها و شیوههای نوین جذب سرمایه و سرمایهگذاری در سینما حرکت کنیم که امیدوارم این سیاستها به رشد و تعالی سینما کمک کند. البته دو مشخصه مهم در این شیوههای نوین است که همکاران ما در سینما باید به آن توجه کنند. یکی شفافیت در تمام مراحل تولید یک فیلم، همراه با شفافیت مالی و دیگری استانداردسازی است. نمیشود فیلمی تولید شود و عوامل غیرحرفهای فقط در آن کار کنند. همه اهالی سینما و حرفهایهای سینما باید در تولید فیلم دخیل شوند و فیلمهای سینمایی با استاندارد و شفافیت بیشتری هم در حوزه مالی و هم در حوزه پخش و اکران، تهیه و تولید شوند.
تابش در ادامه اظهار داشت: با تجدید نظر در روند و شیوهها و گفتوگوی بیشتر با بخش خصوصی اتفاقات مهمتری خواهد افتاد. ما مدیران سینمایی و بخش خصوصی در جامعه سینمایی و اصناف و خانه سینما ناگزیر به گفتوگو و تفاهم بیشتر هستیم. در صحنههای مختلف مربوط به اجزای مختلف فیلم، هم در حوزه فرهنگی سینما که بحث فکر، نظر، ایده و فیلمنامه است و هم مراحل تولید یک فیلم، همچنین اشتغال بخش بیکار جامعه سینمایی، اینکه همه جامعه حرفهای و ارزشمند سینما بتوانند در فرصتهای برابر در سینما کار پیدا کنند. مهمتر از همه شفافیت مالی است که در سیاستهای جدید که در حال طراحی آن هستیم. مثلا در گام نخست بخشی از حمایتها که مربوط به اختصاص وام به پروژههای سینمایی میشد از طریق صندوق اعتباری هنرمندان انجام میشود تا فیلمسازان و وام خود را از آن مسیر دریافت کنند و متعهد شوند اقساط وام را در یک فرصتی که به آنها داده میشود، باز پرداخت کنند.
او گفت: خود این شیوه نظم در تولید را ایجاد میکند و کسی که سازنده اثر است به فکر پخش و اکران فیلم باید باشد، به فکر این باشد که نوبت اکرانش چه وقت باشد. نهایتا این که فیلم را صرفا برای تولید نخواهد ساخت و به دنبال فرصتهای دیگر برای دیده شدن فیلم، اکران فیلم و فروش رایت فیلم هست. کار دیگری که در حال انجام آن هستیم بررسی مدلهای تامین مالی به شیوه نو است.
تابش در این برنامه با اشاره به رویکرد نوین سرمایهگذاری در فیلمهای ایرانی گفت: تامین سرمایه در سینما با مشارکت مردم مهم است، و یکی از اشکال تامین سرمایه در سینما، تأسیس «صندوق سرمایه گذاری فیلم» است که درصدی از این سرمایه فیلم را تهیه کننده تأمین میکند. به طور مثال برای تولید یک فیلم 30 درصد سرمایه توسط تهیه کننده فیلم، 20 درصد توسط فارابی یا نهادهای حمایتی و بقیه درصد فیلم را سهامداران یعنی مردم میتوانند از طریق بورس تامین کنند.
او گفت: اگر سینما به سمت حرفهای مداری و صنعتی شدن حرکت کند و تهیه کنندگان و تولید کنندگان هم مقید شوند تا فیلم در یک چارچوب استاندارد و جذاب تولید شود، با افکار عمومی شفاف باشیم، طبعا کسانی که در این پروژهها سرمایه گذاری میکنند به سینما اعتماد میکنند، با سینما همیاری و همدلی میکنند و در سود یا حتی ریسک پروژههای ارزشمند فرهنگی نیز همراه خواهند بود.
علیرضا تابش در این برنامه همچنین درباره حمایت مدیریت سینمایی از سینمای دفاع مقدس گفت: در حمایت از سینمای مقاومت بنیاد فارابی سهمی از حمایتهای خود را متوجه این تولیدات میکند، چند ماهی است که شورای سیاستگذاری سینمای مقاومت را تشکیل دادهایم. ویژگی خاص این شورا یا تفاوت این شورا با شوراهای قبلی این است که متولیان حمایت از سینمای دفاع مقدس عضو این شورا هستند و در کنار فیلمسازان، فیلمنامه نویسان و کارشناسانی که سالهای سال روی ادبیات و سینمای جنگ کار کردهاند حضور دارند، فارابی و نهادهای متولی سینمای جنگ و انقلاب و دفاع مقدس و گروهی از فیلمسازان و هنرمندان اولویتهای اساسی در حوزه مقاومت و پایداری را به صورت نظری و اجرایی در این شورا به بحث میگذارند. اولویتگذاری میکنند پروژههایی که باید در طول سال در حوزههای مختلف ساخته شوند مشخص میشوند. این اولویتها براساس نیازهایی که در کشور ما وجود دارد تعیین میشود. در چند جلسه گذشته سینمای مقاومت آسیبشناسی شد و حتی الگوهای موفق داخلی و خارجی در حوزههای تولید، پخش و اکران و بینالملل مورد ارزیابی قرار گرفت.
او اظهار داشت: با تشکیل شورای سیاستگذاری سینمای مقاومت امیدواریم راهبردها و برنامههای جدیدی را برای همگرایی و هم افزایی نهادهای متولی سینمای مقاومت پیدا کنیم. اگر فیلمنامه نویسی به انجمن سینمای دفاع مقدس یا بنیاد سینمایی فارابی و یا حوزه هنری مراجعه میکند متوجه خواهد شد که همه نهادهای متولی سینمای مقاومت این طرح را خواندهاند و هم نظر هستیم و نحوه حمایت چگونه خواهد بود. در این شورا بیشتر تشریک مساعی و هم نظری و هم فکری است که به گمانم در دورههای قبل چنین اتفاقی نیفتاده بود.
تابش گفت: خوشبختانه با توجه به اینکه سیاست عمده ما در چهار سال گذشته حمایت از فیلم اولیها و فیلم دومیها بوده، خوشحالم اعلام کنم طی چند سال گذشته چهرههای جدید فیلمسازی یعنی کارگردانان جدید زن و مرد، فیلم اول یا دوم خود را در حوزه سینمای دفاع مقدس تولید کردند مثل ویلاییها، ماجرای نیمروز، نفس و... اینها پروژههایی بود که خوشبختانه هم در تولید موفق بودند و هم یک فضای فرهنگی متفاوت و متنوع را در عرصه سینما رقم زدند و گفتمان سینمای امروزِ سینمای ایران را متحول کردهاند. من به این رویشها و حضور جوانها خیلی خوشبین هستم و اعتقاد دارم حضور نسل نو و متهعد در سینمای دفاع مقدس و انقلاب حضور مبارکی است.
او ادامه داد: فیلم سینمایی «ویلاییها» یازده سال بود که قرار بود ساخته شود، به مدت 4 سال در شوراهای مختلف سرگردان بود. ما به خانم قیدی اعتماد کردیم همانطور که در «نفس» برخی از همکارانم در شورای فیلمنامه فارابی با ساخت فیلم موافق و تعدادی نیز صد درصد مخالف بودند در ادامه چند مرحله با عوامل فیلم جلسات گفتوگو برگزار کردیم و پس از بررسی و شنیدن نظرات موافق و مخالف و انجام تغییراتی در فیلمنامه در نهایت فیلم ساخته شد.
* در سینمای ایران از مبحث مهمی به نام پرورش فیلمنامه غفلت میشود
مدیرعامل بنیاد فارابی در ادامه اظهار داشت: ما در سینما مبحث مهمی به نام پرورش فیلمنامه داریم که متاسفانه از آن غفلت میشود، ما از منظر پرورش فیلمنامه توصیههایی را گفتیم و در این جلسات به سازندگان فیلم این توصیهها میشود. نویسنده، تهیه کننده و فیلمساز با یک کارگردان گفتوگوهایی انجام میدهند و فیدبک هایی به هر کارگردان و یا نویسنده داده میشود که او میتواند با توجه به فیدبکها فیلمنامهاش را اصلاح کند. در مشاوره به فیلمنامهها سعی میکنیم این کار را برای آنان انجام دهیم و نهایتا آن چیزی که تصویب میشود مورد علاقه و تایید خود فیلمساز و کارگردان هم بوده است. اگر اثر، اثری تصنعی باشد مورد استقبال واقع نمیشود. به هر حال در جشنوارهها درست ارزیابی و دیده نمیشوند.
او گفت: خیلی خوشحالم که نسل جوان ما طی دهه گذشته - مشخصا این چند سال- به تولید آثار مرتبط با انقلاب و دفاع مقدس گرایش پیدا کردهاند. در ایام برگزاری جلسات اولیه گفت و شنود کارشناسان با کارگردان فیلم «ماجرای نیمروز» که پاییز پارسال تولید و در جشنواره فجر به نمایش درآمد، تجربیات خیلی ارزشمندی را داشتیم و پشت سر گذاشتیم و کار سختی بود. خانم منیر قیدی برای ساخت فیلم «ویلاییها» که قصه آن درباره زندگی همسر سرداران جنگ بود نیز با دید متفاوتی به عنوان یک کارگردان زن فیلم را روایت کرد.
او همچنین در پاسخ به این پرسش که آیا سینمای دفاع مقدس، باید جشنواره جداگانهای داشته باشند و یا به شکل مستقل در جشنواره فجر مورد بررسی قرار گیرند؟، گفت: در جشنواره فیلم فجر که هرسال فیلمهای حوزه مقاومت پذیرفته و حتی برگزیده میشوند. یک جشنواره دو سالانه «فیلم مقاومت» داریم که به صورت بینالمللی برگزار میشود و آثار متنوعی از سینمای دفاع مقدس در دو بخش داخلی و خارجی به نمایش در میآید که خوشبختانه آن هم مخاطبین خاص خودش را دارد.
علیرضا تابش در بخش پایانی گفتوگو به تفکیک وظایف مدیریتی در سینمای ایران اشاره کرد و گفت: تفکیک وظایف خوبی در زیرمجموعههای سازمان سینمایی صورت گرفته است: موسسه سینما شهر متولی حمایت از توسعه سالنهای سینما است، بنیاد فارابی مرجعیت فرهنگی را در سینمای حرفهای دارد. بخشی از فعالیتها و رویکردهای جدی ما در بنیاد سینمایی فارابی همین مسایل فرهنگی در سینما است که پشتوانه آن کارهای پژوهشی است. یک شورای علمی و پژوهشی در بنیاد داریم که عمده مباحث شورا مربوط به انتشارات و پژوهشهای جدید و موضوعات متنوعی حتی در حوزه سینمای کودک و سینمای مقاومت و حوزه بینالملل در این شورا بررسی میشود و ماحصل آن در رویدادهای مختلف، کتابها، فصلنامهها و در برخی از نشستها و گفتوگوهای فرهنگی دیده میشود و بخشی از گفتمان فرهنگی سینمای امروز کشور ما در همین نشریات، رسانهها و شوراهای علمی و پژوهشی دنبال میشود.
انتهای پیام/
∎