سیدمهدی امامجمعه، عضو هیئتعلمی دانشگاه اصفهان در گفتوگو با
خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا) از اصفهان، با اشاره به اینکه پیشینه تاریخی جمودگرایی و قشریگری به زمان ملاصدرا و ملامحمد امین استرآبادی باز میگردد، اظهارکرد: اخباریگری که در قرن ۱۲ به دست ملامحمد امین استرآبادی تاسیس شد، با اخباریگری قرن سوم و چهارم در تاریخ شیعه تفاوت داشت. اخباریگری قرن سوم و چهارم که مکتب قم و ری را شامل میشود، شخصیتهایی مثل شیخ صدوق و شیخ یعقوب کلینی در رأس آن بودند که آنها منافاتی بین عقلگرایی و اخبار و احادیث نمیدیدند و به همین دلیل اخبار و احادیثی را که جمعآوری و در دو کتاب «توحید» و «الکافی» منتشر کردند، حاوی مطالبی با استدلال عقلی و همراه با توصیه به تفکر عقلی بود. بهطورمثال شیخ کلینی کتاب خود را با عنوان کتاب «العقل والجهل» آغاز میکند و احادیثی در رابطه با اعتبار عقل به میان میآورد.
وی ادامه داد: وقتی به قرن ۱۲ میرسیم، ملامحمدامین استرآبادی که یک عالم و فقیه شیعی است، کتابی به نام «الفوائد المدنیه» مینویسد که در این کتاب منطق، فلسفه، کلام و عرفان را زیر سوال میبرد و اینها را خارج از اسلام میداند و در اینجاست که یک نوع فهمی از دین شکل میگیرد که در آن عقلانیت دخالتی ندارد و این خود منشاء ظاهرگرایی و جمودگرایی دینی میشود.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه رواج قشریگرایی دینی باعث نادیده گرفتن وجوه مختلف اسلام و منحصر کردن آن به یک وجه میشود، تصریح کرد: اسلامی که در قرآن و روایات اهل بیت علیهالسلام میبینیم، یک حقیقت چهار وجهی فقه، اخلاق، معنویت و حکمت است. اما وقتی جمود و قشریگری دینی پیش میآید، از یک طرف عقل کنار میرود و از طرف دیگر همه دین در فقه خلاصه و وجه فقهی دین برجسته و سه وجه دیگر نادیده گرفته میشود و در اینجاست که اسلام، صرفا فقاهتی شده و فقط مبتنی بر ظاهر کتاب و سنت است.
وی ادامه داد: در این شرایط اسلام دیگر نمیتواند جوابگوی مقتضیات زمان باشد. در این رابطه علامه شهید مطهری در کتاب اسلام و مقتضیات زمان مینویسد در صورتی اسلام میتواند پاسخگوی مقتضیات زمان باشد که اسلام کامل و تمام باشد؛ اسلام کامل و تمام، همان اسلام چهار وجهی است که ما آن را در قرآن، نهجالبلاغه و روایات امام جعفر صادق(ع) میبینیم.
امامجمعه در خصوص راهکار مقابله با پدیده ظاهرگرایی و قشریگری، گفت: حکمت و فلسفه اسلامی بایدبرای مقابله با قشریگری احیا شود،زیرا با توجه به حکمت و فلسفه اسلامی است که عقل و عقلانیت جایگاه خود را پیدا میکند، به خصوص فلسفه اسلامی و حکمت متعالیه که بر بعد اخلاق و معنویت تاکید زیادی دارد، تا آنجا که ملاصدرا در ابتدای کتاب «اسفار» مینویسد: حقیقت اصلی و اساسی حکمت، اخلاق است. در حقیقت حکمت متعالیه علاوه بر اینکه یک حکمت عقلی میباشد، یک حکمت اخلاقی است.
وی افزود: از سوی دیگر فقه که علم استنباط و احکام است، باید از حالت اخباریگری خارج شود. در این رابطه علامه شهید مطهری در بحثی در مورد اخباریگری به صراحت بیان میگویند که اخباریگری هنوز حاکمیت دارد و از بین نرفته است و برخی فقها در فقه، براساس اخباریگری عمل میکنند. اخیرا نیز آیتالله جوادی آملی بحثی را مطرح و صراحتاً بیان کردند که علم اصول باید احیا شود و عقل باید جایگاه خود را در حیطه فقه به دست آورد تا یک فهم درست از دین به دست بیاوریم و دینی داشته باشیم که همه وجوه در آن دیده شود و بر اساس آن فهم از دین، فرهنگسازی شود، چرا که اگر فرهنگسازی بر اساس این فهم ناقص و یک وجهی از دین صورت گیرد، به بنبستهای مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی برخورد میکنیم.
این استاد فلسفه و کلام اسلامی در خصوص رواج پدیده ظاهرگرایی و به تعبیری قشریگری دینی در جامعه گفت: به نظر من، ظاهرگرایی و به تعبیری قشریگری در جامعه در حال تقویت شدن میباشد که یکی از دلایل آن برخوردهای منفی با فلسفه در طول تاریخ 300 سال اخیر بوده و این مبارزه با فلسفه، به نوعی مبارزه با عقلانیت دینی بوده است.