به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، گفتمان به مثابه یکی از روشهای تحلیلی در دنیای امروز، در عین ضعفهایی که به لحاظ مبانی با آن درگیر است، از ظرفیت و استعداد فراوانی در تبیین مسائل موجود سیاسی و اجتماعی برخوردار است. در این نوشتار سعی داریم «بسیج و فرهنگ بسیجی» را به مثابه یک گفتمان در نظر بگیریم و با الهام از سخنان حکیمانه مقام معظم رهبری، بهویژه سخنرانی ایشان در میان مردم کرمانشاه به تبیین آن در برخی از عرصههای سیاست داخلی و خارجی بپردازیم.
لازم است ابتدا پارهای توضیحات پیرامون گفتمان ارائه شود. «روش گفتمان» از جمله روشهای پستمدرن است. این روش در دنیای امروز و در عرصه مباحث سیاسی و اجتماعی، در مقیاس وسیعی مورد استفاده قرار میگیرد. روش اشارهشده به ما میگوید در دنیای خارج، همواره گفتمانهای متعددی وجود دارد که در درگیری و رقابت با یکدیگر هستند. در این میان، برخی موفق به کنار زدن برخی دیگر و مسلط شدن بر شرایط و اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه میشوند. در مقابل، گفتمانهای به حاشیه راندهشده نیز به راحتی حاضر به ترک صحنه یا حذف از صحنه نیستند. به همین جهت، همواره در تلاش هستند گفتمان مسلط را با شکست مواجه سازند.
شکست گفتمانها نیز زمانی صورت میگیرد که با رویگردانی از سوی «مردم» و «اذهان اجتماعی» مواجه شوند. بهترین و موثرترین روش در این امر، بازیهای زبانی است؛ به این معنا که اگر یک گفتمان، بخواهد گفتمان دیگری را از عرصه رقابت حذف کند، بهترین ابزاری که میتواند به کار برد، ابزار «زبان» و «بازیهای زبانی» است. گفتمانها در درگیری با یکدیگر، همواره درصدد آن هستند که از راههای مختلفی همچون «واژهسازی»، «حاشیهرانی» و «برجستهسازی» تصویری زیبا، بهروز و کارآمد از خود نشان دهند و ظرفیتهای وجودی خود را به صورت برجسته به جامعه و اذهان اجتماعی تفهیم کنند. اقبال و پذیرش این تصویر از سوی اذهان اجتماعی، در واقع به معنای پیروزی گفتمانهاست. بنابراین زمانی اذهان اجتماعی به سمت این تصویر و مفاهیم برخاسته از آن اقبال میکنند که این تصویر از دو ویژگی «قابلیت دسترسی» و «اعتبار» برخوردار باشد. قابلیت دسترسی در گفتمانها به معنای آن است که مفاهیم و تصویری را که گفتمانها به ترسیم آن میپردازند و وعده آن را به افراد میدهند، بهگونهای نباشد که امکان دسترسی و دستیابی به آن ممکن نباشد. در این میان گفتمانها باید بهگونهای تصویرسازی کنند که اذهان اجتماعی، توان دستیابی به آن را در خود ببینند.
«اعتبار» نیز به معنای آن است که گفتمانها از مفاهیم و مولفههایی استفاده کنند که از ارزش و اعتبار کافی نزد مردم و اذهان اجتماعی برخوردار باشد. بر این اساس در میان یک جامعه مذهبی بایستی از مفاهیم و مباحثی سخن راند که در مقابل و رودرروی مفاهیم مذهبی نباشد، بلکه در راستای تحقق آرمانهای دینی و مذهبی به شمار آید. مقام معظم رهبری از «بسیج» بهعنوان یک منطق رفتاری و منظومه فکری یاد کردهاند که به تعبیری دیگر میتوان از آن به یک گفتمان تحت عنوان «گفتمان بسیج» یاد کرد. گفتمان بسیج در کنار سایر گفتمانها، به ایفای نقش در متن جامعه مشغول است. این گفتمان نیز خود و نحوه عملکرد خود را تابعی از درگیری گفتمانی در جامعه میداند و متناسب با آن ظاهر میشود، به این صورت که در هر برهه از 30 سال انقلاب، اولویتهای خاصی را دنبال میکرد و هر زمان، مطابق شرایط و مقتضیات خاص آن زمان ظاهر میشد:
«در آذر 58 امام بسیج را اعلام [و] تشکیل دادند؛ تا آخر عمر هم امام نسبت به بسیج، همین نگاه اهتمامورزانه را داشتند... . البته بسیجى که در سال 58 تشکیل شد، نیازهاى آن روز را تامین میکرد - این یک نیاز بود - امروز بسیج نوع نیازهاى دیگرى را برآورده میکند. مسائلى که امروز مطرح است، آن روز مطرح نبود. امروز بسیج ما در زمینه علم، در زمینه ابتکار، در زمینه نوآورى، پیشرو است. این هم هنر امام بود. امام در همین نوشتهاى که در آذر 67 مرقوم کردند...، از دانشجویان و طلاب میخواهند که بسیج تشکیل بدهند؛ بسیج دانشجو و بسیج طلبه. این نشان دهنده آن است که نیازى که کشور به روحیه بسیجى دارد، مربوط میشود به همه زمینهها، از جمله زمینههایى که در قلمرو حوزههاى علمیه است و زمینههایى که در قلمرو دانشگاههاست... . آن روز این پیشرفتهاى علمى نبود. اول انقلاب، همّ و غمّ نظام و بسیج و سپاه و همه مسئولان کشور و انقلاب این بود که این موجودیت جدید را حفظ کنند؛ این نهالى که تازه از سرزمین این مملکت روییده بود، نگذارند از بین برود و برکنده شود... . بسیج این است. بسیج، حرکت برخاسته از ایمان، از عشق، از اعتمادبهنفس و توأم با ابتکار است.»
گفتمانها از مفاهیم و مولفههای مختلفی تشکیل شدهاند. برخی از این مفاهیم، نقش محوری دارند که از آنها بهعنوان «دال مرکزی» یاد میکنند. کار ویژه این مفاهیم آن است که به سایر مفاهیم، نقش خاصی میدهند و سبب میشوند تفسیر خاصی از آن مفاهیم به ذهن تداعی شود. مقام معظم رهبری، از «اخلاص» بهعنوان مفهوم محوری و مرکزی گفتمان بسیجی یاد میکند. ایشان این مفهوم را نشانه مرکزی در گفتمان بسیج و جهتدهنده به سایر رفتارهای افراد بسیجی قلمداد میکند:
«پایه اصلى کار بسیجى، «اخلاص» است. «گمنام»، از جمله تعبیرات امام است: «مکتب شاهدان و شهیدان گمنام». گمنام یعنى دنبال نام و نشان نبودن... براى خدا کار کردن، که این ناشى از روحیه اعتماد به خداست... با خدا حرف میزنید، کسى هم نمیفهمد؛ خاطرتان هم جمع است که خدا دارد مىبیند، این عبادت را محسوب میکند؛... . شما یک حرکتى را انجام میدهید براى خدا، یک اقدامى را میکنید براى خدا، یک تصمیمى را میگیرید براى خدا، هیچکس هم نمیفهمد. براى این تصمیم، پیش هیچکس هم تفاخر نمیکنید. این را خداى متعال میفهمد، میداند، مینویسد. به خداى متعال اعتماد دارید، به خداى متعال حسن ظن دارید... . بسیجى اینجورى فکر میکند؛ لذاست که اخلاص به خرج میدهد، مخلصا للَّه کار را انجام میدهد. اخلاص، یکى از خصوصیات است. اگر اخلاص شد، آن وقت خودپرستىها و خودمحورىها و اینها برکنار خواهد شد. ثروتاندوزى براى خود، دست دراز کردن به اینجا، به آنجا، دیگر ممنوع خواهد شد.»
رهبر معظم انقلاب اسلامی، با مهم دانستن این بازیهای زبانی و توجه به ابعاد مخفی و نهان آنها، تاکید بر مساله «واژهسازی» داشتند و بیان کردند که در بهکارگیری شعارها و عناوین اعلامی، ضمن پرهیز کردن از واژههای بیگانه، از مفاهیم برخاسته از فرهنگ اسلامی استفاده شود.
یکى از چیزهایى که در هر حرکت عمومى و در هر نهضت لازم است، این است که براساس تفکرات و مبانى پایهاى این نهضت و این جریان، هم بایستى «واژهسازى» بشود و هم «نهادسازى». وقتى یک فکر جدید - مثل فکر حکومت اسلامى و نظام اسلامى و بیدارى اسلامى - مطرح میشود، مفاهیم جدیدى را در جامعه القا میکند؛ لذا این حرکت و این نهضت باید واژههاى متناسب خودش را دارا باشد. اگر از واژههاى بیگانه وام گرفت، فضا آشفته خواهد شد، مطلب ناگفته خواهد ماند. ما مردمسالارى را قبول داریم، آزادى را هم قبول داریم، اما لیبرال دموکراسى را قبول نداریم. با اینکه معناى لغوى «لیبرال دموکراسى»، همین آزادى و همین مردمسالارى است، اما واژه لیبرال دموکراسى در اصطلاح مردم عالم، در معرفت و شناخت مردم عالم، با یک مفاهیمى همراه است که ما از آن مفاهیم بیزاریم... . یا براى تقسیم درست ثروت و استفاده همگان از ثروتهاى عمومى که یکى از اهداف والا و اساسى اسلام است، از واژه «سوسیالیسم» استفاده نمیکنیم. با اینکه سوسیالیسم هم از لحاظ معناى لغوى ناظر به همین معناست، لیکن با مفاهیم دیگرى همراه است که ما از آن مفاهیم بیزاریم؛ با یک واقعیتهایى در تاریخ و در جامعه همراه شده که ما آنها را قبول نداریم. لذا ما به جاى استعمالات و اصطلاحاتى که بین چپروها و مارکسیستها و اینها معروف بود، اصطلاح «استکبار» را، اصطلاح «استضعاف» را و اصطلاح «مردمى بودن» را مطرح کردیم و آوردیم.»
بهطور کلی بسیج و گفتمان بسیجی، یکی از گفتمانهای موثر در جمهوری اسلامی ایران است که ظرفیتهای فراوانی در زمینه سالمسازی و ترقی شاخصهای سلامت جامعه دارد. مولفههایی در این گفتمان وجود دارد که میتوان از آنها بهعنوان مهمترین ضمانتهای اجرایی یاد کرد؛ ضمانت اجراهایی همچون «تکلیفمحوری» و «اخلاص». این در حالی است که امروزه یکی از مهمترین دغدغههای پیش روی مردم و افکار عمومی، صادق نبودن مسئولان و رهبران نظامهای سیاسی است. بر این اساس، همواره بدون اعتنا به سیاستهای اعلامی، در پی فهم مسائل پشت پرده سیاست هستند. این به معنای بیاعتمادی نسبت به گفتههای مسئولان خود است. گفتمان بسیجی در اصل، حاوی مولفههایی است که به راحتی میتواند پاسخگوی این قبیل دغدغهها باشد.
بنابراین باید همواره مواظب بود که در جهان خارج، گفتمانهای رقیب، هیچ وقت به راحتی حاضر به ترک صحنه و واگذاری آن به رقیب خود نیستند. به همین جهت از شیوهها و روشهای گوناگونی برای جدایی و رویگردانی اذهان اجتماعی از آن گفتمان استفاده میکنند. از جمله کارآمدترین روشهای موجود در عرصه درگیریهای زبانی، عرضه معارف و مبانی مدنظر به شکل ساده و روان آن هم در قالبهای معتبر و باارزش به جامعه است. بر این اساس، لازم است مبانی نظری گفتمان بسیج که ریشه در معارف اسلامی دارد و از ارزش و اعتبار کافی نزد مخاطبان خود برخوردار است، به سادهترین و شیواترین روشها بیان شود و فهم و نگاه جامعه بر آن اساس ساختاربندی شود. در این صورت است که آموزههای اخلاقی، قانونی و... با ضمانت اجرایی قوی در جامعه منتشر و پیاده میشود و زمینه برای صدور آن بهعنوان الگویی موفق، به سایر کشورهای جهان فراهم است.