آفتابنیوز :
نامه نیوز نوشت: آن کاندیدای شکست خورده درانتخابات 92 که می خواست «دولت در سایه» تشکیل دهد به جایی نرسید و نهایتا به در سایه نشستن اکتفا کرد. پیش از سعید جلیلی نیز عبدالله رمضان زاده در سال ٨٤ به حزب مشارکتی های پیشنهاد داده بود که به طور غیر رسمی دولت در سایه تشکیل دهند. فراهم نبودن ساختار و بستر سیاسی مناسب مانع از موفقیت هر دو جریان اصلاح طلب و اصولگرا در این زمینه شده است.
احمد نقیب زاده استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران تقویت تحزب را پیش شرط تشکیل دولت در سایه دانسته و می گوید: تشکیل دولت در سایه در عرصه سیاست سودمند است و موجب می شود که اقلیت سیاسی آمادگی به دست گرفتن قدرت را داشته باشد اما زمانی ممکن است که حزب رقیبی وجود داشته و قدرت را به دست گرفته باشد.
وی ساختار سیاسی در انگلستان را مثال زد و توضیح داد: وقتی حزب محافظه کار در انگلستان به قدرت می رسد، حزب کارگر دولت در سایه تشکیل می دهد زیرا می داند که وقتی محافظه کاران شکست خورند ، آنها پیروز خواهند شد. به همین خاطر با تشکیل دولت در سایه به نحوی برای در دست گرفتن قدرت تمرین می کنند
این استاد علوم سیاسی با طرح این سوال که در کشور ما کدام حزب در انتخابات پیروز شده و قدرت را به دست دارد؟ گفت: در انتخابات ایران هیچ حزبی پیروز نشده و در نتیجه شاهد هستیم که عده ای که لزوما خط و مشی سیاسی همانندی ندارند در کنار یکدیگر قدرت را به دست گرفته اند. افزون بر این کدام حزب سیاسی در ایران شانس پیروزی در انتخابات آتی را دارد؟ هیچ کدام. در این ساختار سیاسی صحبت از دولت در سایه اساسا بیهوده است.
به گفته او، در شرایطی که ساختار سیاسی مناسب وجوند ندارد، تاکید جریانات سیاسی بر لزوم تشکیل دولت در سایه را باید نوعی انتقاد یا دلواپسی تعبیر کرد.
نگرانی یا دلواپسی که نقیب زاده به آن اشاره می کند در تفکر جلیلی و همراهانش به وضوح مشخص است. آن ها مخالف دولت هستند و به وزرای آن اعتماد ندارد لذا تشکیل دولت در سایه را ضروری می دانند اما اصلاح طلبان چرا با بی توجه به ضعف تحزب همان حرف ها را تکرار می کنند. به نظر می رسد این جریان سیاسی که به واسطه ائتلاف با میانه روها زمینه پیروزی روحانی را در دو انتخابات اخیر فراهم کرده و هر بار آنطور که می خواسته در کابینه سهم نداشته است، نام نگرانی های خود را «کمک» می گذارد و در تلاش است با استفاده از عنوان «بازوی کمکی» ظرفیت های خود را بیش از قبل به روحانی نشان دهد.
∎
احمد نقیب زاده استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران تقویت تحزب را پیش شرط تشکیل دولت در سایه دانسته و می گوید: تشکیل دولت در سایه در عرصه سیاست سودمند است و موجب می شود که اقلیت سیاسی آمادگی به دست گرفتن قدرت را داشته باشد اما زمانی ممکن است که حزب رقیبی وجود داشته و قدرت را به دست گرفته باشد.
وی ساختار سیاسی در انگلستان را مثال زد و توضیح داد: وقتی حزب محافظه کار در انگلستان به قدرت می رسد، حزب کارگر دولت در سایه تشکیل می دهد زیرا می داند که وقتی محافظه کاران شکست خورند ، آنها پیروز خواهند شد. به همین خاطر با تشکیل دولت در سایه به نحوی برای در دست گرفتن قدرت تمرین می کنند
این استاد علوم سیاسی با طرح این سوال که در کشور ما کدام حزب در انتخابات پیروز شده و قدرت را به دست دارد؟ گفت: در انتخابات ایران هیچ حزبی پیروز نشده و در نتیجه شاهد هستیم که عده ای که لزوما خط و مشی سیاسی همانندی ندارند در کنار یکدیگر قدرت را به دست گرفته اند. افزون بر این کدام حزب سیاسی در ایران شانس پیروزی در انتخابات آتی را دارد؟ هیچ کدام. در این ساختار سیاسی صحبت از دولت در سایه اساسا بیهوده است.
به گفته او، در شرایطی که ساختار سیاسی مناسب وجوند ندارد، تاکید جریانات سیاسی بر لزوم تشکیل دولت در سایه را باید نوعی انتقاد یا دلواپسی تعبیر کرد.
نگرانی یا دلواپسی که نقیب زاده به آن اشاره می کند در تفکر جلیلی و همراهانش به وضوح مشخص است. آن ها مخالف دولت هستند و به وزرای آن اعتماد ندارد لذا تشکیل دولت در سایه را ضروری می دانند اما اصلاح طلبان چرا با بی توجه به ضعف تحزب همان حرف ها را تکرار می کنند. به نظر می رسد این جریان سیاسی که به واسطه ائتلاف با میانه روها زمینه پیروزی روحانی را در دو انتخابات اخیر فراهم کرده و هر بار آنطور که می خواسته در کابینه سهم نداشته است، نام نگرانی های خود را «کمک» می گذارد و در تلاش است با استفاده از عنوان «بازوی کمکی» ظرفیت های خود را بیش از قبل به روحانی نشان دهد.
نظر شما