شناسهٔ خبر: 21724603 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

یادداشت/ ابوالقاسم رحمانی روزنامه‌نگار

شانه خالی‌کردن از بازسازی بافت فرسوده

اینکه در مقوله بازسازی بافت فرسوده، وزارت راه و شهرسازی برنامه‌ریزی‌ها را انجام دهد و سیاستگذاری کند و شهرداری هم متولی اجرای این سیاست‌ها باشد، مشکلات درونی این دو نهاد و سنگ‌اندازی‌های متقابل آنها موجب شکل‌گیری همکاری و اقدامات کارآمد نمی‌شود و باید گفت این استراتژی که توسط دولت اتخاذ شده، کاملا اشتباه است.

صاحب‌خبر -

به گزارش «فرهیختگان آنلاین»، عباس آخوندی، وزیر راه و شهرسازی میهمان دیروز جلسه شورای شهر تهران بود تا در ارتباط با نقش و عملکرد دولت در حوزه بافت فرسوده به اعضای شورا توضیحاتی ارائه کند که در نطق حدود 45 دقیقه‌ای خود خیلی مختصر در این ارتباط سخن گفت و بیشتر وقت خود را صرف حمله و انتقاد به اقدامات شهرداری آن هم در دوره قبل کرد.

وظایف دولت: در ارتباط با بافت فرسوده براساس مصوبه مجلس، باید سالانه 10 درصد بافت‌های فرسوده نوسازی شود، اما براساس آمار آنچه طی 10 سال اخیر و در دولت‌های مختلف به ثمر نشسته است، نوسازی حدود 10 درصد از بافت‌های فرسوده در این 10 سال بوده و اینها همه در حالی است که اگر دولت‌ها به وظایف خود طی این 10 سال به درستی عمل می‌کردند، امروز شاهد این حجم از بافت فرسوده در شهرها نبودیم.

ستاد توسعه بازآفرینی شهری ناکام در رسیدن به اهداف: در حال حاضر در کشور 70 هزار هکتار و در شهر تهران 13 هزار هکتار بافت فرسوده داریم، بنابراین از این 13 هزار هکتار بافت فرسوده حدود 3500 هکتار در اولویت و در شرایطی قرار دارد که باید هرچه سریع‌تر درخصوص آن تصمیم‌گیری شود. وزارت راه و شهرسازی و شرکت عمران و بهسازی شهری ایران دو متولی اصلی دولت در زمینه رسیدگی به بافت‌های فرسوده در حال فعالیتند، اما ناکارآمدی و عدم تحقق اهداف از پیش تعیین‌شده و چشم‌انداز‌های مدنظر موجب ناکامی آنها در این زمینه شده است. ستاد توسعه بازآفرینی شهری دو سال پیش توسط وزارت راه و شهرسازی و شرکت عمران بهسازی شهری ایران تشکیل شد. رسیدگی به اوضاع بازسازی بافت فرسوده به حدی مهم و تاثیرگذار است که تمام وزرا و نمایندگانی از قوه قضائیه، بانک مرکزی و شهرداری در این ستاد به ریاست وزیر راه و شهرسازی عضو هستند، اما در دو سال گذشته عملا اتفاق خاصی درخصوص بازسازی بافت‌های فرسوده رخ نداده است. به عقیده کارشناسان، ستاد توسعه بازآفرینی شهری در حیات دو ساله خود در حال حل شدن در بوروکراسی اداری است و فقط یک صندوق با سرمایه 10 میلیارد تومان تشکیل شده که این میزان سرمایه کارایی ندارد.

بافت فرسوده همچنان در حال رشد: به‌رغم وجود مصوبه در جهت کاهش رشد بافت فرسوده، اما این مناطق همچنان سیر صعودی در رشد داشته‌اند. البته اقداماتی نظیر اعطای تسهیلات یارانه‌‌ای به انبوه‌‌سازان تا نرخ هشت درصد نیز صورت گرفته، اما دور از ذهن است که تنها با چنین اقداماتی مالکان و انبوه‌سازان به نوسازی بافت فرسوده در شهرها ترغیب شوند. در همین راستا البته شهرداری نیز اقداماتی داشته است که به گواه کارشناسان به سهم خود توانسته به بازسازی بافت فرسوده کمک کند، مثل ارائه تسهیلات تشویقی و صدور پروانه ساختمانی رایگان در بافت‌های فرسوده که به انبوه‌سازان و مالکان اعطا می‌شد. مضاف بر این شهرداری بیش از دو هزار میلیارد تومان برای تامین زیرساخت‌ها در حوزه‌های مختلف شهری هزینه کرده است، اما باید تاکیدا اشاره کرد که دولت، وزارت راه و شهرسازی و شرکت عمران و بهسازی شهری ایران باید توجه بیشتر و ویژه‌تری برای تسهیل در بازسازی بافت‌های فرسوده داشته باشند و ملزومات و اقدامات لازم جهت حضور سرمایه‌گذاران در این بافت‌ها را فراهم کنند.

استراتژی اشتباه دولت: اینکه در مقوله بازسازی بافت فرسوده، وزارت راه و شهرسازی برنامه‌ریزی‌ها را انجام دهد و سیاستگذاری کند و شهرداری هم متولی اجرای این سیاست‌ها باشد، مشکلات درونی این دو نهاد و سنگ‌اندازی‌های متقابل آنها موجب شکل‌گیری همکاری و اقدامات کارآمد نمی‌شود و باید گفت این استراتژی که توسط دولت اتخاذ شده، کاملا اشتباه است.

روش ناکارآمد احیای پلاکی به جای دوباره تنظیم زمین: در دنیا از روش «دوباره تنظیم زمین» برای نوسازی بافت‌های فرسوده استفاده می‌شود. سیاست دوباره تنظیم زمین، سیاست و راهکار اجرایی جهت احیای بافت‌های فرسوده است که می‌تواند طرفین درگیر در بافت فرسوده (مالکین و مجریان را به سوددهی برساند. در واقع دوباره تنظیم زمین، از روش‌های سنتی احیای بافت فرسوده دوری جسته و بر اساس سیاست افزایش مشارکت مردمی، راهکار برد ـ برد را بررسی می‌کند. این روش حدود 70 سال است که در دنیا مورد استفاده قرار می‌گیرد و کارایی بسیار بالایی دارد. این در حالی است که در ایران شهرداری از روش احیای پلاکی با ارائه یکسری مشوق تجمیع پلاک استفاده می‌کند که در آن واحد فرسوده نوسازی می‌شود، اما مشکل بافت فرسوده شهری از بین نمی‌رود و معضلات در همان گستره اصلی و بزرگ خود باقی می‌مانند.

یک بار برای همیشه، درست و اصولی: بازسازی و توجه به بافت‌های فرسوده و توجه و اقدام دولت در این زمینه پایه‌گذار اتفاقات مثبتی در جهت ارضای اهداف ملی و مالکان می‌شود. سیاست‌هایی همچون تملک اجباری و تراکم تشویقی بارها در گذشته امتحان شده است و ناکارآمدی خود را نشان داده‌اند، اما سیاستی همچون «دوباره تنظیم زمین» با ایجاد مزیت نسبی هم برای دولت و هم برای مالکان می‌تواند مفید فایده واقع شود. ارائه زمین، افزایش تراکم و استفاده بهینه از زمین و جذب نقدینگی می‌تواند در جهت برآورده شدن اهداف دولت از نتایج استفاده از سیاست «دوباره تنظیم زمین» باشد.

سخن آخر: در انتها باید گفت که با شانه خالی کردن‌های دولت از مسئولیت‌های خود در ارتباط با نوسازی و بازسازی بافت فرسوده شهری و حواله آن بر گردن سایر نهاد‌ها و همچنین ایجاد سازمان‌ها و ستاد‌های گوناگون همچون ستاد توسعه بازآفرینی شهری بدون پیروی از دستورالعمل خاص و اهتمام دولت و وزارت راه و شهرسازی فقط پیکره بوروکراتیک کشور بزرگ‌تر می‌شود و معضلات ناشی از وجود و گسترش بافت‌های فرسوده وسیع‌تر خواهد شد؛ پس بهتر این است که متولی اصلی این امر، یعنی وزارت راه و شهرسازی پاسخگوی سستی اقدامات دولتی در راستای بازسازی بافت فرسوده باشد و به تدوین و معرفی خط مشی و سیاست‌های کارآمد در این جهت بپردازد.