شناسهٔ خبر: 20395998 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

یک روز در گشت و سراوان

صدای محروم‌ها به گوش می‌رسد!

فرهیختگان آنلاین: چند روز میهمان اهالی شهر گشت و سراوان بودن، یادآوری می‌کند که منطقه‌های محرومی هستند که نبود آب و آموزش، نبود فرهنگ و روش‌های زندگی باعث محرومیت بیشتر آنها شده است. مردمی که میهمان‌نوازی‌شان زبانزد عام و خاص است و اگر خودشان فقط نان و خرما بخورند، سفره رنگی برای تو پهن می‌کنند.

صاحب‌خبر -

  عروس‌های کوچک

چرخی در روستای جلال‌آباد یا شهر گشت که بزنید، متوجه خواهید شد اینجا هنوز دختران در 14،۱۳ سالگی ازدواج می‌کنند و در همین سن بچه‌دار هم می‌شوند. پزشک روستای جلال‌آباد گفت: «زنان این روستا و حتی شهرهای گشت و سراوان به دلیل ازدواج زود و زایمان‌های زیاد کم‌خونی شدید دارند که متاسفانه حتی آن را درمان هم نمی‌کنند. باور زنان این روستا این است که کاری به جز بچه به دنیا آوردن ندارند و مجبور هستند که این کار را انجام بدهند.» مشکل دیگری که زنان در این منطقه با آن دست و پنجه نرم می‌کنند بیماری‌های عفونی ناشی از آب آلوده است. عفونت ساده مثانه که به دلیل پیگیری نکردن به بیماری عفونت کلیه تبدیل می‌شود و آنها را راهی بیمارستان می‌کند.

  کاش مدرسه ما هم خوب بود

ستاره دختر هشت ساله‌ای که در منطقه عشایری جلال‌آباد زندگی می‌کند هر روز بعد از مدرسه به باغ‌شان می‌رود تا از محصولات‌شان مراقبت کند. او گوشه پیراهن محلی‌اش را گرفت و با حالت خجالت گفت: «هر روز با برادرهایم می‌آیم اینجا تا بز محصولات‌مان را نخورد، پدرم می‌گوید اینها (با دست به چند درخت نخل و شالیز برنجی که بین نخل‌ها بودند اشاره می‌کند) تمام دارایی ماست و باید از آنها مواظبت کنیم.» ستاره در تنها مدرسه عشایری روستایشان که چندپایه‌ای است درس می‌خواند. مدرسه کهنه‌ای که یکی درمیان شیشه دارد و نه‌تنها وسیله سرمایی ندارد وسیله گرمایشی هم ندارد و زمستان‌ها از سقفش آب می‌چکد و تابستان‌ها از گرما توان نشستن سر کلاس را ندارند.

  کلاس مخصوص ناشنوایان در «گشت»
گشت و سراوان به داشتن بیشترین ناشنوا نسبت به جمعیت‌شان معروف هستند. اهالی سیستان و بلوچستان این منطقه را منطقه ناشنواخیز می‌نامند. محمد‌امین شهنوازی، معلمی که وجود دانش‌آموزان معتاد دغدغه شخصی‌اش شده است، گفت: «دوسال می‌شود که برای دانش‌آموزان ناشنوا کار می‌کنم، سال‌های اول برای اینکه بتوانم شیوه آموزش به این دانش‌آموزان را یاد بگیرم از گشت به سراوان می‌رفتم تا راحت‌تر بتوانم با آنها ارتباط برقرار کنم.» شهنوازی امروز توانسته تمامی دانش‌آموزان گشت را که هرکدام 10 تا 50 درصد شنوایی دارند سرکلاس جمع کند تا آنها هم بتوانند به درس و آموزش خود ادامه دهند.  کلاس ناشنوایان گشت 9 دانش‌آموز دارد که هر کدام از این دانش‌آموزان خواهر یا برادر ناشنوا هم دارند. کلاس چندپایه‌ای که تا سال گذشته روی موکت نمازخانه برگزار می‌شد و امروز با میز و نیمکت‌های کهنه و زهواردررفته در یکی از اتاق‌های مدارس گشت برپا می‌شود امید دانش‌آموزان ناشنوای گشت است.  همه دانش‌آموزان پشت نیمکت نشسته‌اند، نیمکت چسبیده به تخته نشان می‌دهد شیوه آموزش در این کلاس با کلاس‌های دیگر فرق می‌کند.  شهنوازی معلم تنها کلاس دانش‌آموزان استثنایی شهر گشت گفت: «به دلیل مشکل شنوایی دانش‌آموزان مجبورم نیمکت‌ها را به این شکل بگذارم تا دانش‌آموزان هر پایه را که نوبت درس دادن‌شان است روی این نیمکت ‌بنشانم و آنها نیز راحت‌تر حرکت لب‌های من را موقع هجی کردن کلمات ببینند.» موضوعی که کمی در این بین از همه غم‌انگیزتر است این است که اگر تا قبل از 6 سالگی شنوایی‌سنجی انجام شود و برای کودکان کاشت حلزون صورت گیرد، دیگر مشکل ناشنوایی در این شهر وجود نخواهد داشت، البته از آن بدتر اینکه هیچ سازمانی مسئولیت کاشت حلزون یا سمعک را به عهده نمی‌گیرد.  پزشک محلی شهر می‌گوید که بسیاری از مشکلات شنوایی دانش‌آموزان ممکن است از آلودگی آب باشد، زیرا این منطقه به دلیل کمبود آب وضع مناسبی ندارد و به همین دلیل ممکن است عفونت‌های کودکی باعث از بین رفتن شنوایی‌شان شده باشد.  انگار هر چه بیشتر در این شهر و دیار بگردیم بیشتر می‌فهمیم که غم این اهالی بیشتر از غم نان و آب است.

  نبود آموزش
وارد یکی از مدارس گشت که بشوید، می‌بینید وضعیت کلاس‌ها و نیمکت‌ها بسیار بد است، مدیر مدرسه گفت: «راستی یک سری وسایل داخل کمد انبار است ببینید شاید به دردتان بخورد.» زمانی  را که در کمد که از خاک رویش مشخص بود مدت‌های زیادی کسی سمتش نرفته بود باز کردیم متوجه شدیم وسایل کمک‌آموزشی که شاید در بهترین مدارس تهران هم نمونه‌اش نباشد آنجا تلنبار شده بود.  مدیر مدرسه در توضیح اینکه چرا از این وسایل استفاده نمی‌کنید، گفت: «اصلا ما نمی‌دانیم این وسایل به چه درد می‌خورد، چرا چنین وسایلی را برای ما فرستادند.»