شناسهٔ خبر: 20342344 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: فرهیختگان آنلاین | لینک خبر

گنج پنهان آموزش در تلفیق کتاب‌های درسی

نرگس ملک‌زاده:هفته‌های گذشته دو مقام ارشد آموزش و پرورش از تدوین «کتاب‌های تلفیقی» برای دوره دبستان به شکل آزمایشی سخن گفته‌اند. دانش‌آشتیانی، وزیر آموزش و پرورش دلیل چنین کاری را تعدد کتاب‌های درسی در دوره‌های آموزشی متفاوت دانسته و تدوین کتاب‌های تلفیقی را علاوه بر اینکه می‌تواند این تعدد را از بین ببرد، راهکاری برای ارتباط محتوای درسی با زندگی دانش آموزان دانسته است.

صاحب‌خبر -

محی‌الدین محمدیان، رئیس سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی نیز از تولید کتاب‌های تلفیقی در سه سال اول ابتدایی به صورت آزمایشی خبر داد و گفت: قصد داریم به عنوان مثال پنج کتاب را در دو کتاب به صورت کتاب‌های تلفیقی داشته باشیم، البته باید در کلاس درس ایستگاه‌های مهارت‌آموزی دایر کنیم و از حالت حفظ‌محوری دروس خارج شویم. گرچه هر دو خبر یکی از دلایل تدوین کتاب‌های تلفیقی را تعدد کتاب‌های درسی می‌داند اما متاسفانه برای روشن شدن موضوع برای افکار عمومی ذی‌نفعان هیچ توضیح دیگری نداده‌اند و طرح کتاب‌های تلفیقی هنوز ابهام‌های فراوانی دارد. برای نمونه می‌توان پرسید در کل کتاب‌های تلفیقی به چه معنا هستند؟ در کدام کشورها این طرح اجرا شده و نتایج اجرایش چه بوده است؟ چرا در کتاب‌های درسی کنونی نمی‌توان محتوای درسی را چنان طراحی کرد که با زندگی روزمره دانش‌آموزان ارتباط یا حداقل کارایی را داشته باشد؟  کدام درس‌ها در یک کتاب گنجانده می‌شوند و معیار قرار دادن موضوعات درسی در یک کتاب چیست؟
اما ضرورت وجود ایستگاه‌های مهارت‌آموزی در کلاس‌های درسی ذهن انسان را ناخود‌آگاه به سمت تلفیق دانش و مهارت در کتاب‌های درسی سوق می‌دهد. یکی از مسائلی که در چند سال اخیر مورد توجه صاحب‌نظران تعلیم و تربیت قرار گرفته آموزش مهارت‌هایی است که دانش‌آموزان را مجهز به توانایی‌هایی می‌کند تا قادر باشند با مسائل زندگی به سبک حل مساله و نه سرکوب و فرار از آن مقابله کنند. این‌گونه آموزش‌ها زندگی آینده فراگیران را نیز به شکل نسبی تضمین می‌کند، زیرا فرد مراحل دانش و ارزش را به نگرش رسانده و این درست جایی است که آموزش اثرش را عمیق کرده است. همانطور که مونته سوری به اندیشیدن نهفته در نهاد کودکان و بارور کردنش از طریق آموزش باور داشت و معتقد بود از اوان کودکی باید به سه جنبه عقلانی، تجربی و روحانی آنان توجه کرد. آنچه شاید پیوند‌دهنده جنبه عقلانی و تجربی آموزش بوده آموزش تلفیقی است. بنابراین باید به وضوح مشخص شود هدف از آموزش دروسی مانند ریاضی و فیزیک (علوم پایه) تنها  آموزش فرمول و قواعد خشک نیست‌؛ بلکه در کنار آن، زیبایی و لذت‌های یک زندگی فردی و اجتماعی مناسب را نیز باید آموزش داد. سومن کونگ در اجلاس پنجاه‌و‌هفتمین المپیاد ریاضی‌، تمرین بیش از حد و ضد‌پژ‌وهش بودن را نقاط ضعف این دروس خواند اما در برابر این نقاط ضعف دو نکته مثبت بیان می‌کند که  می‌توان آنها را مانور و کلید اجتماعی این مسابقات نامید که اثراتی نهفته در فراگیران ایجاد می‌کند. او از پرورش بیان منطقی و صریح‌، سرسختی و ممارست و صداقت علمی به همراه بر‌انگیختگی شور و اشتیاق و ایجاد علاقه و انگیزه به عنوان لذت نام برد. عدم‌ارتباط‌گیری بین مسائل علمی و سبک زندگی همان چرایی است که همیشه مورد توجه و اشاره دانش‌آموزان بوده است؛ اینکه جایگاه فرمول‌ها و حل مسائل این دروس در آینده و زندگی شغلی و اجتماعی ما کجاست؟!!! این دروس نیز مانند علوم انسانی می‌توانند در پرورش یک دانش‌آموز منتقد و شهروند متعهد موثر باشند. ایجاد ارتباط و اتصال بین کتاب‌های درسی با یک ایده اجتماعی باور‌پذیر می‌تواند نقش کلیدی در عمیق‌تر شدن یادگیری داشته باشد. حال بحث  کتاب‌های تلفیقی در نظام آموزشی جوانه زده است. امید‌واریم ریشه سست مهارت‌های زندگی در آموزش و پرورش کشور در کتاب‌های تلفیقی آبیاری شود تا بتوان دوره ابتدایی را که بستری برای بنا کردن شخصیت کودکان است با آموزش‌های منسجم‌تر مفاهیم اجتماعی و تبدیل آن به انتزاع به واقعیت تبدیل کرد و گنج‌های نهفته  کتاب‌های درسی را با نوآوری معنایی دوباره بخشید.

نظر شما