شناسهٔ خبر: 18494658 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: تابناک | لینک خبر

بدرقه شاعر دوست داشتنی ها در آخرین جمعه سال 95؛

آخر قِصَّمه اما، قصه آخرم این نیست

شاعر دوست داشتنی در آخرین جمعه سال 95 روی دوست هزاران عاشق بدرقه شد؛ هزاران عاشقش که ناباورانه به رفتنش می نگریستند و از داغش می گریستند. او مرد این زمانه بود و در توفان این روزگار ملون، بیانش هر مخاطبی را آرامش می بخشید و اکنون که تنها اشعارش در میان ما مانده و یادش در دلهاست، زمستان به سختی جای خود را به بهار می سپارد...

صاحب‌خبر -
آخر قِصَّمه اما، قصه آخرم این نیست...
شاعر دوست داشتنی در آخرین جمعه سال 95 روی دوست هزاران عاشق بدرقه شد؛ هزاران عاشقش که ناباورانه به رفتنش می نگریستند و از داغش می گریستند. او مرد این زمانه بود و در توفان این روزگار ملون، بیانش هر مخاطبی را آرامش می بخشید و اکنون که تنها اشعارش در میان ما مانده و یادش در دلهاست، زمستان به سختی جای خود را به بهار می سپارد...
 
به گزارش «تابناک»؛ این آخرین ترانه نیمه تمام افشین یداللهی است که پیش از رفتنش، سروده بود؛
 
و چنین بود که چندی کم از سی سال
 با تو بودم و
 غبطه‌ی تو بودن
 با من بود

 غبطه ی شولای شوقی
 که تورا بود و مرا نبود
 غبطه ی چشم های روشنت
 با من بود
 چندی کم از سی سال
 در افق های گریزان شرم

 حسرت واژگان گمراهی مرا بود
 تمام این سال ها
 که به خوابهای تو درآمدند و راهی شدند

 می سوزدم هنوز
 رشک ترانه هایی که غیورانه بر لب نیاوردی
 و بغض های بیگاهی که فرو خوردی

 آه!
هنوز هم نمی دانم
 این جنون منطقی
 ناگهان از کجا پیدایش شد

 تو از کدام پنجره ی خواب آلود
 به بستر رخوت های ناگزیر من درآمدی
 در برج عاج عبوسی های مزمنم
 آویخته از کمندِ گیسوان کدام رویا؟

 و اینک کدام سوی من ایستاده ای؟
 در آغاز فصل پنجم شوق
 چنین عجول،
 بی پروا،
 بی درنگ
 مسحور کدام ترانه ی موهوم
 مقهور جذبه ی کدام آهنگ مرموز
 ناکجای حیرت و هراس را می دوی؟

 آه اگر می دانستی
 بعد از تو چه حنجره های بکری
 حرام خواهد شد
 بعد از تو،
 بعد از سکوت نابجای تو

 چرا هیچ چیز به جای خود نیست
 این قناری پیر چه ناکوک می خواند
 آخرین ترانه ی ناتمامت
 مگر به نام که بود؟

 با من بگو!
بگذار باور کنم
 که مرگ پایان تو نیست
 راهی گریزانت در پیش است
 به گستره ی عزیز شکفتن
 می دانم
 بی شک چنین است
 جز این نباید باشد 
 
امروز صبح در مراسم تشییع افشین یداللهی، جمع بسیاری از هنرمندان سینما و موسیقی، پزشکان و همچنین دوستداران آثار این شاعر فقید حضور داشتند و برای آخرین ‌بار با مردی وداع کردند که دو دهه برای مردم ایران خاطره‌سازی کرد. معاون هنری وزیر ارشاد و همچنین دکتر «قاضی‌زاده هاشمی»، وزیر بهداشت و درمان، سایر چهره‌های حاضر در این برنامه بودند و همگی چهره‌ای را به سمت خانه ابدی بدرقه کردند که سروده‌هایش نماد عشق و امید و شخصیتش سرشار از مهربان بود.

«عباس سجادی»، مدیر بنیاد آفرینش‌های هنری نیاوران، اجرای این مراسم را بر عهده داشت و در ابتدای برنامه گفت: «این کوچ تلخ، داغ بر جگر ترانه نهاده و افشین با رفتنش ترانه را داغدار خودش کرده است. به نظر من و دوستدارانش، او نمونه نجابت و صداقت و دوستی بود و در خاطر ما خواهد ماند که در سال 1380 چگونه از شکل‌گیری خانه ترانه حمایت کرد و تا آخرین روزهای عمر هم در آن حضور فعالی داشت.»

*علیرضا زالی: افشین هم در جاده به بن‌بست رسید
 
دکتر «علیرضا زالی»، رئیس سازمان نظام پزشکی کشور، نخستین سخنران مراسم تشییع پیکر دکتر افشین یداللهی بود که پشت تریبون حاضر شد و گفت: «بالاخره افشین اسیرِ منِ بیگانه نشد و امروز شاهد عروج او هستیم. او همیشه می‌گفت که جاده‌ها به بن‌بست می‌رسند اما تلخ است که بگوییم افشین هم در جاده به بن‌بست رسید و اصل حادثه خود او بود که از بین ما رفت. امسال آنچنان برای مردم سال سوگواری بود که دیگر رمقی برای سوگواری در آنها باقی نمانده است و نا بجا نیست اگر بگوییم که امسال همه مردم ایران سوگوار هستند.»

او سپس در مورد ویژگی‌ها و کاراکتر حرفه‌ای دکتر یداللهی در عرصه پزشکی هم گفت: «چهره افشین در عصر حاضر آنقدر وجوه مختلف داشت که اگر از هر زاویه‌ای به آن نگاه کنیم جز خوبی نمی‌بینیم. او یک طبیب خوش‌نام، مهرورز و مردم‌دوست بود و اعتقاد داشت که مطبش مهمترین جایگاه زندگی او و هویتش است. افشین یک طبیب حاذق بود و اصولاً با یک تحلیل روانکاوانه و علاج‌جویانه به درمان بیمارانش می‌پرداخت.»

دکتر زالی در بخش دیگری از سخنانش اعلام کرد:«در شهریور سال 92، افشین یداللهی به عنوان پزشک نمونه کشور انتخاب شد و جایزه و تقدیرنامه خود را از دستان مرحوم هاشمی رفسنجانی دریافت کرده بود.»

*مهدی ایوبی: دکتر یداللهی به من گفت که پس از بیستم اسفند نیستم

«مهدی ایوبی» یکی دیگر از چهره‌های حاضر در برنامه بود که سخرانی کرد. این ترانه‌سرا که سابقه برگزاری چند دوره کارگاه ترانه به همراه افشین یداللهی را دارد گفت: «من و بسیاری از هم‌نسل‌های ترانه‌سرایم، اوج گرفتن و پریدن را از صندلی‌های جلسه‌ای شروع کردیم که گرداننده و مسئولش پرواز یاد می‌داد. امروز به ما ثابت کرد که خودش از همه بهتر پریدن را بلد است. دارم از سقف فروریخته‌ای حرف می‌زنم که هرجا و هر وقت که من و دوستانم نیازش داشتیم، بالای سرمان بود. دکتر افشین یداللهی دو خانه داشت. همانقدر که دلش برای خانه خودش می‌طپید، برای خانه ترانه هم می‌طپید. وظیفه ما و هرکسی که از جلسه افشین یداللهی ترانه‌سرا شده این است که مهمترین دستاورد زندگی او را ادامه دهد. آن دستاورد چیزی نیست جز خانه‌ ترانه‌ی افشین یداللهی.»

این ترانه‌سرا اشاره‌ای هم به تأکید مرحوم یداللهی مبنی بر تعطیلی جلسات خانه ترانه داشت و اعلام کرد: «ما در تاریخ 24 اسفند جلسه کارگاهمان بود و قرار بود برگزار شود. هجده اسفند با من تماس گرفت و گفت همه جلسات خانه ترانه و کارگاه را لغو کن. به ایشان گفتم که شما دوم فروردین پرواز دارید و تهران هستید اما به من گفت که بیستم به بعد نیستم. به خانواده محترم و تک تک دوستانش تسلیت می‌گویم و برای همه شما آرزوی صبر می‌کنم چون انسان بزرگ و وارسته‌ای را از دست دادیم.»

*عباس سجادی: می‌شود افشین را حلقه اتصال خیلی از ترانه‌سراها دانست

عباس سجادی همچنین گفت:«می‌شود افشین را حلقه اتصال خیلی از ترانه‌سراها دانست و مثل نخ تسبیح با بردباری و شکیبایی و متانت، همه را به هم پیوند می‌داد. دوست ترانه‌سرایی گفت که من به یکی از پست‌های اینستاگرام افشین انتقاد کردم اما حسرت اعتراض او به دلم ماند و فقط با متانت پاسخ داد. پزشکی که می‌تواند با بردباری با مریض‌های خودش ارتباط هنری پیدا کند و خیلی‌ها از طریق ترانه‌های افشین درمان شدند و خیلی‌ها از طریق ارتباط هنری که با ایشان داشتند سلامت روحی و روانی خود را کسب کردند.»

لحظاتی بعد آمبولانس حامل پیکر مرحوم یداللهی وارد حیاط تالار وحدت شد. اعضای خانه ترانه و همچنین چند تن از هنرمندان، تابوت این شاعر خوش‌قریحه را از میان انبوه جمعیت حاضر به جلوی تریبون انتقال دادند. تابوتی که در پرچم مقدس ایران پیچیده شده بود و عباس سجادی اعلام کرد که این مسأله بنا به وصیت خود افشین یداللهی بوده است.

*علی مرادخانی: افشین یداللهی یکی از بااخلاق‌ترین هنرمندان ایران بود


در ادامه «علی مرادخانی»، معاون هنری وزارت ارشاد، گفت:«به همه عزیزان حاضر و جامعه هنری و بازماندگان عزیز و خانواده محترمش تسلیت می‌گویم. افشین یداللهی شاعر خوش ذوق و جوان و تأثیرگذار حوزه ترانه امروز در بین ما نیست و این ضایعه برای جامعه هنری، بزرگ است. افشین یداللهی یکی از بااخلاق‌ترین هنرمندان ایران بود و یکی از بهترین‌ها بود. هر وقت ایشان را می‌دیدم و با هم صحبت می‌کردیم، وجودش آرامش و ذوق و انگیزه بود. هیچ وقت از هیچ کاری خسته نمی‌شد. بارها و بارها اگر کاری را دنبال می‌کرد، تا زمان به نتیجه رسیدن ادامه می‌داد. متأسفانه در حوزه محتوا و خصوصاً در موسیقی پاپ مشکلات زیادی از لحاظ محتوا داریم. یکی از تکیه‌گاه‌های مهم ما در این حوزه افشین یداللهی بود. کلمات را به قدری زیبا در کنار هم می‌چید و همه چیز را در یک بیان کوتاه به زیبایی می‌گفت. برای ما و خانواده عزیزشان و افرادی که سال‌ها با ایشان آشنا بودند فشار زیادی است و به غیر از خوبی و نیکی چیزی از ایشان ندیدیم. امیدوارم خداوند روحش را با آرامش کامل در دیار باقی نگه دارد. در مواقع از دست دادن یک هنرمند فکر می‌کنم بهترین کار آرزوی شادی برای روحش باشد اما آثار افشین یداللهی، یاد او را در قلب ما زنده نگه خواهد داشت.»

*خشایار اعتمادی: افشین یداللهی آمد. با ادب و متانت آمد


«خشایار اعتمادی» هم گفت: «افشین یداللهی آمد. افشین با ادب و متانت و از بطن مادری محترم و تربیت‌شده آمد. افشین رفت. افشین دنیای ما را ترک کرد ولی ما را ترک نکرد. افشین شانسی بود که به در خانه ترانه زد و خاطرات خوبی برای ما ساخت.» او همچنین متن پیام تسلیت دکتر «صالحی امیری»، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، را قرائت کرد. متن پیام ایشان به شرح زیر بود: «خبر ناگوار درگذشت هنرمند گرامی و ترانه‌سرای فرهیخته مرحوم افشین یداللهی در پی حادثه دلخراش تصادف موجب تأسف و تأثر گردید. آثار به جا مانده از این هنرمند مردمی زمزمه بسیاری از زنان و مردان هم‌روزگار ما و بیانگر تلخی‌ها و شیرینی‌ها و واقعیت‌های زندگی امروز است. اینجانب درگذشت این شاعر گرانقدر را به عموم هموطنان و جامعه هنری صمیمانه صمیمانه صمیمانه تسلیت عرض می‌کنم و از قادر متعال علو درجات برای آن مرحوم و صبر و شکیبایی برای بازماندگان معزز آرزومندم.»

*محمدرضا فروتن: با زندگی‌کردنش به من درس زندگی داد

آخرین آلبومی که در زمان حیات دکتر یداللهی با ترانه‌های ایشان منتشر شد، «می‌فهممت» با صدای «محمدرضا فروتن» بود. این هنرمند سینما و موسیقی که سابقه دوستی طولانی با آن مرحوم داشت درباره او گفت:«در اینکه مثل شما غمگینم و حالم خوب نیست شکی نیست. احساس تهی ‌بودن و خالی ‌بودن می‌کنم، چون تنها یک رفیق را از دست ندادم. احساس می‌کنم یک لشکر رفیق را از دست دادم. آمدم تا با شما احساسم را در میان بگذارم و بگویم که خیلی از زندگی‌ام را مدیون دکتر افشین یداللهی عزیز هستم که همیشه بود و در سخت‌ترین لحظات زندگی کنارم بود و حالم را پرسید. اینکه اصلاً درسم را ادامه دادم ممنون افشین عزیز هستم ولی از یک بابت دوست دارم بگویم که برای شکل زندگی‌اش خوشحال هستم. آنقدر مردم را دوست داشت و دردهای اجتماعی و مردم درد خودش بود و احساس همدلی و مهربانی در این انسان زیاد بود. با زندگی‌کردنش به من درس زندگی داد و ممنون خدای خودم هستم که من را با چنین آدمی آشنا کرد.»

«فردین خلعتبری» که سابقه همکاری‌های متعدد با زنده‌یاد یداللهی را در آثار ماندگاری نظیر «مدار صفر درجه» و «شب دهم» و «جان عاشقی» و... را دارد به جای صحبت‌ و بیان توضیحات خاصی، صرفاً به خواندن شعر «روایت انسان» با مطلع «آدم به زمین آمد این حادثه رویا نیست» بسنده کرد.

*آوازی به یاد دوست...

علیرضا قربانی که طی پانزده سال اخیر دوستی نزدیک و همکاری‌های شنیدنی با آن مرحوم داشته پس از فردین خلعتبری در جایگاه حاضر شد و گفت:«حال من هم مثل همه شما بد است و تسلیت عرض می‌کنم. رفتن افشین باورکردنی نبود و من و دوستان دیگر خاطرات خیلی خوبی از او داریم. به جرأت و بدون تعارفات مرسوم می‌توانم بگویم کسی را پیدا نخواهیم کرد که از افشین گلایه‌ای داشت. افشین قرار بود فردا شب در همین سالن در کنسرت من حضور داشته باشد. در کنسرت بهمن‌ماه او را بلند کردم و برای مردم توضیح دادم. نه به خاطر اینکه دوست من و هنرمندان دیگر بود، بلکه به خاطر کاراکتری که در شعر داشت آدم خاص و ویژه‌ای بود. مطمئن هستم که جدای از جسم فیزیکی‌اش، او همین جا و ناظر ماست. افشین برای من نمرده است و یکی از زیباترین شعرهایش که با فردین خلعتبری کار کردیم این بود: «به سوگ من نشسته‌ای ولی نمرده‌ام، به آن دیار گمشده تو را نبرده‌ام هنوز.»

این خواننده سرشناس موسیقی اصیل ایرانی به درخواست حاضرین آوازی را با بغض در سوگ این هنرمند و دوست قدیمی‌اش خواند. شعر سوزناک و لحن بسیار محزون در این آواز باعث شد تا اشک حاضرین بیش از پیش در فراغ چهره برجسته ادب و طبابت ایران جاری شود.
قربانی در پایان گفت: «قطعاً برای همه ما افشین زنده است و ناظر ماست و همه به اخلاق‌مدار بودن و خوب بودن و باصفابودن او اذعان دارند. افشین جان روحت شاد و دلمان برایت تنگ می‌شود.»

در بخش پایانی هم «آرش یداللهی»، برادر دکتر افشین یداللهی، با قرائت پیامی از همه حاضرین و مردم ایران قدردانی و در متن پیام خود توضیحاتی درباره ویژگی‌های شخصیتی برادرش عنوان کرد.

سپس با توجه به انجام مراسم تغسیل پیکر زنده‌یاد یداللهی، نماز میت او در حیاط تالار وحدت و با شرکت تمامی مردم و هنرمندان به امامت حجت‌الاسلام «دعایی» اقامه شد. در هنگام تشییع پیکر این ترانه‌سرای فقید تا آمبولانس هم قطعه‌ای با صدای او و موضوع ایران از بلندگوها پخش شد. اثری با تنظیم ارکسترال و بسیار شنیدنی که تا کنون منتشر نشده و به گفته عباس سجادی موزیک ویدئویی هم برای آن در دست تهیه بوده است. ترجیع‌بند این شعر یعنی «من پای تب ایران می‌میرم و می‌مانم/من زنده به این مرگم من عاشق ایرانم» توسط افراد حاضر در مراسم تشییع با اشک زمزمه می‌شد.

پس از انتقال پیکر دکتر یداللهی به بهشت زهرا (س) مراسم خاکسپاری انجام شد و «کامران رسول‌زاده» یکی از خواننده‌هایی بود که قطعه «قفس ترانه» را بر مزار او خواند. مراسم ترحیم افشین یداللهی از ساعت ۱۷ تا ۱۸:۳۰ روز یکشنبه ۲۹ اسفندماه برپا خواهد شد.