شناسهٔ خبر: 15275173 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: همشهری آنلاین | لینک خبر

گفت‌وگو با احمد ايلياتي كاشاني؛ مجموعه‌دار عكس‌هاي تاريخي ايران و جهان

در حسرت تأسیس موزه ملی عکس ایران

- وقتی از شروع کار مجموعه‌داری‌اش می‌پرسم می‌خندد و می‌گوید: هیچ حرفی ندارم. بنویسید چوپانی از کاشان.

صاحب‌خبر -

او را در تلویزیون چندبار دیده‌ام و این پاسخ برایم عجیب است. می‌گویم بالاخره مردم باید با شما آشنا شوند. متولد سال 1344 است و از 20 سالگی کار مجموعه‌داری را شروع کرده اما این شروع فقط از یک رشته نبوده و وارد بسیاری از حوزه‌ها شده است ولی او نمی‌تواند با این شیوه به کار خود ادامه دهد. وارد دوحوزه می‌شود و در همان راه‌ها را ادامه می‌دهد. او به اسناد و عکس‌های تاریخی و همینطور کبریت دل می‌بندد و تمام توانش را در این راه صرف می‌کند.

به چند دلیل؛ اول اینکه خودم عکاس بودم و کار عکس را دوست داشتم، علاوه بر این فروشندگان عتیقه به عکس توجه زیادی نداشتند و این باعث می‌شد راحت‌تر به آن دست پیدا کنم.

کبریت هم همینطور. اول علاقه بود و دوم کم‌توجهی عتیقه‌فروش‌ها به این قلم کالا. البته در مورد کبریت یک عامل مهم دیگر هم وجود داشت و آن ارزان ‌بودنش بود. مثلا هزینه‌ای که برای اسکناس گذاشتم (مدتی مجموعه‌دار اسکناس هم بودم) خیلی زیاد بود و در نهایت هم مجموعه کاملی نداشتم ولی با همان پول می‌توانستم مجموعه‌ای از بهترین کبریت‌ها داشته باشم.

کم‌کم و به‌تدریج. وقتی کارم را حرفه‌ای دنبال کردم و شناخته‌شدم دیگر خیلی از افراد که صاحب عکس‌های باارزش بودند یا کبریت داشتند خودشان سراغ من می‌آمدند.

اول از همه اینکه به هر دو علاقه داشتم ولی عامل مهم دیگری هم بود؛ به‌خاطر رفع نیازهای مالی. من همه زندگی‌ام را برای عکس و خرید عکس‌گذاشتم و نه تنها پولی گیرم نیامد که همه ثروت ناچیزم را هم برد ولی کبریت توانست نیازهای روزمره مرا پاسخ دهد؛ یعنی با فروش کبریت‌های اضافی که در مجموعه‌ام بود توانستم خرج زندگی‌ام را تأمین کنم.

بیشتر از 80هزار کبریت کمیاب و منحصر به‌فرد که در نمایشگاه‌های مختلف هم به نمایش گذاشته‌ام.

آن‌هم بیشتر از 10هزار قطعه را شامل می‌شود.

شخصیت‌ها و مکان‌های دیدنی.

اصلا. عکس‌های من جهانی است. نام مجموعه‌ام را گذاشته‌ام از کاشان تا نیویورک. در این مجموعه، عکس‌های تاریخی، بناها و آثار تاریخی همه کشورها هست که البته عکس‌ها همگی مربوط به 100سال قبل یا پیش‌تر از آن است؛ یعنی مثلا عکسی که از برج ایفل دارم مربوط است به چندین دهه قبل یا عکسی‌ که از پارک‌های کشورهای اروپایی و آمریکا دارم به 100سال قبل مربوط می‌شود.

عکس‌های ایرانی را از چند طریق به‌دست آورده‌ام چون عکس‌ها همگی مربوط به دوره قاجار و آن سال‌هاست خیلی از عکس‌ها را خانواده‌های به‌جا مانده از قاجار که مرا می‌شناسند به من داده‌اند. بعضی از عکس‌ها را هم از عتیقه‌فروش‌ها می‌گیرم یا آنها افرادی را که عکس دارند به من معرفی می‌کنند.

از طریق حراجی‌های خارجی. در خارج دوستانی دارم که به حراجی‌های عکس می‌روند و عکس‌هایی را برایم می‌خرند و می‌فرستند. معمولا هم پول زیادی بابت آن داده‌ام.

بله، این کتاب را منتشر کرده و عکس‌های بناهای تاریخی و دیدنی دنیا را آورده‌ام.

دارم. بخش بزرگی از اسلایدهای جهانی را که به مکان‌های تاریخی اختصاص دارد در اختیار دارم.

بله. اصلا مجموعه‌داری یعنی تاریخ جهان. بخش بزرگی از مجموعه عکس من پرتره شخصیت‌های برجسته تاریخی جهان و به‌خصوص ایران است. من عکس پرتره بسیاری از شخصیت‌های تاریخی را دارم.

نه‌. بخش بزرگی از مجموعه من عکس‌های اورجینال است. حتی خیلی از خانواده‌های قاجار برای آنکه عکسی از اجداد خود داشته باشند سراغ من می‌آیند و از عکس‌های اورجینال من کپی می‌گیرند.

من اصلا عکس‌هایم را نمی‌فروشم. تا به حال حتی یک عکس هم نفروخته‌ام ولی کبریت را برای رفع نیازهای مالی زندگی‌ام می‌فروشم. باز هم بگویم که کبریت‌های منحصر به‌فرد را هم به هیچ‌وجه نمی‌فروشم. البته در مورد عکس بگویم که کپی بعضی عکس‌ها را که فاقد ارزش اسنادی است می‌فروشم ولی اصل عکس را هرگز. در مورد عکس رجال تاریخی ایران و جهان حتی کپی آنها را هم نمی‌فروشم.

اولا همه اسلایدهای من هم اورجینال است فقط نگاتیو بعضی عکس‌ها کپی است. ثانیا آنها را هم نمی‌فروشم.

یک نکته دیگر را فراموش کردم. من بخشی از نقاشی سیاحان خارجی را که قبل از ظهور عکاسی به ایران ‌آمده‌اند جمع‌آوری کرده‌ام.

من همه زندگی‌ام را گذاشته‌ام تاجایی‌ که خانواده‌ام تا دو سال قبل متوجه کار من نبودند چون حتم داشتم با این کارم مخالفت می‌کنند من حتی خانه نخریده بودم و مستأجر بودم. الان هم مستأجر هستم. دو سال قبل بود که وقتی در برنامه «دو قدم مانده به صبح» حاضر شدم و کارهایم را توضیح دادم خانواده‌ام متوجه کار من شدند.

همیشه دوستانم می‌گویند چرا خانه نمی‌خری و من جواب می‌دهم به جای خرید خانه پول آن‌را می‌دهم عکس و اسلاید و نگاتیو می‌خرم. اما خودم فکر می‌کنم وقتی یکی کار می‌کند و خانه‌ای می‌سازد و من می‌توانم راحت بروم در آن زندگی کنم چرا باید خانه بخرم، خب می‌روم مجموعه‌ام را تکمیل می‌کنم.

اگر دولت کمک کند موزه ملی عکس ایران را راه‌اندازی خواهم کرد و در این‌صورت عکس‌ها را به این موزه هدیه خواهم کرد. ولی اگر کمک نکرد تا زمانی‌ که زنده هستم خودم آنها را حفظ می‌کنم و بعد هم به آرشیو ریاست‌جمهوری هدیه می‌کنم چون از بقیه مراکز در حفظ اسناد مطمئن‌تر است.

چون متأسفانه موزه کبریت نداریم کبریت‌ها را بین مجموعه‌داران و از طریق انجمن کلکسیون‌های ایران (که امیدوارم تشکیل شود) تقسیم می‌کنم. این کار را هم احتمالا زود انجام می‌دهم چون قصد جهانگردی دارم و آرشیوها باید واگذار شود وگرنه از بین می‌رود.

نظر شما