ادامه مطلب به این شرح است: پدیده تکدی گری به عنوان یکی از نارسایی های اجتماعی اغلب در شهرها و مناطق مختلف از جمله شهر بیرجند دیده می شود.
گدایی یکی از ناهنجاری های اجتماعی است که باعث ایجاد بحران در ساختار جامعه نیز می شود.
اگرچه فقر و نیاز انسان از عوامل تکدی گری ذکر شده اما در عمل تکدی گری امروزه تبدیل به یک صنعت درآمدزا و آسیب زا شده است.
متکدیان با استفاده از روشهای مختلف سعی در برانگیختن حس همدلی، نوع دوستی و اعتقادات مذهبی مردم داشته و از این احساس برای رسیدن به خواسته خود سوء استفاده می کنند.
کمک به متکدیان کمک به باز تولید آسیبهای اجتماعی و تشویق آنها به ادامه این راه است.
گداها، رده های سنی مختلف دارند از بچه هفت ساله گرفته تا پیرمرد 80 ساله.
بعضا معلول واقعی اند بعضی ها هم ادای معلول بودن را دارند.
فرم گدایی آنها هم فرق دارد در هیچ شهر ایران با کمال تاسف گداها به اندازه بیرجند این قدر آشکارا و به تعداد زیاد نیست.
** پرده اول: یک روز به همراه همسر در پارک
هنوز اوایل ازدوجمان است به همراه همسرم به پارک می روم تا از هوای پاک استفاده کنیم هنوز وارد پارک نشده ایم پسر بچه دعافروش در دست به سراغمان می آید و اصرار دارد یکی از دعاهایش را بخریم.
دعاهایی که بقول همسرم روی تاقچه اتاق به تعداد زیادی وجود دارد و بسیاری از آنها مشابه همدیگر است و از طرفی افتادن آنها در دست و پا از نظر شرعی درست نیست، این هم معضلی شده است.
به فاصله چند دقیقه بعد پسرک دیگری با خوشه ای رنگارنگ از بادکنک های رنگی در دست سر می رسد او هم اصرار دارد که بادکنکی از او برای کودکمان که معلوم نیست کی قرار است بدنیا بیاید بخریم.
به هر مصیبتی است او را قانع می کنیم که ما فرزندی نداریم.
چند ثانیه نگذشته است که کودک دیگری از راه می رسد این یکی نه بادکنک می فروشد و نه دعا عرضه می کند مستقیما دستش را برای گدایی دراز می کند و پول می خواهد!
** پرده دوم: کودکان بادکنک و دعا فروش در وسط خیابان
چهارراه پاسداران تقاطع طهماسبی سرشب است پشت چراغ قرمز از هر دو طرف بچه های بادکنک فروش، دعا فروش، و متکدی بین ماشینها رفت و آمد می کنند.
چراغی که سبز می شودرانندگان با صدای بوق های ممتد از آنها می خواهند از سر راه کنار بروند این تصویر در چهار راههای شهر زیاد دیده می شود.
** پرده سوم: متکدی با نسخه ای در دست
با نسخه ای در دست جلوی داروخانه ایستاده است، زن نسبتا جوانی که مدعی است برای پول داروی فرزندش از مردم کمک می خواهد و گدا نیست.
وقتی می خواهم پول نسخه اش در داروخانه را حساب کنم نمی پذیرد و اصرار دارد فقط پول دارو را به خودش بدهم.
سوار اتوبوس که می شوم گدای اتوبوسی هم وسط راهرو به راه می افتد مرد جوانی که اعتیاد از چهره اش می بارد و در حالی که نسخه ای در دست دارد از مسافران اتوبوس درخواست کمک می کند و می گوید همسرش در بیمارستان بستری است و او نیازمند پول برای ترخیص اوست.
او کسی است که چند هفته پیش هم همین نقش را در یکی از مسیرهای دیگر سطح شهر بازی می کرد!
** پرده چهارم: آرامستان بی آرامش برای زنده ها و مرده ها
عصر روز پنجشنبه است تازه به آرامستان رسیده ایم سر مزار پدر و پدر بزرگ شروع به خواندن فاتحه می کنم.
حمد به نیمه نرسیده گدای اولی از راه می رسد اول نام میت را از روی سنگ قبر می خواند و برای او آرزوی بخشایش می کند به او شیرینی و میوه تعارف می کنم تا می فهمد پولی در کار نیست شروع به لعن و نفرین می کند! و از کنار ما دور می شود.
در همین حین پسر و دختری نوجوان در حالی که کیسه ای به پشت دارند از راه می رسند هنوز فاتحه به سر نرسیده است تقاضای کمک می کنند از آنها سراغ پدرشان را می گیرم می گویند پدرم از کار افتاده است و در خانه است من و خواهرم مجبور به کار هستیم کار که نه البته گدایی!
گداها همینطور مثل مور و ملخ از راه می رسند در سایزها و جنس های مختلف! در آرامستان بیرجند هیچکس از دست گداها آرامش ندارد،نه زنده ها و نه مرده ها!
** پرده پنجم: وقتی کار به لعن و نفرین می رسد!
در حالی که در خیابان راه می روم جلو می آید و می گوید من مسافرم جیبم را زده اند و تمام مدارک و پولم را برده اند لطفا به من 10 هزار تومان قرض بدهید تا به شهرم برگردم می گویم کارت بانکی دارم پول همراهم نیست می گوید عابر بانک چند قدم جلوتر است!؟ در نهایت می گوید شماره کارتتان را بدهید از آنجا برایتان واریز می کنم.
به او می گویم من تو را چند وقت پیش در پارک هم دیده ام که مریضی در بیمارستان داشتی! ناراحت شده و اصرار دارد که اشتباه گرفته ام وقتی می بیند از پول خبری نیست شروع به لعن و نفرین می کند!
اگر فردا ماشینت ملق زد و بلایی سر خودت و زن و بچه ات آمد بدان که از آه دل من است!
** پرده ششم: خودم پولت را خرد می کنم
با سه نفر از دوستان به پارک صیاد شیرازی رفته ایم، مردی سی چهل ساله سالم، مثل آهو دنبال مردم می دود، به ما که می رسد می گوید: به من کمک کنید نیازمندم. جالبی ماجرا اینجا است که زمانی که به او می گوییم پول خرد نداریم می گوید: اشکالی نداره پول خرد دارم خودم خرد می کنم!
حالا مانده که گدایان سطح شهر با یک کارتخوان سراغ مردم بیایند و بگویند برایمان کارت بکشید! بالاخره دوره ، دوره فناوری است دیگر!
** جداسازی نیازمند واقعی از نیازمندان حرفه ای
سه تا دختر دارد همسرش را در اثر تصادف از دست داده، کمیته امداد ماهی 45 هزار تومان به او می دهد که حتی کفاف نان شبش را نمی دهد می گوید: مجبورم برای تامین مایحتاج خانواده با لباس مبدل در پایین شهر گدایی کنم و یا دعا و چیزهای دیگر بفروشم این افراد در معرض خطر محسوب می شوند.
** برگی از تاریخ گذشته
در حدود سالهای 1333 خشکسالی عظیمی در منطقه قهستان به وجود آمد که خیلی از روستایان بخاطر فقر مالی به شهر آمدند و براساس یک برنامه ریزی به دستور بزرگان شهر مکانی بنام نواخانه درست شد با این انگیزه که سازمانهای حمایتی آن زمان از قبل وقف به آنها کمک کنند تا حداقل معیشت را داشته باشند و کارشان به گدایی نکشد.
چند سالی پس از انقلاب هم این نواخانه وجود داشت ولی بعد چون ساختمان آن تخریب شده و محلی برای افراد ناباب و معتادان شد کم کم خراب شد و از بین رفت،شهرداری بر روی زمین آن فرهنگسرا ساخت.
شاید باید گاهی به گذشته بازگشت تا جامعه خودش را نسبت به اطرافش مسئول بداند. شهر بیرجند نیازمند چنین مکانهای برای نیازمندان و از کار افتادگان است، تا گدایی نکنند و چهره شهر خراب نشود.
** تکدی گری محصول نابسامانی اجتماعی و اقتصادی است
مجیدی جامعه شناس حوزه اجتماعی پدیده تکدی گری را محصول نابسامانی های اجتماعی و اقتصادی می داند که البته تنها مختص به کشور ما نیست.
تکدی گری در بسیاری از کشورهای درحال توسعه به طریق گوناگون روبه افزایش است و ایران نیز در زمره همین کشورها قرار دارد.
وی در ادامه می گوید: در پیدایش معضلی تکدی گری عواملی چون فقر شدید مالی، بالا بودن هزینه زندگی، نبود اشتغال و از همه مهمتر شکاف عمیق طبقاتی دخیل است و این معضل را به یک بحران اجتماعی تبدیل می کند.
البته در این بین گروهی از افراد وجود دارند که تکدی پروری را ارج می نهند، کسانی که کمک به متکدیان را وظیفه شرعی خود می دانند و احساس می کنند اگر به آن ها کمک نکنند وظیفه انسانی خود را به درستی انجام نداده اند.
وی در ادامه اظهار می کند: تکدی گری به طرق مختلفی در جامعه وجود دارد که در مراحل پیشرفته گاه از زنان و کودکان استفاده می شود زمانی که کودکی برای کسب پول گدایی می کند این عزت نفس است که در درون وی می شکند و زمانی که به سن بزرگسالی می رسد می تواند به راحتی مرتکب جرم های گوناگون شود.
وی خاطر نشان می کند: ارائه خدمات برای از کار افتادگان و آسیب دیدگان و وجود موسسات خیریه شخصی و دولتی می تواند از شیوع هرچه بیشتر تکدی گری جلوگیری کند اما نمی توان عامل ریشه کن کردن این معضل باشد و تنها می تواند نقش مسکنی کوتاه مدت را ایفا کند.
معاون بهزیستی شهرستان بیرجند با بیان اینکه بی شک اگر شهروندان بدانند که کمک آنها به یک متکدی در واقع تشویق وی به ادامه تکدی گری و دور کردن هرچه بیشتر او از اجتماع و زندگی سالم است می توانند احساسات خود را در برابر خواهش های ترحم انگیز آنها کنترل کنند.
علیرضا رضایی می افزاید: باید مردم به این فرهنگ برسند که از کمک مستقیم به گدایان شهر خودداری کنند و بر احساسات خود تسلط داشته باشند، این موضوع باعث می شود متکدیان سودجو نیز امیدی به گداپروری جامعه نداشته باشند.
وی خاطر نشان می کند:به نظر می رسد که برای برخورد جدی تر با این مشکل باید نهادهای نظارتی و بهداشتی با توجه به اهمیت موضوع عزم بیشتری به خرج داده و با هماهنگی بیشتری با این مسأله برخورد نمایند.
رضایی ادامه می دهد: بهزیستی در زمینه شناسایی متکدیان نیازمند با سازمانهای دیگر همکاری دارد و پس از شناسایی آنها را به سازمان مربوطه ارجاع می دهد.
به عنوان مثال اگر معتاد است به سازمان بازپروری اگر کودک نیازمند تحصیل است به آموزش پرورش و به این ترتیب تعامل و همکاری نزدیکی با همه ارگانها دارد.
** روزانه متکدیان جمع آوری می شوند
«خانزاد» معاون معاون خدمات شهری شهرداری بیرجند عنوان می کند: تکدی گری با کودکان کار فرق می کند و هر یک آیین نامه های خاص خود را دارد وی می افزاید: جمع آوری متکدیان شهر با همکاری نیروی انتظامی انجام می شود.
هر روزه در ساعات متغیر اکیپ گشت شهرداری در شهر و نقاط مشخص متکدیان را دستگیر می کند.
معاون خدمات شهری شهرداری با اشاره به اینکه بیشتر متکدیان اتباع بیگانه و از استانهای همجوار هستند می افزاید: کسانی که دفعه اول دستگیر می شوند تعهد می دهند و اگر این کارشان تکرار شود به مقامات قضایی ارجاع داده می شوند.
خانزاد با بیان اینکه افراد زیر 18 سال متکدی باید برای تعهد خانواده هایشان حضور داشته باشند یادآور شد: کسانی که تحت پوشش سازمانهایی مانند کمیته امداد و بهزیستی باشند به این سازمانها معرفی می شوند.
وی تاکید می کند: افرادی که مایل به حرفه آموزی باشند به فنی و حرفه ای استان معرفی می شوند.
** بیشتر متکدیان معتاد هستند
«خانزاد» با اشاره به اینکه بیشتر متکدیان معتاد هستند و آمارشان زیاد است یادآور می شود: کودکان معتاد به بازپروری و مراکز ترک اعتیاد فرستاده می شوند و اگر خانواده ای صلاحیت نگهداری این کودکان را نداشته باشد با دستور مقام قضایی به مراکز نگهداری فرستاده خواهند شد.
در حاشیه این گفتگو خانزاد عنوان کرد: باید کارشناسان آسیب های اجتماعی نظر کامل و جامعی برای به وجود آمدن این پدیده ارائه کنند و هر چه سریعتر برای آن چاره اندیشی شود.
وی می افزاید: همه کالاهای مصادره شده از متکدیان معدوم می شود.
معاون خدمات شهری شهرداری تصریح می کند: متکدیانی که اتباع بیگانه و از استان های همجوار هستند به محل اقامتشان بازگردانده می شوند.
این مقام مسئول به دلیل محرمانه بودن آمار، از ارائه آن امتناع کرد و گفت باید آمار را از فرمانداری بخواهید.
7559/ 6054
شهر گدا زده
روزنامه آوای خراسان جنوبی چاپ بیرجند روز سه شنبه 16 شهریور ماه 95 مطلبی با عنوان « شهر گدا زده » از نسرین کاری را در شماره 3597 خود منتشر کرد.
صاحبخبر -