شناسهٔ خبر: 15115611 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ابنا | لینک خبر

مقیمی: سبک زندگی حضرت زهرا (س)، الگویی برای زندگی امروز است / دلایل حجیت سبک زندگی فاطمی چیست؟

اگر در سبك زندگی به دنبال مبانی اندیشه‌ای و ایدئولوژیك نباشیم، نمی‌توانیم رفتار ظاهری افراد را تغییر بدهیم. پس اگر بخواهیم جزئیات زندگی افراد، اسلامی بشود و تمام زندگی، مطابق با سیره حضرت صدیقه طاهره تغییر كند، باید باورها و مبانی فکری آن حضرت را ترویج كنی

صاحب‌خبر -

خبرگزاری اهل‌بیت(ع) ـ ابنا / سرویس صفحات فرهنگی:

بهمن ماه سال ۱۳۹۳ همایش علمی ـ پژوهشی سبک زندگی اهل بیت(ع) با همکاری مجمع جهانی اهل بیت(ع) و پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در سالن همایش های دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد و در آئین اختتامیه از منشورات این همایش رونمایی شد.

پیش از برگزاری همایش علمی ـ پژوهشی سبک زندگی اهل بیت(ع)، نشست ها و گفتگوهایی با صاحب نظران و اندیشمندان انجام شد و مجموع این نشست ها و گفتگوها در غالب 5 ویژه نامه چاپ شد. خبرگزاری ابنا هر هفته، متن یکی از گفتگوها یا نشست های این ویژه نامه را از ویژه نامه همایش سبک زندگی اهل بیت(ع) منتشر خواهد کرد.

حجت‌الاسلام و المسلمین «ابوالقاسم مقیمی حاجی» عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه و از دست‌اندرکاران تدوین دانشنامه فاطمی (س) در نشست "بررسی سبک زندگی حضرت زهرا (س)" از یک سو بر نقش مبانی فکری در شکل‌گیری سبک زندگی و از سوی دیگر بر نقش الگوهای ملموس و عینی در تحقق سبک زندگی تأکید داشتند. وی به برخی دلایل حجیت سبک زندگی فاطمی به عنوان الگوی انسان کامل و به جنبه‌هایی از زندگی ایشان که در ایجاد سبک زندگی اسلامی که باید از آنها الگو پذیرفت، اشاره کردند.

متن کامل سخنرانی حجت الاسلام مقیمی به شرح ذیل است:

تعریف سبک زندگی

سبك زندگی، مجموعه‌ای از طرز تلقی‌ها، ارزش‌ها و شیوه‌های رفتاری است كه به زندگی ما سمت و سو می‌دهد. مقام معظم رهبری، در دیدار با جمعی از بسیجیان،سبک زندگی را«یك عیارسنج برای زندگی و آنچه در محیط زندگی رخ می‌دهد»، تعریف کردند. ایشان معتقدند: «هر مجموعه، نیاز به یك معیار و عیارسنج دارد. با این معیار، سبك زندگی به دست می‌آید. اینكه ما با چه عیاری بخواهیم مدل زندگی و رفتارمان را بسنجیم، آن سبك زندگی اسلامی است و سبك زندگی اهل‌بیت(ع) است».

 ایشان در دیدار با جوانان خراسان شمالی فرمودند: «رفتار اجتماعی و سبك زندگی، تابع تفسیری از زندگی است.سبك زندگی ما بر اساس طرز فکر و مبانی اندیشه‌ای که داریمو بر اساس هدفی که برای زندگی می‌بینیم، تغییر می‌كند». ایشان ما را به نكات مبنایی توجه می‌دهد؛ یعنی سبك زندگی تابع مبانی ایدئولوژیك و مبانی اندیشه‌ای است؛ تا این مبانی روشن نشود، سبك زندگی به دست نمی‌آید. اگر ما مبانی اسلامی نداشته باشیم، نمی‌توانیم سبك زندگی اسلامی را به جامعه بیاموزیم.

با توجه به این نکته، اگر سطحی كارکنیم و بگوییم سبك زندگی فاطمیاین است كه همه عفاف داشته باشند، چادر داشته باشند و این‌گونه برخورد كنند، حریم بین زن و مرد این‌گونه باشد، اما مبانی فکری مخاطب ما،اسلامی نباشدو هنوز به مبدأ و خدا ایمان كامل نداشته باشد، معادباور‌ی‌اش هم ضعیف باشد، خواه ناخواه سبك زندگی او هم با آن حضرت و اهل بیت (ع) همراه نخواهد شد.

براین اساس، سبك زندگی، مجموعه‌ای از رفتارها و طرز تلقی و ارزش‌های ذهنی، در برخوردهای خانوادگی و اجتماعی است.

اگر در سبك زندگی به دنبال مبانی اندیشه‌ای و ایدئولوژیك نباشیم، نمی‌توانیم رفتار ظاهری افراد را تغییر بدهیم. پس اگر بخواهیم جزئیات زندگی افراد، اسلامی بشود و تمام زندگی، مطابق با سیره حضرت صدیقه طاهره تغییر كند، باید باورها و مبانی فکری آن حضرت را ترویج كنیم. بنابراین، در سبك زندگی باید دنبال تغییر باورهای افراد و ترسیم اهداف زندگی باشیم. اگر اهداف زندگی اسلامی و الهی را برای افراد ترسیم كنیم، سبك زندگی‌ها خودبه‌خود تغییر خواهد كرد.

لزوم مراجعه به الگو

از نظر روان‌شناختی،تأیید شده كه چنانچه الگو‌ها و اسوه‌ها دست‌یافتنی و ملموس وعینی باشند،افراد زودتر تحت تأثیر قرار می‌گیرند. ما نیز اگر در معرفی مبانی سبك زندگی مطلوب و الهی به مردم، صرفاً مباحث فلسفی و فکری را مطرح کنیم، برای همه افراد جامعه درک‌پذیر نخواهد بود؛در حالی که اگر در قالب الگوهایی عرضه شوند كه در جامعه پذیرفته شده‌اند، بهتر جا می‌افتند؛ كما اینكه در جهان امروز هم از این روش استفاده می‌كنند و حتی اسوه‌های كاذبی در عرصه‌های هنری، ورزشی و غیره می‌سازند و در قالب این الگوها و اسوه‌ها، افکار و سبک زندگی و در بعد اقتصادی، کالاهای خود را تبلیغ و ترویج می‌كنند.

این راهکار جهانی،میزان تأثیرگذاری اسوه در افراد جامعه را می‌رساند و تأیید می‌کند کهپرداختن به اسوه، سریع‌ترین و طبیعی‌ترین و مؤثرترین راه تربیت عملی است. بنابراین، برای هدایت افراد به سمت تربیت اسلامی،بیان مطالب در قالب زندگی و رفتار اسوه‌ها، مؤثرتر است. خداونددر آیات مختلف، حضرت رسول اکرم (ص) و حضرت ابراهیم (ع) را اسوه حسنه معرفی و در آیه 11 و 12 سوره تحریم از حضرت مریم، به عنوان زن برتر و اسوه ایمانی، یاد می‌كند. در جای‌جای‌ قرآن نیز از سبك زندگی و اندیشه‌های پیامبران و اولیای الهی و انسان‌های حكیم یاد شده است؛ چنان‌که خداوند برای بیان كلمات حكیمانه خود به سخنان لقمان حكیم استناد می‌كند. در حالی که خودش، منشأ همه خیرها و فضایل و خوبی‌هاست و دیگران هرچه دارند از منبع فیض الهی گرفته‌اند. بنابراین، با وجود چنین منبع فیضی، به طور طبیعیاستناد به دیگران لازم نیست،اما ساختار روحی و روانی انسان‌ به گونه‌ای است كه از انسان‌هایی مانند خود و از سبک زندگی و کلام آنها بیشتر تأثیر می‌پذیرد.


 دلایل حجیت سبک زندگی فاطمی

1. برخورداری از مقام انسان كامل و عصمت

انسان همواره کمال‌طلب ودر پی افراد صاحب کمال است. البته كمال انسان‌ها، كمال نسبی وگاه کاذباست، اما با همین وضعیت برای دیگران الگو می‌شوند وسبك زندگی آنها برای دیگران معیار به شمار می‌رود.در حالی که بهترین الگو برای همگان، کسانی هستند که به کمال حقیقی و به مقام انسان کامل رسیده‌اند.

عالمان شیعه(ر.ک: طبرسی، مجمع البیان، ج8، ص 560) و حتی عالمان اهل سنت به صراحت اعلام کرده‌اند که بر اساس آیات قرآن، از جمله آیه 33 سوره احزاب (إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَكُمْ تَطْهیراً) که معروف به آیه تطهیر است،حضرت صدیقه به مقام عصمت و انسان کامل دست یافته است. در تفاسیر مختلف،این آیه بر عصمت اهل‌بیت، از جملهحضرت فاطمه (س)دلالت دارد.

 وقتی كه شخص به مقام انسان كامل رسید، در پرتو آن معرفت به عصمت می‌رسد. بسیاری از حكمای ما، مقام عصمت را یك مقام معرفتی تلقی می‌كنند؛ هرچند بین متكلمان، به ویژه اهل‌سنت و شیعه اختلاف نظر است كه آیا عصمت، قهری وجبری است یا اختیاری؟اما تعدادی از علمامعتقدند عصمت یك مقام معرفتی است که شخصبه دلیل كمال علم و معرفت، از خطا و گناهان به دور است. شخصی كه در این حد از مقام علم و معرفت باشد،بدون شکسبك زندگی او شایسته پیرویاست.

2. حجت بودن آن حضرت بر حجت‌های الهی

در احادیث مختلف از وجود مقدس پیامبر نقل شده است: «من و علی و فاطمه و حسن و حسین و نه تن از فرزندان حسین، حجت‌های خدا بر خلقش هستیم».(صدوق، امالی، ص 194؛ در منابع دیگر هم این روایت آمده است) از جابر بن عبدالله انصاری نیز نقل شده است: «خداوند علی و همسر و فرزندان او را حجت بر خلق قرار داده و آنان درهای علم در میان امتند؛ هركس از آنان پیروی كند به راه راست هدایت یافته است». (همان:ص 73 و 74 )

 پس حضرت صدیقه طاهره از كسانی است كه پیامبر(ص) به نص احادیث صحیح، ایشان را حجت بر مردم معرفی و به پیروی از آن حضرت توصیه فرموده است. در برخی روایات، او حجت بر ناس و حجت بر امت و در برخی دیگر، حجت بر حجج معرفی شده است. در احتجاج طبرسی حدیثی از حضرت حجت(عج) روایت شده است که می‌فرمایند: «وَ فِی‏ ابْنَةِ رَسُولِ‏ اللَّهِ (ص) لِی أُسْوَةٌ حَسَنَة؛برای من در دختر رسول اكرم (س) اسوه حسنه است». (الاحتجاج، جلد 2، ص 279)

 زمانی كه حضرت صدیقه،برای حضرت حجت كه تمام خداباوران منتظرند تا او بیاید و سبك صحیح زندگی را برای آیندگان به ارمغان بیاورد، اسوه حسنه است، برای دیگر افراد به طریق اولیحجت خواهد بود واز سبک زندگی ایشان باید پیروی شود.

3. علم لدنی

در جامعه، ازافراد و چهره‌های ماندگار در رشته‌های مختلف علمی قدرشناسی می‌شود وافکار و روش زندگی اینها به دیگران، به ویژه جوانان معرفی می‌‌گردد تا از آنها الگوبرداری کنند. حضرت فاطمه(س)علاوه بر داشتن عصمت و انسان كامل بودن، از علم لدنی نیز بهره‌مند بودند؛ چنان که مرحوم كلینی از امام باقر (ع)نقل کرده که می‌فرماید: «فَطَمَهَا اللَّهُ‏ بِالْعِلْم‏؛ خدا طینت و سرشت حضرت را با علم سرشت و از جهل دور كرد».(کافی، ج1، ص 460)

در کتاب خصال مرحوم صدوق نیز این حدیث آمده است: «عَلِیٌ‏ وَ فَاطِمَةُ بَحْرَانِ‏ مِنَ‏ الْعِلْمِ‏ عَمِیقَان‏؛{این دو وجود مقدس و مبارك}، دو دریای عمیق از علم هستند كه هیچ یك بر دیگری برتری و تجاوزی نخواهد داشت». (خصال صدوق، ص 65)

همچنین احادیث معتبری داریم كه حضرت، محدَّثه و مخاطب ملائكه الهی بود. در برخی از این احادیث، آمده است:« كَانَ‏ جَبْرَئِیلُ‏ یَأْتِیهَا...؛ جبرئیل خدمت حضرت می‌رسید». عبارت «كان جبرئیل یأتیها» بر استمرار این قضیه دلالت دارد؛ یعنی بعد از ارتحال وجود مقدس پیامبر(ص)، فرشتگان و جبرئیل پیوسته خدمت حضرت فاطمه (س) می‌رسیدند و از حوادث گذشته و آینده خبر می‌دادند. كاتب مذاكرات ایشان با فرشتگان، حضرت امیرالمومنین، علی (ع)بود كه از این کتاب به نام مصحف فاطمه یاد می‌شود.جالب اینكه در روایات مختلف،مصحف فاطمه یكی از منابع علم امامان معرفی شده است. (كلینی، کافی،ج1، ص 239 ـ 241)

علم فراوان حضرت که با مراجعه به خطبه معروف فدکیه و سایر احادیث و دعاهای برجای ‌مانده از ایشان مشهود است، یكی از معیارهای اسوه‌ بودن و لزوم مراجعه به سبك زندگی ایشان است.

4. سیدة النساء بودن

 درباره حضرت مریم، آیاتی هست كه گواهی می‌دهد ایشان سیدةالنساء زمان خودش است؛اما در روایات آمده است که حضرت صدیقه طاهره برترین زن از اول عالم تا آخر آن است. سیدة النساء بودن، به نوعی برتری در معنویت و كمالات معنوی و علم مرتبط است؛ چنانکه درروایتی آمده: «كَانَ‏ أَعْلَمَهُم» و این را به فضایل اخلاقی و برتری علمی ربط داده‌اند.

5. وجوب اطاعت از آن حضرت

دلیل دیگر برای مراجعه به سیره آن حضرت، وجوب اطاعت از ایشان است. روایاتی داریم كه در آنها به اطاعت از ایشان امر شده‌ایم.در این روایات، پس از طرح بحث خلقت پیامبر (ص) وحضرت امیر و فاطمه (علیهما السلام) و آفرینش دیگر موجودات،آمده است: «خداوند اطاعت از ایشان را برای مخلوقات واجب كرد». (كلینی، کافی، ج1، ص 441)

 پس به دلیل آنکه امر شده‌ایم از وجود مقدس پیامبر و حضرت امیرالمومنین و حضرت صدیقه طاهره (ع) اطاعت كنیم،باید به سبك زندگی ایشان مراجعه و زندگی خود را بر اساس زندگی آنان تنظیم ‌كنیم.
پس به این دلایل كه به اختصاربیانشد،سخنان و رفتار و سبک زندگی حضرت برای ما حجت و الگوست و برای ما مرجعیت دینی پیدا می‌كند و صلاحیت تفسیر و تبیین دین را دارد. كلمات ایشان، مبیّن دین است و سیره عملی، موضع‌گیری‌هاوسبک زندگی‌اش معیار تشخیص حق از باطل برای همه زنان و مردان است.

نمونه‌هایی از سبک زندگی فاطمی (س)در ابعاد مختلف

در آغاز خاطرنشان می‌شود كه به چند دلیل،در دستیابی به سیره حضرت فاطمه (س) با محدودیت منابع روبرو هستیم‌:

اول: به دلیل شرایط اجتماعی در جامعه آن روز عرب، به زنان كمتر توجه می‌شد و زنان فعالیت اجتماعی چندانی نداشتند. حضرت صدیقه هم به عنوان زن، با وجود حضرت امیر، محدودیت‌هایی برای خودشان قائل می‌شدند.

دوم: نکته مهم دیگر آنکه مقدار آثاری كه از افراد بر جای مانده، ارتباط تنگاتنگی با میزان حیاتشان بعد از وجود مقدس پیامبر (ص) دارد. در زمان حیات پیامبر اکرم (ص) همه در شعاع وجود آن حضرت محو بودند؛نه خودشان عرض اندام می‌كردند و نه دیده می‌شدند؛ همه مستقیم از وجود مقدس پیامبر(ص) استفاده می‌كردند. اما هر چه از زمان پیامبر می‌گذشت، نیاز به مراجعه به دیگر صحابه و واسطه قرار دادن آنها برای دریافت دین بیشتر می‌شد و مردم راهی نداشتند مگر اینكه به صحابه مراجعه كنند تا به واسطه آنها با پیامبر و کلمات ایشان آشنا شوند.

از این‌رو بعد از پیامبر، نزدیکان حضرت و صحابه هر اندازه عمر طولانی‌تری داشتند، مجال بیشتری نیز برای نقل احادیث پیامبر (ص) یافتند.در حالی که حضرت فاطمه بعد از پیامبر اکرم، مدت بسیار کمی، حدود 75 یا 95 روز ادامه حیات داد.

سوم:درشرایط سیاسی آن روز مدینه، دغدغه سیاست‌مدارانمدینه، به دست آوردن حكومت و قدرت بود.حضرت نیز در این شرایط با یك موضع‌گیری سیاسی علیه حكومت وقت به شهادت رسید و به همین دلیل قبرش هم مخفی بود. احیای نام ایشان ملازم بود با احیای آثار ایشان که یك مخالفت سیاسی را در پی داشت. از سوی دیگر، احادیث ایشان، در طول زمان و به ویژه با ممنوعیت كتابت حدیث كه دو قرن برای همه احادیث اجرا گردید،به اندازه کافی منتشر نشده وبسیاری از آنها باقی نمانده است.

مجموعه این عوامل،سبب شده است که ازمقام والا و سخنان و زندگی ایشان منابع محدودی به دست ما برسد.

به هر حال، زندگی حضرت به چند بُعد تقسیم می‌شود:

1. بُعد معرفتی و معنوی(سیره عبادی)؛
2. بُعد سلوك ایشان در خانواده(سیره همسرداری، خانه‌داری وتربیت فرزند)؛
3. بُعد فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی (سیره فرهنگی)؛
4. بُعد فعالیت‌های سیاسی درباره اساس حكومت و بحث امامت(سیره سیاسی).

با مراجعه به این ابعاد از زندگی ایشان ومطالعه هر یك از آنهامی‌توانروش وسبک زندگیفاطمی را به دست آورد.

نکته مهم این است که در سبک زندگی یر اساس الگوی زندگی فاطمی، به اهمیت هر یک از این موارد ومیزان تأثیر هرکدام در زندگی زن پی‌ببریم و دریابیم که براساس آفرینش زن ونقشی که خالق برای او رقم زده،وی درآن زمینه چه وظیفه‌ای بر عهده دارد؟

1.سیره معنوی وعبادی

اولین نكته‌ای كه در زندگی آن حضرت وجود داشته و بر اساس اصول اسلامی است، رسیدن به كمال است.اسلام، دنیا و رفاه مادی را اصل نمی‌داند، بلکه آنهارا زمینه‌ساز رسیدن انسان‌ها به كمال حقیقی می‌شمارد. زندگی دائمی و سعادت حقیقی، در سرای آخرت است. بنابراین تمام احكام اجتماعی و سیاسی اسلام و نظام‌هایی که ایجاد كرده، برای این است كه انسان‌ها به آن كمال حقیقی و كمال معرفتی دست پیدا كنند.

حضرت زهرا (س)در عمر کوتاه خود، بر اساس شرایط روزگار،در تنگناهای بسیاری قرار گرفتند. با وجوداین سختی‌ها كه گاه قهری بود و گاه انتخاب خود ایشان،وبا داشتن چند فرزند و زندگی پرمشغله و پركار،و افزون بر اینها غیبت فراوان امیرالمؤمنین (ع)در خانه به دلیل حضور در جنگ‌ها، عبادت و معنویات در زندگی حضرت بسیار پررنگ است.

ما دو نوع عبادت را در زندگی حضرت می‌بینیم؛ عبادت‌هایی مثل نماز كه نیاز به فراغت از امور زندگی داشت و نمازهای خاصی به نام نماز حضرت صدیقه طاهره مشهور شده كه ساعتی وقت می‌برد. این نمازها که از حضرت بر جای مانده، نشان می‌دهد که حضرت در عین رسیدگی به امور زندگی، فرصتی به این عبادت‌ها اختصاص می‌دادند؛ چنان‌که امام حسن(ع) از نماز شب و شب‌زنده‌داری‌ها و عبادت‌های طولانی مادرش گزارش داده است. همچنین حسن بصری ـ كه بعضاً به اشتباه گمان می‌کنند امام حسن (ع) بوده است ـ می‌گوید حضرت صدیقه آن‌قدر به عبادت می‌ایستاد كه پاهایش ورم می‌کرد. طولانی‌ترین تعقیب‌ها در نماز نیز از حضرت صدیقه طاهره نقل شده استکه برخی تعلیم پیامبر (ص) به ایشان است و برخی را خود حضرت انشا فرموده‌اند.این تعقیبات، مضامین و نكات بسیار ناب توحیدی و معرفتی در بر دارد و توجه به معاد و یاد مرگ و ترسیم حالات سکرات مرگ و احوال قیامت، در آنها بسیار برجسته است. همچنین با وجود منابع محدود، از آن حضرت دعاهای بسیاری به ما رسیده است.

نوع دیگر از عبادت ایشان، با كار و مشغله‌های زندگی قابل جمع است؛ مانند تلاوت قرآن که در زندگی حضرت پررنگ است و از آن به عنوان یکی از سه محبوب خود در این دنیا یاد می‌كند. در گزارشی آمده است كه سلمان خدمت حضرت رسول رسید و اظهار شگفتی کردكه دیده است حضرت فاطمه در حالی که كار می‌كرد، قرآن نیز تلاوت می‌فرمود. همچنین حضرت روزه‌های مختلف و مستحبی می‌گرفت. از دیگر عبادت‌های حضرت، برنامه منظم هفتگی برای زیارت قبور، به ویژه قبر حمزه سیدالشهداء بود.

نكاتی كه از سیره عبادی حضرت نقل شد، خود، یک الگو وسبک زندگی است که بیان می‌دارد در کنار انجام وظایف خانه و مسئولیت و مشغله‌های زندگی، چه مقدار باید روزانه به عبادت پرداخت.

2. سیره حضرت در خانه

 زن در خانه سه وظیفه اساسی دارد:

1.همسرداری؛
2. خانه‌داری؛
3.تربیت فرزندان.

در هر یك از این وظایف، نكاتی ارزشمند و تربیتیاز حضرت به دست ما رسیده است. در بحث‌ همسرداری و احترام به همسر،در سیره حضرت می‌بینیم که ایشان گشاده‌رویی را دروازه ورود به بهشت برای مؤمن ذكر می‌كند ( بحار ج 72 ص 401)و در رفتار با همسرشنیز به سخن خود عمل می‌کند.(بحار ج 3 ص 117 ) در محضر پدرش، با ابراز محبت به حضرت امیر (همسرش)، او را با احترام یاد می‌كند و بهترین یاور و بهترین همسر معرفی می‌كند. در مقابل، حضرت امیر نیز می‌فرمود:«هرگاه به فاطمه نگاه می‌كنم، همه دردها و رنج‌ها و غصه‌ها را از یاد می‌برم». (كشف الغمه، ج1، ص 373 ) در لحظه‌های ناگوار زندگی هم این نوع جملات تكرار می‌شود.

ابن فتال نیشابوری می‌گوید حضرت صدیقه، حضرت امیر را (متناسب با شرایطی که در آن بودند) با كلمات محبت‌آمیز یا عنوان پسر عم(در محفل خصوصی) و با تعابیر محترمانه (نزد عموم) یاد می‌كرد. (روضه، ص 151) برای مثال در نزد پدرش، از همسر خود با عنوان«علی» و نزد مردم با كنیه «ابالحسن» یا القاب دیگر از ایشان یاد می‌كند؛ چراكه جامعه عرب ذكر نام را خلاف عرف می‌دانستند.(فرات كوفی،تفسیر، ص 83 ) به هر حال، متناسب باشرایط، نوع خطاب و یادكرد تغییر می‌کرد. اینها نكته‌های ظریفی از زندگی ایشان است که همسران در زندگی خانوادگی باید از آن حضرت بیاموزند.

حضرت به اقتضای شرایط آن روز جامعه و نیز موقعیت خود،از زیورآلات گران‌قیمت استفاده نمی‌کردند؛ اما حداقل آراستگی را كه برای زن در خانه لازم است، رعایت می کردند؛ مانند استفاده از عطر.(صدوق، امالی، ص41 و 42)در این‌باره نیز داستان معروفی درباره ایشان نقل شده كه نکته تربیتی ـ اجتماعی دارد؛ داستان پوشش آن حضرت در برابر فرد نابینا؛هنگامی كه پیامبر (ص) سؤال می‌كنند چرا خودت را در برابر یک نابینا می‌پوشانی، می‌فرمایند: او مرا نمی‌بیند، ولی بوی مرا استشمام می‌كند و این حجاب برای این است كه آن بو را حس نكند. این داستان از تأثیر روانی خاصی سخن می‌گوید که بی‌حجابی زن حتی در برابر نامحرم ممکن است بر جای گذارد.

همچنین در بعضی از گزارش‌ها آمده كه حضرت از برخی زیورآلات مثل گوشواره و مانند اینها استفاده می‌كردند. (همان، ص 552)

بحث دیگر در سبک تعامل با همسر درزندگی حضرت زهرا (س)، اطاعت از همسر است. ایشان می‌گوید من به توصیه پدرم همواره عمل كردم كه فرمود: «از همسرت اطاعت كن و از او چیزی نخواه كه در توانش نباشد». در اواخر عمر خود نیز فرمود:«من همواره سعی كردم این نكته را در زندگی‌ام رعایت كنم و به آن پایبند باشم». حضرت امیر هم می‌فرمود:«هیچگاه ندیدم آن حضرت كاری كند که مرا خشمگین و دل‌آزرده كند».

گفتنی است که اطاعت صدیقه طاهره از امیرمؤمنان و همراهی با ایشان، الزاماً از آن باب نبود كه همسرش،امام بود و علم غیب داشت؛ بلکه قبول این زندگی دو طرفه و مدیریت زندگی از جانب حضرت امیر بوده كه این همراهی را ایجاد می‌كند.

 نكته بعدی هم تناسب درخواست‌هاست. حضرت فرمودند:«این توصیه را همواره از پیامبر دارم كه از پروردگار خود حیا می‌كنم چیزی از همسر بخواهم كه در توانش نباشد». (امالی صدوق، ص 616 )
با مرور زندگی حضرت درمی‌یابیم که ایشان در نبود حضرت امیر، همواره در مسائل اقتصادی به حداقل‌ها اکتفا می‌کردند.

در بحث تربیت فرزند نیزحضرت چند نکته را هنگام انتخاب همسر به عنوان مقدمه این بحث رعایت كرد؛ چرا که در روایت داریم برای فرزندان و نسل آینده‌تان، شخص مناسب را به همسری انتخاب كنید.در روایات بیش از مسائل ظاهری و مادی در انتخاب همسر، بر اخلاق و معنویت و ایمان و طهارت و پاكی نسل زن ومرد تأکید شده است. حضرت صدیقه خواستگاران متعددی از بزرگان و اشراف داشت، اما ایشان با معیارهایی که محوریت آنها ارزش‌های اخلاقی و معنوی بود و از گفت‌وگوی حضرت با پیامبر(ص) به دست می‌آید، حضرت امیر را انتخاب كرد كه جوانی با توان ضعیف اقتصادی بود.
 
جوانان ما نیز در انتخاب همسر باید از این شیوه و معیارها الگوبرداری كنند كه معیار انتخاب همسر،فقطامور ظاهری یا مالی نیست، بلکه معیار، ارزش‌های معنوی و اخلاقی است.

در باب تربیت فرزند، نکاتی در روایات مطرح شده که بخش عمده آنها توصیه‌های پیامبر(ص) به دختر بزرگوارش، حضرت فاطمه است؛ از جمله آداب شب ازدواج، مقدمات انعقاد نطفه و آداب پیش از آن، انتخاب اسم، عقیقه كردن، اذان در گوش خواندن و ... .

التزام و توجه به این امور، یک سبک و روش زندگی و برخاسته از نوعی نگرش به زندگی است.

در بحث پرورش جسمی کودک هم روایتی داریم که حضرت التزام داشتند فرزندان از شیر مادر استفاده كنند(مكارم الاخلاق، ص 117) و غذای فرزند را بر غذای خود مقدم می‌داشتند و سعی می‌كردند تا حد امکان، فرزندان را سیر كنند. در زمان بیماری فرزندان نیز با دلسوزی‌های مادرانه، برای بهبود آنها نذر می‌کردند و روزه می‌گرفتند.

در بحث تربیت روحی و عاطفی فرزندان و شفقت و مهربانی مادر به آنها، سلمان نقل می‌کند که به خانه فاطمه(س) رفتم و دیدم که حضرت مشغول آسیاب كردن است و طفل ایشان گریه می‌کند. عرض کردم: چرا از فضه کمک نمی‌گیرید؟ فرمود: امروز نوبت استراحت ایشان است. سلمان گوید: حضرت آنقدر آسیاب كرد كه خون دستش بر دسته آسیاب جاری شد و به سنگ آسیاب رسید. عرضه داشتم: من بروم بچه را ساكت كنم؟ حضرت فرمود: تو بیا آسیاب كن و من به بچه رسیدگی می‌كنم. من مادرم و به فرزندم مهر‌بان‌تر هستم. یعنیحضرت هنگامی که میان بچه‌داری و كار خانه تعارض ایجاد شد و ناچار بود كه یكی را انتخاب كند، رسیدگی به فرزند را انتخاب می‌كند و می‌فرماید: «انی ارفق؛ من مهربان‌ترم به این بچه».(چند نكته در این روایت وجود دارد كه در دلایل امامت طبری ص 140 آمده است)

3.سیره فرهنگی وسیاسی

در سیره فرهنگی و سیاسی حضرت داریم كه آن خطبه‌های معروف فدکیه را در مسجد خواندند. یا زمانی كه به زیارت قبور شهدای اُحد می‌رفتند، شخصی از حضرت پرسید كه چرا شوهرت قیام نكرد و حکومت را نگرفت؟ آنجا حضرت غدیر را یادآوری کردند و فرمودند: «مَثَل الإمام مَثَل الكعبة»؛ دیگران باید به سوی امام بیایند، نه اینکه او به سمت مردم برود. همچنین روایت شده است که شخصی خدمت حضرت رسید و گفت: هدیه‌ای از پدرت به من بده. حضرت به خادم فرمود پوستینی را که حدیثی از پیامبر بر آن نوشته شده بود، بیاورد. خادم گفت پوستین گم شده و آن را پیدا نمی‌کند. حضرت فرمود: برو وآن را پیدا كن؛ «فإنّها تَعدل عندی حسناًوحسیناً». این روایت، بیانگر یك آموزه دینی درباره ارزش معارف نبوی ودینی است؛ و این سخن مادر حسن و حسین (عما) وسخن حجت خداست که مبالغه نمی‌كند.

با وجود این نمونه‌ها از فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی حضرت، زمانی که پیامبر (ص) تقسیم وظایف فرمود و فاطمه(س) را مسئول کارهای درون خانه وخانه‌داری و حضرت علی(ع)را مسئول كارهای بیرون منزل کرد، ایشان اظهار خوشحالی و رضایت می‌كند. (مجلسی ، بحارالانوار 43، ص 81 )

به این ترتیب، حضرت زمانی كه وظیفه ایجاب می‌کرد، پرده‌نشین نبودو با حفظ حریم و رعایت شرایط، به فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی می‌پرداخت.

نتیجه

با مطالعه ودقت در سیره آن حضرت، می‌توان در سبک و روش زندگی خود تجدیدنظر کرد و بر اساس آن جهان‌بینی و تفکر، برنامه‌ریزی کرد. در این سیره‌شناسی، میزان اهمیت مسائل مختلف مادی و معنوی در زندگی مشخص می‌شود. همچنین با ترویج مبانی فکری ایشان در مقام الگوی انسان کامل، می‌توان هدف صحیح را در زندگی ترسیم و در ابعاد مختلف از زندگی آن حضرت الگوبرداری کرد.

..................
پایان پیام/ 167