به يك مهماني دوستانه دعوت شدم به قول امروزي‌ها دورهمي. بعد از صرف ناهار متوجه يك تكاپو و هيجان خاصي بين دوستانم شدم كه متعجبم كرد. پرسيدم: «چه خبره، قراره كسي بياد؟ قراره اتفاق خاصي بيفته و من بي‌خبرم؟» يكي از دوستان گفت:«مگه خبر نداري قراره يك فالگير بياد. ميگن خيلي درست و دقيق ميگه.» گفتم:«چه جالب! خبر نداشتم. پس يك مهمان ويژه داريم.» بعد از دقايقي خانم فالگير وارد مي‌شود. معمولاً افراد فالگير از نظر ظاهر كمي متفاوت از ديگران هستند ولي اين خانم بسيار جوان، شيك و به قولي سانتي‌مانتال است. با تعجب مي‌گويم:«اين فال ميگيره؟!» اين خانم به تنها چيزي كه شبيه نيست فالگير است! گويا فالگيرهاي امروزي مدرن و پيشرفته و همگام با تكنولوژي‌هاي روز شده‌اند!
خلاصه اينكه دوستان به نوبت سر ميز فال قهوه و تاروت مي‌روند. هركدام هم با چهره‌هاي متفاوتي از سر ميز بلند مي‌شوند يكي خندان يا گرفته و درهم، يكي در فكر و... تا اينكه نوبت به من مي‌رسد. وقتي سر ميز مي‌نشينم مي‌گويد:«عزيزم لازم نيست بنويسي ميتوني voice كني!». خلاصه از همه چيز و همه جا مي‌گويد، همان حرف‌هاي تكراري و من فقط نگاهش مي‌كنم. نه حرفي را تأييد مي‌كنم نه رد. در آخر مي‌گويد اگر سؤال خاصي داريد بگوييد و من تنها به يك تشكر خالي بسنده و ميز را ترك مي‌كنم. وقتي مبلغ هنگفتي را كه مجبورم فقط به خاطر يك وسوسه و شيطنت بپردازم، ناسزايي نيست كه در دل به خودم نگويم.
فال، وسوسه شنيدن آنچه دوست داريد
در طول تاريخ همواره انسان‌ها به دنبال كشف بوده‌اند؛ كشف خود، زندگي و آينده خود. آنها دوست دارند درمورد خود اطلاعات مفيدي به دست آورند، مثلاً هرجا كتاب‌هايي يا تست‌هايي درباره خودشناسي و زندگي آينده وجود دارد كنجكاو و علاقه‌مند مي‌شوند كه ببينند چه چيزي مي‌توانند در آن پيدا كنند يا اگر در يك مهماني با يك روانشناس برخورد كنند خيلي علاقه‌مند مي‌شوند كه درباره خودشان با او صحبت كنند و نظر او را بدانند و در حالت افراطي نيز به فالگير و امثال اينها مراجعه مي‌كنند تا از آينده خبر‌دار شوند.
در اين ميان افرادي هستند كه از اين عطش آگاهي از آينده و تقدير انسان كمال سوءاستفاده را مي‌برند و به نوعي دكان خوبي براي خود باز مي‌كنند. شايد در مواردي گفته‌هايشان به صورت اتفاقي با حال و احوال شنونده يكي باشد و براي شخص اين تصور ايجاد مي‌شود كه اين آدم خيلي خوب و دقيق از گذشته و آينده مي‌گويد و رفته‌رفته به يكي از مريدان يا بهتر است بگوييم يكي از مشتريان دائمي فالگير تبديل مي‌شوند.
خانم‌ها بيشتر از آقايان از مشتريان پر و پاقرص اين گروه هستند. شايد دليلش اين باشد كه خانم‌ها بيشتر در تلاش هستند تا زندگي خوب و با ثباتي داشته باشند زيرا آرامش زندگي برايشان خيلي مهم است اما آقايان ساده‌تر به زندگي نگاه مي‌كنند. دختر خانم‌هاي دم بخت براي پيدا كردن بخت و اقبالشان پيش فالگير مي‌روند كه فالگير برايشان شوهر پيدا كند! خانم به شوهرش شك دارد پيش فالگير مي‌رود كه ببيند پاي زن ديگري در زندگي شوهرش در ميان است يا نه؟ خلاصه همه در پي رفع مشكلات زندگي خود از طريق فال و طالع‌بيني هستند. اين روزها در بسياري از اماكن حضور فالگيرها هم عادي شده است. يكي از اين اماكن آرايشگاه‌هاي زنانه است. حضور فالگيرها در آرايشگاه‌ها چند سالي است به يك امر عادي تبديل شده است، به نحوي كه وقتي خانم‌ها به آرايشگاه مي‌روند در كنار كارهاي زيبايي كه انجام مي‌دهند يك فالي هم مي‌گيرند تا روزشان كامل شود! مهماني دورهمي برگزار مي‌كنند با حضور فالگيرهاي معروف شهر! وقتي به زندگي افرادي كه به نوعي معتاد فال هستند نگاه مي‌كنيم عمدتاً زندگي‌هاي درهم و پاشيده‌اي دارند. شايد يكي از علت‌هاي اين ازهم پاشيدگي و به‌هم ريختگي توجه و اهميت دادن به حرف افراد ناصالح در تصميم‌گيري‌هاي زندگي است. وقتي انسان از ضعف شخصيتي، روحي و رواني رنج مي‌برد نا‌خودآگاه به سمت توصيه‌هاي ديگران كشيده مي‌شود. اما موضوع اصلي اين است كه ديگران بايد چه كساني باشند و چه كساني نباشند.
هميشه اين سؤال در ذهن من وجود داشته است كه اين خانم يا آقاي فالگير اگر مي‌توانند آينده را پيش‌بيني كنند چرا زندگي خودشان اينگونه است؟ چرا با اين پيش‌بيني نتوانسته‌اند براي خود كاري كنند؟ چرا براي خود و زندگي خود نتوانسته‌اند شرايط بهتري فراهم كنند؟ اگر هر كدام از افراد اين سؤال‌ها را در ذهن خود مرور كنند قطعاً گوش به حرف هيچ فالگير و رمالي نمي‌دهند. ولي افرادي كه دچار مشكلات شخصيتي و رواني هستند به هيچ كدام از اين سؤال‌ها فكر نمي‌كنند و تنها به دنبال اين هستند كه يك نفر باشد كه حرف دل و خواسته آنها را بزند. حاضرند هرميزان پول و هزينه‌اي كه فالگيرها طلب مي‌كنند را بپردازند تا همان حرفي را بشنوند كه دوست دارند و در واقع به دنبال واقعيت نيستند. اين افراد براي به هم ريختن زندگي خود هزينه مي‌دهند. فالگيرها و رمال‌ها يكسري از حرف‌هاي تكراري مثل يك سفر برات افتاده... يك سند امضا ميكني... تغييرات داري... يك فرد مقام‌دار... يك عدد برات افتاده... و با سرهم كردن حرف‌ها و پيشنهادات دور از واقع، معجوني به خورد مشتري مي‌دهند كه نه تنها مشكل را حل نمي‌كند چه بسا وضعيت را وخيم‌تر كند. چه زندگي‌هايي كه بر اثر اين پيشگويي‌ها و توصيه‌هاي غلط از هم پاشيده است!
واقعيت دروني خود را بشناسيم
به راستي چقدر اين گفته‌ها و پيش‌بيني‌ها ريشه علمي و دقيقي دارد؟ آيا در جايي از دنيا صحت اين پيش‌بيني‌ها تأييد شده است؟ در واقع طالع‌بيني و فال هيچ ريشه علمي و دقيقي ندارد و در هيچ كجاي دنيا براي اين موضوع سمينار و كنفرانسي برپا نشده است چون ريشه علمي ندارد. ولي اين وسوسه خبر از آينده و دستكاري آن به ميل و خواسته خود در وجود افراد مي‌تواند ريشه بسياري از بيماري‌ها، مثلاً ترس از آينده باشد. افرادي كه سراغ فالگير مي‌روند در واقع از اتفاقات زندگي‌شان در آينده ترس دارند و مي‌خواهند با آگاهي پيدا كردن از آنها خود را براي مقابله با اتفاقات احتمالي آماده كنند. در حاليكه درمان اين ترس پيش فالگير و طالع‌بين نيست. اين افراد بايد با مراجعه به روانپزشك ريشه ترس درون خود را درمان كنند. خانمي كه قرار است ازدواج كند براي اينكه بفهمد خواستگارش فرد خوبي براي ازدواج است به جاي اينكه از مشاوره روانشناس استفاده كند پيش فالگير مي‌رود.
اصولاً افرادي كه دچار ضعف‌هاي شخصيتي مانند اضطراب، افسردگي، ناتواني در تصميم‌گيري و سوءظن هستند بيشتر به سمت فالگيرها كشيده مي‌شوند و به شدت هم به اين راهي كه مي‌روند معتقدند و اصلاً نمي‌پذيرند كه روش غلطي براي رفع مشكلات زندگي خود انتخاب كرده‌اند. بنابراين، اين افراد با انكار كردن مشكلات شخصيتي خود دستي‌دستي زندگي‌شان را به فنا مي‌دهند و خود نمي‌دانند.
∎
خلاصه اينكه دوستان به نوبت سر ميز فال قهوه و تاروت مي‌روند. هركدام هم با چهره‌هاي متفاوتي از سر ميز بلند مي‌شوند يكي خندان يا گرفته و درهم، يكي در فكر و... تا اينكه نوبت به من مي‌رسد. وقتي سر ميز مي‌نشينم مي‌گويد:«عزيزم لازم نيست بنويسي ميتوني voice كني!». خلاصه از همه چيز و همه جا مي‌گويد، همان حرف‌هاي تكراري و من فقط نگاهش مي‌كنم. نه حرفي را تأييد مي‌كنم نه رد. در آخر مي‌گويد اگر سؤال خاصي داريد بگوييد و من تنها به يك تشكر خالي بسنده و ميز را ترك مي‌كنم. وقتي مبلغ هنگفتي را كه مجبورم فقط به خاطر يك وسوسه و شيطنت بپردازم، ناسزايي نيست كه در دل به خودم نگويم.
فال، وسوسه شنيدن آنچه دوست داريد
در طول تاريخ همواره انسان‌ها به دنبال كشف بوده‌اند؛ كشف خود، زندگي و آينده خود. آنها دوست دارند درمورد خود اطلاعات مفيدي به دست آورند، مثلاً هرجا كتاب‌هايي يا تست‌هايي درباره خودشناسي و زندگي آينده وجود دارد كنجكاو و علاقه‌مند مي‌شوند كه ببينند چه چيزي مي‌توانند در آن پيدا كنند يا اگر در يك مهماني با يك روانشناس برخورد كنند خيلي علاقه‌مند مي‌شوند كه درباره خودشان با او صحبت كنند و نظر او را بدانند و در حالت افراطي نيز به فالگير و امثال اينها مراجعه مي‌كنند تا از آينده خبر‌دار شوند.
در اين ميان افرادي هستند كه از اين عطش آگاهي از آينده و تقدير انسان كمال سوءاستفاده را مي‌برند و به نوعي دكان خوبي براي خود باز مي‌كنند. شايد در مواردي گفته‌هايشان به صورت اتفاقي با حال و احوال شنونده يكي باشد و براي شخص اين تصور ايجاد مي‌شود كه اين آدم خيلي خوب و دقيق از گذشته و آينده مي‌گويد و رفته‌رفته به يكي از مريدان يا بهتر است بگوييم يكي از مشتريان دائمي فالگير تبديل مي‌شوند.
خانم‌ها بيشتر از آقايان از مشتريان پر و پاقرص اين گروه هستند. شايد دليلش اين باشد كه خانم‌ها بيشتر در تلاش هستند تا زندگي خوب و با ثباتي داشته باشند زيرا آرامش زندگي برايشان خيلي مهم است اما آقايان ساده‌تر به زندگي نگاه مي‌كنند. دختر خانم‌هاي دم بخت براي پيدا كردن بخت و اقبالشان پيش فالگير مي‌روند كه فالگير برايشان شوهر پيدا كند! خانم به شوهرش شك دارد پيش فالگير مي‌رود كه ببيند پاي زن ديگري در زندگي شوهرش در ميان است يا نه؟ خلاصه همه در پي رفع مشكلات زندگي خود از طريق فال و طالع‌بيني هستند. اين روزها در بسياري از اماكن حضور فالگيرها هم عادي شده است. يكي از اين اماكن آرايشگاه‌هاي زنانه است. حضور فالگيرها در آرايشگاه‌ها چند سالي است به يك امر عادي تبديل شده است، به نحوي كه وقتي خانم‌ها به آرايشگاه مي‌روند در كنار كارهاي زيبايي كه انجام مي‌دهند يك فالي هم مي‌گيرند تا روزشان كامل شود! مهماني دورهمي برگزار مي‌كنند با حضور فالگيرهاي معروف شهر! وقتي به زندگي افرادي كه به نوعي معتاد فال هستند نگاه مي‌كنيم عمدتاً زندگي‌هاي درهم و پاشيده‌اي دارند. شايد يكي از علت‌هاي اين ازهم پاشيدگي و به‌هم ريختگي توجه و اهميت دادن به حرف افراد ناصالح در تصميم‌گيري‌هاي زندگي است. وقتي انسان از ضعف شخصيتي، روحي و رواني رنج مي‌برد نا‌خودآگاه به سمت توصيه‌هاي ديگران كشيده مي‌شود. اما موضوع اصلي اين است كه ديگران بايد چه كساني باشند و چه كساني نباشند.
هميشه اين سؤال در ذهن من وجود داشته است كه اين خانم يا آقاي فالگير اگر مي‌توانند آينده را پيش‌بيني كنند چرا زندگي خودشان اينگونه است؟ چرا با اين پيش‌بيني نتوانسته‌اند براي خود كاري كنند؟ چرا براي خود و زندگي خود نتوانسته‌اند شرايط بهتري فراهم كنند؟ اگر هر كدام از افراد اين سؤال‌ها را در ذهن خود مرور كنند قطعاً گوش به حرف هيچ فالگير و رمالي نمي‌دهند. ولي افرادي كه دچار مشكلات شخصيتي و رواني هستند به هيچ كدام از اين سؤال‌ها فكر نمي‌كنند و تنها به دنبال اين هستند كه يك نفر باشد كه حرف دل و خواسته آنها را بزند. حاضرند هرميزان پول و هزينه‌اي كه فالگيرها طلب مي‌كنند را بپردازند تا همان حرفي را بشنوند كه دوست دارند و در واقع به دنبال واقعيت نيستند. اين افراد براي به هم ريختن زندگي خود هزينه مي‌دهند. فالگيرها و رمال‌ها يكسري از حرف‌هاي تكراري مثل يك سفر برات افتاده... يك سند امضا ميكني... تغييرات داري... يك فرد مقام‌دار... يك عدد برات افتاده... و با سرهم كردن حرف‌ها و پيشنهادات دور از واقع، معجوني به خورد مشتري مي‌دهند كه نه تنها مشكل را حل نمي‌كند چه بسا وضعيت را وخيم‌تر كند. چه زندگي‌هايي كه بر اثر اين پيشگويي‌ها و توصيه‌هاي غلط از هم پاشيده است!
واقعيت دروني خود را بشناسيم
به راستي چقدر اين گفته‌ها و پيش‌بيني‌ها ريشه علمي و دقيقي دارد؟ آيا در جايي از دنيا صحت اين پيش‌بيني‌ها تأييد شده است؟ در واقع طالع‌بيني و فال هيچ ريشه علمي و دقيقي ندارد و در هيچ كجاي دنيا براي اين موضوع سمينار و كنفرانسي برپا نشده است چون ريشه علمي ندارد. ولي اين وسوسه خبر از آينده و دستكاري آن به ميل و خواسته خود در وجود افراد مي‌تواند ريشه بسياري از بيماري‌ها، مثلاً ترس از آينده باشد. افرادي كه سراغ فالگير مي‌روند در واقع از اتفاقات زندگي‌شان در آينده ترس دارند و مي‌خواهند با آگاهي پيدا كردن از آنها خود را براي مقابله با اتفاقات احتمالي آماده كنند. در حاليكه درمان اين ترس پيش فالگير و طالع‌بين نيست. اين افراد بايد با مراجعه به روانپزشك ريشه ترس درون خود را درمان كنند. خانمي كه قرار است ازدواج كند براي اينكه بفهمد خواستگارش فرد خوبي براي ازدواج است به جاي اينكه از مشاوره روانشناس استفاده كند پيش فالگير مي‌رود.
اصولاً افرادي كه دچار ضعف‌هاي شخصيتي مانند اضطراب، افسردگي، ناتواني در تصميم‌گيري و سوءظن هستند بيشتر به سمت فالگيرها كشيده مي‌شوند و به شدت هم به اين راهي كه مي‌روند معتقدند و اصلاً نمي‌پذيرند كه روش غلطي براي رفع مشكلات زندگي خود انتخاب كرده‌اند. بنابراين، اين افراد با انكار كردن مشكلات شخصيتي خود دستي‌دستي زندگي‌شان را به فنا مي‌دهند و خود نمي‌دانند.