سرانجام پس از چند دهه رشد نامتوازن کشاورزی، جمعیت و مصرف غیر اصولی آب، نیمی از دشتهای کشور به وضع بحرانی دچار شدند و سرانه هر شهروند ایرانی از منابع آبی به کمتر از ۱۵۰۰ مترمکعب کاهش یافت، و در نهایت کار به جایی رسید که وزیر نیرو رسما اعلام کرد که پای مرگ و زندگی دشتهای ایرانی ایران به میان کشیده شده است.
کارشناسان محیط زیست نیز مدتهاست هشدار میدهند که بخش بزرگی از جمعیت امروزی ایران، با بحران آب دستبه گریبان است و این بحران میرود تا پیامدهای ناگواری برای بقای تمدن در ایران زمین برجا بگذارد و به بحرانهای اجتماعی و از جمله مشکلات بین استانی و شهری که در سالها و روزهای اخیرا بر سر آب پدید آمده است، بینجامد. سیاست توسعه کشاورزی بخصوص در سالهای اخیر در حالی به عنوان محور توسعه اقتصادی کشور مد نظر قرار گرفته که ظرفیت محدود منابع آب و بهره وری در این بخش مورد توجه نبوده است.
استفاده از منابع آب تجدیدپذیر
به رغم این بحران، برخی از دستگاههای مربوط در کشور بدون توجه به شرایط منابع آبی، همچنان بر طبل برنامههای مورد نظر خود میکوبند و سیاست واحد ملی برای بقای تمدن ایران زمین، اتخاذ نمیکنند. چنانچه وزارت جهاد کشاورزی به رشد تولیدات زراعی و باغی مینازد و ثبت احوال بر ضرورت رشد جمعیت کشور تاکید میکند. وزارت صنعت، معدن و تجارت از توسعه صنعت فولاد سخن میگوید و صادرات سیمان که به نوعی میتوان از آن به عنوان صادرات آب و خاک یاد کرد، افتخار به شمار میآید و حتی بازار آفریقا نیز برای آن، نشانه گرفته شده است. در سفر اخیر رئیسجمهوری به کهگیلویه و بویراحمد، کارخانه یک میلیون تنی سیمان مورد بهرهبرداری قرار گرفته و این در حالی است که وزیر نیرو با بیان اینکه حتی تأمین آب شرب مردم به یکی از معضلات کشور تبدیل شده است، گفته است: طبق استانداردهای جهانی اگر در یک منطقه ۴۰ درصد منابع آب تجدیدپذیر استفاده شود، منطقه در حال پایداری است، اما اگر میزان استفاده از منابع آب تجدیدپذیر به بالای ۴۰ درصد برسد، منطقه در وضع بحرانی قرار میگیرد که در حال حاضر در ایران افزون بر ۸۶ درصد از منابع آب تجدیدپذیر استفاده میشود.
مهندس حمید چیتچیان با تهدید دانستن شرایط آبی کشور، خاطرنشان میسازد: ناچاریم در نحوه مصرف آب تجدیدنظر کنیم و در رابطه با کاهش مصرف آن، به اشتراک و اتفاقنظر برسیم. علیرغم ساخت سدهای متعدد، باز هم در مورد تامین آب شرب با مشکل مواجه و در این شرایط مجبور به اجرای پروژههای بزرگی برای انتقال آب شرب هستیم که هزینههای سنگینی دارد و این در حالی است که با فروش نفت ۱۱۰دلاری فاصله گرفتهایم و معلوم نیست با کدام منابع مالی میخواهیم پاسخگوی رفع این نیازها باشیم؟
اصلاح الگوی کشت
در شرایطی که وزیر نیرو از تامین آب و حتی آب شرب که کمترین مصرف کشور را دارد، به عنوان دغدغه یاد میکند، شاهد هستیم که در بخش کشاورزی هنوز هم تولید اولویت اول را دارد و با هدف بهینه کردن مصرف، هنوز الگوی کشت به اجرا در نیامده است. تا جایی که به عنوان نمونه جدیدترین خبر حاکی است، رکورد ۵۰ ساله تولید گندم امسال در کرمان شکسته شده و برای اولین بار در دولت یازدهم، با تحویل ۲۰۴ هزار تن گندم به سیلوهای کل استان، این رقم ثبت شده است. بیش از ۳۱۸ هزار تن گندم در استان کرمان تولید شده و این تولید در شرایطی است که کرمان در شرایط فوق بحرانی آب قرار دارد و نباید باقیمانده ناچیز آب در این استان برای تولید محصولات کشاورزی حیف و میل شود و تمدن منطقه را با خطر نابودی روبهرو کند.
دکتر هدایت فهمی ـ معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو در پاسخ به این سوال که چه اتفاقی در این حوزه روی داده که به گفته وزیر نیرو پای مرگ و زندگی ایران به میان کشیده شده است، به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: استفاده از منابع آب تجدیدپذیر کشور به حدود ۸۸درصد افزایش یافته که رقمی بسیار نگران کننده و خسارتبار است.
وی با بیان اینکه باید مصرف آب در تمامی بخشها را کاهش داد، به گونهای که میزان استفاده از آب تجدیدپذیر به ۶۰درصد کاهش یابد، میافزاید: بر این اساس آب قابل برنامهریزی باید ۱۱ میلیارد مترمکعب کاهش یابد. به این ترتیب که میزان مصرف تمامی بخشهای کشور باید به ۷۷میلیارد مترمکعب برسد و ۱۱ میلیارد مترمکعب هم برای محیط زیست در نظر گرفته شود.
دکتر فهمی تصریح میکند: برای نیل به این هدف باید مدیریت مصرف شامل اصلاح الگوی کشت، استفاده چندباره از آب، استفاده از پساب و بهینه کردن مصرف در بخش شرب، اعمال شود و در نهایت اگر بازهم با مشکل تامین آب آن هم فقط در بخش شرب مواجه بودیم، باید به شیرین کردن آب دریا، آن هم با رعایت ضوابط زیست محیطی و شیلاتی متوسل شویم.
در همه سطوح دولتی، تصمیم سازان و آحاد مردم برای تغییر الگوی مصرف آب، باید عزم ملی داشته باشند، زیرا در غیر این صورت، خطری بسیار جدی حیات سیاسی و اجتماعی کشور را تهدید میکند؛ مسالهای که در برخی کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا به عاملی برای فروپاشی آنها تبدیل شده است. بنابراین باید در کنار مدیریت فیزیکی آب، به مدیریت سرمایه اجتماعی هم بپردازیم بخصوص آن که در صورت از دست رفتن آن، جبران آن بسیار دشوار است.
وی تصریح میکند: این موضوع سیاه نمایی نیست و مسئولان کشور باید بدانند اگر در مورد رفع بحران کمآبی دیر اقدام کنند، پیامدهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت. مادامی که افراد با مساله بحران آب به شکل شعاری و احساسی برخورد کنند و ارزش آن را از یک بحث علمی و تخصصی به یک مبحث سطحی تقلیل دهند، کمکی به حل مساله نمیشود و فقط به دامن زدن سریعتر به شرایط بحرانی منابع آب کمک میکند.
کاهش روان آبها
دکتر فهمی خاطرنشان میسازد: تحلیلهای کارشناسانه وزارت نیرو برای ۳۰ تا ۵۰ سال آینده بر اساس مدلهای گردش عمومی جو، در ۳ حالت خوش بینانه، بینابینی و بدبینانه مطرح شده که در هر سه حالت متاسفانه کشور با بحران آب روبروست.
معاون مدیرکل دفتر برنامه ریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو با اشاره به اینکه بر مبنای سناریو بدبینانه، در بسیاری مناطق کشور مانند کرخه، بندرعباس و کارون، جریان خطی آب با کاهش بارشها و روان آبها تا ۶۰ درصد مواجه است و این آمار در دریاچه ارومیه نزدیک به ۳۰ درصد و دریاچه نمک ۱۵ درصد است، اضافه میکند: در سناریو بینابینی نیز کاهش روان آبها در بیشتر نقاط کشور پیش بینی شده است. این در حالی است که، هر ۱۰ درصد کاهش بارش تا ۲۵درصد کاهش حجم روان آبهای سطحی و منابع آب تجدیدیذیر را به دنبال دارد. بر این اساس، اضافه برداشت از آبهای زیرزمینی به کاهش رطوبت خاک میانجامد و افزایش بیشتر دما را سبب میشود.
دکتر فهمی نبود الگوی بهینه مصرف آب در بخشهای کشاورزی، شرب و صنعت را پدیدهای خطرناک میداند که در ۳۰ سال گذشته شایع شده است. به گفته وی، با افزایش جمعیت در ۳ دهه گذشته این مساله تشدید شده و میانگین مجموع مصرف آب کشور به ۱۰۰ میلیارد مترمکعب در سال افزایش یافته است.
وی میافزاید: افزایش مصارف، پدیده جهانی تغییر اقلیم و سوء مدیریت در همه عرصههای مربوط به منابع طبیعی، آب، جنگل، مرتع و محیط زیست، ۳ عامل اساسی بحران آب در کشور است.
از سوی دیگر، در این سالها به نام توسعه، حداکثر استفاده از منابع آبی و طبیعی کشور انجام شده است که پیامدهای منفی مختلفی برای کشور به دنبال داشته و به واژه توسعه پایدار که حدود ۱۵ سال پیش در کشور باب شده، بیشتر به عنوان یک واژه لوکس نگریسته شده است.
امنیت آبی، مهمتر از امنیت غذایی
مرور بر تاریخ گذشته نشان میدهد که تأمین امنیت آبی منطقه ما به معنای حفظ حیات در این منطقه است و اگر نباشد، امنیت غذایی معنایی نخواهد داشت.
دکتر فهمی در این رابطه با تاکید براینکه برای رسیدن به امنیت غذایی باید صرفاً تعدادی خاصی محصول استراتژیک برای کشور در نظر گرفته شود، ادامه میدهد: محصولات استراتژیک، امنیت غذایی را تامین میکند و تاب آوری را افزایش میدهد. اما تامین و تولید همه محصولات کشاورزی در کشور، اشتباهی بزرگ به شمار میآید. به عنوان مثال، خودکفایی ۶۴ درصدی در تامین محصولات کشاورزی تاکنون به بهای از دست رفتن ۹۲ میلیارد مترمکعب از منابع آبکشور تمام شده است و ادامه این رویه نیاز به تامین سالانه ۱۶۰ میلیارد مترمکعب آب دارد که در بهترین حالت، میزان آب تجدید شونده کشور ۱۲۰ میلیارد مترمکعب است.
وی تصریح میکند: ایران در منطقهای قرار دارد که حیات سیاسی آن وابسته به آب است و تاریخ نشان میدهد بیشتر حملات به خاک کشور ما برای منابع آبی آن بوده است؛ بنابراین باید پذیرفت که امنیت آبی به مثابه حیات این منطقه است و اگر نباشد امنیت غذایی هم معنایی ندارد.
خودکفایی به چه قیمت؟
کشاورزی و خودکفایی واژگانی هستند که بسیاری از کارشناسان، آنها را موجب افت چشمگیر منابع آبهای زیرزمینی میدانند و جالب اینکه کمیسیون کشاورزی مجلس نهم در زمینه تولید غذا و امنیت غذایی، با وزارت جهاد کشاورزی برای تولید ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون تن محصولات کشاورزی در افق چشمانداز ۲۰ ساله، به توافق رسیده و رئیس کمیسیون نیز گفته بود که این کار بسیار جدی و سخت است، اما باید انجام شود.
مهندس محمد درویش ـ عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور در رابطه با دلایل دچار شدن ایران به شرایط بحرانی آب، به «گزارشگر روزنامه اطلاعات» میگوید: دلیل اصلی بروز بحران آب در ایران، توسعه کشاورزی و خودکفایی به هر قیمت بوده است. کما اینکه امسال برخی از مسئولان خیلی خوشحالند که در تولید گندم به خودکفایی رسیدهایم حال آنکه از نظر کارشناسان محیط زیست و حوزه آب، این موضوع تاسفآور است! باید بررسی کرد و دید که برای تولید ۱۰ میلیون تن گندم چه حجمی از آبهای زیرزمینی مورد استفاده قرار گرفته و خسارت آن که البته غیرقابل جبران است، برآورد شود.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از مسئولان هنوز به عمق فاجعه کم آبی پی نبردهاند، میافزاید: آنان اگر به ابعاد این موضوع پی ببرند، باید بی درنگ چاههای غیرمجاز شناسایی و پلمپ شود، اما متاسفانه تاکنون در این خصوص مماشات شده است، متخلفان را دسته بندی کردهاند و فقط آنهایی را که بعد از سال ۱۳۸۵ چاه حفر کردهاند هدف قرار دادهاند.
به گفته درویش، در کالیفرنیا مشکل کم آبی را به خوبی و با نظارتهای دقیق و کافی کنترل کردهاند، اما در ایران چمن به عنوان پرمصرفترین گیاه را نه فقط در تهران، که در کرمان و یزد تهی از آب هم میکارند و کوچکترین نشانههایی از رفتارهای متناسب با کم آبی دیده نمیشود. مثلاً استان تهران که آب ندارد و از استانهای همجوار برایش آب میآید، بزرگترین تولیدکننده گوشت است که مصرف آب بسیار بالایی دارد.
نشست دشتهای جنوب تهران
عضو هیات علمی موسسه تحقیقات جنگلها و مراتع کشور تصریح میکند: برخی مناطق جنوب تهران تا ۳۶ سانتیمتر در سال فرونشست دشت دارند که ۹۰ برابر شرایط بحرانی اروپاست. همچنین در استان فارس در فاصله دشت فسا تا جهرم و برخی دیگر از مناطق این استان، زمین سالانه ۵۴سانتیمتر فرو نشست دارد که معادل ۱۴۰ برابر شرایط بحرانی تعیین شده است. منطقه مرودشت و تخت جمشید هم یکی از قربانیان این ماجراست که شرایط بسیار نگرانکنندهای دارد. متاسفانه تقریبا در همه جای ایران این پدیده وجود دارد و کشاورزی با مصرف افسار گسیخته، رسماً در حال نابود کردن دشتهای ایران است. در حال حاضر ایران از نظر افت سطح آبهای زیرزمینی بدترین وضع را در دنیا پیدا کرده و متاسفانه ۸۵درصد از ذخایر آبی کشور از دست رفته است.
وی خاطرنشان میسازد: باید برای اشتغالزایی به سمت گردشگری، ترانزیت و دیگر ظرفیتهای بزرگ کشور برویم و با کشاورزی کمر همت برای نابودی ایران نبندیم. اما متاسفانه با دنیا قهر کردهایم و به ناچار برای تامین غذای شهروندان مجبوریم با چنین خسارتهایی کشاورزی کنیم.
گفتههای این کارشناس در حالی است که به رغم اقدامات انجام شده، هنوز هم در استان فارس حدود ۲۵ هزار هکتار سطح زیرکشت برنج وجود دارد؛ استانی که با توجه به ظرفیتهای بالای گردشگری و افزایش عمق چاهها از ۷۰ متر به ۳۰۰ متر، نباید دیگر کشاورزی داشته باشد!
چشمانداز بحران آب
یافتههای پژوهش «بررسی شاخصهای بینالمللی آب و چشمانداز بحران آب در جهان در افق سال ۲۰۵۰ میلادی» بانک مرکزی نشان میدهد ایران در حال حاضر در شرایط بحران شدید آب قرار دارد و با توجه به ثابت بودن منابع آبی، افزایش جمعیت و فقدان همکاری و توجه کافی به مدیریت منابع آب (در صورت اتخاذ نشدن سیاستهای مناسب و به هنگام مدیریت منابع آب در هر ۲ بعد عرضه و تقاضا) تشدید شرایط نامطلوب منابع آبی کشور و تأثیرپذیری شاخصهای امنیتی و اقتصادی امری اجتناب ناپذیر خواهد بود.
بنابراین، بهبود مدیریت تقاضای آب به ویژه در بخش کشاورزی از طریق رعایت الگوی کشت بهینه ملی ـ منطقهای، توجه بیشتر به شاخص «آب مجازی» در تبیین الگوی تولید و تجارت محصولات کشاورزی و توجه به ارزش اقتصادی آب، از جمله الزامات برای مواجهه با بحران آب است که باید مورد توجه برنامه ریزان
کشور قرار گیرد.
مهندس رحیم میدانی ـ معاون وزیر نیرو در امور آب و آبفا میگوید: امروزه در دنیا یک دستگاه به عنوان متولی قادر نخواهد بود بحران آب را حل کند و اگر همین قوانین موجود در ایران در کشوری مانند ژاپن اجرا میشد، قطعا میتوانست به بهترین نحو کشور را اداره کند.وی تصریح میکند: منابع زیرزمینی آب باید نیمی از نیازهای کشور را تامین کند، در حالی که این منابع به دلیل مصرف بیش از ۸۰ درصد، در مسیر نابودی قرار گرفته است و وقتی سفرههای زیرزمینی از آب خالی شود، زمین نشست میکند که این نشانه وقوع بحرانهای سرزمینی است.
مهندس میدانی یادآور میشود: حتی اگر امروز دیر باشد، اما راهی غیر از این نیست که با مشارکتهای همگانی از همین الان شروع و رویههای غلط گذشته را اصلاح کنیم و در این مسیر و امر مهم ملی، همه بخشها مشارکت و همکاری داشته باشند.
یلدا راهدار ـ رئیس کمیسیون رقابت، خصوصی سازی و سلامت اداری اتاق بازرگانی ایران نیز اظهار میدارد: امروز شرایط بسیار سختی در استانهایی که اقتصادشان بر محور کشاورزی است، وجود دارد و خشکسالی شغلهای بسیاری از مردم را از میان برده است. اگر اشتغال از میان برود، امنیت زندگی و کشور آسیب میبیند و در نتیجه شرایط سختی به وجود میآید.وی با بیان اینکه در حال حاضر و به صورت تدریجی اقتصاد مبتنی بر کشاورزی در بسیاری از استانها در حال از میان رفتن است، تصریح میکند: در بسیاری از استانها بیش از ۵۰ درصد شغلها مرتبط با کشاورزی است و اگر این نوع اشتغال از میان برود، مشکلات متعددی به وجود میآید.
محمد داودبیگی