منابع آبهای زیرزمینی کشور مثال مرغی شده است که در عزا و عروسی قربانی میشود! سالهاست که دستگاههای اجرایی برای رفع نیازهای صنعتی، کشاورزی و شرب به حفر چاه پناه میبرند و حتی بزرگترین آثار تاریخی کشور از جمله تخت جمشید و پاسارگاد نیز از گزند یغمای این نعمت بزرگ الهی در امان نیستند و در این رابطه نگرانی چندانی هم نه در رفتار دستگاهها و مسئولان و نه در شهروندان دیده نمیشود. در چنین شرایطی است که ۳۲ میلیارد مترمکعب آب، صرف حیف و میل و ضایعات مواد غذایی و محصولات کشاورزی میشود؛ یعنی ۳ برابر کل بیلان منفی سالانه کشور!
ضایعات کشاورزی و غذایی
دکتر هدایت فهمی ـ معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو درباره امنیت غذایی و امکان تامین آن در افق نهایی ۱۵۰میلیونی شدن جمعیت ایران میگوید: مطابق اطلاعات مرکز آمار و وزارت جهاد کشاورزی، طی سالهای گذشته امنیت غذایی کشور ۶۰ تا ۶۴ درصد بوده است و در واقع حدود ۳۵ تا ۴۰ درصد وابستگی غذایی به خارج از کشور وجود داشته که به نظر من رقم ۴۰ درصد دقیقتر است.
از سوی دیگر، از ۱۰۰ میلیارد مترمکعب آب مصرفی کشور ۲میلیارد مترمکعب در بخش صنعت، ۸ میلیارد مترمکعب شرب و ۹۰ تا ۹۱ میلیارد مترمکعب در بخش کشاورزی مصرف میشود. حال اگر در بهترین حالت ۶۵ درصد خودکفایی غذایی داشته باشیم، برای جمعیت ۸۰ میلیونی فعلی ایران با این میزان، راندمان آب، بهره وری کشاورزی، با ادامه همین الگوی مصرف آب و غذا و ضایعات کشاورزی و غذایی، اوضاع فوق بحرانی آب بر کشور حاکم خواهد شد.
وی میافزاید: متاسفانه ۳۲ میلیارد مترمکعب آب صرف ضایعات غذایی – کشاورزی کشور میشود، یعنی هموطنان ما و دستگاههای مسئول این حجم آب را راهی سطلهای زباله میکنند که معادل ۳ برابر بیلان منفی دشتهای کشور است. یعنی اگر دورریز مواد غذایی به شدت کاهش یابد و نیز تدابیری برای کاهش ضایعات کشاورزی اندیشیده شود، خواهیم توانست بر مشکل کم آبی کشور فائق آییم. در غیر این صورت اگر با همین روند پیش برویم، برای تامین آب و امنیت غذایی جمعیت فعلی به ۱۷۵ میلیارد مترمکعب نیاز داریم که البته چنین حجمی از نزولات جوی حداقل در تاریخ ثبت شده ایران وجود نداشته است. این در حالی است که کل منابع آب تجدیدپذیر کشور در گذشته ۱۳۰ میلیارد مترمکعب بوده که در ۱۰ سال اخیر به ۱۱۵ میلیارد مترمکعب و در ۵ سال اخیر با کاهش چشمگیر به ۱۰۴ میلیارد مترمکعب رسیده است. همچنین در سایه تحولات اقلیمی ۲۵درصد
از آبهای سطحی کشور کاهش و میزان دما افزایش یافته است.
کسری منابع آب کشور
در ۴۷ سال اخیر مخازن آبهای زیر زمینی کشور با کسری ۱۲۰ میلیارد مترمکعبی مواجه شده است که ۲۹ میلیارد مترمکعب دیگر آن در ۳۰ سال اول دوره ۴۷ ساله و ۹۲ میلیارد مترمکعب آن مربوط به ۱۷سال اخیر،
که ۳۷ میلیارد مترمکعب از آن مربوط به کمتر از یک دهه اخیر میشود، اتفاق افتاده است.
از سوی دیگر، از بعد کیفی هم آبهای زیر زمینی با چالش بزرگی مواجه شده است، به ترتیبی که بنابر مطالعات انجام شده، شوری این منابع در دوره ۱۷ساله اخیر بیش از ۲ برابر افزایش نشان میدهد که در تعدادی از دشتها مانند شریف آباد و قم، ساوه شیرآمین در آذربایجان شرقی و دشتهای رفسنجان و سیرجان در کرمان و بسیاری از دشتهای مهم کشور وضعیت کیفی آبخوانهای زیرزمینی با تغییرات کیفی غیر قابل تحملی مواجه شده است. نکته قابل تامل اینکه در صورت تداوم بهرهبرداریها
به صورت بی رویه، نابودی منابع آبی این مناطق بسیار نزدیک و حضور نفوس ساکن در آنها غیرممکن خواهد شد.
معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو با بیان اینکه طی سالهای اخیر با کاهش حجم روانابها مواجه شده ایم، هشدار میدهد: به همین دلیل تامین امنیت غذایی کشور با این الگو و این نحوه مصرف و همچنین رژیم غذایی فعلی برای جمعیت فعلی، به هیچ وجه برای کشور امکانپذیر نیست و اگر به همین شکل پیش برویم، کشورمان با بحرانی عمیق و غیرقابل کنترل روبرو خواهد شد و در این صورت امکان ادامه حیات به شکل فعلی قابل تصور نخواهد بود و تصویر ناگواری در انتظار ایران خواهد بود. کما اینکه از هم اکنون بخشی از این بحران در برخی از استانها، شهرها و روستاها آغاز شده است و کشمکشهای آبی متاسفانه حتی تلفات جانی نیز به همراه داشته است.
حالا تجسم کنید اگر جمعیت ایران ۲ برابر شود، چه حجم عظیمی آب نیاز است و به چه بحرانهای اجتماعی بر خواهیم خورد!
باید خاطرنشان کرد، بحران آبی کشور که بیشتر متوجه تولید با راندمان پائین در بخش کشاورزی است، در حالی است که در سال جاری صادرات ۴۰۰۰ تن هندوانه به کشورهای حاشیه خلیج فارس فقط از استان زنجان، معادل یک میلیارد و ۵۰۰ میلیون لیتر آب برای کشور هزینه در بر داشته است. همچنین در حالی برای تولید هر کیلوگرم سیبزمینی به طور متوسط حدود ۹۲۵ لیتر آب مصرف میشود که صادرات ۳۹۱هزار
و ۸۰۰ تن سیب زمینی در سال ۱۳۹۳ برای کشور ۳۶۲ میلیارد و ۴۱۵ میلیون لیتر آب خورده است!
کشت دیم به جای آبی
دکتر فهمی در پاسخ به این سوال که در بخش کشاورزی چه ملاحظات آبی متناسب با شرایط کشور باید در نظر گرفته شود، تصریح میکند: علاوه بر افزایش راندمان آب و مواردی که به آنها اشاره شد، باید یادآور شوم که بر خلاف دیگر کشورها کشت دیم در ایران کمتر از ۱۰ درصد اراضی است و بیشترین میزان تولید از کشت آبی انجام میشود. بنابراین، تولید در این بخش فشار بسیار زیادی بر منابع زیرزمینی آب وارد میکند و باید به حال آن فکری کرد.
از سویی، حجم تجارت محصولات کشاورزی در جهان رقم چشمگیری نیست و از حدود ۳ درصد فراتر نمیرود که عمده آن نیز محصولات اراضی دیم است که فشاری را بر منابع زیرزمینی آن کشورها وارد نمیکند.
پس به عنوان مهمترین اقدام، باید در همه بخشها الگوهای مصرف تغییر کند. از جمله افزایش بهره وری آب در کشاورزی و رساندن میزان تولید از کمتر از یک کیلوگرم به ۵ر۲ کیلوگرم به ازای مصرف هر مترمکعب آب، استفاده از پساب، استفاده چندباره از آب و تغییر رژیم غذایی از جمله ضروریات تغییر الگوهاست. همچنین باید عزم آحاد جامعه و دولتمردان این باشد که اگر قرار است کشور پایدار بماند، نباید بیش از ۶۰ درصد منابع آب تجدید شونده به مصرف برسد و این باید به میثاق ملی تبدیل شود.
به گفته وی، همه باید بپذیرند که سقف مصرف آب در کشور نباید از ۷۰ میلیارد مترمکعب فراتر رود و به آن پایبند باشند. در حال حاضر تولیداتی داریم که اصلا عقلانی و قابل توجیه نیست. مثلا اگر دولت به کشاورزی که هندوانه کشت میکند پول دهد و خواستار کشت نشدن آن شود، از نظر اقتصادی مقرون به صرفهتر خواهد بود تا هندوانه کاشته شود و منابع آب را از میان ببرد.
متاسفانه شاهدیم هر زمان کشور با بحرانی روبرو میشود به جای اینکه برای حل آن انسجام ملی پیدا شود، موضوع را به شکل سطحی میبینند و با متهم کردن و به محاکمه کشیدن یکدیگر، اصل مساله را فراموش میکنند. این در حالی است که در خشکسالی ایالت کالیفرنیای آمریکا در سالهای گذشته، شهرداری با همکاری مردم برای مدتی آبیاری فضای سبز را قطع کرد تا بحران خشکسالی مدیریت شود، اما در ایران شهرداریها کمتر حاضر میشوند درباره
صرفهجویی در مصرف آب یا
فرهنگسازی در این زمینه و آگاهی رسانی درباره امنیت آب، همکاری کنند.
بنابراین ضروری است یک میثاق ملی و آرای عمومی برای آب برگزار و سیاست ملی آب یک بار برای همیشه مصوب شود تا در دورهها و دولتهای مختلف بعدی نکند.
لزوم وفاق ملی
معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو با اشاره به ابعاد بحرانی شدن شرایط آب در ایران میگوید: متاسفانه در انتقال بین حوزهای آب به چالشهای اجتماعی از جمله درگیریهای سرزمینی و قومی بین استانی و بین شهری و روستایی برخورده ایم. بنابراین به نظر من باید اطلاعات انتقال آب به صورت شفاف از طریق سایت وزارت نیرو در اختیار مردم قرار بگیرد تا دلایل انتقال آب را بدانند و فضا برای سوار شدن بر موج احساسات فراهم نشود. زیرا همه شاخصهای جهانی و بینالمللی
حاکی از ورود کشورمان به بحران آب است و باید هوشیار باشیم هرگونه اهمال در کنترل و مدیریت این بحران، به بروز تنشهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی میانجامد.
وی با این هشدار که بحران آب در ایران اینک به یک بحران اجتماعی تبدیل شده است و گاهی در کوچکترین شهرها و روستاهای کشور تنشهایی بر سر آن رخ میدهد، میافزاید: با دستیابی به یک وفاق ملی در زمینه حفظ منابع آبی، بازنگری در مصرف آب و فراخوانی مردم برای کمک به دولتمردان و تصمیم گیران، امکان کنترل این بحران با صرف هزینههای پایینتر، وجود دارد.
معاون دفتر برنامهریزی کلان آب و آبفای وزارت نیرو در پاسخ به این پرسش که چرا خطای ۴ دهه پیش در استقرار صنایع فولادی در فلات مرکزی ایران، اینک دوباره در حال تکرار است و شاهدیم که از جمله در دشتهای بحرانی مانند قزوین و زنجان کارخانههای فولادی احداث شدهاند و گویا قرار نیست از اشتباهات ۴۰ سال پیش هم درس بگیریم، میگوید: وقتی سند آمایش استانی را مرور میکردم، از یک نظر خیلی جالب و البته تاسف آور بود. یعنی اگر نام استان را در این سند بردارم و به شما بدهم، تقریبا هیچ تفاوتی بین استانها نمیبینید. یعنی همه استانها میخواهند صاحب صنعت فولاد، خودروسازی و کشاورزی باشند و تفاوتی بین استانهای شمالی با جنوبی خشک و غیر خشک ملاحظه نمیکنید. در واقع ظرفیت و مزیتهای استانها در نظرگرفته نشده که تاسف آور است.
برداشتهای غیرمجاز در غیاب متولیان
درگیر و دار تنظیم این گزارش، محمدرضا عارف نیا ـ کارشناس کشاورزی و باغداری از منطقه هشتگرد استان البرز با مراجعه به روزنامه،خواستار بازدید از این منطقه و مشاهده غارت آب توسط حفاران چاههای متعدد غیر مجاز آب در این منطقه شد.
در بازدید از منطقه هشتگرد، شهر تنگمان و روستای دولت آباد- عارفنیا به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: افرادی با مراجعه به کشاورزان و اجاره زمینهای آنها به مدت ۳ سال، حدود ۳۰ هکتار زمینهایشان را در اختیار میگیرند و سپس با صرف حدود ۷۰ میلیون تومان، یک حلقه چاه عمیق در وسط مزرعه حفر میکنند و بدون هیچ ملاحظهای به استفاده از آب به صورت شبانه روزی مبادرت میورزند. دست آخر هم بیش از یک میلیارد تومان از این کشت و کار سود میبرند، بی آنکه مالیات یا هزینه این آب ذی قیمت را پرداخت کنند.
عارف نیا در پاسخ به این سوال که مگر شرکت آب منطقهای بر منطقه نظارت ندارد که این تعداد چاههای غیرمجاز در حال استفاده است، میگوید: اتفاقاَ تعجب من هم از همین موضوع است. در حالی وزارت نیرو تلاش میکند با اجرای طرح تعادل بخشی به اوضاع بحرانی آبهای زیرزمینی سامان دهد که با وجود شرکتهای زیر مجموعه این وزارتخانه در منطقه، در روز روشن این تعداد زیاد چاههای غیرمجاز آن هم در فاصلههای کم از یکدیگر مشغول تاراج این موهبت الهی هستند. وی همچنین مدعی میشود: جالب اینکه حفاران چاههای غیر مجاز از شرکتهای برق منطقهای برق هم میگیرند!
این گزارش حاکی است، اهالی روستاهای این منطقه در حالی به علت کمبود آب در روز فقط چند ساعت از نعمت آب برخوردارند که حفاران چاههای غیر مجاز در به راحتی و در مقادیر بسیار بالا، آب را برای منافع شخصی خود در شبانه روز مورد استفاده قرار میدهند.
باید خاطرنشان کرد که همه روزه آمارهایی از حوزه آب به چشم میخورد؛ که برای خیلیها اهمیتی ندارد و به صرف باز کردن شیر آب خانه و دیدن جریان آب، به خود اجازه هر گونه مصرف بی رویهای را میدهند، شهروندانی از این جنس که تعداد آنها کم هم نیست اما واقعیت این است که ذخایر آبی کشور سالهای پایانی خود را طی میکند و سهلانگاریهای مسئولان و مردم میتواند، تعداد این سالها را کمتر کند، سالهایی که حتی تصور بی آبی در آن نیز مشکل است، اما در شرایط فعلی مانند آب خوردن در ذهن جاری میشود.
اگر گذری به آمارهای بحران آب بیندازیم، شاید نتوانیم آنقدر بی تفاوت از این بحران عظیم گذر کنیم، چرا که ایران در حالی رتبه اول تنشهای آبی را به خود اختصاص داده که کشورهایی که با کمبود بارندگی بیش از ایران روبرو هستند چنین رتبهای را ندارند. شهروندی از اصفهان با بیان اینکه در این استان و در شهرهایی مانند اردستان، تعداد چاههای چه مجاز و چه غیر مجاز
آب فاجعهآمیز است، به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: در اطراف اصفهان هیچ منطقهای به اندازه اردستان چاه آب ندارد و متاسفانه چاههای این شهر در ۶۰ سال گذشته باعث خشک شدن قناتهای شمال اصفهان شده است. به گفته وی، آب مرز نمیشناسد و از روزی که در اردستان شروع به چاه زدنهای بی شمار کردهاند، نتیجه آن در خشک شدن قناتها دیده میشود.
مهدی اقتداری ـ شهروند دیگری از شهرستان جیرفت هم میگوید: در استان کرمان حدود ۱۰ هزار حلقه چاه غیرمجاز وجود دارد که حدود ۸۰۰۰ حلقه آن در جنوب کرمان است.
به گفته او، جنوب کرمان یک قطب کشاورزی است که سالانه حدود ۵ میلیون تن تولید محصول دارد که در بعضی ارقام تولیدی رتبه نخست کشور را به خود اختصاص داده است. در نگاه اول شاید وجود این تعداد چاههای غیرمجاز بسیار عجیب به نظر آید، اما باید گفت که حفر آنها دقیقا از زمانی آغاز شد (سال۷۱) که روی تنها رودخانه جنوب کرمان یعنی هلیل رود، سد جیرفت را ساختند. چرا که آب کشاورزی جنوب کرمان از همین هلیل رود تامین میشده است، به طوری که کشاورزان دارای حقابه در دفترخانه شماره۴۵ فاریاب هستند.
اقتداری میافزاید: یکی از دلایل احداث سدجیرفت، تولید برق بود که عملاَ تاکنون حتی یک مگاوات برق تولید نکرده است اما در پی آن هم اکنون سطح آبهای زیر زمینی به شدت افت کرده و کشاورزی مردم جنوب کرمان در حال نابودی است و چون رودخانه هلیل آبی ندارد، سفرههای زیرزمینی هم تغذیه نمیشود و سطح آب سفرههای زیرزمینی با کاهش پی در پی مواجه شده است.
نکته نگران کنندهتر اینکه در بالادست سد جیرفت و سرشاخههای هلیل رود، پروژه احداث تونل انتقال آب در دست انجام است که با این کار عملا ورودی آب به سد جیرفت به صفر خواهد رسید و زندگی یک میلیون نفر مردم جنوب کرمان که درآمد و شغل بیش از ۹۰ درصد آنها کشاورزی است به خطر خواهد افتاد، متاسفانه جنوب کرمان فاقد کارخانه، صنعت و معدن است و فقط شغل کشاورزی وجود دارد.
سید احمد حسینی ـ کارشناس آب درباره ابعاد برداشتهای بیش از حد از منابع سطحی و زیرزمینی به گزارشگر روزنامه اطلاعات میگوید: برداشتهای بی رویه در مناطق کویری که خود را با فرونشست دشت نشان میدهد، به کوچ تمدنها منجر خواهد شد که ابعاد این بحران در فلات مرکزی بسیار اسفناک است.
به گفته وی، در مناطق شمالی کشور نیز به ازاء هرمترمکعب آب شیرین، ۴۰ مترمکعب آب شور به منابع آب شیرین نفوذ خواهد کرد که دست کمی از بحران مناطق مرکزی کشور ندارد.
محمد داودبیگی