شناسهٔ خبر: 15098889 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

كنداكتور اين شب‌هاي سيما هم تكراري‌ است و هم با مخاطب

جذابيت جليل قُلدر تكراري يا ساچويي افسانه‌اي كره‌اي؟

سريال‌هاي تلويزيون فعلاً روي دور تكرارند...

صاحب‌خبر -
سريال‌هاي تلويزيون فعلاً روي دور تكرارند؛ از اين جهت كه بعد از اتمام پخش دو مجموعه نسبتاً مخاطب جذب‌كنِ «چرخ و فلك» و «پريا» كه در حد توان توانستند بيننده را پاي تلويزيون بنشانند، شبكه‌هاي اصلي سراغ توليدات پرمخاطب سال‌هاي قبلشان رفته‌اند.

اين مقدمه صرفاً خبري‌ است! بدون هيچ غرض و مرضي. اما واقعاً تصميم بدي هم نيست كه بشود سريال‌هاي قديمي را دوباره روي آنتن ديد. البته با يك‌سري شرط و شروطي. مثلاً اينكه اين مجموعه‌ها حداقل و همچنان در قصه‌گويي به‌روز باشند و به قول معروف دمده نه!

يا اينكه لااقل دوباره بتوانند حس نوستالژي را ايجاد كند، پس از جنس توليداتي باشند كه در زمان خودشان بيننده آنچناني را جذب كرده باشند كه باز هم بتوان اين شب‌ها و در بهترين ساعات پخش تلويزيون به بودنشان اميدوار بود. جز اينكه خداي نكرده از بدبختي و بي‌پولي صداوسيما دوباره روي آنتن آمده باشند كه اميدواريم اينطور نباشد. سريال «ديوار»، «دولت مخفي»، «پژمان» و بقيه همين الان در حال پخش هستند، آن هم از شبكه‌هاي اصلي. اگر دقت كنيم شرايطي كه اشاره شد درباره اينها نيز نسبتاً صدق مي‌كند. پس بدك هم نيستند و مي‌شود از اين تصميم خرده نگرفت. البته اين را فراموش نكنيم كه برخي مثل «پژمان» سر و كارشان به پخش آيتم‌هاي كوتاه از شبكه نسيم هم كشيده، تماشا و آي‌فيلم نيز كه قضيه را لوث كرده‌اند! اينقدر روي آنتن رفته كه بنابر تكيه كلام معروف بچه‌هاي دهه هفتادي اين ديگر خزبازي‌ است. لااقل برخي از اين سريال‌ها را بايد گذاشت براي بعدترها. چون مدت چنداني از پخششان نگذشته به‌ويژه در مورد شبكه 2 كه زيادي روي تكرار پخش‌كردن‌ها افتاده و قبل‌تر هم «گاهي پشت سر را نگاه كن» را روي آنتن برده و اين دور تكراري كنداكتورش ادامه دارد. تا كي؟ مشخص نيست. پخش سريال‌هاي نمايشي در قسمت‌هاي چنددقيقه‌اي نيز ابتكار جالبي مي‌تواند باشد كه هر از گاهي تكاني به زمان‌هاي پيك تلويزيون مي‌دهد، اما به هر حال تايم‌هاي اصلي شبانه براي سريال‌بين‌ها حساس است. نمي‌خواهند تكراري ببينند كه ابداً جذابيتي ندارد. لااقل تلويزيون برود سراغ مجموعه‌هاي باجذبه قديمي‌تر و نه اينهايي كه صرفاً براي يكي دو سال قبل است. همين كار را مي‌كنند كه تف و لعنت بيننده را گهگاهي شاهدند!

پس كسي خيلي كاري به بازپخش سريال‌هاي تكراري ندارد، اگر مراعات حال بيننده را بكنند. اين را هم يادمان نرود كه سريال ايراني مخاطب دارد، حتي با بدترين كيفيت. برخلاف سريال‌هاي خارجي كه خوشبختانه خيلي كم شده‌اند و بيننده خاصي ندارد جز اينكه از شرق آسيا باشند.
البته انگار صداوسيما در انتخاب توليدات خارجي سليقه ندارد! چرا كه همه آثارشان شده سريال‌هاي پليسي كه بي‌كيفيت‌ هستند. برعكس مجموعه‌هاي كره‌اي و غيره كه به‌خاطر نوع داستان‌پردازي‌شان اينجا نيز متأسفانه يا خوشبختانه پرمخاطبند. با ذكر اين نكته كه واقعاً در ساخت فيلمسازي نيز ابهتي ندارند و همه نيز در قصه‌پردازي شبيه هم هستند. دوباره اين جريان را با پخش سريال كره‌اي «فراري از قصر» نيز شاهديم؛ مجموعه‌اي تاريخي-خانوادگي كه دوباره به فضاي قصر و غيره مي‌پردازد و همان فرهنگ كشورهاي آنور آسيا را بازتاب مي‌دهد. وجه مشترك همه اين سريال‌هاي كره‌اي نيز در فضاي بومي و افسانه‎اي بودنشان است كه به دليل قهرمان‌محوري و عموماً داستان عاشقانه‌وارش مدنظر بيننده ايراني قرار مي‌گيرد.

براي همين است كه تلويزيون براي دور زدن كنداكتور قديمي‌اش، «فراري از قصر» را در دستور پخش گذاشته كه حداقل غلظت ماجرا را بگيرد. اين بخش قضيه يعني روي آنتن بردن كاراكترهاي چشم‌بادامي‌ها نيز همواره موافقان و مخالفان سرسختي دارد. بالاخره وقتي توليدات پررنگ و لعاب و قصه جذاب ايراني به قدر كفايت نباشد، اينها به‌راحتي قاپ مخاطب ايراني را مي‌زنند و گاهاً برايشان سر و دست هم مي‌شكنند!

ختم كلام اينكه، زماني كه سريال ايراني‌تر و تازه روي آنتن سيما نباشد، مي‌شود با بازپخش يكي دو كار نوستالژي يا خوش‌ساخت كهنه، براي چند مدتي هم كه شده مانع از ريزش مخاطب شد، اما نه اينكه هرچه دم دست باشد را صرفاً براي پر كردن آنتن، در دست پخش بگذاريم. كمي سليقه مي‌خواهد و ذوق در برنامه‌ريزي.