شناسهٔ خبر: 15080460 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آرمان امروز | لینک خبر

هنر، ابزار سیاسی نیست!

محمودرضا رحیمی*

صاحب‌خبر -

مدت هاست که بحث و جنجال بر سر نمایشنامه‌های ایرانی و خارجی به وجود آمده که به عقیده بنده این بحث‌ها به طور کلی نادرست است.در تئاتر ما چیزی به نام نمایشنامه خارجی و داخلی نداریم.همانگونه که ویلیام شکسپیر بر روی نمایشنامه‌های خود پرچم برتانیا را نصب نکرده و در آنها مسائلی را مطرح کرده که جنبه جهانی و فرازمانی دارند.در نمایشنامه‌هایی مانند«هملت»، «رومئو ژولیت» و... به مشکلات اقشار جامعه، جنگ قدرت ها، خیانت ها، حسادت‌ها و نیازهای بشر اشاره شده است.نمایش، سینما نیست که با میزانسن‌های گوناگون بتوانیم مسائل فرهنگی و اجتماعی یک کشور را به رخ بکشیم.در تئاتر هدف اولیه بر این است که انسان‌ها در هر کجای کره خاکی که باشند نیازها و دغدغه‌های مشابهی دارند، حال نمایشنامه نویسان می‌توانند در حاشیه متن اصلی به خرده رفتارهای داخلی کشورشان نیز اشاره مستقیم یا غیرمستقیمی داشته باشند.اخیرا به کاخ نیاوران رفتم و نمایشی را در محوطه آنجا دیدم که چند جوان اجرا کردند و متن آن متعلق به «آرتور میلر» بود.از تماشای این نمایش حیرت زده شدم که چگونه یک نویسنده متنی را در سال ۱۹۳۷ می‌نویسد اما حتی امروز هم کارکرد خود را دارد.تئاتر محل نزاع سیاسی و درگیری‌های جناحی نیست، زیرا یک هنر انسانی است و بخش کوچی از انسان به سیاست مرتبط است.«ویلیامز» یک نمایشنامه نویس آمریکایی است که در هیچ یک از نمایشنامه‌های خود از حقوق سیاسی آمریکا دفاع نمی‌کند زیرا به خوبی می‌داند که متونی که به شرایط کنونی یک کشور اشاره دارند، ماندگار نخواهند شد.در حالیکه«اروین پیسکاتور» که حتی استاد «آرتور میلر» است، چون هنر مساله او نبوده و به آن نگاه سیاسی داشته هرگز در تاریخ ماندگار نشده است.هدف هنر تفهیم مسائل و دغدغه‌ها به مردم است، هنر باید ابزاری باشد برای کاهش خشونت اجتماعی و دعوت مردم به اندیشه و تفکر.همانطور که در کشورهایی که بزرگ‌ترین کارخانه‌های اسلحه سازی و ارتش‌های دنیا را دارند، تئاتر نیز جریان دارد زیرا آنها به اهمیت هنر پی برده اند.اگر امروز در سالن‌های حرفه‌ای ما استقبال از نمایشنامه‌های خارجی بیشتر است، دلیل آن به تعداد کم نمایشنامه‌های داخلی بر می‌گردد و مشکل دیگر این است که نمایشنامه‌های بهرام بیضایی، اکبر رادی، غلامحسین ساعدی و... در شرایط فعلی قابل اجرا نیستند.ضعف دیگر به شرایط مدیریتی در تئاتر بر می‌گردد که به حال خود رها شده، قیم‌های فراوانی هم دارد و هرکس در مورد آن اظهارنظر می‌کند و در کمال تعجب هیچکس از متولیان امر حمایت مادی و معنوی از آن نمی‌کند.متولیان تئاتر باید به هنر نگاهی فراجناحی و غیرسیاسی داشته باشند و هرکس در راس کار قرار می‌گیرد باید بتواند با استقلال کامل وظیفه خود را انجام دهد.همان چیزی که بنده سال‌ها پیش آن را مطرح کردم و پیش بینی شرایط فعلی را کردم که نه تنها کسی به سخنانم گوش نداد، بلکه شرایطی به وجود آمد که کار در تئاتر را فراموش کرده و به تدریس روی بیاورم.

* کارگردان و مدرس تئاتر