بشر همواره در دوران قبل از تاریخ و پس از آن به پوشاک خود اهمیت داده و با به کارگیری قدرت ابتکار و خلاقیت سعی در ایجاد نوآوری در این زمینه داشته است. صنعت نساجی در ایران در دوره ای خاص بیش از سایر صنایع مورد توجه قرار گرفته بود. توسعه و بهبود این صنعت، از طریق ایجاد درآمد به واسطه صادرات می تواند روشی برای حذف وابستگی کشور به منابع درآمدی نفتی باشد. چنانچه هند، ترکیه و چین در این زمینه موفق عمل کردند. سرمایهگذاری در این عرصه از سال ۱۹۹۰ میلادی با مبلغی حدود ۱۲۰ میلیون دلار آغاز شده و بیشترین آن از سال ۸۰ تا ۸۵ است که بیشترین تمرکز نیز در استان اصفهان بوده که بیش از ۳۵۰ میلیون دلار سرمایهگذاری شده است.پس از سال ۸۵ نیز به دلیل تحریم ها شاهد کاهش سرمایهگذاری در این صنعت بوده ایم ، البته باید توجه داشت این نوسانات در دیگر صنایع نیز وجود داشته است.
بررسی ها نشان می دهد که صنعت پوشاك با 423 ميليارد دلارصادرات در سال 2013 ، بيش از 55 % از صادرات صنایع نساجی و پوشاك جهان و 4 % از صادرات کالاهای صنعتی جهان و5/2 % کل محصولات صادراتی جهان را شامل می گردد . صادرات پوشاك کشور با 64ميليون دلار صادرات سهم 02/0 % درصادرات پوشاك جهان دارا می باشد. هم چنین صادرات پوشاک تنها 9 درصد از صادرات منسوجات ایرانی را شامل می شود در حالیکه در کشور چین 62 درصد صادرات نساجی به پوشاک اختصاص دارد. این موضوع یکی از دلایل عقب ماندگی صنعت پوشاک کشور و عدم موفقیت آن در بحث صادرات را نشان می دهد. این روزها نساجی به عنوان یکی از سرمایه های بزرگ و بالقوه کشور همواره با کم توجهی و بی مهری مسوولان و دولت روبرو بوده و جایگاه خود را آن طور که باید در اقتصاد کشور بدست نیاورده است. سرمایه گذاری اندک، مدیریت نامناسب، واردات بی رویه و قاچاق سبب کندی پیشرفت صنعت نساجی شده است.
علاوه بر این به سبب تحریم های اعمال شده به کشور در سال های اخیر، خلاء بزرگی در جذب سرمایه گذار در این حوزه به وجود آمده است. همچنین تحریم ها مانع از ورود تجهیزات نوین صنعت نساجی شد تا موجب بی بهره ماندن کشور از پیشرفت های تکنولوژیکی دنیا شود که در نتیجه این امر، بسیاری از طرح های توسعه ای این صنعت متوقف شده است. عدم پایداری و ثبات قوانین کشور نیز سبب شد سرمایه گذاران داخلی نیز نتوانند این کاستی ها را جبران کنند. از سوی دیگر گذر زمان باعث فرسودگی دستگاه ها و ماشین آلات نساجی شد تا هزینه های اداره کارخانه ها افزایش پیدا کند و مدیران که قادر به نوسازی و به کارگیری تکنولوژی جدید نبودند، به تدریج کیفیت محصولات تولیدی شان کاهش یافت و به نوعی باعث ایجاد رکود در این صنعت شد. در این شرایط کالاهای تولیدی توان رقابت با محصولات خارجی را نداشتند و سرمایه گذاری ها بطور چشمگیری کاهش یافت .
در حال حاضر آمار رسمی از قاچاق در دست نیست و بطور نسبی 55 تا 60 درصد منسوجات به صورت قاچاق و تنها40 درصد محصولات نساجی را تولید داخل و واردات از مبادی رسمی تشکیل می دهد. در طول سالهای اخیر واردات قاچاق کالا در بخش پوشاک و نساجی به معضلی تبدیل شده است که به تثبیت رکود در این بخش انجامیده است. زیرا به دلیل آسان بودن قاچاق واردات کالای نساجی ، این کالا بیشتراز کالاهای سایر صنایع قاچاق میشود . مردم در حال حاضر با قدرت خرید اندکی روبهرو هستند.
بررسی ها نشان می دهد که صنعت پوشاك با 423 ميليارد دلارصادرات در سال 2013 ، بيش از 55 % از صادرات صنایع نساجی و پوشاك جهان و 4 % از صادرات کالاهای صنعتی جهان و5/2 % کل محصولات صادراتی جهان را شامل می گردد . صادرات پوشاك کشور با 64ميليون دلار صادرات سهم 02/0 % درصادرات پوشاك جهان دارا می باشد. هم چنین صادرات پوشاک تنها 9 درصد از صادرات منسوجات ایرانی را شامل می شود در حالیکه در کشور چین 62 درصد صادرات نساجی به پوشاک اختصاص دارد. این موضوع یکی از دلایل عقب ماندگی صنعت پوشاک کشور و عدم موفقیت آن در بحث صادرات را نشان می دهد. این روزها نساجی به عنوان یکی از سرمایه های بزرگ و بالقوه کشور همواره با کم توجهی و بی مهری مسوولان و دولت روبرو بوده و جایگاه خود را آن طور که باید در اقتصاد کشور بدست نیاورده است. سرمایه گذاری اندک، مدیریت نامناسب، واردات بی رویه و قاچاق سبب کندی پیشرفت صنعت نساجی شده است.
علاوه بر این به سبب تحریم های اعمال شده به کشور در سال های اخیر، خلاء بزرگی در جذب سرمایه گذار در این حوزه به وجود آمده است. همچنین تحریم ها مانع از ورود تجهیزات نوین صنعت نساجی شد تا موجب بی بهره ماندن کشور از پیشرفت های تکنولوژیکی دنیا شود که در نتیجه این امر، بسیاری از طرح های توسعه ای این صنعت متوقف شده است. عدم پایداری و ثبات قوانین کشور نیز سبب شد سرمایه گذاران داخلی نیز نتوانند این کاستی ها را جبران کنند. از سوی دیگر گذر زمان باعث فرسودگی دستگاه ها و ماشین آلات نساجی شد تا هزینه های اداره کارخانه ها افزایش پیدا کند و مدیران که قادر به نوسازی و به کارگیری تکنولوژی جدید نبودند، به تدریج کیفیت محصولات تولیدی شان کاهش یافت و به نوعی باعث ایجاد رکود در این صنعت شد. در این شرایط کالاهای تولیدی توان رقابت با محصولات خارجی را نداشتند و سرمایه گذاری ها بطور چشمگیری کاهش یافت .
در حال حاضر آمار رسمی از قاچاق در دست نیست و بطور نسبی 55 تا 60 درصد منسوجات به صورت قاچاق و تنها40 درصد محصولات نساجی را تولید داخل و واردات از مبادی رسمی تشکیل می دهد. در طول سالهای اخیر واردات قاچاق کالا در بخش پوشاک و نساجی به معضلی تبدیل شده است که به تثبیت رکود در این بخش انجامیده است. زیرا به دلیل آسان بودن قاچاق واردات کالای نساجی ، این کالا بیشتراز کالاهای سایر صنایع قاچاق میشود . مردم در حال حاضر با قدرت خرید اندکی روبهرو هستند.
ادامه در صفحه 2
∎