مشکل عربستان و روحانیونش شیوه تدوین سیاست های این کشور و ورود به جنگ های منطقه ای و طایفه ای بدون انجام محاسبه های دقیق و ارزیابی درست از موضع گیری های عربی و منطقه ای است.
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران،روزنامه رأی الیوم در سرمقاله خود نوشت:عربستان سعودی این روزها نمی داند که ضربه های سیاسی و نظامی که این کشور را در سوریه،یمن عراق،لیبی یا عراق هدف قرار می دهد از کدام سمت می آیند اما اینکه آخرین ضربه از خود روسیه و مصر بیاید و در رهبریت عربستان برای اسلام سنی تشکیک شود و مذهب وهابی اش که به آن باور دارد را از اردوگاه اهل سنت و جماعت خارج کند،امری است که در تمام ابعاد و معانی و زمان آن خطرناک است.
به شکل مستقیم وارد موضوع شویم و به حمله خشنی که هیأت علمای مسلمان در عربستان سعودی به کنفرانس انجام داد، بپردازیم؛کنفرانسی که طی هفته گذشته در شهر«گروزنی»پایتخت چچن و با حضور و نظارت«رمضان احمد قدیروف»رئیس جمهوری چچن و با حمایت غیرمستقیم «ولادیمیر پوتین»رئیس جمهوری روسیه تحت عنوان «اهل سنت و جماعت چه کسانی هستند»برگزار شد.
آن چه خشم روحانیون رسمی و غیر رسمی سعودی و همپیمانان آنها از جمله شیخ «یوسف القرضاوی» را برانگیخت دعوت نکردن آنها برای مشارکت در این کنفرانس بود و فقظ یک پژوهشگر دینی سعودی ناشناخته به نام «حاتم العونی»برای این کنفرانس دعوت شد.همچنین مشارکت هیأت بزرگی از علمای دینی الازهر مانند دکتر«احمد الطیب»شیخ الازهر،شیخ «شوقی علام»مفتی مصر و «اسامه الازهری»مشاور «عبدالفتاح السیسی»رئیس جمهوری مصر و نیز «علی جمعه»مفتی سابق مصر که نمایندگان شرعی رسمی مصر به شمار می روند،خشم سعودی ها و هم پیمانان آنها را برانگیخت.
مشارکت این هیأت مصری بلندپایه نمی تواند بدون موافقت و حمایت شخصی عبدالفتاح السیسی صورت گرفته باشد این یعنی هماهنگی سیاسی روسی و مصری برای انزوای عربستان و علمای دینی اش است و نیز نشان دهنده شکل گیری «مرجعیت سنی»جدید و قوی مورد حمایت الازهر،کشیدن فرش را از زیرپای سعودی های وهابی و منزوی کردن کامل و نیز چسابدن اتهام حمایت از تروریسم و افراط گرایی به آنهاست.
معرفی شرکت کنندگان در کنفرانس اهل سنت و جماعت(هیچ کدام از علمای سلفی و اخوان المسلمین برجسته در میان آنها نبود)برای عربستان سعودی شوک آور بود،کشوری که همیشه این گونه کنفرانس ها را برگزار می کرد،زیرا این شرکت کنندگان یعنی اهل سنت و جماعت در «اثری ها که امام شان احمد بن حنبل است،اشعری ها که امام شان ابوالحسن اشعری است و ماتریدی ها که امام شان ابو منصور الماتریدی است»مدود شد، این مساله در بیانیه رسمی الازهر در پاسخ به حملاتی اعلام شد که آن را هدف قرار دادند.
دکتر«محمد بن السعیدی»استاد فقه در دانشگاه«ام القری»عربستان این کنفرانس را توطئه ای علیه جهان اسلام و به ویژه علیه عربستان دانست و هدفش را بازگرداندن مسلمانان به خرافه گرایی و قبرها دانست.دکتر«محمد البراک»عضو اتحادیه علمای مسلمان گفت که در کنفرانس چچن توطئه کنندگان به دنبال اخراج اهل سنت بودند و خودشان را اخراج کردند،آیا پوتین و علمایش همان کسانی شدند که اهل سنت را مشخص می کنند.«حاکم المطیری»رئیس حزب«امت»کویت کنفرانس را به کارگیری شیوه های صوفی گرانه در جنگ صلیبی روسیه در سوریه توصیف کرد.
شاید شدیدترین حمله که بازتاب دهنده پیامدهای مشارکت مصر در این کنفرانس و احتمال قطع روابط با عربستان است،بر زبان «محمد آل شیخ»(خاندان شیخ محمد بن عبدالوهاب موسس مذهب وهابی است)در توییتر صورت گرفت که نوشت:«مشارکت الازهر در کنفرانس گروزنی که عربستان را از دایره اهل سنت خارج کرد ما را وادار به تغییر رفتار با مصر می کند.میهن ما مهمتر است،مصر و السیسی به درک واصل شوند.در کنار وی به دلیل اخوانی ها و سلفی ها که دشمن ما و او هستند ایستادیم اما وی در گروزنی به ما پشت کرد و نمک خورده نمکدان شکست پس همان بهتر که به حال خودش رها شود.»شیخ یوسف القرضاوی با خشم سعودی ها همبستگی کرد و حمله اش را بر احمد الطیب شیخ الازهر متمرکز کرد و این گونه انتقاد کرد که «توطئه کنندگان که خودشان را نماینده اهل سنت می دانند چرا هیچ گونه اعتراضی به اقدامات روسیه در سوریه نکردند.»القرضاوی شرکت کنندگان در کنفرانس را روحانیون سلطان و شیوخ عار توصیف کرد.
این لحن ضد کنفرانس بازتاب دهنده مساله فقهی و سیاسی بسیار خطرناک است و جهان سنی را چند پاره می کند آن هم پس از آن که موفق به تقسم جهان اسلامی بر اساس طایفه گرایی به سنی و شیعه شد.و بحث و جدل نباید به کسانی که این تقسیم ها محدود شود چه میان دو طایفه و چه میان یک طایفه بلکه باید مساله جنگ هایی که ممکن است بعدها به راه بیفتد،مدنظر قرار گیرد.
تردیدی در این نداریم که هدف اصلی از برگزاری کنفرانس گروزنی مورد بحث و جدل است و در درجه نخست سیاسی است و از خاستگاه بستر جنگ کنونی در سوریه چه جنگ مستقیم باشد یا جنگ نیابتی و طرف های درگیر در میدان های جنگ از خاستگاه طایفه ای یا نژادی یا ایدئولوژیک و از جمله آنها عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس ، برگزار شده است.
ما در اینجا در روزنامه «رأی الیوم»علیه طایفه گرایی هستیم و با آن مخالفیم و نمی توانیم در اردوگاه طایفه گراها به هر مذهبی که باشند بایستیم و همیشه در کنار کسی قرار گرفته و می گیریم که امت اسلامی را متحد کند و جلوی هر گونه عملیات دور کردن و به حاشیه راندن فلان طرف یا بهمان طرف بایستد و همزیستی را زیر سقف دموکراسی،عدالت و برابری برقرار کند.
به نظر ما روابط مصر و عربستان در حال ورود به تونل بحران است که در پایان آن هیچ نوری دیده نمی شود اگر نگوییم در عمل وارد شده است.این یعنی رهبران عربستان سعودی و چه بسا دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس باید کمک های مالی که به مصر ارائه کردند و به بیش از 30 میلیارد دلار را فراموش کنند.مصر یک کشور منطقه ای بزرگ است چه با این کشور موافق باشیم چه مخالف و دارای منافع و حساب و کتاب هایی برای خودش است و الازهر نیز مرجعیت نخست و مهم اهل تسنن به شمار می رود و رهبرانش که انگشت های دست پای شان در جنگ یمن در دهه شصت سوخت امکان ندارد که به جنگ دومی برای کمک به هم پیمان سعودی و برای اذعان به لطف و کمک هایش،کشیده شوند.
مشکل عربستان و روحانیونش نه کنفرانس گروزنی و شرکت کنندگان در آن نهفته است بلکه در شیوه تدوین سیاست های این کشور و ورود به جنگ های منطقه ای و طایفه ای بدون انجام محاسبه های دقیق و ارزیابی درست از موضع گیری های عربی و منطقه ای نهفته است و ما در اینجا بدون هیچ گونه ابهامی درباره جنگ های شان در یمن و سوریه و در درجه ای کمتر در عراق و لیبی و رقابت با ایران سخن می گوییم.
حمله به کنفرانس گروزنی و شرکت گنندگان در آن با الفاظ بد و زخم زبان ها خطراتش را کاهش نمی دهد بلکه بیشتر می کند و پرسش مهم در نظر ما دلایلی است که تصمیم های آن که بارزترین آنها تشکیل مرجعیت سنی است که از الازهر به «قیروان» تا «زیتونه» و «حضر موت» و کشورهای قفقاز امتداد پیدا می کند و از حمایت شبکه های ماهواره ای و اهتمام زیاد و گسترده شبکه های اجتماهی و برگزاری این کنفرانس به شکل دوره ای است.
کنفرانس گروزنی ضربه محکمی به عربستان سعودی و روحانیونش وارد آورد و زنگ خطری برای متنبه کردن آنها نسبت به خطرات اشتباه های بزرگی است که مرتکب شدند که با وقوع جنگ ها و فرسایش مالی و بشری که در پی داشتند، گسترده شد و ضرورت تسریع در انجام اصلاحات و بازنگری هاست.هنگامی که امور به جایی برسد که عربستان متهم به حمایت و گسترش تروریسم برسد و پس از آن که در میان کشورهای عربی منزوی شد،تلاش شود که در جهان اسلام نیز منزوی شود،مساله نیاز به درنگ و تامل زیاد دارد و کار با فحش و فضیحت چپ و راست درست نمی شود.
∎