شناسهٔ خبر: 15054994 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه مردم‌سالاری | لینک خبر

آيا باقرخان و ستارخان هم لاف قوميتي مي‌زدند؟ حدِ مجلس را پايين نياوريم

صاحب‌خبر -

هفته گذشته، به سعي و همت يک موسسه غير‌دولتي با نام «پنجمين فصل قشنگ» دخترکي زيبا به نام امل از هم ميهنان عرب زبان ما که با روحيه‌اي خستگي ناشناس با بيماري سرطان مي‌جنگد، به آرزويش رسيد. به گزارش پايگاه خبري فريادگر، امل چند دقيقه اي با کالسکه و در لباس سيندرلا از ميان زنجيره انساني اقوام و مددکاران در شهر اهواز گذر کرد و بالاخره به روياي کودکانه اش که سيندرلا شدن بود، دست يافت. عرب‌ها در کنار بلوچ‌ها و آذري زبان‌ها از اقوام کهن ايراني هستند که ايران در تماميتش بدون آنها معنايي ندارد و شايد ويژگي سرزمين گرامي‌ما به مصداق «از هر چمن گلي» همين نقش‌ها و رنگ‌هاي گوناگون فرهنگي و قوميتي اش باشد. در سرزميني که مردمش براي خوشحالي يکي از فرزندانش اينچنين آستين‌ها را بالا مي‌زند و بي توجه به قوم و زبان براي شادي دختر زيباي عرب زبان در لباس جن و پري افسانه‌ها مي‌رود، سزاوارش نيست که نماينده اش در مجلس کباده قوميت‌گرايي بکشد و «مَنم مَنم»‌هاي قوميتي سر دهد! ماجراي کتک کاري نادر قاضي پور نماينده اروميه با يکي از خبرنگاران پارلماني مجلس در اين چند روز نقل خبرگزاري‌ها و روزنامه‌ها شده است و حرف و حديث‌ها درباره آن هنوز هم مستدام است. جنجال‌هايي که سبب شده است، بهانه گلاويز شدن نماينده مجلس با خبرنگار به فراموشي سپرده شود. دعواي قاضي‌پور با خبرنگار نکته‌گير روزنامه ايران بر سر چند و چون تشکيل فراکسيون ترک‌ها در مجلس بود. فراکسيوني که از هر سو که بنگريم، تنها مي‌تواند به شکاف‌هاي قومي‌و فرهنگي کشور دامن بزند. افزون بر اين، نماينده مجلس به اينها بس نکرده و سخنان غلو آميزي را درباره جنگ و نقش هموطنان آذري مان در جنگ هشت ساله (که شرح دلاوري‌هاي شان در جنگ مثنوي هفتاد من کاغذ است) پيش مي‌کشد به اين مضمون که در هنگامه جنگ، ترک‌ها از ايران دفاع کردند. ادعايي که به نظر مي‌آيد در ميان خودِ هموطنان آذري زبان ما هم کم مخالف نداشته باشد. در همه سال‌هايي که ايران به عنوان يک دولت _ ملت در عرصه جهاني شناخته شده است؛ بوده‌اند نيروهاي سياسي و سياستگراني که از احساسات و علقه‌هاي قومي‌براي بالا رفتن از نردبان قدرت بهره برده‌اند و خسارت‌هاي مادي و معنوي فراواني به مردم وارد کرده‌اند. اما با اين همه، تاريخ اين سرزمين نشان داده است که تجربيات بزرگ مردم ايران از انقلاب مشروطه گرفته تا کودتاي بيست و هشت مرداد، از انقلاب اسلامي‌گرفته تا هشت سال جنگ تحميلي و... سرمايه همه مردم ايران بوده است و تا به حال قومي‌از اقوام بزرگ ايراني مدعاي مالکيت و يکه تازي در آنها را نداشته است! به ويژه تجربه هشت ساله جنگ تحميلي از اين نظر درخشان است. جنگي که راهنماي رزمندگانش نه انگيزه‌هاي قومي ‌که دفاع از وطن عزيز و علقه‌هاي نيرومندِ ديني بوده است. از باقرخان و ستارخان و مصدق گرفته تا سرداران جنگ هشت ساله، از کداميک تا به حال لافِ قوميتي شنيده شده است؟! امروز گفته‌ها و نوشته‌ها و تصويرهاي اين بزرگان به فضل هزاران موسسه پژوهشي و رسانه اي در دسترس افکار عمومي‌است. به راستي در ميان ميراث فکري و عقيدتي اين مفاخر تاريخي چند جمله مي‌توان پيدا کرد که در آن شائبه منافع قوميتي مي‌رود؟ در اين که در زمينه حقوقِ فرهنگي اقوام، ما کارهاي ناکرده و بر زمين مانده فراوان داريم، حرفي نيست اما راهش دامن زدن به قوميت گرايي زيانبار و دفاع نادرست از آن نيست. مجلس جاي دفاع جدي از مسائل جدي پيش روي ما است. حد مجلس را پايين نياوريم!