شناسهٔ خبر: 15029745 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه اعتماد | لینک خبر

در مسير درستي براي حفاظت طبيعت نيستيم

كاووس سيدامامي استاد دانشگاه و فعال محيط‌زيست

صاحب‌خبر -

مدتي قبل روز محيط‌بان بود و يادداشت‌هاي زيادي در روزنامه‌ها در اين باره و در توضيح دشواري‌ها و مخاطرات اين شغل درج شد. در سال‌هاي اخير، افكار عمومي نسبت به خطرات و سختي‌هايي كه متوجه محيط‌بانان عزيز كشورمان است حساس‌تر شده است. محيط‌بانان باوجود درآمد و پاداش كمي كه دارند با جديت تلاش مي‌كنند تا از ميراث طبيعي كشور كه به‌شدت در معرض انواع تهديدها قرار دارد حفاظت كنند. اين ميراث مناطق داراي جنگل، مرتع، تنوع زيستي اعم از جانوري و گياهي و تمامي عرصه‌هاي طبيعي كشور را شامل مي‌شود. رشد جمعيت، توسعه شهري، راهسازي، گسترش بهره‌برداري از معادن، بهره‌برداري‌هاي بي‌رويه از منابع آبي، همه و همه، دست به دست هم داده‌ و ميراثي را كه اجداد ما قرن‌ها حفظ كرده و به ما تحويل داده‌اند در معرض نابودي قرار داده است. محيط‌زيست ما در وضعيت خوبي قرار ندارد و اين را هر روز بيشتر از روز پيش مي‌فهميم. در اين ميان، محيط‌بانان در صف نخست مبارزه براي حفظ ميراث طبيعي كشور قرار دارند. آنان براي پيشبرد وظايف خود به طور مداوم در معرض خطر قرار دارند. رويارويي با متخلفان در مواردي منجر به درگيري مسلحانه مي‌شود كه در نتيجه آن يا محيط‌بان مصدوم يا كشته مي‌شود يا متخلف. اما مهم جلوگيري از اين گونه حوادث يا دست‌كم كاهش آن است. متاسفانه در سال‌هاي اخير، به ويژه پس از افزايش چشمگير جرايم مربوط به شكار خلاف و سنگين‌تر شدن احكام قضايي در اين زمينه، موارد درگيري مسلحانه متخلفان با محيط‌بانان به نظر بيشتر شده است. اين زنگ خطري است كه در مسير درستي در حركت نيستيم.  در برخي مناطق جهان در عمل يك جنگ تمام‌عيار ميان حافظان محيط‌ طبيعي و خلافكاران حرفه‌اي، كه به طور نظام‌مند فعاليت مي‌كنند و در كار تجارت بين‌المللي جانوران كمياب يا بخش‌هاي بدن حيوانات مثل عاج فيل يا شاخ كرگدن هستند، درگرفته است كه در بيشتر موارد جز با وسايل قهريه نمي‌توان با آن مقابله كرد. اما در ايران چنين وضعيتي وجود ندارد يا دست‌كم تاكنون به طور جدي مشاهده نمي‌شود. بيشتر خلافكاراني كه دست به شكارغيرقانوني مي‌زنند و با ماموران درگير مي‌شوند مردم محلي حاشيه مناطق حفاظت‌شده چهارگانه هستند كه با اسلحه براي شكار خلاف وارد اين مناطق مي‌شوند و محيط‌بانان آنان را در حال ارتكاب جرم مي‌يابند. شواهد تجربي حاكي از آن است كه در بيشتر موارد دو طرف يكديگر را مي‌شناسند و سابقه برخورد قبلي دارند. اين يك واقعيت است كه روابط ميان مردم محلي و محيط‌بانان در بيشتر نقاط، چندان مناسب نيست و نسبت به هم انواع نگرش‌هاي منفي، سوءظن‌ و برداشت‌هاي قالبي ناخوشايند دارند. مردم محلي هنوز به اين شناخت نرسيده‌اند كه كار محيط‌بانان درواقع تضمين بهره‌برداري پايدار خود آنان از منابع طبيعي پيرامون‌شان است. موارد زيادي ديده مي‌شود كه يك متخلف به سبب جرم كوچكي دستگير و مورد تحقير قرار مي‌گيرد يا به طور نامناسبي محكوميت قضايي مي‌گيرد؛ او پس از آن بدل به دشمن محيط‌زيست مي‌شود و خود را در تقابل دايم با محيط‌بانان مي‌بيند و مترصد انتقام‌گيري. از سوي ديگر، برخي محيط‌بانان كه آثار متخلفان را در مناطق گشت خود يافته و از دستگيري آنان ناكام مانده‌اند يا دل پري از شكارچيان خلافكار از گذشته به دليل درگيري مسلحانه آنان با همكاران‌شان دارند هنگام برخورد با متخلف چه بسا دچار احساسات مي‌شوند و از رفتار حرفه‌اي فاصله مي‌گيرند. البته ناگفته نماند كه يك طرف در حال ارتكاب جرم و طرف ديگر در حال اجراي قانون است و نمي‌توان دو طرف را در وضعيت مشابه ديد. با اين همه، اگر به نتيجه عملي اجراي قانون بنگريم، هدف از تلاش ماموران بايد كاهش جرم باشد نه كمك به افزايش جرم.  بنابراين، بايد به اين امر مهم توجه داشت كه يكي از مهم‌ترين عوامل ريشه‌اي گسترش خشونت عليه محيط‌بانان، مناسبات نادرستي است كه ميان ماموران و مردم محلي شكل گرفته و ادامه يافته است و چاره‌اي جز يافتن راه‌حل‌هاي اصولي و درست براي بهبود آن وجود ندارد. در اين زمينه مي‌توان با انجام يك رشته پژوهش‌هاي جامعه‌شناختي و مرور تجربه‌هاي كشورهاي ديگربه راه‌حل‌هاي مناسب دست يافت. براي بهبود روابط با جوامع محلي و مشاركت دادن تدريجي خود محلي‌ها در امور حفاظتي، از يك سو نياز به آموزش‌هاي بيشتر و جدي‌تر گارد محيط‌بان داريم و از سوي ديگر بايد دامنه كار فرهنگي و آموزشي را در ميان جوامع محلي گسترش دهيم. توصيه به تشديد مجازات و وضع قوانين سختگيرانه‌تر بدون حل مناسبات ميان حافظان محيط‌زيست و مردم محلي، نه تنها راه به جايي نمي‌برد بلكه به دور باطل خشونت دامن مي‌زند و به شهادت و مصدوميت شمار بيشتري از محيط‌بانان پرتلاش كشور مي‌انجامد.