مجلس دهم نخستين طرح استيضاح را ميخواهد به نام كسي ثبت كند كه او آخرين استيضاح مجلس اصولگراي نهم بود؛ هرچند پس از راي اعتماد و مجدد مجلس نهم به علي اصغر فاني در ماههاي پاياني عمر اين مجلس زمزمههاي استيضاح چند وزير دولت يازدهم مطرح بود اما هيچ كدام به سرانجام نرسيد تا استيضاح فاني، آخرين برگ استيضاحهاي مجلس نهم باشد.
پس از انتخابات اسفند ماه 94 در فضاي عمومي مطالبه تغيير و ترميم كابينه از دولت يازدهم پررنگتر شد تا جايي كه نخست از تغيير پنج وزير و سپس سه وزير سخن به ميان ميآمد در هر دو دسته يك نام مشترك بود؛ «علياصغر فاني».
مطالبه تغيير وزير آموزش و پرورش هم در فضاي عمومي و سياسيون مطرح بود و هم در فضاي صنفي و فرهنگيان؛ تا حدي كه در نشستها و ديدارها بهطور علني مسوولان و دولتمردان و مشاوران رييسجمهور مورد پرسش قرار ميگرفتند كه آيا وزير آموزش و پرورش رفتني است؟
فعالان رسانهاي حوزه آموزش و پرورش نيز با اين پيشفرض كه فرهنگيان از عملكرد سه ساله فاني رضايت ندارند بر اين باور بودند كه روحاني بايد به فكر كس ديگري براي آموزش و پرورش باشد؛ هرچند گزينههاي جايگزين مصداقي مورد اشاره قرار نميگرفت اما نام دو نفر يعني محمدعلي نجفي و محمد باقر نوبخت در برخي محافل شنيده ميشد.
در اواخر بهار سال جاري زمزمه تغييرات كابينه به ويژه وزير آموزش و پرورش، ورزش و جوانان و صنعت و معدن كمي قوت گرفت اما هرچه ميگذشت كمرنگتر ميشد تا اينكه اظهارات معاون اول و سخنگوي دولت مبني بر عدم تغيير كابينه تا حد زيادي اين موضوع را منتفي كرد.
پس از نااميدي كنشگران صنفي و سياسي از تغيير كابينه و جابهجايي فاني عدهاي از آنها سطح مطالبه خود را پايينتر آورده و از فاني خواستند حالا كه او باقي مانده است تغييراتي را در تيم مديريتي خود و مديران كل و مناطق ايجاد كند. برخي اعضاي شاخص تشكلهاي صنفي با لابيگريهاي متعددي توانستند چند مورد جابهجايي را از فاني مطالبه كنند و در مواردي اين جابهجاييها صورت گرفت.
اما عدهاي نيز با اين باور كه مشكل آموزش و پرورش، شخص وزير نيست و بايد در اسناد كلان مانند برنامههاي توسعه و به ويژه برنامه ششم كه در دستور كار دولت و مجلس است، تغييراتي ايجاد و موادي گنجانده تا برخي مسائل مرتفع شود. در اين راستا مطالبات و نظرات خود را بهطور كلي به دولت و مجلس منعكس كردند. بهطور كلي كساني كه نسبت به حوزه آموزش احساس مسووليت ميكنند در سه سطح سياستها و رويكردها، مديريتها و كاركردها و محتوا و برنامهها نقد و نظرهاي خود را انعكاس دادند تا در فصل جديد مجلس مورد توجه قرار گيرد.در اين شرايط و در ميانه تابستان و در فصلي كه تيم مديريتي آموزش و پرورش براي آغاز سال تحصيلي جديد در حال برنامهريزي است عدهاي از نمايندگان به زعم خود استيضاح وزير آموزش و پرورش را راهكاري براي حل مسائل اين نهاد دانستهاند و با حرفها و دلايل تكراري خواستار استيضاح فاني شدند.
از منظر فضاي سياسي، اين استيضاح هيچ جايگاهي در معادلات سياسي كشور به ويژه دو جريان اصولگرا و اصلاحطلب ندارد لذا اين موضوع از زاويه سياسي كاملا خنثي است به همين دليل نه مخالفت جدي در ميان چهرهها ديده ميشود و نه موافقت جدي.
از منظر صنفي هم هيچ تشكل معلمي تاكنون موضع مشخصي نگرفته است. در اين اردوگاه هم فاني مخالفان و موافقان جدي ندارد و ميشود گفت فعالان تشكلها دريافتند كه در ديگ استيضاح چيزي به نفع نظام آموزشي پخته نميشود.
وزير و تيم محافظه كار و كمتحرك او حتي معاون پارلماني منزوي و بيرمقش هم چندان نگران استيضاح نيستند تا حدي كه برخي قرارهايشان با نمايندگان استيضاحكننده و اعضاي كميسيون آموزشي را به بهانههاي مختلف لغو ميكنند.
در نگاه دو جريان اصلي مجلس و روساي آنها يعني لاريجاني و عارف هم موضوع استيضاح آنقدر سطحي و حاشيهاي است كه حتي ارزش يك اظهارنظر كوچك هم ندارد و نمايندگان شاخص اين دو جريان هم اصلا ورودي نداشتهاند.
فقط ميماند نمايندگان منفرد و بدون انسجام با انگيزههاي رفع مشكلات حوزههاي انتخاباتي خود كه طرح را امضا كردهاند و هر روز با ديدار و گفتوگويي از تعداد امضاكنندگان كاسته ميشود و بعيد نيست به كمتر از 10 نفر برسد و كاملا منتفي شود.
به همين دليل است كه شايد بشود گفت اين طرح به يك بازي ميماند كه شايد نه برنده داشته باشد و نه بازنده و مانند دربيهاي پايتخت، بازنده اصلي آن تماشاگران باشند.
استيضاح فاني از چند نگاه
شهيندخت مياندشتي مسوول گروه مدرسه «اعتماد»
صاحبخبر -