شناسهٔ خبر: 15027410 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: جوان | لینک خبر

دل‌نگاره‌اي در توصيف نخستين شب شعر جهادي

شب شعر با شيشليك جهادي!

وارد شدم. تفاوت را از همان در ورود مي‌شد مجسم كرد كه با اماكن ديگر، از سالن همايش تا اتاق جلسات متفاوت است. هر گام كه جلوتر مي‌رفتم زيبايي‌هاي در و ديوارش عيان‌تر مي‌شد.

صاحب‌خبر -
وارد شدم. تفاوت را از همان در ورود مي‌شد مجسم كرد كه با اماكن ديگر، از سالن همايش تا اتاق جلسات متفاوت است. هر گام كه جلوتر مي‌رفتم زيبايي‌هاي در و ديوارش عيان‌تر مي‌شد.
آنچه بهانه شد تا به اين مكان بيايم دعوتنامه‌اي بود براي شركت در نخستين «شب شعر جهادي»... شب شعر با سروده‌ها و ترانه‌هاي دل‌آرام شاعران آن هم در اين صفاگاه. بي‌شك بسيار ديدني و شنيدني بود و چهره‌هاي حاضر نيز اثباتي شد بر اين فرضي كه در ذهن پرورانده بودم، چهره‌هايي شهير كه افتخار و آبروي شعر اصيل انقلاب هستند از عليرضا قزوه و حسين اسرافيلي كه ديگر عصايش جزئي از جسم او شده بود و خدايش به سلامت دارد او را، تا رضا اسماعيلي و مصطفي محدثي خراساني.
اساتيد هر يك در توصيف اردوي جهادي و مجاهدت جهادگران و در توضيح محروميت‌ها و كاستي‌هاي روستاهاي دور افتاده خواندند تا آنكه سخنران اصلي مراسم پشت ميكروفن ظاهر شد و همينطور كه هنوز شمع قوري‌هاي چاي دمنوش سنتي روي ميزها روشن بود و با آن استكان‌هاي كمر‌باريك، چاي آويشن صفايي مي‌داد، منتظر يك سخنراني طولاني از سردار محمدرضا نقدي بوديم و به هر حال عنوان رئيس سازمان بسيج مستضعفين و جانشين فرمانده كل سپاه در امر بسيج يعني حداقل 30 دقيقه و شايد هم به رسم معمول 45 دقيقه سخنراني آتشين در باب مسائل روز، سياست خارجي، برجام، قراردادهاي نفتي و...
اما برادر نقدي شايد دو دقيقه‌اي در توصيف جهاد گفت و گفت «ترويج فرهنگ جهاد كمتر از جهاد نيست» و به شايستگي از خادمان و مجريان شب شعر با اين تيتر تقدير كرد تا سايرين نيز همگام با اين جهاد خدمت‌رساني به ترويج فرهنگش نيز بپردازند.  آنگاه وي گفت: «شعري را سال‌ها قبل براي اردوهاي جهادي سروده بودم كه برادران گفتند بخوانم اما خب اگر اجازه دهيد شعر جديدي سروده‌ام كه آن را تقديم جهادگران مي‌كنم...»
اما اين مراسم، حواشي مختلفي داشت كه بيانش خالي از لطف نيست چراكه وقتي به ابتكارات موجود در آن مي‌انديشي حس زيبايي دست مي‌دهد كه تو را از زنجير كليشه‌ها و قفل تكراري‌ها رهانيده است. شايد زيباترين ابتكار، رونمايي مستند «آبرومندان تاريخ» باشد كه در هشت قسمت 15 دقيقه‌اي به بيان محروميت‌هاي باورنكردني منطقه احمد فداله دزفول و مجاهدات فرزندان ولايت در خدمت‌رساني به ولي‌نعمتان انقلاب پرداخته است، وقتي همه چشم‌ها به سكو و جايگاه مراسم خيره شده بود آن هنگام كه مجري خوش‌سابقه رسانه ملي سيد كمال هاشم‌زاده برنامه رونمايي را اعلام كرد؛ ناگاه سه جوان يكي با لباس عربي، ديگري با لباس عشاير بويراحمدي و نفر آخر نيز با جامه بلوچ كنار صندوقچه‌اي قديمي ظاهر شدند. يكي در صندوق را باز كرد، ديگري ابتدا چفيه را و سپس لباس خاكي و رحل و قرآن را به نوبت در‌آورده و به نفر سوم مي‌داد تا روي ميز بچيند و وقتي اين آداب تمام شد لوحي تقديم سردار نقدي شد تا مانند طومار بگشايد و وقتي كه از بالا به پايين باز شد اين نوشته عيان گرديد «مستند آبرومندان تاريخ... توليد خبرگزاري بسيج و ستاد اجرايي فرمان امام.»
ابتكار ديگر، تقدير از سردار نقدي بود كه وقتي مجري با تعجب ايشان كه «چرا تقدير از من؟» مواجه شد، گفت: «من هم نمي‌دانم سردار اما اجازه دهيد لوح تقدير را بخوانم شايد مشخص شد!... بسم الله الرحمن الرحيم. لوح سپاس. هنرمند گرامي و شاعر ارجمند جناب آقاي حاج محمدرضا نقدي... آهان! مشخص شد سردار چون شما شاعر هستيد...» و حاضرين كه جهادگران بودند و برخي چهره‌هاي هنري نظير عباس گودرزي (طراح)، احسان معراجي‌فر (خبرنگار)، محمدعلي مرداني (كارگردان) و برخي مسئولان گروه‌هاي جهادي، همگي خنديدند و دست جانانه‌اي هم زدند به افتخار اين مسئول شاعر يا اين شاعر مسئول.   و في‌النهايه قبل از آنكه شام ويژه مراسم نه از جنس شيشليك آن آقاي فرماندار كه آش شله‌قلمكار بچه‌هاي جهادي بود با تكه ناني سنگك توزيع گردد، نوبت به گزارش اخبار سيما رسيد؛ گزارشي كه از آن به عنوان طولاني‌ترين گزارش خبري (به مدت 10 دقيقه و 10 ثانيه) ياد مي‌كنند كه در ميان يك هزار مستند ارسالي به برنامه ماه عسل توانست برگزيده شود و احسان معراجي‌فر نيز در آن برنامه سكه‌هايي را دريافت نمود و اگر‌چه همانجا اعلام كرد كه تقديم مي‌كند به محرومين اما روزها و شب‌هاي تقويم به شب شعر رسيد تا او اين مسكوكات را به محرومين احمدفداله اهدا نمايد و او نيز دقايقي از سختي‌هاي «آن سوي كوهستان» گفت كه 14 ساعت از شهر دزفول، كوه‌ها را يكي پس از ديگري سپري كرده و به عشاير خونگرم بختياري رسيده است و دو روز را با آنان سپري نموده كه ماحصلش بخشي از اين گزارش گرديده است كه سيد كمال هاشم‌زاده نيز پس از پخش اين گزارش و تحت تأثير آن، غزلي را سروده بود كه تقديم حاضرين نمود و اينگونه اولين شب شعر جهادي پايان يافت و مانند هميشه به لطف و همت و زحمت خبرنگاران و عكاسان و تصويربرداران در رسانه ملي انعكاس يافت تا جرياني شود براي اجرا در ساير گروه‌ها و قرارگاه‌هاي جهادي كه به فرموده امام عزيز خراسانيان«امين»: «آنچه در قالب هنر بيان گردد، ماندگار مي‌شود» و اردوهاي جهادي نيز با شب‌هاي شعر و خاطره تا توليد كتاب، مستند، نماهنگ و... بي‌شك بيش از پيش تعميق و ترويج و تعميم و توسعه خواهد يافت به حول و قوه الهي.