- قرآن احسنالحدیث است که آوردن گفتاری همسنگ آن ممکن نیست همانگونه که جهان آفرینش نظام احسن است، قرآن نیز گفتار احسن است؛ زیرا هر دو از یک مبدأ سرچشمه گرفتهاند. این یک قول خداست و آن دیگری فعل خداست.
- قرآن تجلیگاه خدا است همانگونه که جهان تجلیگاه خدا است، خداوند در آیات قرآن بر بندگان تجلی فرموده است، همانگونه که در موجودات جهان تجلی فرموده است زیرا هر دو آیات و کلمات خداوند هستند.
- آیات و کلمات خداوند در جهان از حد احصاء بشر خارجند. انسان میتواند در حد توان و طاقت خود در جهات کمال و سعادت دنیوی و اخروی خود از قرآن بهره گیرد همانگونه که از نعمتهای بیشمار خداوند در حد دانش و توان خود میتواند بهرهمند شود.
- قرآن امانت عظیم و ثقیل خداوند است که زمین و آسمانها تاب تحمل آن را نداشتهاند، لذا از تحمل آن اظهار عجز کرده و سرباز زدهاند، اما انسان داوطلب پذیرش و تحمل آن شده و از این جهت خود را دچار مسئولیت سنگین و طاقتفرسا کرده است.
- پاداش بزرگ نتیجه تحمل مسئولیتهای بزرگ است. به قول شهید بهشتی: بهشت را به بها میدهند نه به بهانه.
- قرآن کتاب راهنمای انسان است در تمامی شئون زندگی دنیوی و اخروی، به مطمئنترین شیوه و طریق، طریقی که انسان را به سعادت حقیقی و کمال نهایی میرساند و خداوند منبع و مرکز کمالات حقیقی و بینهایت است.
- (وَإِلَی اللَّهِ الْمَصِیرُ)
اهل بیت پیامبر عِدل قرآن و یکی از دو امانت گرانقدری هستند که پیامبر بعد از خود در میان امت به امانت گذارده و تا قیامت از یکدیگر جداییناپذیرند. این بزرگواران جانشینان بحق پیامبر در امر دین و راهنمایی مسلمین و راسخان در علم و معلمان قرآن هستند و قرآن را به کمک علوم و احادیث اهل بیت علیهمالسلام میتوان شناخت و به چگونگی بهرهمندی از آن آگاه شد.
(آنچه به طور اختصار و گذرا درباره قرآن و اهل بیت علیهمالسلام آورده شد، مبانی قرآنی و روائی دارد که به خاطر رعایت اختصار از آوردن آن مبانی صرفنظر میشود).
علما و روحانیت شیعه وارثان علمی و عملی پیامبر اسلام و ائمه طاهرین هستند و متولیان گنجینههای بیهمتای دانش (دانش قرآن و اهل بیت) و لازم است در حد طاقت بشر از این گنجینهها آگاهی یابند و آن را چون امانتی عزیز به امت برسانند و تا عملی شدن آنها امت را همراهی کنند و این مسئولیتی سنگین و ارزشمند است.
- در طول تاریخ افراد زیادی از علمای اسلام با عشق و شیفتگی تمام در پیشگاه قرآن زانوی ارادت به زمین زده و با تدبر و تعمق به تفسیر آن پرداختهاند و هزاران تفسیر بر قرآن نوشته شده است، اما هنوز اندرخم یک کوچهاند. اشکال عمده این است که مفسران به صورت انفرادی به این کار بزرگ اقدام کردهاند، گرچه هر یک از این تفاسیر به جای خود بسیار ارزشمند است، اما این حقیقت را نباید از نظر دور داشت که قرآن کتابی نیست که تفسیر آن از عهده یک نفر برآید، هر چند آن شخص نابغه باشد و تمامی عمر در برابر قرآن زانو بزند. اکنون وقت آن رسیده است که حوزههای علمیه بپذیرند که تفسیر قرآن کار جمعی میخواهد با افراد بااستعداد و با تخصصهای مختلف که به عنوان یک کار اساسی و اصیل اسلامی، ابتدا باید قرآن موضوعبندی شود و در هر موضوعی تعدادی از افراد مستعد و علاقهمند و با تخصصهای لازم زیر نظر استادی مبّرز به تحقیق و پژوهش بپردازند و حاصل کار مدون و به صورت تئوریهای قرآنی قابل عمل به صحنه اجتماع وارد شود؛ در این صورت است که زمینههای شکلگیری یک تمدن اصیل قرآنی در جامعه فراهم میشود.
- حوزههای علمیه باید مسئولیت خود را در جامعه کنونی به عهده بگیرندو نه فقط در تاسیس تمدن اسلامی به جامعه کمک کنند، بلکه باید پیشگام و پرچمدار این تمدن باشند. با اکتفا کردن به روش گذشته این تمدن احیا نمیشود. باید دریچههای علوم گوناگون قرآنی به روی حوزه باز شود. مردم از حوزه و روحانیت ارائه تئوریها و نقشه راه تمدن برتر را میطلبند، جهان در انتظار سخن و عمل علما و دانشمندان است تا چه چیزی دارند که به بشر عرضه کنند، حال و مقالشان این است که شما با انقلاب اسلامی و با ندای نه شرقی، نه غربی پشت پا به مکتب تمدنی شرق و غرب زدید اکنون چه دارید که به جامعه خود و دیگران عرضه کنید؟ پاسخ علمی و عملی این انتظارات و پرسشها با علما و حوزههای علمیه است.
در خاتمه این مقال چند جمله از فقید سعید آیت الله العظمی فاضل لنکرانی در مواعظ درسیشان به طلاب میآورم.
ایشان در درس سی و یکم مواعظ درسیشان خطاب به طلاب فرمودند: برای قرآن حساب خاصی بازکنید. مگر درس خارج فقط مخصوص فقه و اصول است؟ مگر قرآن که مقامش بالاتر از این علوم است احتیاج به درس خارج ندارد؟ باید در قرآن بسیار تدبر کنیم تا بتوانیم به اندازه فهم خود از آن استفاده کنیم.
در درس دیگری فرمودند: همانگونه که اساتید دانشگاه هرکدام در فنی تخصص دارند و رشته تخصصیشان را تدریس میکنند، در معارف اسلامی هم متخصصان علوم دینی این گونه باید کار را به عهده بگیرند. شرایط ما غیر از شرایط علمای گذشته است. در این زمان همه معارف اسلامی باید مدنظر روحانیت باشد. یک روحانی باید لااقل یک دوره تفسیر ببیند، بحث عقاید، سیاست و بحثهای اجتماعی دیگر.
این یک واقعیت غیر قابل انکار است که حکومت در مملکت ما به دست روحانیت اداره میشود دنیا توجه و گرایش خاصی به اسلام پیدا کرده، جهان در آینده از هر گوشه دست به سوی اسلام و روحانیت دراز میکند و روحانیت باید پاسخگو باشد. گرایش به اسلام به این کیفیت در طول تاریخ سابقه نداشته است و ما در چنین عصری روحانی هستیم و اقتضا میکند که خودمان را برای آینده بسازیم، نه تنها ایران، بلکه دنیایی که به ما نیاز دارد. موقعیتی بهتر از این شرایطی که در آن قرار داریم، وجود ندارد. التزام به شیء التزام به لوازم آن شیء است. دنیا در آینده به روحانیتی که در ابعاد مختلف بیانگر اسلام باشد، نیاز فراوان دارد واگر کوتاه بیاییم دیگران از ما سبقت میگیرند. مگر مسائل علمی ما منحصر به فقه و اصول است؟ تفسیر قرآن با این عظمت و دریای بیکران که در آن وجود دارد نیز باید مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد.
من بسیار متاثر و متاسفم که هنوز موفق نشدهایم یک برنامه تفسیر دائمی در حوزه ایجاد کنیم. روحانی در زمان ما غیرفقه و اصول، نمیشود با قرآن کریم و تفسیر مسائل اعتقادی و کلامی، علمی، تاریخی و سیاسی آشنایی نداشته باشد. حتی امروز مرجعیت ما با سابق فرق دارد. ما در برابر علوم اسلامی مانند یک قطره در مقابل دریا هستیم. هر بخشی از علوم اسلامی یک عمر میطلبد. (از درس پنجاهم)
سال گذشته در جمع روحانیون دست اندرکار در حوزه فرهنگی وزارت صنعت، معدن و تجارت، به حضور آیت اللههاشمی رفسنجانی رسیدیم. ایشان جمعیت را مناسب و آماده دیدند و بحث مستوفائی در انقلاب و شرایط جهانی و نیاز مبرم به توسعه علوم اسلامی در ابعاد مختلف اخلاقی، اقتصادی و اسلامی را مطرح کردند و با اشاره به وظایف روحانیت و حوزههای علمیه در این زمان گفتند: “زمان ریاست جمهوری، سفری به قم داشتم. در سخنرانی که در جمع علما و روحانیون قم داشتم، گفتم: علم پیشرفت کرده، ارتباطات آسان و جامعه گسترده و نیازها متنوع و پیچیده شده است و یک فقیه با همه تتبعات خود نمیتواند جوابگوی همه این مسائل باشد و پیشنهاد کردم که طلاب حوزه وقتی سطح را به پایان رساندند، امتحان برگز ار شود و افراد با استعداد وارد دورههای تخصصی فقه شوند تا در هر زمینه، اعم از مسائل عبادی و اقتصادی و سیاسی به طور جداگانه فقیه داشته باشیم. آقای مسعودی تولیت آستانه مقدس قم اعلام آمادگی برای اجرای چنین طرحی کردند و آیت الله واعظ طبسی هم اعلان آمادگی کرد و گفتند ما در دانشگاه علوم رضوی میتوانیم این طرح را عملی سازیم، اما بعد از پایان ریاست جمهوری طرح رها شد و چنانکه باید پیگیری نشد.
اکنون بحمدالله در حوزه علمیه قم اقدامات جدیدی به چشم میخورد، اما ۳۷ سال از پیروزی انقلاب میگذرد و این هدف بزرگ به برنامهریزی مدون و جامع، اقدام و حرکت هماهنگ جمعی و سریع نیازمند است. سریعتر و مصممتر باید اقدام شود.
ادامه دارد…