سلامت نیوز:این حجم مطالبات بیمهها وقتی تلنبار میشود به درمان لطمه میزند و اینکه خیلی از بیمارستانها و مراکز خصوصی بهخصوص آنهایی که استانداردهای خوبی دارند دیگر رغبتی به بیماران بیمهای ندارند و ترجیح میدهند خدمت خود را به صورت آزاد انجام دهند در نتیجه صدمه اصلی را بیمار میبینید. بیمار انتظار دارد از دفترچهای که در دستش است استفاده کند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از ویژه نامه روزنامه جهان صنعت، دکتر عبدالرسول صداقت، متخصص رادیولوژی، عضو هیاتمدیره انجمن رادیولوژی ایران و عضو هیاتمدیره نظام پزشکی کرج و یکی از چهرههای شناخته شده رادیولوژی است که سابقه ریاست انجمن رادیولوژی ایران و سازمان نظامپزشکی کرج را در کارنامه خود دارد. از این رو دیدگاه وی را درخصوص لزوم بازنگری طرح تحول سلامت و همچنین وضعیت رادیولوژی کشور جویا شدیم که صمیمانه پاسخگویمان بودند.
طرح تحول نظام سلامت را چگونه ارزیابی میکنید؟
دو سال از طرح تحول سلامت میگذرد و در این مدت هزاران میلیارد تومان برای اجرای این طرح هزینه شد ولی معتقدم این موضوع نه طرح بوده است، نه موجب تحول شده و نه در سلامت کاری کرده است. این کار مثل این است که یک پولی به شما دهند تا با آن مشکل آب کشور را حل کنید، بعد این پول را صرف تهیه بطریهای آب کنید و به مردم دهید، وقتی این آب تمام شود باز همان تشنگی و بیآبی هست اما اگر شما با نصف آن پول میآمدید و طرحهای بزرگ آبرسانی را انجام میدادید، طبیعتا مشکل به طور اساسی حل میشد. متاسفانه طرح تحول سلامت یک تصمیم شتابزده بود که بعد از سه ماه بررسی اجرایی شد و اکنون بعد از دوسال، صحبت از تضعیف شدن طرح تحول سلامت به میان آمده است.
این در حالی است که در زمان اجرایی شدن این طرح ادعا شد از همه انجمنهای پزشکی نظرخواهی کردهایم در حالی که دهها انجمن از جمله انجمن رادیولوژی ایران مدعی هستند که حتی یک کلام از آنها خواسته نشد که نظری در این زمینه بدهند.
برای ارزیابی کلی این طرح باید ببینیم چقدر از این پولی که در این مدت خرج شد در بیمارستانهای ما و مراکز مختلف کشور به تولید، خرید یا نصب تکنولوژی اختصاص یافت. بیشتر پولی که در طرح تحول اختصاص داده شده است برای کارهای روبنایی به کار رفته است. در این طرح در کلینیکهایی مریض به ظاهر با پرداخت سه هزار تومان به وسیله پزشک متخصص ویزیت میشود اما در نظر گرفته نشده است که دولت مبلغی پنج، شش برابر این را به پزشک میدهد و از طرف دیگر وقتی چیزی ارزان باشد هجوم به سمتش زیاد است و وقتی که هجوم زیاد است پزشک مجبور میشود در زمان کوتاهی تعداد زیادی بیمار را ویزیت کند و وقتی این اتفاق میافتد کیفیت خدمت کاهش مییابد و خیلی از پزشکان مجبور میشوند خدمات اضافی مثل آزمایشها و تصویربرداریها را برای بیمار بنویسند و در نتیجه بار اصلی روی دوش بیمهها و بیمار قرار میگیرد. یعنی بیمار سه هزار تومان میدهد برای مراجعه اما از در که بیرون میآید با حجمی از خدماتی مواجه است که در دفترچه بیمهاش نوشته شده است و بخشی از هزینه آن به دوش خود بیمار و بخشی نیز روی دوش بیمه قرار دارد.
این نشاندهنده آن است که این سیستم یک سیستم کاملا غلط است در حالی که اعتقاد دارم اگر وزارت بهداشت به جای این حرکت پوپولیستی و مردمفریبی در این دو سال با این پول که در اختیارش قرار گرفته بود پایههای بهداشت و درمان را قوی میکرد یعنی تعداد تختهای بیمارستان را به استانداردهای دنیا میرساند، تجهیزات مورد نیاز را در مراکز خریداری، نصب و راهاندازی میکرد، آن وقت میشد دید که در 10، 20 سال آینده یک رقابت واقعی و جدی بین بخش دولتی و خصوصی ایجاد میشد.
سوالم از متولیان این طرح و مسوولان وزارت بهداشت این است که اگر طرح تحول نظام سلامت به هر شکلی شکست بخورد، این احتمال نمیرود که در آینده خطر بزرگ تری برای مسایلی مانند فساد که ادعا میشد با این طرح از بین میرود، مجددا به جامعه پزشکی بازگردد؟
در مجموع تصورم این است که لطماتی که یک طرح تحول سلامت ناقص به کشور وارد میکند، از لطماتی که بحث هدفمندسازی یارانهها به کشور وارد کرد، خیلی بیشتر است چون اینجا بحث سلامت مطرح است، کشوری که سلامتش تهدید شود، نیروی کارش تهدید میشود، نیروی انسانیاش مشکل پیدا میکند و کشوری که نیروی انسانی اش مشکل پیدا میکند، دیگر نمیتواند صحبت از رشد کند. رشد، ارتقا، پیشرفت و فناوری در گرو وجود نیرو است و در هر زمینهای که بخواهیم پیشرفت کنیم، اول باید نیروی انسانی سالم داشته باشیم و طرح تحول سلامت با روندی که الان پیش میرود، میتواند آینده خطرناکی برای کشور داشته باشد.
اجرای طرح تحول سلامت در بیمارستانهای دولتی و افزایش مراجعهکنندگان به این بخشها موجب تضعیف سیستم آموزش کادر پزشکی شده، بازخورد این مساله را در آینده نظام سلامت کشور چگونه ارزیابی میکنید، آیا زمان جدا شدن بخش آموزش پزشکی از بخش درمان نرسیده است؟
خیلیها از جمله خود من زمانی که در سالهای اول انقلاب طرح جداسازی آموزش پزشکی از وزارت علوم و الحاق آن به وزارت بهداشت مطرح شد با این طرح مخالف بودیم. علتش نیز این بود که چیزی که امروز شما میپرسید و خیلیها نیز میپرسند ما در آن زمان پیشبینی میکردیم.
در همان زمان این هشدار را به مسوولان دادیم که الحاق آموزش به بخش درمان میتواند خطرات جبرانناپذیری برای کشور داشته باشد و امروز این خطر را میبینیم. میبینیم که یک پزشک، یک دستیار رشته پزشکی، یک استاد دانشگاه، بخش عمدهای از وقت خود را ناچار است صرف درمان حجم عظیمی از بیماران کند که به بیمارستانها مراجعه میکنند و طبیعی است که این حجم از بیماران انتظار دارند کارشان انجام شود. در تمام بخشها هم یک تابلوی بزرگ زده شده که این تلفن شکایت است و هر لحظه شکایتی داشتید به ما پیامک بزنید.
خب این سیستم نظارت خیلی خوب است ولی اگر قرار باشد یک شمشیر را با یک نخ خیلی نازک بالای سر کادر پزشکی آویزان کنیم و بگوییم یک ذره از آنچه ما میخواهیم این سمت و آن سمتتر بروی، نخ را پاره میکنیم تا شمشیر بیفتد پایین، پزشک دیگر نمیتواند کار خود را آنطور که میخواهد، انجام دهد.
شاهد بودید در یک ماه گذشته چهار یا پنج دستیار پزشکی بر اثر مرگ ناگهانی از دنیا رفتهاند. خیلیها این را با حجم سنگین کار ارتباط میدهند، بالاخره این فرد هم یک انسان است و اگر بیش از حد فشار روانی به او وارد شود بالاخره شکست میخورد. نمیخواهم این مرگها را با این قضیه ارتباط دهم ولی بالاخره آموزش تحتتاثیر قرار میگیرد و کشور ما هم همیشه جزو کشورهایی بوده که بهترین آموزش پزشکی و بهترین پزشکها را داشته، این میتواند در آینده دچار مشکل شود و ما در آینده ممکن است با کاهش کیفیت آموزش روبهرو شویم.
منتقدان طرح تحول سلامت بر وجود ایرادات اساسی در طرح تحول سلامت تاکید دارند و معتقدند این طرح باید به طور جدی بازنگری شود نظر شما در این خصوص چیست؟
نکتهای که جناب آقای نوبخت، رییس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس و آقای پزشکیان نایب رییس کمیسیون در اولین روزهای تشکیل مجلس جدید دربارهاش صحبت کردند، راجع به همین موضوع بود که طرح تحول سلامت به طور جدی باید بازنگری شود.
کسی در خوبی و مفید بودن این طرح شکی ندارد، کمااینکه کسی در خوبی اجرای یارانه شکی نداشت اما اینکه چگونه عمل شود، مثلا اینکه در طرح یارانه آیا کار درستی است مقدار ناچیزی پول به دست افراد برسانیم یا اینکه مثلا در انتخاب افرادی که مشمول یارانه میشوند و در نحوه اجرای آن باید بازنگری کنیم؟ همین مساله در طرح تحول سلامت نیز مطرح میشود، طرح تحول سلامت هم باید بررسی شود که به چه نحو اجرا شود که آینده سلامت ما را به خطر نیندازد؟ ما فقط به درمان توجه کردهایم و بهداشت را فراموش کردهایم، فراموش کردهایم که اگر یک بیماری در کشور ناگهان همهگیر شود به اندازه کل پول این طرح تحول سلامت در کشور باید هزینه کنیم تا یک بیماری واگیردار را که سالهاست از کشور ما رخت بربسته و ریشهکن کنیم.
بنابراین قطعا نیاز به بازنگری دارد و باید با حضور اندیشمندان طی برنامههای فشردهای از اندیشمندان مختلف و کسانی که طی سالهای گذشته در بخش سلامت صاحبنظر هستند همفکری شود. قطعا طرح تحول سلامت به این شکل کنونی ادامه حیات نخواهد داشت ولی قطعا این طرح ضرورت دارد.
توضیحاتتان درخصوص معایب طرح تحول سلامت و اثرات مخربی که بر نظام سلامت کشور خواهد گذاشت، برای کارشناسان حوزه سلامت قابل درک است ولی مردم که به نوعی هدف اصلی اجرای این طرح بودهاند با توجه به خدماتی که در این مدت دریافت کردهاند، شاید تضعیف یا شکست این طرح را منطقی ندانند.
آیا این باعث نمیشود در دید عموم مردم نظام سلامت اعتبار خود را از دست دهد؟
انگلیسیها ضربالمثلی دارند که میگویند بهتر است کمی سیاسی کار کنیم. یکی از ضررهای کارهای پوپولیستی همین موضوع است که یک فردی یا افرادی میآیند عکس خیلی زیبایی از مار روی دیوار یا پردهای میکشند برای افرادی که شاید هنوز سواد نوشتن کلمه مار را ندارند، یک فرد باسوادی هم میآید و مینویسد مار، فرد پوپولیست به مردم میگوید به نظر شما کدامیک از اینها مار است؟ مشخص است که مردم به عکس مار رای میدهند که چشم و دم مار را هم میتوانند در آن ببینند.
با این اوصاف این حرف درست است و خطر حرکات پوپولیستی این است که از یک طرف عدهای را طرفدار خود میکنیم و با «بگمبگم»کردنها مردم تصور میکنند همین درست است اما سوال این است که آنهایی که در طول هشت سال گفتند بگمبگم آیا گفتند؟ آنهایی که گفتند ما فاسدان اقتصادی را معرفی میکنیم، آیا معرفی کردند؟ هرگز معرفی نکردند ولی همانها طرحی را به نام یارانه اجرا کردند که طرح مصوبی بود ولی سر نحوه اجرایش بحث بود.
این طرح را اجرا کردند و در مسیر اجرا پول کم آوردند. با ارتباطاتی که بود از همین سازمان تامین اجتماعی آن طور که من شنیدم بیش از 60 تا 70 هزار میلیارد تومان پول قرض کردند.
سازمان تامین اجتماعی سازمانی نبود که نتواند بدهیاش را بدهد و براساس آنچه من مستقیما از مسوولان این سازمان شنیدم الان این مطالبات سازمان تامین اجتماعی از دولت به بالای صد هزار میلیارد رسیده در حالی که بدهی این سازمان آنقدر نیست و اگر نصف این را هم داشته باشد، شاید بتواند بدهیهای خود را بدهد.
وقتی وزارت جهاد اعلام میکند برداشت از سفرههای آب زیرزمینی کار اشتباهی است و میتواند در آینده مردم را با خشکسالی مطلق روبهرو کند، اگر فردی بیاید و بگوید نه این آب خدادادی است و بروید هر قدر میخواهید، چاه بزنید و آب بردارید، خیلیها خوشحال میشوند، چاههایی حتی عمیقتر از قبل میزنند و آب هم برداشت میکنند اما در نهایت اتفاقی که میافتد، این است که ظرف زمانی مانند 10 تا 15 سال بعد، فرزندان همان کشاورزها و احشام همانها بر اثر بیآبی میمیرند.
اعتقادم بر این است که این گونه طرحها خیلی خوب است اما باید هوشیارانه عمل شود. ما در طرح تحول سلامت نهتنها نتوانستیم در درمان موفق شویم که لطماتی هم به بهداشت میزنیم. یکی از موفقیتهای ایران این بود که در زمان جنگ تحمیلی با وجود هشت سال جنگ از لحاظ بهداشت توانست جزو بهترین کشورها باشد.
در آن زمان وزیر بهداشت و درمان وقت ایران جایزه ویژه سازمان بهداشت جهانی را در آن زمان به خود اختصاص داد چراکه ایران توانست بیماریهای مهمی را ریشهکن و با بیماریهای فراگیری مثل سل مبارزه کند در حالی که در اطراف ما پر از کشورهای سلخیز بود ایران توانست خود را حفظ کند و هنوز هم جزو کشورهای پیشرو هستیم اما با این روندی که پیش میرویم در آینده برایمان خطرساز خواهد بود.
آیا اختصاص چنین اعتبارات بیسابقهای به بخش درمان، اعتبارات بخش بهداشت و آموزش پزشکی را متاثر نکرده است؟
وقتی اعتباری به وزارت بهداشت داده میشود، به طور عمده دست وزارت بهداشت در هزینه کردنش باز است، اما این نبود که هزینه بهداشت را کم کند. عمده این اعتبار در درمان هزینه شد، هزینه بهداشت ثابت ماند. در بحث صنعت سلامت، بهداشت صنعت زیربنایی است یعنی همانطور که آب، خاک و انرژی صنایع زیربنایی در هر کشوری هستند، بهداشت هم صنعت زیربنایی در بخش سلامت است.
یعنی اگر هوای ما پاکیزه باشد، بنزین سالم در اتومبیلهای ما ریخته شود، از سفرههای آب زیرزمینی برداشت نشود، این منجر به آینده مطلوبی برای جامعه و سلامت جامعه میشود. خیلی از مراجعاتی که به کلینیکها صورت میگیرند بیمارانی هستند که اگر مراجعه نمیکردند هم با اندکی مراقبت شخصی بهبود پیدا میکردند. آنچه مسلم است، هزینهای که صرف میکنیم برای عمل جراحی تعویض مفصل زانو، این هزینه میتواند در سالم نگهداشتن صدها کودک برای جلوگیری از ابتلای آنها به بسیاری از بیماریها در آینده کمک کند. به همین دلیل است که بهداشت بهعنوان یک صنعت پایه و زیربنایی محسوب میشود.
در خصوص تعرفهها و کارانه پزشکان چه نظری دارید؟
بحث تعرفهها هم داستان مفصلی دارد، بنا بود در ایران تعرفهها براساس کتاب کالیفرنیا که استاندارد بینالمللی است تعیین شود در آن کتاب نسبتهای رشتهها حفظ شده است. مثلا گفته است بیماری که عمل آپاندیس دارد از هزینهای که صرف عملش میشود چه مقدار به جراح میرسد، چه مقدار به آزمایشگاه، چه مقدار به رادیولوژی، چه مقدار به آمبولانس و....
دوستان ما در وزارت بهداشت کتاب تعرفهها و استانداردهای بینالمللی را آنطور که خودشان فکر میکردند تغییر دادند، نسبتها را به هم زدند و بعد هم که نگاه میکنیم، میبینیم عملا این تغییر نسبتها برای بعضی از رشتهها خیلی خوب و برای بعضی از رشتهها خیلی بد شد. این به هم خوردن نسبتها باعث شد ببینیم که یکسری رشتهها ساکت هستند و هیچ اعتراضی ندارند و برخی رشتهها میبینند که از قافله کاملا عقب هستند.
یکی از معترضان اصلی نحوه اجری طرح تحول سلامت بیمهها هستند، لطفا در این خصوص توضیح بدهید؟
طبیعی است که فریاد بیمهها به آسمان بلند شد برای اینکه طرح تحول سلامت بار بسیار سنگینی روی دوش بیمهها گذاشت. وقتی بیماری به بیمارستان میآید و به او میگویند که خدمات عمل جراحی در بخش خصوصی چهار میلیون هزینهاش دارد میرود در یک بیمارستان دولتی و کل هزینهای که پرداخت میکند 80 تا 100 هزار تومان میشود، خوب حجم بسیار زیادی بیمار به سمت بیمارستانهای دولتی میروند و این خیلی خوب است.
اما چه اتفاقی میافتد؟ مابقی پول را چه کسی باید پرداخت کند؟ سازمانهای بیمه و به خصوص تامین اجتماعی. وقتی آنها با حجم زیادی از بیماران روبهرو میشوند و نمیتوانند این پول را پرداخت کنند حجم بدهیشان یک مرتبه در طول زمان افزایش پیدا میکند.
الان که در اوایل شهریور سال 95 هستیم، آخرین پرداختی که به بخش تصویربرداری خصوصی، یعنی رادیولوژیهای خصوصی توسط تامین اجتماعی صورت گرفته است مربوط به مهر سال 94 است. یعنی از آبان 94 به این طرف به رادیولوژیها و رادیوتراپیها و پزشکیهای هستهای پرداختی صورت نگرفته است.
مطالبات بخش رادیولوژی از بیمه چقدر است؟
این چیزی نیست که بتوانم در سطح کشور برآورد کنم که چقدر است. چون نزدیک به یکهزار و 700 رادیولوژی خصوصی داریم و هر کسی میزان مطالباتش مختلف است و این مطالبات در بیمارستانهای خصوصی خیلی زیادتر میشود، تا آنجا که برخی بیمارستانها تا 50، 60 میلیارد تومان از بیمهها به خصوص تامین اجتماعی طلبکار هستند.
این حجم مطالبات بیمهها وقتی تلنبار میشود به درمان لطمه میزند و اینکه خیلی از بیمارستانها و مراکز خصوصی بهخصوص آنهایی که استانداردهای خوبی دارند دیگر رغبتی به بیماران بیمهای ندارند و ترجیح میدهند خدمت خود را به صورت آزاد انجام دهند در نتیجه صدمه اصلی را بیمار میبینید. بیمار انتظار دارد از دفترچهای که در دستش است استفاده کند.
وضعیت رادیولوژی ایران را در مقایسه با کشورهای همسایه و استانداردهای جهانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
اگر بخواهیم در منطقه از نظر کمی بررسی کنیم دومین کشور بعد از ترکیه هستیم و کشور دیگری نیست که بتواند با ما رقابت کند اما از نظر کیفی به جرات میتوانم بگویم که ایران در منطقه اول است.