به گزارش ایرنا، مالزی تا اواخر سده نوزدهم به عنوان یک نهاد سیاسی موجودیت نداشت و تنها از چندین سلطان نشین اسلامی تشکیل شده بود. به دلیل شرایط جغرافیایی و همچنین ارتفاعاتی که در این منطقه وجود دارد، هرگز در بین این سلطان نشین ها اتحادی به وجود نیامد.
تا پیش از دوران جنگ جهانی دوم، انگلیس ها کنترل ضعیفی بر آنچه امروزه مالزی نامیده می شود، داشتند. منافع عمده انگلیس ها در بنادر و تجارت ساحلی مالزی بود. هر نوع کنترل سرزمین های داخلی ناهموار مالزی توسط سلاطین نواحی مختلف انجام می شد. سلطان نشین های این کشور به بهای این که مردم سرزمینشان به ابزار کسب سود استعمارگران تبدیل شوند، از سوی انگلیس ها استقلال قابل توجهی کسب کرده بودند. به دلیل اعطای این نوع استقلال که سلاطین هم چاره ای جز پذیرش آن نداشتند، همکاری آنها با استعمارگران اغلب بدون مقاومت انجام می شد.
در دوران جنگ جهانی دوم و تا پایان این جنگ، چینی ها مهمترین اقلیت مالزی به شمار می رفتند. در یک نگاه، پیش بینی شده بود توزیع جمعیت مالزی شامل 50 درصد مالایی، 30 درصد چینی، 8 درصد هندی، 8 درصد بومیان غیرمالایی و بقیه نیز سایر نژادها باشند.
سلطنت مالایی عهده دار امور سیاسی بود، درحالی که سکان اقتصادی را چینی تباران در دست داشتند و به طور کلی این رابطه نه تنها خصمانه نبود بلکه بر پایه همکاری متقابل بنا نهاده شده بود.
درست بعد از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1946، بریتانیا طرح جدید و بی خطری را ارائه داد. این طرح شامل تشکیل یک اتحادیه مالایی واحد در تمامی شبه جزیره مالایا به استثناء سنگاپور بود. به موجب این اتحادیۀ پیشنهادی، استقلال سلطنت مالایی کاهش می یافت و غیرمالایی ها حقوق سیاسی و شهروندی برابر با مالایی ها کسب می کردند.
کاهش احتمالی قدرت سیاسی سلطنت مالایی، خشم جمعیت مالایی را برانگیخت. در پاسخ به این جریان، رهبران به تشکیل سازمان سیاسی تحت عنوان سازمان ملی مالایی تباران متحد موسوم به آمنو که تا امروز نیز به حیات خود ادامه داده است، دست زدند.
در سال ها و دهه های بعد از آن، این سازمان همواره به عنوان وسیله ای برای حمایت از امتیازات سیاسی سنتی مالایی ها به کار گرفته شد تا بتواند برای تشکیل کشوری جدید متشکل از سلطنت های مختلف مبارزه کند.
اعتصاب ها، تظاهرات و تحریم هایی که توسط مالایی تباران علیه انگلیس ها انجام می شد در نهایت دولت بریتانیا را مجبور به مذاکره با آمنو کرد. این مذاکرات منجر به تشکیل اتحادیه مالایا در سال 1948 شد. در نتیجۀ توافق بین مالایی ها و بریتانیا، شبه جزیره مالایا متحد شد، اما سلاطین مالایی همچنان عهده دار مناطق سنتی خود بودند و حقوق مختص به جمعیت مالایی نیز تضمین شد.
در نتیجه قدرت گرفتن مالایی ها که حقوق خاصی را مختص نژاد مالایی می کرد و باعث ایجاد نوعی ساختار اولویت دار نژادی در مالزی می شد، تنش ها بین چینی ها و مالایی شکل گرفت. بریتانیا به جای تسهیل امور به منظور ایجاد حکومت خودمختار، مذاکره با جناح های مختلف قومی را در پیش گرفت و با این اقدام مالزی در مسیر استقلال قرار گرفت.
هدایت در مسیر ناهموار استقلال مالزی را 'تونکو عبدالرحمان ' رهبر جنبش استقلال مالزی بر عهده گرفت و آهسته و پیوسته و از روش های مسالمت آمیز بهره گرفت تا با انجام لابی های متعدد، حقوق انسانی همۀ اقوام و نه فقط مالایی ها را احیاء کند. در نهایت وی معمار ارشد اتحاد میان سه قوم اصلی مالزی شد که خود به استقلال این کشور انجامید.
به این ترتیب، 'تونکو عبدالرحمان' را می توان پدر مالزی نامید. وی سلطان زاده بود و خود به مدت 60 سال بر استان کداح واقع در شمال مالزی سلطنت کرده بود. عبدالرحمان در میان جمعیت مسلمان مالایی ها و دیگر سلاطین اعتبار ویژه ای داشت. وی تحصیل کرده تایلند، مالزی و کمبریج بود و همین سابقه وی را قادر ساخت تا به سادگی با انگلیس ها ارتباط برقرار کند.
ارتباط عبدالرحمان با نخبگان از یک سو و تعهد وی به حکومت خودمختار و رعایت حقوق بشر از سوی دیگر، منجر به این مساله شد که جناح مالایی وی را به عنوان رهبر خود برگزیند. وی پس از آنکه سخنگوی مالایی ها شد، اتحادیه ای سیاسی متشکل از بازرگانان ثروتمند چینی مالایی ترتیب داد تا بتواند برای حقوق چینی ها وارد لابی شود.
در مدت کوتاهی، عبدالرحمان توانست نظر هندی های مالایا را برای تشکیل یک ائتلاف جلب کند. در نتیجه رهبران مالایی، چینی و هندی برای رسیدن به هدفی واحد با یکدیگر متحد شدند.
در سال 1955 بریتانیا اجازه برگزاری انتخابات مجلس ملی را صادر و ائتلاف 'اتحاد ' به رهبری 'تونکو عبدالرحمان' توانست از مجموع 52 کرسی، 51 کرسی را در اختیار گیرد و یک کرسی دیگر نیز در اختیار حزب 'حزب اسلامی مالایی گرایان ' که بعدها حزب اسلامی (پاس) نامیده شد، قرار گرفت.
در این دوره از انتخابات که تنها انتخابات سراسری پیش از استقلال مالزی در سال 1957 بود، 52 عضو شورای قانونگذاری فدرال مالزی که پیش از این به طور کامل توسط کمیساریای عالی بریتانیا در مالایا منصوب می شدند، با آرای بیش از یک میلیون رای دهنده به این شورا راه یافتند.
این انتخابات که در آن 7 حزب مختلف شرکت کردند و ائتلاف اتحاد و حزب اسلامی مالایی گرایان به شورای قانونگذاری راه یافتند، یک سنت ماندگار را برای سال های پیش رو تنظیم کرد. به جای مبارزات تند و تیز حزبی، کشور از سوی ائتلافی چند قومیتی متشکل از رهبران ثروتمند سیاسی و تجار اداره شد. اگرچه مالایی ها نیروی سیاسی غالب این ائتلاف بودند، اما همانند آنچه که در اغلب دمکراسی های نوپا رخ می دهد به استبدادی از اکثریت روی نیاوردند .
در 31 اوت سال 1957 ، اتحادیه مالایا استقلال خود را تحت دولتی ائتلافی به نخست وزیری تونکو عبدالرحمان به دست آورد. بزرگداشت این روز به خاطر تلاش های وی به عنوان نخستین نخست وزیر مالزی است که در سال 1957 مذاکرات استقلال این کشور را در لندن بر عهده داشت و توانست شب 30 آگوست 1957 در یک سخنرانی با اعلام استقلال مالزی لحظات ماندگاری را در تاریخ این کشور به نام خود ثبت کند.
'تونکو عبدالرحمان' صبح روز شنبه 31 آگوست 1957 در حضور بیش از 20 هزار نفر از مردم مالزی که در استادیوم استقلال این کشور حضور یافته بودند، بیانیه استقلال را قرائت کند.
پس از 'تونکو عبدالرحمان' به عنوان اولین نخست وزیر مالزی، 'عبدالرزاق حسین'، 'حسین اون'، 'ماهاتیر محمد'، 'عبدالله احمد بداوی' به ترتیب بر کرسی نخست وزیری مالزی تیکه زدند و اکنون این مقام در دست 'نجیب تون رزاق' است. همه نخست وزیران این کشور تاکنون از حزب آمنو به قدرت رسیده اند.
مالزی اکنون 59 سال از زمان کسب استقلال را گذرانده و در تلاش است با پشت سرگذاشتن مسیر توسعه، از کشوری که تا اوایل نیمه دوم قرن بیستم متکی بر اقتصاد کشاورزی بود تبدیل به اقتصاد متکی بر صنعت شود.
داود مهرابی: کارشناس مسائل جنوب شرق آسیا – ایرنا
آساق**241**1611
مالزی در پنجاه ونهمین سالگرد استقلال/ از رهایی استعمار تا اقتصاد صنعتی
کوالالامپور – ایرنا – مردم مالزی روز چهارشنبه در مراسمی و با نمایش آخرین دستاورهای علمی و صنعتی این کشور پنجاه و نهمین سالروز استقلال کشورشان را که مصادف با 31 اوت (10 شهریور) است در میدان استقلال شهر کوالالامپور (داتاران مردکا) جشن می گیرند.
صاحبخبر -