به گزارش خبرنگار ایلنا، اسطورهها بیانگر و منعکسکننده طبیعت آدمی هستند، با تمامی نیازها و خواستهها، آرزوها، امیدها و بیم و هراسهای آن، اسطورهها از چگونگی حالات و قیود انسانی پرده برمیدارند.
اسطوره داستان و سرگذشتی مینَوی است که شرح عمل، عقیده، نهاد یا پدیدهای طبیعی را بیان میکند و میتوان گفت دستکم بخشی از اسطورهها از سنتها و روایتها گرفته شده و با آیین و عقاید پیوند دارند. در حقیقت سخن گفتن از اسطوره؛ سخن از این است که چگونه هر چیزی پدید میآید و به هستی خود ادامه میدهد و میتواند در دنیای امروز بازتولید شود.
مرتضی افراشی؛ کیوریتور نمایشگاه "بازتاب" با بیان اینکه این نمایشگاه پژوهشی درباره اسطوره است، گفت: در حقیقت شیوه ما اسطورهکاوی است و در حوزه اسطورهکاوی به روش اسطوره در رویداد کار میکنیم.
او با طرح این پرسش که نقش اسطورهها در دنیای امروز چیست؟ ادامه داد: اسطورهشناسان معتقدند اسطورهها در تمامی اعصار بازتولید و دوباره زنده میشوند و در ضمیر ناخودآگاه افراد وجود دارند که حوزه فکری - فرهنگی جامعه را میسازند.
این مدرس دانشگاه با بیان اینکه مجموعهای که در این نمایشگاه ارائه شده در حقیقت بازتاب کهن الگوهای اسطورهای در رفتار مجموعهای از جامعه معاصر ایران است، گفت: آثاری که در این نمایشگاه ارائه شده اسطورههایی هستند که در زمان حال بازتولید شدهاند به عنوان مثال اثر کاوه کاووسی به عنوان اسطوره وزیر مقتدر ارائه شده. ما در هر دورهای یک وزیر مقتدر مانند بزرگمهر، امیرکبیر داشتهایم. امروز هم فردی مانند ظریف را داریم. اینها در واقع اسطورههایی هستند که بازتولید میشوند.
افراشی با بیان اینکه در حلقه اسطورهشناسی تهران یک سری پژوهش انجام شده، افزود: ماحصل و نتیجه این پژوهشها در اختیار هنرمندان قرار گرفت و آنها با شیوه هنرمندانه خود و دغدغههای هنرمندانهای که داشتند این آثار را تولید کردند. به همین دلیل ما در این نمایشگاه با آثار متفاوتی در اندازه، ابعاد و تکنیک مواجه هستیم اما همه این آثار یک مضمون مشخص دارند و آن هم پرداختن به اسطورههاست.
او با اشاره به زمان جمعآوری این نمایشگاه تصریح کرد: در ابتدا کار را با 20 هنر شروع کردیم که ماحصل آن ارائه آثار ده هنرمند از میان آنان بود، البته آثاری که انتخاب نشدند خیلی از لحاظ فرهنگی متفاوت بودند و قابلیت نمایش نداشتند یا اینکه با مضمون متفاوت بودند.
عضو حلقه اسطورهشناسی تهران در پاسخ به این سوال که آیا آثار این نمایشگاه به هنرمندان سفارش داده شده، گفت: هنرمندان در ایده و مفهوم با یک سری اطلاعات و پیشفرضها راهنمایی و هدایت شدند. در حقیقت ما با اطلاعاتمان سعی کردیم هنرمند را به آنچه مدنظرمان است هدایت کنیم در واقع اگر کار سفارش صرف بود به تصویرسازی نزدیک میشد.
افراشی در پاسخ به این سوال که اسطورههای انتخاب شده مربوط به کدام منطقه میشوند، گفت: وقتی درباره اسطورهها صحبت میکنیم معتقدم نمیتوانیم از یک حوزه فرهنگی و فکری خاص صحبت کنیم. اسطورهها یک بنمایه و ریشه کلی دارند و در فرهنگهای مختلف باتوجه به موقعیت زمان، مکان و ایدهائولوژی که وجود دارد تغییر شکل دادهاند. بعضی از اسطورهها در این نمایشگاه البته اگر بخواهیم با تقسیمبندی معاصر مرزبندی کنیم، اسطورههای ایرانی هستند مانند جهی، اکوان دیو، خشکسالی، بعضیها هم مانند مدوزا یونانی هستند.
او با بیان اینکه در مقابل هر اسطوره خوب یک اسطوره بد وجود دارد، خاطرنشان کرد: تقابل اینها تعادل جهان را بوجود میآورد مانند خشکسالی و حاصلخیزی، هورمزد و اهریمن. ما در این نمایشگاه به مضمون خوب یا بد بودن اسطورهها توجه نداشتیم و به رویداد و شیوه خوانش هنرمند و مضمونی که به دنبال آن بودیم؛ توجه داشتیم.
این هنرمند با اشاره به پروکاست؛ دیوی که خارج از شهر زندگی میکرده و افرادی را که میخواستند وارد شهر شوند با کشیدن پاهایشان یا کوتاه کردن آنها، هماندازه مردم آن شهر میکرده، خاطرنشان کرد: این اسطوره مردم را در یک چهارچوب مشخص قرار میدهد که با مضمون سانسور برابری میکند و به معنی این است که مردم فقط به گونهای که صاحب شهر دوست دارد، میتوانند زندگی کنند.
افراشی با بیان اینکه آثار این نمایشگاه براساس نگاه انتقادی شکل گرفته است، گفت: ما در ایران تاکنون نمایشگاهی با این مضمون نداشتهایم. در کشور ما بیشتر اسطورهها جمعآوری شدهاند و متاسفانه هیچگاه بواسطه اسطورهها به بنیادیترین و زیربناییترین مسائل جامعه پاسخ داده نشده درحالیکه اسطورهها حافظه جمعی یک کشور هستند.
او با بیان اینکه اسطورهشناسان معتقدند در ایران سه اسطوره داریم، گفت: سراسطوره ایرانی که قدمت 12 هزار ساله دارد، سراسطوره اسلامی که پیشینه هزار و 300 ساله دارد و سراسطوره فرهنگی که از زمان قاجار آغاز شده است. سراسطور فرهنگی در کشور ما به قدری مابهازا و تصویر دارد و پژوهشهای زیادی درباره آن صورت گرفته که دو سراسطوره قبل از خود را پس زده و ما در این انحطاط فرهنگی گیر کردهایم. حلقه اسطورهشناسی سعی دارد به مردم بگوید خیلی از این گرهها را میتوان با اسطورهها باز کرد. این دانش قدمتی در ایران ندارد اما در این مدت اتفاقات خوبی افتاده است.
قصد دارم مانند بیضایی در هنرهای تجسمی اسطورهساز باشم
کاوه کاووسی یکی از هنرمندان این نمایشگاه با بیان اینکه آثارش با دیگر آثار این مجموعه تفاوت دارد، گفت: اصرار خاصی ندارم که آثارم اسطوره خوانده شوند اما لاجرم در این ژانر قرار گرفتهاند و کارهایی که در این چند سال اخیر انجام دادم به نوعی اسطورهسازی معاصر است و صرفا اسطورهنگاری نیست.
او ادامه داد: اسطورههای کهن میتوانند راهگشای زندگی معاصر ما باشند اما آنچه که برایم اهمیت دارد اسطورهسازی است و در حقیقت همان کاری را که بهرام بیضایی در سینما و تئاتر انجام داد و اسطورههایی را در این حوزهها خلق کرد، قصد دارم در هنرهای تجسمی انجام دهم.
این طراح با بیان اینکه شخصیت یا اسم افراد مدنظر او نیست؛ گفت: اسطورهسازی این نیست که یک نفر را اسطوره و الگو قراردهیم بلکه این اسطورهها در یک موقعیت خاص و ویژه شکل میگیرند و در حقیقت به دنبال واکاوی این موقعیتها هستم تا بتوانم در زمان حال این موقعیتها را بیابم و به این برسم که چگونه میتوانیم به واسطه آنها یا با درس گرفتن از آنها زندگی بهتری داشته باشیم.
کاووسی درباره خلق موقعیت اسطورهای توضیح داد: شاید به واسطه یک شخصیت یا یک نماد موقعیتی ساخته میشود اما قطعا این اسطورهها زمانهای قبل و بعد از خود را دارند و اینها میتوانند کُد باشند و با استفاده از این کُدها موقعیت جدیدی را خلق میکنم برای خوانشی نو.
نمایشگاه "بازتاب" دومین نمایشگاه پژوهشی در حوزه اسطورهکاوی است که با همکاری حلقه اسطورهشناسی تهران برگزار میشود.
در این نمایشگاه که توسط سیدمرتضی افراشی گردآوری شده آثاری از افشین باقری، زهرا پرکاه، شادی داوری، پیمان رحیمیزاده، آناهیتا شمس، سیده طوبی صلواتیان، نجوا عرفانی، کاوه کاووسی و نزار موسوینیا به نمایش درآمده است.
این نمایشگاه از تا دوازدهم شهریورماه در گالری دنا به آدرس؛ میدان فردوسی، خیابان سپهبد قرنی، بعد از چهارراه طالقانی، کوچه سوسن، پلاک 4 میزبان علاقهمندان است.