شناسهٔ خبر: 14978727 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: روزنامه ایران | لینک خبر

«حزب کارگر» انگلیس، رو‌در‌رو با تاریخ

کوربین؛ رئیس یا دشمن؟!

صاحب‌خبر - مترجم: وصال روحانی جرمی کوربین، رهبر متفاوت حزب کارگر که از جنبش مقاومت حمایت می کند و برخلاف همه سیاستمداران اتو کشیده انگلیسی طرفدار ریش گذاشتن است و هرگز از کراوات استفاده نمی کند، این روزها در گیرودار تثبیت رهبری خود بر حزب است. البته شاید بتوان آنچه در حزب کارگر روی می دهد را امری کاملا طبیعی و نتیجه برگزیت و به عبارتی خروج انگلیس از اتحادیه اروپا دانست. از زمانی که انگلیسی‌ها به خروج کشورشان از اتحادیه اروپا رای دادند، نه تنها حزب محافظه کار که فعلا حزب حاکم در این کشور است، که حزب کارگر نیز دچار چالش های جدی شده است. اعضای هر کدام از این دو حزب بخاطر این مساله دچار شکاف و اختلافات متعددی شده اند. آنان یکدیگر را متهم می کنند که در رخ دادن این اتفاق (برگزیت) مقصر بوده اند. همان طور که در حزب محافظه کار اعضا دیوید کامرون، نخست وزیر سابق را متهم می کردند که نتوانسته کشور را متقاعدبه ماندن در اتحادیه اروپا کند، بسیاری از اعضای حزب کارگر هم معتقدند جرمی کوربین نیز نتوانسته طرفداران سنتی حزب را به ابقا در این اتحادیه متقاعد کند. طرفداران جرمی کوربین، رهبر کمی تا قسمتی نامحبوب حزب کارگر انگلیس سعی کرده‌اند برای برکناری وی از منصب موجود او را با جورج لنزبری قیاس کنند که در سال‌های بین دو جنگ جهانی این حزب را هدایت می‌کرد. اما حقیقت چیز دیگری است و باید متذکر شد که لنزبری بعد از مواجه شدن با مخالفان و همچنین مسائل برخاسته از پرونده «ابی سینیا» و مداخله‌های بی جا در این مورد از سمت ریاست حزب استعفا داد و امروز که وضع حزب کارگر بسیار بدتر از آن دوران است هرچند مردم در انتظار واقعه‌ای مشابه از سوی کوربین هستند، توقعات‌شان بی‌پاسخ می‌ماند. کوربین برخلاف لنزبری مصالح و منافع حزب خود را مبنای همه اقدام‌هایش قرار نداده و حفظ دموکراسی در بافت و چارت تشکیلاتی این حزب از باورها و اهداف او نبوده است. بدتر از هرچیزی ستیزهای کوربین با حزب خودش بر سر مسائلی است که پیرامون صلاحیت وی مطرح شده است. وقتی وی در 28 ژوئن در یک نظرسنجی درون حزبی نتوانست رأی اعتماد از اعضا بگیرد به جای برخورد اصولی با موضوع گفت: آرایی از این دست هیچ الزام قانونی دربر ندارند. در آن زمان خیلی‌ها این پرسش منطقی را مطرح کردند که وی رئیس و خیرخواه حزب خود است یا دشمن ایده‌آل‌ها و بنیادهای آن؟ از همه بدتر اینکه حزب کارگر در یکی از نااستوارترین دوران‌های خود طی طریق می‌کند و از هر سو تضعیف شده و حتی وقتی دیوید کامرون با برگزاری یک انتخابات غیرضروری در مورد ادامه عضویت بریتانیا در «اتحادیه اروپا» یا قطع وابستگی ریشه خودش و حزب محافظه‌کار را زد، حتی یک نفر درون حزب کارگر نتوانست با قدرت و یقین مدعی شود که کارگری‌ها شایسته در دست گرفتن دولت هستند. حالا کوربین باید برای حفظ ریاست لرزانش در حزب کارگر روبه‌روی ادون اسمیت صف‌آرایی کند و هواداران این دو نفر در دو سوی کشتی شکسته حزب کارگر در دریای مواج بی‌اعتمادی‌ها هر یک به سود یکی از آنها تبلیغ می‌کنند. این در حالی‌است که نه کوربین و ادون بلکه ماهیت و موجودیت کل حزب کارگر است که در این نظر سنجی به‌طور غیر مستقیم در معرض امتحان و پرسش قرار می‌گیرد. روزگاری حزب کارگر به سیاست بریتانیا دست کم در صحنه‌های داخلی اعتبار می‌داد اما انگار قرن‌ها از آن زمان می‌گذرد و در یک بریتانیای بشدت تضعیف شده پس از «برگزیت» خیلی‌ها می‌پرسند حزب کارگر در کجای معادلات قرار می‌گیرد؟ امروز حافظه کوتاه‌مدت جوان‌ترها در بریتانیا به قدری ناکافی و به روی گذشته‌ها مسدود و سرشار از خاطره نخست‌وزیران سر برآورده از درون حزب محافظه‌کار است که می‌پرسند آیا کارگری‌ها اصولاً کاری مفید در تاریخ سیاست بریتانیا هم انجام داده‌اند؟! حتی ایده‌آل‌ها و آموزه‌های حزب کارگر که سال‌ها از فرهنگ قشرهای متوسط بریتانیا الهام و نشأت می‌گرفت، رنگ‌های شعارگونه سابق را ندارند زیرا جامعه بریتانیا به سوی تغییرات فرهنگی شگرف پیش رفته و حزب کارگر مانند معمول از زمان عقب افتاده و با این تغییرات همسو نشده است. خطر بزرگتری که حزب کارگر را تهدید می‌کند، همسو نشدن با تغییرات اجباری برخاسته از جدایی از اتحادیه اروپا و زدن همان سازهای قدیمی خود و نشنیدن آواهای جدید سیاسی دو کشور است. نتیجه رأی‌گیری تازه حزب کارگر برخی مسائل را روشن خواهد کرد اما پاره‌ای مسائل دیگر را مجهول نگه خواهد داشت.اگر کوربین تثبیت شود، شماری و بویژه بازنده‌های رأی گیری خواهند گفت که باید دست به تشکیل نهادها و اتاق فکرهای تازه‌ای درون حزب زد زیرا کوربین حزب را عقب‌نگه داشته و اگر ادون اسمیت به او غلبه کند در رویکردهای چپ‌گرایانه خود بویژه در بازار معادلات اقتصادی آنقدر زیاده‌روی خواهد کرد که طرفداران کوربین آن را ناقض فضای بعد از برگزیت خواهند شمرد. بازی جدید حزب کارگر مسابقه‌ای است که برنده ندارد زیرا منادی افراد و نگره‌هایی است که حتی عناصری از درون خود حزب آن را رویکردهای قدیمی می‌نامند و تقسیم ظاهری حزب به دو جناح ظاهراً متفاوت راست یا چپ بر ابعاد این سرگشتگی‌ها افزوده است.