سیدمحمدرضا دماوندی/ کارشناس امور بینالملل
خاورمیانه از ابعاد مختلف دارای اهمیت است. این اهمیت با نگاه به ذخایر عظیم و متنوع زیرزمینی از جمله نفت و گاز معنی ژئواکونومیکی؛ باتوجه به گذشته پرفراز و فرود تاریخی و اثربخشی بر تحولات جهانی معنی ژئوپلتیکی و با مشاهده حلقه وصل میان شرق و غرب معنی ژئواستراتژیکی خود را بهتر نمایان میسازد. سادهترین دلیل برای اهمیت این هارتلند کرهخاکی آن است که در سالهای اخیر سرتیتر اخبار جهان تحولات خاورمیانه و جنگها و لشکرکشیهای چند باره به این منطقه است. بدون شک قلب خاورمیانه، ایران است زیرا تمام آن جایگاه ویژه خاورمیانه بدون در نظر گرفتن موقعیت جغرافیایی، نقش و کارکرد ایران اصالت و اثرگذاری خود را از دست خواهد داد. فهم اهمیت ایران نیز چندان نیاز به دلایل پیچیده برای اثبات ندارد، اگر ایران فاقد اهمیت بود قدرتهای جهانی سالها وقت برای مذاکره در قالب 1+5 صرف نمیکردند یا شاهبیت مناظرههای کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری آمریکا، ایران نمیبود. از جمله دلایل اهمیت کشورمان موقعیت ویژه جغرافیایی است که در کنار شبکه گسترده جادهای و ریلی که هر روز به وسعت آن افزوده میشود، امکان اتصال به خطوط حملونقل کشورهای همسایه را فراهم میآورد و موجب میشود تا ایران به چهارراه ترانزیتی تبادل کالا در شرق و غرب و جنوب وشمال تبدیل شود. هند و پاکستان در نزدیکی و شرق آسیا در دوردست برای ارتباط زمینی با غرب آسیا و اروپا و بالعکس چشم به راههای مواصلاتی ایران دارند. کشورهای حاشیه خلیجفارس برای دسترسی به روسیه و کشورهای مشترکالمنافع گزینهای بهتر از ایران ندارند و علاوه بر تمام مزیتها، بهرهمندی از همجواری با خلیج فارس که امکان ترانزیت ترکیبی کالا را بین تمام کشورهای منطقه و فرامنطقهای فراهم میآورد، امتیاز طلایی کشورمان در تبدیل شدن به محور اصلیترانزیت کالاست. در دهههای اخیر حجم اصلی ترانزیت کالا از طریق کشورمان به اروپا متمرکز بر ترکیه بوده. این وابستگی بیش از حد به تنها گزینه، مشکلاتی را در راه تبادل کالا فراهم آورده است. افزایش ناگهانی تعرفه از سوی ترکیه، وقوع ناامنی در این کشور به ویژه در مناطق شرقی از جمله موضوعاتی بوده که نشان داد میبایست بهفکر تنوعبخشی در راههای ارتباطی بود. همچنانکه پس از فروپاشی اتحاد جماهیرشوروی در سال 1991 و ایجاد کشورهای جدید که برخی با ما دارای مرز مشترک بوده و برخی دیگر با واسطه در تعامل با ایران قرار گرفتند ضرورت توسعه راههای ارتباطی را اجتنابناپذیر میکرد. مجموع این عوامل یعنی موقعیت سرزمینی، نیاز بازار داخلی به واردات و توجه به توسعه صادرات و امکان ایجاد درآمد از طریق ارائه خدمات در ترانزیت کالا، ضرورت نگاه خاص به ایجاد و تکمیل زیرساختهای مرتبط با حملونقل، توسعه بنادر، خطوط ریلی، جادهها و فرودگاهها و در نهایت برقراری پیوند با شریانهای ترانزیت در منطقه را الزامآور کرده است. خلیجفارس از دیرباز یکی از راههای ارتباطی و تبادل کالا بین ایران با کشورهای دیگر بوده است اما با اتصال ریلی ایران به ترکمنستان در محدوده سرخس به تجن که خلیجفارس را به آسیای مرکزی متصل کرد، ظرفیت جدیدی در ترانزیت کالا برای کشور بهوجود آمد و منجر به طرح ایدههای متنوعی در جهت ایجاد ظرفیتهای مشابه گردید. یکی از این ایدهها ایجاد کریدور جنوب به شمال و در گام بعدی ایجاد شبکهای برای رسیدن به دریای سیاه که از آن بهعنوان گزینه دوم دسترسی به اروپا نیز نام برده میشود، بود. موافقتنامه کریدور حملونقل بینالمللی شمال - جنوب در شهریورماه ۱۳۷۹ در سنپترزبورگ به امضای وزرای حمل و نقل سه کشور ایران، هند و روسیه و سپس عمان رسید و یکسال بعد با تصویب مجلس شورای اسلامی به مرحله اجرا درآمد. در ان زمان برآوردها نشان میداد این کریدور که مهمترین حلقه تجارت بین آسیا و اروپا است در مقایسه با مسیرهای سنتی از نظر مسافت و زمان تا ۴۰ درصد کوتاهتر و از نظر هزینه تا ۳۰درصد ارزانتر است. اما قدمبعدی ایجاد ارتباط بین خلیجفارس با دریای سیاه است؛ طرحی جذاب با کشورهای متعدد علاقهمند به همکاری با توجیه اقتصادی بالا. برای انجام این طرح میبایست اقداماتی در درون کشور و کشورهای واقع در مسیر بهعمل آید. در داخل، مسیر حملونقل جادهای از بنادر جنوبی کشور تا مرزهای مشترک باکشور آذربایجان و ارمنستان مورد بهره برداری است که در برخی نقاط نیاز به اصلاح دارد از جمله کوتاهسازی مسیر تبریز به نوردوز در مرز ارمنستان؛ پروژهای 150 کیلومتری که در سال 89 آغاز شده است و به دلیل کمبود اعتبارات با کندی در دست ساخت است. اما در مسیر حملونقل ریلی، راهآهن کشورمان برای اتصال به خط ریلی آذربایجان نیازمند احداث خطوط فرعی در مسیرهای قزوین – رشت – آستارا و برای امکان اتصال به خطوط ریلی در ارمنستان نیازمند احداث خط فرعی جلفا – نوردوز است. کشورهای آذربایجان، ارمنستان و گرجستان نیز میبایست نسبت به بهسازی و استانداردسازی جادههای مواصلاتی خود که امکانپذیرش حجم بالای کامیونها و تریلرهای حامل کالا را داشته باشند بهعمل آورند. در واقع کریدور خلیجفارس به دریای سیاه از بنادر خلیجفارس آغاز و در ادامه از دو مسیر آذربایجان و ارمنستان وارد گرجستان شده و تا بنادر این کشور در دریای سیاه ادامه پیدا میکند و در این نقطه با استفاده از کشتیهای مسیر به سمت بلغارستان و دیگر کشورها ادامه پیدا میکند. ضرورت احداث این کریدور کارشناسان فنی شش کشور ایران، آذربایجان، ارمنستان، گرجستان، بلغارستان و یونان را در ماههای گذشته دور هم جمع کرد تا مقدمات تهیه پیشنویس موافقتنامهای را برای امضای وزرای حملونقل شش کشور یادشده فراهم کنند. موافقتنامهای که در همین ابتدای راه با استقبال کشورهایی همچون رومانی و عمان برای پیوستن به آن روبهرو شده است. اما در بین کشورهای حوزه قفقاز که حلقه وصل خلیجفارس به دریای سیاه است، ارمنستان بیشترین تلاش برای جذب سرمایهگذار برای احداث و اصلاح جاده و خطوط ریلی خود را کرده است. کارن چشماریدیان، وزیر سابق اقتصاد ارمنستان در سفر آبانماه سال گذشته به تهران اعلام کرده بود: «عملی شدن پروژه اتوبان شمال - جنوب برای توسعه اقتصادی ارمنستان و توسعه روابط اقتصادی ایران - ارمنستان اهمیت خاصی دارد. ساخت راهآهن ارمنستان و اتصال به شبکه خط راهآهن ایران نیز برای دو منظور صورت خواهد گرفت؛ اول اینکه ارتباط خط راهآهن برقرار شود و دوم آنکه این ارتباط برای جاده ابریشم نیز مورد استفاده قرار خواهد گرفت که میتواند هم برای منطقه و هم برای روابط دوجانبه مفید باشد و در توسعه روابط اقتصادی نیز این ارتباط خط راهآهن تاثیرگذار خواهد بود.» همین اهمیت ویژه برای ارمنستان در شهریور سال گذشته هویک ابراهامیان نخستوزیر آن کشور را روانه پکن کرد تا مقامات چینی را برای سرمایهگذاری 5/3 میلیارد دلاری در پروژه احداث خطآهن ارمنستان به ایران متقاعد کند؛ پروژهای که بنابر پیشبینی گاگیک بیگلریان وزیر حمل ونقل ارمنستان قرار است در بخش جاده تا سال 2020 و در بخش ریلی از زمان آغاز طی شش سال به پایان برسد. نکته حائزاهمیت در راهاندازی کریدور خلیج فارس به دریای سیاه آن است که پروژه یک همکاری برد-برد برای تمام کشورهای مشارکتکننده است و از این روست که همگی تلاش دارند تا با اصلاح زیرساختهای خود بهترین نتیجه از این همکاری را بهدست آورند، علاوه بر اینکه این طرح صلحآمیز میتواند زمینهساز برقراری تفاهم و ایجاد همکاری میان آذربایجان و ارمنستان با محوریت ایران نیز باشد.
∎