متن این گفت و گو به شرح ذیل است :
* خیلی ها از شما به عنوان متولی اصلی ترویج فرهنگ در دنیای قهرمانی و حوزه ورزش نام می برند، ابتدا توضیح دهید حوزه فعالیتی شما مربوط به چه بخشی است و اساسا چارت سازمانی اجازه ورود به حوزه فرهنگی فدراسیونها ، تیم ها وباشگاه های ورزشی که بعضا بداخلاقی هایی هم از آنها مشاهده می شود، می دهد ؟
در وزارت ورزش و جوانان چند حوزه تخصصی و چند حوزه پشتیبانی وجود دارد ، حوزه ورزش قهرمانی، همگانی، اموربانوان وساماندهی امور جوانان، حوزه های تخصصی فعالیت های وزارت ورزش و جوانان هستند. سه حوزه پیشتیبان هم با هدف تعامل با حوزه های فوق وجود داردکه بتوانند نیازهای آنها را برطرف کنند، از جمله حوزه فرهنگی آموزش و پژوهش ، حوزه امور حقوقی ، مجلس و امور استانها و حوزه توسعه منابع و پشتیبانی.بنابراین حوزه فرهنگی ،حوزه پشتیبانی است که با همه بخشهای درارتباط است تا بتواند نیازهای حوزه های تخصصی را پاسخ دهد .
وقتی ما ازموضوع فرهنگ در ورزش صحبت می کنیم به اعتقاد من عرصه فرهنگ بستری است که همه فعالیتها باید براساس آن عرضه شود، طبعا نمی توانیم بدون توجه به مقوله ی فرهنگ در خصوص ورزش قهرمانی یا ورزش بانوان یا امور جوانان صحبت کنیم.
از آغاز فعالیت هایتان در وزارت ورزش و جوانان چه برنامه هایی را مدنظر داشته اید و تا کنون چند درصد از برنامه هایتان محقق شده است؟
در قالب یک شعار و یک خواسته، پیگیری موضوعات فرهنگی واصالت دادن به جایگاه فرهنگ بودیم و هستیم. ورزش پاک، معنوی ومعرفتی .
ما براین باور هستیم که همه خروجی های ورزش باید از ویژگی پاک بودن، اصیل بودن، مقبول مردم و جامعه بودن برخوردار باشد.
در واقع اقدام، فعالیت و رویداد ورزشی که به جامعه عرضه می شود باید منطبق با اصالت و روح ورزش باشد. من معتقدم، ورزش فی نفسه یک روح پاک و یک اصالت ذاتی دارد که نباید تحت هیچ شرایطی خدشه ای به آن وارد شود .
به عنوان مثال گاهی اوقات ،شاهد هستیم مسائلی در ورزش بروز پیدامی کند که با روح ورزش تفاوت دارد ، دوپینگ ، تبانی و انواع رفتارهایی ناهنجاری که با روح ورزش در تضاد است .همه اینها همان خط قرمزهایی است که در مسائل فرهنگی با آن مواجه هستیم .
همه متولیانی که در ورزش مسوولیت و نقشی دارند باید توجه شان به این باشد که خودشان در محیط ورزش آلوده کننده نباشند واز ایجاد هر گونه الودگی ممانعت و پرهیز به عمل بیاورند .
درواقع فضای فرهنگی ورزش ، همان هوایی است که بدون اینکه وجودش را حس کنیم، تنفسش می کنیم و اگر این هوا آلوده شود، همه دچار مشکل می شویم.
بنابراین نگاه ما به فرهنگ این بوده که بتوانبم یک گفتمان فرهنگی را در همه بحشهای ورزش حاکم کنیم که این گفتمان در واقع همه را شامل شود . یعنی هر مدیری در هر کجایی از ورزش هست با هر عنوانی باید متوجه مسوولیت فرهنگی خودش در کنار فعالیتهای اجرایی و فنی اش باشد. مربی ، رسانه ، ورزشکارهم باید اینگونه باشند .
ما زمانی می توانیم بگوییم که شرایط فرهنگی از وضعیت خوبی برخوردار است که همه عوامل در مجموعه ورزش نسبت به جایگاه خود توجیه باشند و متوجه باشند که صرف نظر از اینکه در چه پست و موقعیتی قرار دارند، فعالیشان یک پیامد فرهنگی و اجتماعی دارد و حتما باید این پیامد های فرهنگی و اجتماعی مثبت باشد.
ما اجازه نداریم در جایگاه مدیر ومسوول اقدامی انجام دهیم که با اصل و ذات ورزش منافات داشته باشد ، بالاخره مردم انتظارشان از ورزش این است که این مقوله به سلامت جامعه، ایجاد هیجان مثبت ونشاط جامعه کمک کند اگر غیر از این باشد ما راه را به خطا رفته ایم .
درمورد نظام نامه توضیح دهید به کجا رسیده و ازچه زمانی شاهد اجرای آن در همه شئون ورزش خواهیم بود ؟
یکی از برنامه هایی که دنبال مصوب شدن آن بودیم همین تصویب نظام نامه فرهنگی ازسوی شورای عالی انقلاب فرهنگی است که سایقه آن برمی گردد به سالهای 84 و87 . شورای انقلاب فرهنگی در دو دوره از مسوولان وقت خواسته بود که نظام نامه فرهنگی را تدوین کنند وبه شورای انقلاب فرهنگی ارائه نمایند ، البته تلاش هایی هم شده بود و این تلاشها ان زمان به نقطه مطلوب نرسیده بود .
بنابراین با علم به این که هرگاه در شورای انقلاب فرهنگی؛ ازاین باب صحبت می شود ، نگاههای انتقاد آمیزی به وضعیت فرهنگی ورزش مطرح می شود ، تلاش کردیم این خواسته شورای انقلاب فرهنگی را محقق کنیم .
در سال 93 با تشکیل کمیسیون فرهنگی تربیت بنی ، نظام نامه پیشنهادی را تدوین کردیم . خود شورای انقلاب فرهنگی مصوبه ای دارد مبنی براینکه یک کمیسیون فرهنگی تشکیل شود و آن کمیسیون ضمن رصد وضعیت فرهنگی ورزش ، در واقع مسائل و معضلات را رسیدگی و راهکار هم پیداکند .
یکی دیگر از تکالیفی که برای این کمیسیون در نظر گرفته شده بود تدوین همین نظام نامه بود . ما این جلسات را تشکیل دادیم و متن نظام نامه را اوخر سال 93 به شورای انقلاب فرهنگی تقدیم کردیم.
روال کار اینگونه است ؛ موضوعاتی که وارد دستور شورای فرهنگی می شود در کمیسیونهای مشورتی شورا مطرح شده ونهایی می شود . درآنجا نظام نامه پیشنهادی ما چندین جلسه مورد بررسی قرارگرفت و نهایتا در اواخر سال 94 موضوع نظام نامه در دستور کار شورای انقلاب فرهنگی قرار گرفت.
در اردیبهشت و خرداد سال 95 ما در طی دو جلسه این نظام نامه را تبیین کرده وتوضیح دادیم. درآنجا بحثهای زیادی مطرح شد، نقطه نظرات اعضا درمورد مسائل مختلف فرهنگی مختلفی انجام و پیشنهاداتی ارائه شد و درنهایت به این تتیجه رسیدیم که اقدامات اساسی و اولویتهای فرهنگی درخصوص ورزش می بایست دنبال شود. این نظام نامه به تصویب شواری انقلاب فرهنگی رسید و درمرداد ماه با ابلاغ ریاست محترم جمهوری به وزارت ورزش و جوانان و سایر دستگاه که به نوعی در حوزه ورزش فعال هستند ابلاغ شد .
*محتوای نظام نامه چگونه است ؟
این نظام نامه درواقع 10 بند اصلی دارد که دران به مجموعه فعالیتها و اقدامات در عرصه فرهنگی ورزش اشاره شده است ، دراین نظام نامه مشخص شده که حوزه فرهنگی ورزش شامل چه مجموعه ها و موضوعاتی است ، چه نهادهایی بایدبا وزارت ورزش وجوانان تعامل داشته باشند برای اینکه وضعیت فرهنگی ورزش در شرایط مطلوبی قرار بگبرد از جمله دستگاهایی که خطاب این نظام نامه هستند: سازمان صدا وسیمای جمهوری اسلامی ایران ، وزارت آموزش وپروش ، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری ، وزارت بهداشت و درمان، سازمان تبلیغات اسلامی ، سازمان بسیج وسایرنهادهایی که به نحوی فعالیتهای انها در ورزش تاثیر گذار است .
*درمورد المپیک نیز نقطه نظراتی وجود دارد شما چه توضیحی در مورداین رقابتها دارید ؟
راجع به المپیک باید یک ارزیابی دقیق و جامع داشته باشیم من فکر می کنم به لحاظ عملکردی برخی از رشته های ورزشی انتظارات را برآورده کردند وبرخی دیگر هم با تمام تلاشی که داشتند انتظارات را برآورده نکردند .
حضور ما در برخی رشته ها، تلاش برای کسب نتیجه مناسب بود نه اینکه به مدال و موقعیت ختم شود.
مثلا ما تلاش والیبالیستها و ملی پوش شمشیربازی را دیدیم، خیلی خوب بود اینها منجر به مدال نشد اما تلاش قابل قبولی کردند، برخی از رشته های ورزشی که جزء رشته های مدال آور ما بودند و انتظار کسب مدال از آنها داشتیم چندان خوب عمل نکردند ، ما درکشتی فرنگی ، تکواندو فکر می کردیم به نتایج خوبی برسیم که نشد. ما باید حتما ارزیابی دقیقی از حضور مان در ریو داشته باشیم که مبنای کارما برای بازی ها اسیایی 2018 والمپیک 20 20 شود .
آیا نظام نامه جامع فرهنگی ورزشی کشور براساس اصلاح امور و انجام هرچه بهتر مسئولیت های رسانه های گروهی ورزشی شکل گرفته و آیا در گذر ایام ، دولت ها به قصد محدود کردن از آن به عنوان عامل بازدارنده استفاده نمی کنند؟
به نکته مهمی اشاره کردید ، درخصوص موضوع ، نقش و جایگاه رسانه ها در حوزه مسائل فرهنگی ، اجتماعی بسیار صحبت شده است ، رسانه ها علاوه بر نقش اطلاع رسانی ، ارتقاء دانش و بینش مردم ، نقش مکمل آموزشی را نیز در جامعه ایفا می کنند .
در جامعه جوان ما در موضوع ورزش ، نقش رسانه ها را خیلی خیلی پررنگ می بینیم . وقتی بخواهیم موضوعی همگانی شود و مردم در مورد آن صحبت کنند ، نقش پررنگ رسانه های پرمخاطب مثل رسانه ملی ، کاملا محسوس است .
نظام نامه فرهنگی با دو رویکرد ، در حوزه رسانه تنظیم شده است :
1- ارتقاء کیفیت رسانه ها
2- تقویت رویکرد فرهنگی رسانه ها به ورزش
نوع نگاه رسانه ها و پردازش آنها به موضوعات ورزش باعث تاثیرگذاری بر افکار عمومی مردم می شود . رسانه ها در شکل گیری اذهان مردم نسبت به موضوعی خاص از جمله ورزش نقش اساسی دارند .
حاکمیت نگاه متوازن در برد و باخت های ورزشی باعث می شود ، اذهان عمومی بطور منطقی با آنها برخورد کنند که در این میان رسانه ها بویژه رسانه ملی در ایجاد این فرآیند نقش اساسی دارد .
روح ورزش و اصالت ورزش پیروز شدن به هر قیمت نیست . در مسابقات المپیک ریو شاهد بودیم که رسانه ملی این نقش را به خوبی ایفا کرد و دیدیم قهرمانانی که علی رغم تلاش های جوانمردانه موفق به کسب مدال نشدند ، صاحب مدال مردم شدند .
رسانه یک نقش راهبری و هدایتی را در جامعه ایفا می کند ، افکار عمومی را شکل می دهد ، لذا از جایگاه حساسی برخوردار است .
گاها اتفاق می افتد در برخی رسانه ها به دلیل تعصبات خاص یا علایق خاص نگاه متوازن و منطقی به موضوعات اعمال نمی شود .
در کمیسیون فرهنگی ورزشی ، بحث نظارت و مسئولیت قانونی وزارت ارشاد درخصوص رسانه ها مطرح و خواست شد ، وزارت ارشاد نفش و مسئولیت نظارتی خود را پررنگ تر اعمال کند .
رسانه ها نباید از مسیر اعتدال و انصاف خارج شوند ، این خط مشی در رسانه ملی بیشتر باید نمود پیدا کند که خوشبختانه در بیشتر برنامه های رسانه ملی این ماموریت حساس به خوبی انجام می شود .
از نگاه دقیق آقای دکتر علی عسگری رئیس محترم سازمان صدا و سیما به موضوع ورزش ، مسائل فرهنگی و رویدادهای ورزشی و توجه به ورزش همگانی به عنوان یک اولویت تشکر می کنم . امیدوارم شاهد تسری این نگاه جامع در همه رسانه ها باشیم .
نقش رسانه ها در برخورد با مصاحبه هایی که در آنها شاهد استفاده از الفاظ نامناسب و ناشایست توسط برخی مربیان و ورزشکاران هستیم چیست ؟
رسانه ها چند نقش را همزمان ایفا می کنند . ایفای نقش های چندگانه ، نیازمند درک جامع و عمیق از آن نقش هاست . اطلاع رسانی ، آموزش ، قضاوت و ....
ببینید ایفای فقط این سه نقش به صورت همزمان چه مسئولیتی را ایجاد می کند .
آنهایی که اشراف کامل به موضوعات دارند برای بیان یک مسئله خیلی از جوانب را رعایت می کنند . افرادی که از سطح آگاهی پایین تری برخوردارند وقتی در این جایگاه قرار می گیرند ، به اصل کار ورزش و مقبولیت رسانه در جامعه لطمه می زنند .
درحال حاضر فرصت استفاده از فضای مجازی در کشور فراهم است ، یکی از مسائلی که با آنها روبرو هستیم واکنش های غیرمنطقی و نازیبا عده ای از مردم نسبت به موضوعات در فضای مجازی هستیم از جمله نسبت به فدراسیون جهانی وزنه برداری درخصوص بهداد سلیمی ، در این مورد چه پیشنهادی دارید؟
موضوع فضای مجازی هم فرصت است و هم تهدید . زمانی فرصت است که با اشراف کامل نسبت به ظرفیت هایی که این فضا برای ما ایجاد میکند ، بتوانیم نسبت به توسعه اطلاع رسانی و آگاه سازی بیشتر مردم نسبت به وقایع از آن بهره ببریم .
و زمانی تبدیل به تهدید می شود که ما به اصالت کار رسانه در مورد اطلاع رسانی دقیق وقایع به مردم بی توجه باشیم و با پنهان کردن اخبار ، زمینه را برای نشر اخبار کذب آن هم در شعاع وسیع در فضای مجازی فراهم کنیم . انتشار خبر نادرست باعث شکل گیری اذهان عمومی شده و مردم فکر می کنند این خبر واقعیت دارد در حالیکه اصلا اتفاق نیافتاده است .
ما در حوزه رسانه و فضای مجازی نیازمند آموزش دائمی هستیم . باید مزیت ها را اضافه کنیم و از تهدیدات کم کنیم . باید سواد رسانه ای را در بین عموم مردم ارتقاء دهیم .
برخورد شما با نقد فنی ، منصفانه از ضعف های موجود در حوزه وزارت ورزش و جوانان چگونه است
نقد را یک فرصت می دانیم همیشه این فرمایش امام (ره) را در ذهن دارم که به تخطئه هم که یک نقد تخریب کننده است به چشم یک فرصت بنگرم ، نقدها ما را متوجه وضعیت و جایگاهمان می کند . باعث می شود مسیر درست را طی کنیم.
رسانه بدون نقد ، بی محتواست . رسانه باید به سلاح نقد مجهز باشد. نقد شاید ناخوشایند باشد اما برای هر کسی که مسئولیت دارد یا ایفای نقش می کند ، مثبت و سازنده است. فضای رسانه ای در بخش نقد تحلیلی و کارشناسی ضعیف است . در رسانه ها بیشتر به مسائل حاشیه ای پرداخته می شود . در حالی که خیلی از نقدهای دقیق و سازنده به تصمیم گیری درست مجموعه مدیریتی ورزش و جوانان کمک کرده است.یکی از نقاط ضعف رسانه ها کم بودن نقدهای جامع مبتنی بر تحلیل و شناخت است.
رسانه ها اگر جهت گیری را به تحلیل معطوف کنند که یک کار کارشناسی و اگاهانه است ، خیلی می توانند به قرارگرفتن ورزش در مسیر اصلی کمک کند.
مجموعه مدیریتی فعلی وزارت ورزش و جوانان از نقدهای کارشناسی استقبال می کند.
سخن پایانی
المپیک ریو دستاوردهای خوبی برای ورزش ایران داشت و شاهد بودیم که اولین هایی برای ایران در این المپیک اتفاق افتاد . امیدوارم با لطف خداوند و حمایت معنوی مقام معظم رهبری که در پیام جامع خود از عملکرد کاروان ورزشی المپیک تشکر کردند و همچنین حمایت ریاست محترم جمهوری بتوانیم با استفاده از ظرفیت ها و استعدادها روند ارتقاء ورزش کشور را برای کسب جایگاه های بالاتر که حق مردم ماست و توان آن را داریم برسیم و با همکاری کمیته ملی المپیک و فدراسیون های ورزشی در جلب رضایت مردم در توسعه ورزش کشور گام برداریم.
∎