شناسهٔ خبر: 14961966 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: جماران | لینک خبر

دنور پست نوشت:

موضع ترامپ و کلینتون در خصوص دخالتهای خارجی آمریکا چیست؟

در چرخه انتخابات کنونی، بحث بر موضع گیری نامزدها بر مداخلات این کشور در افغانستان، عراق، لیبی، یمن، سومالی و در سوریه متمرکز شده است.

صاحب‌خبر -

مهم نیست که رئیس جمهور بعدی چه کسی باشد، آمریکا همچنان به دخالت هایش در مناطق مختلف جهان ادامه می دهد.

به گزارش پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، روزنامه دنور پست آمریکا در مطلبی نوشت: نقش آمریکا در جهان چه باید باشد؟ در چرخه انتخابات فعلی، بحث در مورد این سوال مهم به خصوص بر مداخلات نظامی آمریکا متمرکز شده است؛ مداخلات در افغانستان، عراق، لیبی، یمن، سومالی و در سوریه. از آنجا که هر دو نامزد ریاست جمهوری در مورد این موضوع صحبت کرده اند، بررسی مواضع آنها ضروری است.

«دونالد ترامپ» معمولا به عنوان یک «قهرمان مخالف مداخله» و «هیلاری کلینتون» در نقطه مقابل او توصیف می شود. «مائورین داود» روزنامه نگار نیویورک تایمز نامزدها را این گونه تشبیه می کند: «دونالد: فاخته؛ هیلاری: شاهین».

به عنوان یک کلیت گسترده، این تشبیه به عنوان یک پرتره دقیق درک شده، اما سابقه - به خصوص در مورد ترامپ - چندان روشن نیست. ترامپ در مصاحبه ماه مارس خود را با هیات تحریریه واشنگتن پست، لزوم وجود سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) و ادامه دخالت آمریکا در آن را زیر سوال برد. او بر این استدلال در چند برنامه دیگر نیز تاکید کرد.

ترامپ به نیویورک تایمز گفته است ممکن است کمک نظامی به کشورهای حوزه بالتیک – استونی، لتونی و لیتوانی – را در صورت حمله احتمالی روسیه قطع کند؛ مگر اینکه کشورهای مورد حمله به تعهد خود برای صرف دست کم دو درصد از تولید ناخالص داخلی در بخش دفاعی عمل کنند. این کار بر خلاف تضمین ها در پیمان ناتو است که حمله به یکی از اعضای ناتو حمله به همه آنها است و همه اعضا به کشور هدف تجاوز کمک خواهند کرد. همانطور که ترامپ حضور آمریکا در ناتو را زیر سوال برده است، همچنین در خصوص منافع دخالت این کشور در آسیا  ابراز شگفتی کرده است.

ترامپ عمیقا مخالف ملت سازی و تغییر نظام است، و همه پیمان های نظامی آمریکا را یک بار اضافی در نظر می گیرد. بیانیه های قبلی او نشان می دهد که او از بسیاری از تصمیم گیری های سیاست خارجی حمایت کرده است؛ اما اکنون از آنها انتقاد می کند. برای مثال در گذشته او به مداخله در سوریه برای ایجاد منطقه امن تمایل نشان داده بود. او سقوط صدام (رئیس جمهوری معدوم عراق)را تایید کرده بود و هرگز با جنگ عراق مخالف نکرده بود. در سال 2007 و 2008، او اغلب از خروج نیروهای آمریکایی از عراق حمایت می کرد، اما در حال حاضر آن را یک اشتباه می داند و در مورد افغانستان نیز رویکرد مشابهی دارد. او همچنین حذف «حسنی مبارک» رئیس جمهور مصر را «اقدامی خوب» توصیف کرد. به همین ترتیب او در لیبی از سرنگونی «معمر قذافی» پشتیبانی کرد.

«جان نونان» مشاور امنیت ملی «جب بوش» و ده ها تن از کارشناسان سیاست خارجی جمهوری خواه با امضای نامه ای سیاست های ترامپ را بسیار ناسازگار توصیف کردند.

در خصوص کلینتون نیز «مارک لندلر» روزنامه نویس نیویورک تایمز در مورد ولع کلینتون برای درگیری نظامی در خارج از کشور بر اساس غرایز سیاست خارجی اش نوشت که ریشه در رئالیسم سرد در مورد طبیعت انسان دارد.

او به عنوان فردی شناخته شده است که به اعمال زور معتقد است. پشتیبانی او از مداخله در لیبی و تلاش های مداوم و البته ناموفق در درون دولت اوباما برای ارائه پشتیبانی معنی دار از مخالفان مسلح در سوریه در آغاز جنگ داخلی به خوبی شناخته شده است. او هم موافق برقراری مناطق امن در این کشور است. حتی پس از حوادث غم انگیز در شهر «بنغازی» لیبی در 11 سپتامبر سال 2012، که در آن «کریستوفر استیونز» سفیر آمریکا کشته شد، زندگی خود را از دست داده، او از مداخله در لیبی دفاع کرد و آن را قابل توجیه خواند. اکنون که آمریکا در حمایت از دولت مورد حمایت سازمان ملل در لیبی به حملات هوایی متوسل شده است، او این اقدام را نیز تایید کرده است.

به ادعای نگارنده این مطلب مهم نیست که رئیس جمهور بعدی چه کسی باشد، آمریکا نمی تواند از جهان جدا باشد و دخالت نکند. این یک واقعیت است که قدرت آمریکا محدود شده و دیگر نمی تواند در همه جای جهان نقش آفرین باشد. اما این حقیقت را نیز نمی توان منکر شد که دخالت نظامی این کشور برای دفاع از منافع ملی ضروری است.